vasael.ir

کد خبر: ۱۵۷۲
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳ - 02 January 2016
درس خارج فقه امر به معروف استاد شب زنده دار/ 35

امر به معروف بر کافران نیز واجب است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله محمد مهدی شب زنده دار مناقشات در استدلال به آیه «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر را متذکر شد و به آنها پاسخ داد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محمد مهدی شب زنده دار، صبح دوشنبه، سی ام آذرماه 1394 در جلسه سی و پنجم درس خارج امر به معروف و نهی از منکر که در دار التلاوه مسجد اعظم قم برگزار شد، وارد بحث مناقشات در استدلال به آیه شریفه: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر شد.

وی مناقشه و اشکال اول در این استدلال را مد نظر قرار داد و افزود: دو قرینه موجب می شود که این آیه شریفه مختصّ به ائمّه علیهم السلام باشد؛ یک امر خارجی و یک امر درونی.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم درباره قرینه بیرونی به روایت کتاب کافی از علی ابن ابراهیم قمی اشاره کرد که به موجب آن، آیه ذکور تنها ائمه علیهم السلام را شامل می شود و ادامه داد: در پاسخ به این قرینه بیرونی می گوییم که این حدیث با روایاتی در تعارض است که از آن روایات استفاده می شود که این آیه اختصاص به ائمه علیهم السلام ندارد.

وی افزود: مانند روایت ذکر شده در کتاب شریف کنزالدقائق که از آن استفاده می شود این آیه مثلاً مربوط به عامه نمی شود ولکن اختصاص داشتن به ائمه علیهم السلام را نیز صراحتاً نفی می کند و آن را اعمّ از شیعیان و ائمه علیهم السلام می داند.

عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به تعارض این روایات بیان داشت: باید بین این دو روایت جمع دلالی انجام دهیم با این توضیح که این روایت نصّ در اعمّ است و روایت سابق ظاهر در انحصار به ائمّه علیهم السلام است؛ به قرینه نصّ، از ظهور حصریِ روایت مذکور دست برداشته و آن را حمل بر حصر اضافی می کنیم و در آن روایت مصداق اتمّ و اکمل بیان شده است.

وی درباره این تعارض ظهار داشت: در صورتی که این جمع دلالی را نپذیریم، قائل به تعارض و تساقط این دو روایت می شویم.

آیت الله شب زنده دار تفاوت این دو راه را در برداشت نهایی از آیه عنوان و تصریح کرد: اگر جمع دلالی را بپذیریم، مخاطبین و مکلّفین این آیه شریفه تنها ائمه علیهم السلام و شیعیان آن ها خواهند بود ولکن اگر قائل به تعارض و تساقط شویم مضمون آیه اعمّ بوده و کفار را نیز در بر می گیرد.
 
اهم مباحث استاد شب زنده دار در این جلسه بدین شرح است:

خلاصه مباحث گذشته:

در جلسه گذشته فهرست ادله ای که بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر اقامه شده است بیان شد، بحث به استدلال به آیه شریفه: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، رسید و در مجموع 3 تقریب در استدلال به این آیه شریفه بیان گردید.

مناقشات:

در استدلال به این آیه شریفه اشکالات متعددی وجود دارد که به اهمّ آن ها اشاره می شود:

مناقشه اول: اختصاص داشتن آیه به ائمّه علیهم السلام به قرینه دو امر

اشکال اول این است که مکلَّف به این آیه شریفه و مخاطب آن ائمه علیهم السلام هستند و مقصود از (دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر) نیز «جهاد» است و شاهد بر این مدعا دو امر است:

یک امر داخلی و یک امر خارجی؛ امر خارجی این است که از بعضی از روایات استفاده می شود که مخاطب این آیه شریفه فقط ائمه علیهم السلام بوده و شامل دیگران نمی شود:

«بَابُ مَنْ یَجِبُ عَلَیْهِ الْجِهَادُ وَ مَنْ لَا یَجِبُ‌[1]

1-    عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَیْدٍ عَنْ أَبِی عَمْرٍو الزُّبَیْرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِهِ أَ هُوَ لِقَوْمٍ لَا یَحِلُّ إِلَّا لَهُمْ وَ لَا یَقُومُ بِهِ إِلَّا مَنْ کَانَ مِنْهُمْ[2] أَمْ هُوَ مُبَاحٌ لِکُلِّ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ آمَنَ بِرَسُولِهِ ص وَ مَنْ کَانَ کَذَا[3] فَلَهُ أَنْ یَدْعُوَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى طَاعَتِهِ وَ أَنْ یُجَاهِدَ فِی سَبِیلِهِ فَقَالَ ذَلِکَ لِقَوْمٍ لَا یَحِلُّ إِلَّا لَهُمْ وَ لَا یَقُومُ بِذَلِکَ إِلَّا مَنْ کَانَ مِنْهُمْ قُلْتُ مَنْ أُولَئِکَ قَالَ مَنْ قَامَ بِشَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْقِتَالِ وَ الْجِهَادِ عَلَى الْمُجَاهِدِینَ فَهُوَ الْمَأْذُونُ لَهُ فِی الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ قَائِماً بِشَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْجِهَادِ عَلَى الْمُجَاهِدِینَ فَلَیْسَ بِمَأْذُونٍ لَهُ فِی الْجِهَادِ وَ لَا الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ حَتَّى یَحْکُمَ فِی نَفْسِهِ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ شَرَائِطَ الْجِهَادِ قُلْتُ فَبَیِّنْ لِی یَرْحَمُکَ اللَّهُ ... ثُمَّ ذَکَرَ مَنْ أَذِنَ لَهُ فِی الدُّعَاءِ‌ إِلَیْهِ بَعْدَهُ وَ بَعْدَ رَسُولِهِ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ثُمَّ أَخْبَرَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ مِمَّنْ هِیَ وَ أَنَّهَا مِنْ ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ مِنْ ذُرِّیَّةِ إِسْمَاعِیلَ مِنْ سُکَّانِ الْحَرَمِ مِمَّنْ لَمْ یَعْبُدُوا غَیْرَ اللَّهِ قَطُّ الَّذِینَ وَجَبَتْ لَهُمُ الدَّعْوَةُ دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ مِنْ أَهْلِ الْمَسْجِدِ الَّذِینَ أَخْبَرَ عَنْهُمْ فِی کِتَابِهِ أَنَّهُ أَذْهَبَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً … الخ[4].

همانطور که ملاحظه می شود با توصیفاتی که در این روایت آمده است، این آیه تنها مربوط به ائمه علیهم السلام می شود.

مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان در ذیل این آیه شریفه می فرمایند: «و یروى عن أبی عبد الله (ع) و لتکن منکم أئمة و کنتم خیر أئمة أخرجت للناس‏»[5].

همچنین درباره آیه 110 همین سوره(آل عمران) می فرمایند: کنتم خیر أئمّة أخرجت للنّاس...[6].


بیان ایشان نیز روایت مذکور را تأیید می کند.

پاسخ اول: اشکال سندی روایت

به وجوهی از این مناقشه می توان تخلّص پیدا کرد:

این روایت مشتمل بر بکر بن صالح است، که مرحوم نجاشی و ابن غضائری او را تضعیف کرده اند:

«276 - بکر بن صالح الرازی

مولى بنی ضبة روى عن أبی الحسن موسى علیه السلام ضعیف. له کتاب نوادر یرویه عدة من أصحابنا أخبرناه محمد بن علی قال: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیى قال: حدثنا أبی قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسى قال: حدثنا محمد بن خالد البرقی عن بکر به و هذا الکتاب یختلف باختلاف الرواة عنه»[7].

«بکر بن صالح الرازی.

(ضعیف جدا). کثیر التفرد بالغرائب»[8].

گرچه نفس همین سند در تفسیر علی بن ابراهیم وجود دارد-  و در نتیجه مشمول توثیق عام تفسیر علی بن ابراهیم واقع می شود (علی المبنا که سابقاً این مبنا را تقویت نمودیم)- ولکن با این تضعیف خاص تعارض پیدا می کند و در نهایت مجهول الحال باقی می ماند.

راوی دیگری که در سند واقع شده است و توثیق و جرح خاصّی در رابطه با او وجود ندارد؛ أَبِی عَمْرٍو الزُّبَیْرِیِّ  است.

ولکن از آن جا که در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم واقع شده است- در نزد قائلین این مبنا- اشکال سندی نسبت به ایشان مندفع می شود.

بنابراین اشکال مهم سندی در ناحیه بکر بن صالح باقی می ماند.

روایتی هم که در مجمع البیان نقل شده است مرسل بوده و اسناد جزمی ندارد، بنابراین فاقد حجیّت است.

اشکال مبنایی: پذیرش روایات کافی

طبق مبنای مختار مبنی بر شهادت مرحوم کلینی بر صدور روایاتِ کافی از ائمه علیهم السلام (ولو این که روایان آن ضعیف باشند)، اشکال سندی مرتفع می شود.
بله طبق مبنای مشهور، روایت مذکور حجیت ندارد.

پاسخ دوم: معارض بودن با روایات دیگر

این حدیث با روایاتی در تعارض است که از آن روایات استفاده می شود که این آیه اختصاص به ائمه علیهم السلام ندارد.

روایت اول: در کتاب شریف کنزالدقائق آمده است:

«و فی تفسیر علیّ بن إبراهیم‏: و فی روایة أبی الجارود، عن أبی جعفر- علیه السّلام- فی قوله: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ فهذه لآل محمّد و من‏ تابعهم‏، یدعون إلى الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»[9].

بنابراین استفاده می شود که این آیه مثلاً مربوط به عامه نمی شود ولکن اختصاص داشتن به ائمه علیهم السلام را نیز صراحتاً نفی می کند و آن را اعمّ از شیعیان و ائمه علیهم السلام می داند.

در نتیجه یا بایستی بین این دو روایت جمع دلالی انجام دهیم با این توضیح که:

این روایت نصّ در اعمّ است و روایت سابق ظاهر در انحصار به ائمّه علیهم السلام است؛ به قرینه نصّ، از ظهور حصریِ روایت مذکور دست برداشته و آن را حمل بر حصر اضافی می کنیم؛ به این معنا که در آن روایت مصداق اتمّ و اکمل بیان شده است.

و یا در صورتی که این جمع دلالی را نپذیریم، بایستی قائل به تعارض و تساقط این دو روایت بشویم.

تفاوت این دو راه، در برداشت نهایی از آیه تأثیر می گذارد؛ اگر جمع دلالی را بپذیریم، مخاطبین و مکلّفین این آیه شریفه تنها ائمه علیهم السلام و شیعیان آن ها خواهند بود ولکن اگر قائل به تعارض و تساقط بشویم مضمون آیه اعمّ بوده و کفار را نیز در بر می گیرد.202/122/ق
 


 تقریر: منصور اسکندری

 پاورقی:

[1] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌5، ص: 13‌

[2] سوال این است که آیا این مساله همگانی و برای هر مسلمانی است و یا برای عده ای خاصّ است و به غیر از ایشان برای دیگران  قیام به این کار جایز نیست؟

[3] یعنی: من وحّد الله و آمن برسوله (صلی الله علیه و آله).

[4] این روایت شریفه بسیار طولانی بوده و صفحات 13 تا 19 کافی جلد 5 را دربرمی گیرد؛ فهم فقرات این روایت هم مشکل است.

[5] مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 807

[6] مقرر: منبع یافت نشد.

[7] رجال‏النجاشی/باب‏الباء/منه‏بکر/109

[8] ابن‏الغضائری ج : 1  ص :  44

[9] تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏3، ص: 193

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۹:۵۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۵۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۶:۳۲
اذان مغرب
۲۰:۲۵:۲۷