vasael.ir

کد خبر: ۱۵۲۱
تاریخ انتشار: ۰۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۴ - 22 December 2015
درس خارج فقه فرهنگ آیت الله محسن اراکی/ جلسه 6

در شریعت اسلام علم مباح وجود ندارد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی درششمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلامی با ادامه بحث در خصوص اباحه علم، وجود علم مباح را در شریعت اسلام رد کرد و گفت : علم یا نافع و راحج است که آموختن آن واجب یا مستحب است یا غیر نافع و مرجوح است که تعلیم آن حرام یا مکروه می باشد.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، درششمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلام، که روز سه شنبه سوم آذرماه 1394 در مؤسسه امام خمینی ره برگزار شد مطلب اباحه علم از جلسه قبل را ادامه داد و به مرور بحث مربوطه با تأمل و تاکید بیشتری پرداخت.

ایشان با استناد به دو دسته روایات، وجود علم مباح را در شریعت انکار کرده و امر را دائر بر رحجان و عدم رجحان علم دانست. به این ترتیب با فرض رجحان علم، این علم داخل در علم نافع خواهد شد و واجب یا مستحب است و در صورت عدم رجحان، این علم ناگزیر از مرجوحیت است و حرام یا مکروه است؛ لذا علمی که حد وسط رجحان و مرجوحیت باشد یا خنثی باشد، قابل اثبات نیست؛ اگرچه فی حد ذاته قابل تصور می باشد.

دبیر کل مجمع تقریب مذاهب اسلامی، در ادامه با تکرار باطل بودن حرمت و احترام ذاتی عقاید، یک عقیده را فقط در صورتی محترم دانست که حق باشد. ایشان در بحث حرمت عقاید، عقیده باطل گاوپرستان را بعنوان یک مثال از عقایدی بیان کرد که فاقد احترام است.

آیت الله اراکی به مناسبت بحث، از رهبر استقلال هند یاد کرد و این شخصیت را مزدور استعمار انگلیس دانست و در پایان به نقل از  استاد مطهری ره مسئله احترام به عقاید را مسئله ای القاء شده از جانب استعمارگران برای استحمار ملتهای جهان سوم و تداوم عقب ماندگی آنها دانست.

 

اهم مطالب جلسه ششم درس «فقه فرهنگ» آیت الله اراکی را در ذیل ملاحظه می فرمایید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

نفی علم مباح

چنانکه در جلسه قبل گفتیم ، در شرع اسلام علمی  که  فی نفسه مباح باشد، نداریم. علم یا نافع و راجح است و یا غیر نافع و مرجوح.

دلیل برعدم  وجود علم مباح

دلیل اول روایتی بود که می فرماید: اعوذ بک من علم لاینفع. این روایت دلیل این می شود که علم لاینفع مرجوح است. بنابراین علم مباح نخواهیم داشت؛ چون اگر علم، نافع باشد در اینصورت راحج است و اگر لاینفع باشد، طبق روایت مرجوح است. چنانکه گفتیم، دلیل دوم شرعی بر عدم وجود علم مباح آن دسته روایاتی است که از صرف عمر در علم لاینفع و کاری که بی فایده است، نهی می کند. از این رو، اگر کسی در علم به اصطلاح مباح – بر فرض وجود چنین علمی – عمر خود را صرف کند، بر علم آموزی او عنوان ثانوی مترتب می شود و با این عنوان ثانوی راه بر علم مباح بسته می شود. عنوان ثانوی که در اینجا مترتب می شود، "صرف العمر فی ما لاینفع" است.

 

نتیجه

اگر بگوییم بیان علم لاینفع فی نفسه و به عنوان اولی مرجوحیت شرعی ندارد، به لحاظ ترتب یک عنوان ثانوی که در روایت از آن نهی شده است – یعنی عنوان صرف العمر فی مالاینفع – مرجوحیت پیدا می کند. شرع علم غیر مفید را نمی پذیرد. اگر مرجوحیت آن به درجه الزام برسد، علم حرام خواهد بود و حرمت خواهد داشت و درصورتیکه مرجوحیت آن به حد الزام نرسد، چنین علمی مکروه است و در هرحال مباح نیست. بنابراین در منطق شرع، علم یا راجح است یا مرجوح و علم خنثی نداریم. وقتی علم واجد این دو حالت باشد، به تبع آن بیان تعلیمی هم دو گونه است. اگر بیان تعلیمی، بیان علم نافع باشد چنین بیانی راجح است و اگر بیان علم غیر نافع باشد، بیان مرجوح خواهد بود.

 

حکم بیان فی حد ذاته

پیش از این گفتیم که نه تنها بیان بما هو بیان رجحان ندارد بلکه بیان بما هو بیان الحقیقة هم فی نفسه رجحانی ندارد؛ برخلاف آنچه در فرهنگ غربی گفته می شود. گاهی بیان، بیان حقیقت است و مع ذلک حرام است. بیان هر حقیقتی جایز نیست و نه تنها شرع بلکه عقلاء هم بیان هر حقیقتی را تجویز نمی کنند. بنابراین بیان بما هو بیان دارای ارزش عقلی نیست چنانکه دارای ارزش شرعی هم نیست؛ بلکه همانطورکه قبلاً گفتیم باید دید این بیان متعلق به چه چیزی است و بیان چه چیزی است.

 

آیا هر عقیده ای محترم است؟

درباره عقیده هم گفتیم: این که بگویند عقیده بما هو عقیده محترم است، حرف غلطی است بلکه باید دید این اعتقاد، اعتقاد به چه چیزی است. اعتقاد باطل محترم نیست؛ مثل اینکه کسی اعتقاد داشته باشد که گاو خدای اوست (!!). گاندی عباراتی دارد در مدح گاو و گاوپرستی. در اینجا آیا می توان گفت چون گاوپرستی یک عقیده است، حرمت و احترام دارد؟!

 

گاندی بی شک مزدور انگلیس بود

شخصیت سازی و تعریف از گاندی قطعاً کار انگلیسی ها بود که می خواستند هند را تقسیم کنند؛ اگرچه مسلمانان  در نتیجه عدم آگاهی – بخاطر استقلال از هند – جشن گرفتند. در شبه قاره هند اکثریت با مسلمین بود و صدها سال حکومت در دست مسلمانان بود. انگلیسی ها به بهانه استقلال هند، گاندی را که هندو بود بزرگ کردند و به عنوان رهبر آزادیخواه هندوستان مطرح کردند. گاندی بدون شک مزدور انگلیسی ها بود. انگلیسی ها مسلمانان را دو قسمت کردند؛ پاکستان و بنگلادش. کشمیر را هم به عنوان عامل تفرقه و اختلاف بین هند و پاکستان قرار دادند.

 

علت ترویج عقیده باطل " هر عقیده ای محترم است"

استاد مطهری ره - در مورد احترام به عقاید، هرچه که باشد – می گفت که مسئله حرمت عقاید را اختراع کردند تا بتوانند در برخی کشورهای جهان سوم حکومت کنند. مسئله احترام عقیده یکی از ابزارهای استحمار ملتها بود تا به این وسیله ملتهایی که دارای عقاید پست هستند و همین عقاید پست، آنها را در پستی نگه داشته است؛ این ملتها را در همین وضعیت نگه دارند.

 

نتیجه بحث و یک مثال

 بیانی حق دارد که بیان حق باشد ولی بیان یک عمل که ناحق است، حق ندارد. کسی که کاریکاتور می کشد و استهزاء می کند، نمی توان گفت او حق دارد؛ چون استهزاء عمل حقی نیست. اگر استهزاء ناحق است، بیانی هم که متضمن استهزاء است ناحق است./922/907/223/ض

 

 

تقریر: ج. زنگنه             

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۸:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۲:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۱۲:۲۱