vasael.ir

کد خبر: ۱۵۴۹
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۰ - 27 December 2015
درس خارج «فقه اقتصاد» آیت الله محسن اراکی/ جلسه 9

در فرهنگ اقتصاد اسلامی، تلاش برای کسب ثروت باید معتدل و دور از افراط و تفریط باشد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در جلسه نهم درس خارج اقتصاد اسلامی با ادامه بحث اخلاقیات بازار اسلامی، سومین عنصر و اصل را لزوم میانه روی در کسب مال دانست و تأکید کرد: اقتصاد اسلامی، اقتصادی است که شخص در آن تلاش معتدلی دارد و به گونه ای نیست که همه وقت خود را صرف کار اقتصادی کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی درنهمین جلسه سال تحصیلی 94- 95 در درس خارج فقه نظام اقتصادی اسلام، که روز شنبه بیست و سوم آبانماه 1394 در مؤسسه امام خمینی ره برگزار شد، بحث ارکان و عناصر اخلاقی حاکم بر اقتصاد اسلامی را با استناد به روایات شریفه ادامه داده و با تبیین اعتدال در تحصیل مال بعنوان عنصر سوم اخلاقی بازار اسلامی، بر این نکته تأکید کرد که شخص در کسب ثروت می بایست تلاش معتدل و دور از افراط یا تفریط داشته باشد و لازم است اوقات را به سه بخش برای عبادت، معاش و استراحت تقسیم کند.

وی در ضمن بحث به روایات شریفه از منابع روایی استناد کرد که متضمن توصیه های ذیقیمت پیرامون تحصیل روزی و چگونگی تلاش برای تأمین معاش بود.

روایات مستند وی در موضوع بحث، بر نکاتی ناب تصریح داشت که برخی از اهم نکات عبارت بود از :

1.تلاش هر چه که باشد و هر اندازه هم که زیاد باشد، نمی تواند بیشتر از روزی مقدر برای صاحب خود فراهم کند.

2.همانطور که سستی در طلب روزی مذموم است، تلاش افراطی هم مردود است.

3.خداوند به هر کسی برای بدست آوردن روزی مقدر خود توان لازم را داده است.

4.هوش اقتصادی نمی تواند سبب افزونی روزی کسی شود، حتی به اندازه یک نقیر- گودی وسط هسته خرما - ؛ چنانکه حماقت و نادانی، از روزی مقدر کسی به اندازه یک نقیر نمی کاهد.

 

شرح ذیل، اهم مطالب مطرح در جلسه نهم درس «فقه اقتصاد» آیت الله اراکی است.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عنصر سوم؛ اعتدال در تلاش، اعتماد به خداوند

یکی دیگر از عناصر اخلاقی در اقتصاد اسلامی، لزوم میانه روی در کسب مال و اعتماد کردن  بر خدای متعال در آن نتیجه ای است که با تلاش برای کسب مال حاصل می شود؛ و نه اعتماد بر تلاش و تدبیر و دانش خود. یعنی در تلاش اقتصادی دوجهت گیری وجود دارد. یک جهت گیری آن است که آدمی معتقد باشد که تنها تلاش و تدبیر اوست که او را به روزی و رزق می رساند و بر این اساس همه تلاش و همّ خود را برای روزی بیشتر به کار گیرد. این جهت گیری، همان جهت گیری اقتصاد سرمایه داری است. در اقتصاد اسلامی جهت گیری چنین است که اولاً کسی که وارد عرصه اقتصاد می شود، اینطور نباید نباشد که تمام همّ و غم و شب و روز خود را بگذارد برای پول درآوردن. این اخلاقاً درست نیست. باید تلاش متعارفی داشته باشد و در تلاش خود میانه رو باشد و در تحصیل مال، اعتمادش به خدا و تدبیر الهی باشد.

آیات 75 تا 77 سوره توبه می فرماید:  "وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی‏ قُلُوبِهِمْ إِلى‏ یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ ".

این آیات در مورد شخصی به نام ثعلبه است. این شخص فقیر بود و از پیامبر صلی الله علیه و آله کمک خواست و عهد کرد چنانچه خداوند روزی او را زیاد کند، صدقه دهد و از صالحین باشد؛ ولی بعد از آنکه مال بسیاری به او رسید بخل کرد و حتی زکات خود را هم نمی پرداخت. ( از آیه شریفه استفاده می شود که دو چیز نفاق آور است. یکی خلف عهد و دیگری دروغ).

 

تقسیم وقت برای رسیدگی به همه امور

برخی چنان به کسب و کار می پردازند که اصلاً وقتی برای امور مستحب و حتی واجب مثل رسیدگی به خانواده برای آنها باقی نمی ماند. اقتصاد اسلامی، اقتصادی است که شخص در آن تلاش معتدلی دارد و نباید به گونه ای باشد که همه وقتش را صرف کار اقتصادی کند. شخص باید تقسیم وقت داشته باشد. یک سوم وقت را انجام کار اقتصادی می گیرد. یک سوم وقت را صرف خانواده کند و یک سوم وقت را هم استراحت و مانند آن داشته باشد. یعنی سه بخش باشد: عبادت و رسیدگی به وظایف شرعی، کار اقتصادی، استراحت.

در این باب روایات زیادی وارد شده است.

روایت اول

عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام کَمْ مِنْ مُتْعِبٍ نَفْسَهُ مُقْتَرٍ عَلَیْهِ وَ مُقْتَصِدٍ فِی الطَّلَبِ قَدْ سَاعَدَتْهُ الْمَقَادِیرُ   وسائل الشیعه، روایت 2، باب 13، استحباب اقتصاد فی طلب الرزق

روایت می فرماید: چه بسیار کسی که خود را در طلب رزق خسته می کند و مع ذلک همچنان در تنگنای رزق قرار می گیرد و زندگی او در ضیق و تنگی است و چه بسیار کسی که در طلب رزق میانه روی می کند و تقدیرات الهی به کمک او می آید. این تأکید است بر  اینکه در کار اقتصادی، آدمی نباید بگوید اگر بیشتر کار کنم پول بیشتری صاحب می شوم. کار باید معتدل باشد و درنتیجه آن باید به خدا توکل کند.

 

روایت دوم

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لِیَکُنْ طَلَبُکَ لِلْمَعِیشَةِ فَوْقَ کَسْبِ الْمُضَیِّعِ وَ دُونَ طَلَبِ الْحَرِیصِ الرَّاضِی بِدُنْیَاهُ الْمُطْمَئِنِّ إِلَیْهَا وَ لَکِنْ أَنْزِلْ نَفْسَکَ مِنْ ذَلِکَ بِمَنْزِلَةِ الْمُنْصِفِ الْمُتَعَفِّفِ تَرْفَعُ نَفْسَکَ عَنْ مَنْزِلَةِ الْوَاهِنِ الضَّعِیفِ وَ تَکْسِبُ مَا لَا بُدَّ مِنْهُ إِنَّ الَّذِینَ أُعْطُوا الْمَالَ ثُمَّ لَمْ یَشْکُرُوا لَا مَالَ لَهُم    وسائل الشیعه، روایت 2، باب 13، استحباب اقتصاد فی طلب الرزق

روایت توصیه می فرماید:

1. تلاش شخص در طلب روزی باید بالاترو بیشتر باشد از طلب کسی که رها و تضییع می کند کار اقتصادی خود را و بی اعتنا است به کار اقتصادی. یعنی سستی نکن و مالی را کسب کن که نیاز تو را تأمین می کند و لازم است آن را کسب کنی.

2. تلاش شخص در طلب روزی کمتر باشد از تلاش آدم حریصی که همه چیز خود را دردنیا می بیند. 

3. خود را در چنین جایگاهی قرار بده: مانند کسی که انصاف و اعتدال را رعایت می کند و مانند کسی که در طلب مال عفت دارد؛ یعنی حرص و آز نمی ورزد.

در پایان، روایت می فرماید آنانکه مال و ثروت دارند اما شکرگزاری نمی کنند، مانند این است که اصلاً مالی ندارند. یعنی در واقع آن پولی، مفید و مورد استفاده است که آدمی بتواند از آن بهره وری کند و به کمال برسد.

 

روایت سوم

عَنْهُ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام کَثِیراً مَا یَقُولُ اعْلَمُوا عِلْماً یَقِیناً أَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ یَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جُهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ کَثُرَتْ مَکَایِدُهُ أَنْ یَسْبِقَ مَا سَمَّى لَهُ فِی الذِّکْرِ الْحَکِیمِ وَ لَمْ یَخْلُ مِنَ الْعَبْدِ فِی ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِیلَتِهِ أَنْ یَبْلُغَ مَا سَمَّى لَهُ فِی الذِّکْرِ الْحَکِیمِ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ یَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِیراً بِحَذْقِهِ وَ لَنْ یَنْقُصَ امْرُؤٌ نَقِیراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ بِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِی مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِکُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِی مَضَرَّتِهِ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَیْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ رُبَّ مَغْرُورٍ فِی النَّاسِ مَصْنُوعٌ لَهُ فَأَبْقِ أَیُّهَا السَّاعِی عَنْ سَعْیِکَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِکَ وَ انْتَبِهْ مِنْ سِنَةِ غَفْلَتِکَ وَ تَفَکَّرْ فِیمَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ ص وَ احْتَفِظُوا بِهَذِهِ الْحُرُوفِ السَّبْعَةِ فَإِنَّهَا مِنْ قَوْلِ أَهْلِ الْحِجَا وَ مِنْ عَزَائِمِ اللَّهِ فِی الذِّکْرِ الْحَکِیمِ أَنَّهُ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یَلْقَى اللَّهَ بِخَلَّةٍ مِنْ هَذِهِ الْخِلَالِ الشِّرْکِ بِاللَّهِ فِیمَا افْتَرَضَ عَلَیْهِ أَوْ إِشْفَاءِ غَیْظِهِ بِهَلَاکِ نَفْسِهِ أَوْ إِقْرَارٍ بِأَمْرٍ یَفْعَلُ غَیْرُهُ أَوْ یَسْتَنْجِحُ إِلَى مَخْلُوقٍ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِی دِینِهِ أَوْ یَسُرُّهُ أَنْ یَحْمَدَهُ النَّاسُ بِمَا لَمْ یَفْعَلْ وَ الْمُتَجبِّرِ الْمُخْتَالِ وَ صَاحِبِ الْأُبَّهَةِ وَ الزَّهْوِ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ السِّبَاعَ هِمَّتُهَا التَّعَدِّی وَ إِنَّ الْبَهَائِمَ هِمَّتُهَا بُطُونُهَا وَ إِنَ‏َالنِّسَاءَ هِمَّتُهُنَّ الرِّجَالُ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ خَائِفُونَ وَجِلُونَ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِنْهُمْ    وسائل الشیعه، روایت 2، باب 13، استحباب اقتصاد فی طلب الرزق

روایت می فرماید: بدانید اینطور نیست که اگر خیلی زیاد تلاش کنید، بتوانید از آن مقداری که برای شما مقدر شده است، بیشتر به رزق و روزی دست پیدا کنید و هیچ بنده ای حتی اگر امکاناتش کم باشد و ناتوان باشد و ابزار نداشته باشد ، ناتوان از بدست آوردن رزق مقدر خود نیست. یعنی خداوند به هر کسی به اندازه بدست آوردن رزق مقدر خود توان لازم را می دهد. گمان نکنید اگر هوش اقتصادی شما بیشتر بود، پول بیشتری بدست می آورید. بخاطر داشتن هوش اقتصادی، حتی به اندازه یک نقیر – گودی وسط  خرما – هم به روزی کسی اضافه نمی شود و بخاطر حماقت و نادانی هم حتی به اندازه یک نقیر از روزی کسی کاسته نمی شود.

در ادامه روایت شریفه تأکید دارد براینکه ، عالم به این نکته و عامل به آن راحت است در منفعت خود و عالم به آن و تارک این توصیه، همیشه مشغول است و این مشغولیت به ضرر اوست. چه بسا کسی که دارای نعمتی است و آن نعمت، نعمت استدراجی برای او باشد؛ یعنی لغزشگاه او باشد و چه بسیار افرادی که به آنها نعمت داده شده است اما درحال غرور هستند. پس ای کسی که در حال تلاش هستی، در سعی و تلاش خود تقوای الهی پیشه کن.

روایت شریفه در پایان، آدمی را از هفت خصلت مهلک برحذر می دارد:

 این هفت خصلت را مراقبت کنید. اگر کسی یکی از این هفت خصلت در او باشد نجات نمی یابد. شرک به خدا در واجبات، کنترل نکردن خشم که موجب هلاک نفس است، کار خوب دیگری را به خود نسبت دهد، بدعت در دین خدا برای نزدیکی به یک مخلوق، دوست داشته باشد از او بخاطر کاری که نکرده است تعریف و ستایش کنند، اهل تکبر باشد، خود را برتر از مردم بداند.

 

 

تقریر: ج. زنگنه           223/907

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶