vasael.ir

کد خبر: ۱۴۹۴
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۱ - 18 December 2015
درس خارج ولایت فقیه آیت الله نوری همدانی/ جلسه 31

امام عادل در عصر غیبت برای اذن جهاد، فقیه است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه سی و یک درس خارج ولایت فقیه، درباره شرط اذن امام عادل برای وجوب جهاد گفت: با استناد به ادله ولایت فقیه، منظور روایات از "لا جهاد الا مع الامام العادل" فقیه نیز می باشد. پس جهاد در زمان غیبت نیز واجب است.

 

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، صبح چهارشنبه چهارم آذر 1394 در سی و یکمین جلسه درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) که در مسجد اعظم قم برگزار شد، شرط اول وجوب جهاد مستنبط از ادله را اذن امام عادل دانست و گت: اسلام در جهاد نظر خاصی به فرمانده ای که جهاد زیر نظر او انجام می گیرد دارد و به هر کسی اجازه نمی دهد که جهاد را در زیر نظر و تحت امر خودش انجام بدهد بلکه جهاد باید زیر نظر امام عادل صورت بگیرد.

وی با اشاره به روایتی از امام باقر علیه السلام درباره دلیل این که جهاد باید با اذن امام عادل باشد بیان داشت: حضرت امام باقر علیه السلام فرموده بنی امیه جهاد را ضایع کرده اند و حتی حضرت فرموده آنها حج را نیز ضایع کرده اند و همین علت است برای اینکه جهاد باید زیر نظر امام عادل باشد.

این مرجع تقلید نظر فقیهان شیعه را درباره "لا جهاد إلا مع امام العادل"  مد نظر قرار داد و افزود: فقهای ما چند دسته شده اند؛ عده ای فرموده اند با توجه به روایات مذکور در زمان غیبت جهاد واجب نیست؛ زیرا امام عادل یعنی امام معصوم.

وی به نظر دو فقیه شیعه درباره عدم وجوب جهاد در زمان غیبت اشاره کرد و بیان داشت: صاحب ریاض و صاحب مسالک گفته اند در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام جهاد وجوب ندارد و مقتضای نصوص و فتاوا این است که در زمان غیبت برای جهاد به نائب غیبت یعنی اذن فقیه اکتفاء نشود.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم دلیل قائلین به عدم وجوب جهاد در عصر غیبت را حکومت روایات "لا جهاد إلا مع امام العادل" بر عمومات کتاب و سنت مبنی بر وجوب جهاد عنوان کرد و در تبیین این دلیل ادامه داد: یک دسته از أدله ما عموماتی هستند که در قران و روایاتمان ذکر شده اند و مردم را به جهاد در مقابل کفار و ظالمین تشویق و تحریک کرده اند و بر وجوب جهاد دلالت دارند. اما از طرف دیگر روایاتی داریم که در آنها گفته شده:"لا جهاد إلا مع امام العادل" و این روایات بر آن عمومات حکومت دارند.

وی در تبیین این مساله با بیان این که باید بدانیم مراد از امام عادل در روایات چیست، اظهار کرد: اگر مراد از امام عادل فقط معصوم باشد،  در زمان غیبت او جهاد نداریم کما قال به صاحب الریاض و صاحب مسالک. اما اگر مراد فقط امام معصوم نباشد، بلکه نائب الغیبة یعنی فقیه نیز مراد باشد، کما قال به صاحب الجواهر، در زمان غیبت جهاد واجب است..

استاد درس خارج حوزه علمیه قم دلیل نظر صاحب جواهر مبنی بر وجوب جهاد در عصر غیبت به اذن فقیه را حکومت ادله ولایت فقیه بر روایات "لا جهاد الا مع الامام العادل" دانست و گفت: أدله ای که دالِّ بر ولایت فقیه هستند حکومت دارند بر "لا جهاد إلا مع امام العادل" زیرا فقیه را به منزله ی امام تنزیل کرده است.

در ادامه، مهم ترین فرازهای بیانات و استدلال های حضرت آیت الله نوری همدانی در این جلسه درس خارج فقه را مرور می کنیم.

شرط اول وجوب جهاد: اذن امام

بحثمان در این بود که در جهاد اسلام نظر خاصی به فرمانده ی کلی که جهاد زیر نظر او انجام می گیرد دارد و به هر کسی اجازه نمی دهد که جهاد را در زیر نظر و تحت امر خودش انجام بدهد بلکه جهاد باید زیر نظر امام عادل صورت بگیرد.

عرض کردیم اخبار 1 و 2 و 5 و 8 و 10 از باب 12 از ابواب جهاد العدو دلالت داشتند بر اینکه "لاجهاد إلا مع امام العادل و مفترض الطاعة"، اخبار 3 و 6 و 8 از همین باب 12 از ابواب جهاد العدو علاوه بر ذکر این مطلب که جهاد باید تحت نظر امام عادل باشد.

علت این مطلب را نیز اینطور ذکر کرده که بنی اُمیه و بنی عباس جهاد را ضایع کرده بودند و از مسیر خودش خارج کرده بودند.

همچنین در خبر 8 از باب اول از ابواب جهاد العدو نیز همین مطلب ذکر شده، خبر این است:

عنه، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن الحسن بن محبوب، عن بعض أصحابه قال: کتب أبو جعفر علیه السلام فی رسالته إلى بعض خلفاء بنی أمیة: ومن ذلک ما ضیع الجهاد الذی فضله الله عز وجل على الأعمال، وفضل عامله على العمال تفضیلا فی الدرجات والمغفرة والرحمة، لأنه ظهر به الدین، وبه یدفع عن الدین، وبه اشترى الله من المؤمنین أنفسهم وأموالهم بالجنة بیعا مفلحا منجحا، اشترط علیهم فیه حفظ الحدود، وأول ذلک الدعاء إلى طاعة الله من طاعة العباد، والى عبادة الله من عبادة العباد، وإلى ولایة الله من ولایة العباد، فمن دعى إلى الجزیة فأبى قتل وسبی أهله، ولیس الدعاء من طاعة عبد إلى طاعة عبد مثله، ومن أقر بالجزیة لم یتعد علیه ولم تخفر ذمته وکلف، دون طاقته، وکان الفئ للمسلمین عامة غیر خاصة، وإن کان قتال وسبی سیر فی ذلک بسیرته، وعمل فیه فی ذلک بسنته من الدین ثم کلف الأعمى والأعرج والذین لا یجدون ما ینفقون على الجهاد بعد عذر الله عز وجل إیاهم، ویکلف الذین یطیقون ما لا یطیقون، وإنما کان " کانوا " أهل مصر یقاتل من یلیه یعدل بینهم فی البعوث فذهب ذلک کله حتى عاد الناس رجلین: أجیر مؤتجر بعد بیع الله، ومستأجر صاحبه غارم بعد عذر الله وذهب الحج وضیع، وافتقر الناس فمن أعوج ممن عوج هذا، ومن أقوم ممن أقام هذا؟ فرد الجهاد على العباد وزاد الجهاد على العباد إن ذلک خطأ عظیم[1].

کلینی از طبقه 9 عن محمدبن احمد بن یحیی که از اساتید مهم کلینی و از طبقه 8 می باشد عن احمدبن محمدبن عیسی که از رجال مهم طبقه 7 است عن حسن بن محبوب که از طبقه 6 می باشد عن بعض اصحابنا که معلوم نیست چه کسانی هستند. لذا این خبر ارسال به ابهام واسطه دارد ولی مورد عمل فقهاء ما می باشد.

همان طور که می بینید در خبر مذکور حضرت فرموده بنی امیه جهاد را ضایع کرده اند و حتی حضرت فرموده آنها حج را نیز ضایع کرده اند و همین علت است برای اینکه جهاد باید زیر نظر امام عادل باشد.

اقسام هشتگانه جهاد

ما جهاد را هشت قسم کردیم و گفتیم که این هشت قسم از کلام امام رضوان الله علیه نیز استفاده می شود؛

اول جهاد برای نجات مستضعفان،

دوم جهاد برای رفع فتنه،

 سوم جهاد برای اجراء عدالت،

چهارم جهاد برای نشر اسلام

پنجم جهاد برای جلوگیری از آسیب هائی که ممکن است برای مسلمانان رخ دهد،

ششم جهاد با بغاة که دو نوع است؛ اول کسانی که در مقابل حکومت اسلامی ایستاده اند مثل معاویه در مقابل حکومت امیرالمومنین علیه السلام و دوم اینکه اگر دو طائفه از مسلمانان با هم در افتادند مسلمانان وظیفه دارند که نگذارند این جریان ادامه پیدا کند و باید در مقابل باغی بایستند،

هفتم جهاد برای تاسیس حکومت اسلامی که قیام سیدالشهداء برای از میان برداشتن سلطان جائر و تشکیل حکومت اسلامی از همین قسم می باشد،

هشتم جهاد برای از میان برداشتن کفر و نفاق و صهیونیسم.


نظر فقها درباره وجوب جهاد در زمان غیبت

مطلب دیگر اینکه حالا که گفته شده "لا جهاد إلا مع امام العادل" باید ببینیم فقهاء ما در این رابطه چه فرموده اند.

فقهاء ما چند دسته شده اند؛ عده ای فرموده اند با توجه به روایات مذکور در زمان غیبت جهاد واجب نیست.

علی أیِّ حال بحث ما فعلا در این است که روایاتی که می گویند "لا جهاد إلا مع امام العادل" چه چیزی می خواهد بگوید؟.

عرض کردیم فقهاء ما چند دسته شده اند؛ عده ای گفته اند لازمه "لا جهاد إلا مع امام العادل" این است که در زمان غیبت جهاد نباشد. زیرا امام عادل یعنی معصوم،

صاحب جواهر در جلد 21 جواهر صفحه 13 به بعد می فرماید صاحب ریاض و صاحب مسالک گفته اند در زمان غیبت امام معصوم جهاد وجود ندارد و مقتضای نصوص و فتاوا این است که در زمان غیبت برای جهاد به نائب غیبت یعنی فقیه اکتفاء نشود،

کلام صاحب جواهر این است: "إلى غیر ذلک من النصوص التی مقتضاها کصریح الفتاوى عدم مشروعیة الجهاد مع الجائر وغیره، بل فی المسالک وغیرها عدم الاکتفاء بنائب الغیبة، فلا یجوز له تولیه بل فی الریاض نفی علم الخلاف فیه حاکیا له عن ظاهر المنتهى وصریح الغنیة إلا من أحمد فی الأول، قال وظاهرهما الاجماع، مضافا إلى ما سمعته من النصوص المعتبرة وجود الإمام، لکن إن تم الاجماع المزبور فذاک، وإلا أمکن المناقشة فیه بعموم ولایة الفقیه فی زمن الغیبة الشاملة لذلک المعتضدة بعموم أدلة الجهاد، فترجح على غیرها"[2].

حکومت روایات "لا جهاد إلا مع امام العادل" بر عمومات وجوب جهاد یا حکومت ادله ولایت فقیه بر روایات "لا جهاد إلا مع امام العادل"

یک دسته از أدله ما عموماتی هستند که در قران و روایاتمان ذکر شده اند و مردم را به جهاد در مقابل کفار و ظالمین تشویق و تحریک کرده اند و بر وجوب جهاد دلالت دارند و در آنها هیچ شکی نداریم، اما از طرف دیگر روایاتی داریم که در آنها گفته شده:"لا جهاد إلا مع امام العادل" که در اینها نیز شکی نیست و این روایات بر آن عمومات حکومت دارند.

روابط چهارگانه دو دلیل مخالف

ما چهار چیز داریم؛ تخصص و تخصیص و ورود و حکومت،

تخصص جائی است که چیزی موضوعاً از تحت عام خارج است مثلا وقتی گفته شده اکرم العلماء جهال موضوعاً خارج هستند،

تخصیص جائی است که دلیلی می آید و گروهی را از تحت عام خارج می کند مثل اکرم العلماء ولاتکرم النحویین،

ورود جائی است که بقیام أحد الدلیلین موضوع دلیل آخر تکویناً و حقیقتاً از بین برود. مثلا گفته شده "رفع عن اُمتی مالا یعلمون" و بعد یک دلیل علمی می آید و می گوید فلان چیز حرام است،

اما حکومت جائی است که أحد الدلیلین تشریعاً و تنزیلاً در دلیل آخر تصرف کند نه تکویناً و حقیقتاً، گاهی لسان لسانِ نفی است و گاهی لسان لسانِ اثبات است. مثلا گفته می شود "لاشک لکثیر الشک" که این بر أدله ای که برای شکوک ذکر شده حکومت دارد و یا مثلا أدله ای بر حرمت ربا داریم اما دلیلی آمده و می گوید "لا ربا بین الوالد و ولده" که این دلیل بر أدله حرمت ربا حکومت دارد و دائره آن را تضییق می کند،

گاهی حکومت نفی موضوع است و گاهی نفی محمول است. یعنی در عقد الوضع و یا عقدالحمل دلیل محکوم تصرف می کند، گاهی نتیجه تضییق است مثل همین "لا ربا بین الوالد و ولده" که ربا را تضییق می کند.

پس این حکومت است و نتیجه اش تضییق دائره محکوم می باشد.

گاهی نتیجه توسعه می باشد مثلا می گوید "المسافر المقیم عشرة أیام متوطنٌ" مسافری که قصد اقامت ده روز کرده باید نمازش را تمام بخواند. یعنی مسافری که قصد اقامت ده روز کرده تنزیل شده به منزله متوطن که توسعه داده شده است.

در مانحن فیه "لا جهاد إلا مع امام العادل" بر عمومات جهاد حکومت دارد.

مراد از امام عادل

اما بحث در این است که آیا مراد از امام عادل فقط معصوم است که اگر اینطور باشد در زمان غیبت او جهاد نداریم کما قال به صاحب الریاض و صاحب مسالک

یا اینکه مراد فقط امام معصوم نیست بلکه نائب الغیبة یعنی فقیه نیز مراد می باشد کما قال به صاحب الجواهر و بعد ایشان فرموده أدله ای که دالِّ بر ولایت فقیه هستند حکومت دارند بر "لا جهاد إلا مع امام العادل" زیرا فقیه را به منزله ی امام تنزیل کرده است.203/122/ق

پاورقی:

[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج11، ص6، ابواب جهاد العدو، باب 1، حدیث 8، ط الإسلامیة.
[2] جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج 21، ص13
 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۸:۱۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۵:۳۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۰:۲۹
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۰۲