vasael.ir

کد خبر: ۱۴۱۶
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۸ - 28 November 2015
درس خارج ولایت فقیه آیت الله نوری همدانی/ جلسه 26 و 27

معاد باوری اولین گام برای کادرسازی در اسلام است- نبرد برای پیشگیری از آسیب دشمن از اقسام جهاد است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – حضرت آیت الله نوری همدانی در درس خارج ولایت فقیه، زدودن ترس از مرگ را نخستین گام در تربیت نیروهای جهادی دانست و نبرد برای دفع آسیب دشمن را از اقسام جهاد برشمرد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، 27 و 30 آبان 1394 در جلسه 26 و 27 درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) که در مسجد اعظم قم برگزار شد، تربیت استعدادهای برتر برای مقاومت در برابر دشمن را جزو سیاست اسلامی عنوان کرد و گفت: اولین گام این است که بایستی ترس از مرگ را از میان برداشت تا انسان ها مجاهد و مقاوم و مومن و شجاع بشوند.

وی با اشاره به واقعه بئر معونه در صدر اسلام افزود: در سال چهارم هجرت عده ای از نجد نزد پیغمبر خدا آمدند و گفتند عده ای را به نجد بفرستید تا اسلام را برای مردم بیان کنند تا مردم مسلمان شوند. پیغمبر خدا  40 نفر و بعضی نوشته اند 70 نفر از اهل علم و طلاب را برای تبلیغ فرستادند و البته قبل از اینکه به آنجا برسند دشمن تمام آنها را به شهادت رساند. اولین شهداء ما علماء بوده اند.

این مرجع تقلید، جهاد برای پیشگیری و دفع آسیب دشمنان را از اقسام جهاد در نظرات فقهی امام خمینی برشمرد و گفت: پیغمبر صلوات الله علیه و آله نامه ای به پادشاه ایران و روم نوشتند ولی هردوی آنها علاوه بر اینکه اسلام را قبول نکردند مقدماتی فراهم کردند تا بیایند و اسلام را از میان بردارند.

وی ادامه داد: پیغمبر صلوات الله علیه و آله وقتی دید روم دارد آماده حمله می شود صبر نکرد، بلکه با جمعیت زیادی از مدینه به طرف روم حرکت کردند و جنگ تبوک بوجود آمد. جنگ موته نیز به همین ترتیب بود.

تقریر مهم ترین فرازهای دو جلسه درس خارج فقه حضرت آیت الله نوری همدانی:
 
تربیت استعدادها برای مقابله با تهاجم دشمن

بحثمان با توفیق پروردگار متعال درباره جهاد بود مسئله جهاد بسیار مهم است. اسلام درسیاست خود با توجه به موضوع جهاد باید در برابر دشمنان اسلام که بسیار کینه توز هستند و نقشه های فراوانی علیه نابودی اسلام و مسلمین دارند، کادر سازی کند و در سیاست خود یک سازمان دهی بوجود بیاورد و یک جبهه ای بسازد تا مسلمانان بتوانند در برابر دشمنانی که به شکلهای مختلف وجود داشته و بوجود خواهند آمد مقاومت کنند. قطعا جز جهاد هیچ راه دیگری وجود ندارد. لذا مسلمین باید بسیار قوی و قدرتمند باشند تا بتوانند در مقابل دشمنان کینه توز اسلام را حفظ کنند و باعث سربلندی اسلام باشند. نمونه های فراوانی در کادر سازی و سازمان دهی در موضوع جهاد وجود دارد.

گام اول. زدودن ترس از مرگ

اولین گام این است که بایستی ترس از مرگ را از میان برداشت تا انسان ها مجاهد و مقاوم و مومن و شجاع بشوند. چرا که ترس از مرگ انسان را ذلیل و ضعیف می کند. از میان برداشتنِ ترسِ از مرگ یک هنر و حماسه می باشد که ایمان و اعتقاد به خداوند و قران و فرهنگ اسلام، مرگ را برداشت و شهادت و عشق به شهادت را بجایش گذاشت و یک جبهه ای تشکیل داد که عشق به جهاد و شهادت دارند. کسانی هستند که با آرامش روان و اطمینان و عشق و لذت و کامیابی و سعادت خودشان پا به میدان می گذارند که در این صورت یک نفر برابر با صد نفر و یا دویست نفر می شود. نمونه این را در جنگ 22 روزه لبنان در مقابل اسرائیل دیدیم. در اینجا فرهنگ ما بسیار قوی می باشد و آیات و روایات فراوانی در این رابطه داریم.

جهاد؛ سیره پیامبران

در تفسیر مجمع البیان چند قول برای "ربّیون" ذکر کرده که اولین آنها این است که ربّیون فقهاء می باشند و این سیره انبیاء الهی بوده که این کار را می کردند. انبیاء و اولیاء در مقابل ظلمه و در مقابل اشخاص ظالم قیام می کردند و کشته می شدند و کشتار می کردند. جوانانشان را می دادند اصحابشان را می دادند این مسئله ای نیست که ما نگران آن باشیم، ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورها می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین است به سیطره و سلطه ظلم جهان خواران خاتمه می دهیم، ما در صدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیسم و سرمایه داری و کمونیسم در جهان هستیم ما تصمیم گرفته ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام هائی که بر این پایه استوار شده همه را نابود کنیم و نظام اسلام و رسول الله صلی الله علیه و آله را ترویج نمائیم. ما هیچوقت نگرانی نداریم و اگر ملتی بخواهد خودش را از زیر بار ظلم و جنایات نجات بدهد باید خون بدهد. یکی از این مادر شهداء ظاهرا در بهشت زهراء سلام الله علیها ایستاده و صحبت کرده که درخت آزادی محتاج به آبیاری است و خون پسر من یکی از این چیزهائی هست که آن را آبیاری می کند ما چنین شیر زنانی داریم و احتیاج دارد که فدائی بدهیم برای دین اسلام از صدر اسلام تا به حالا چه نفوس طیبه ای فدا شده اند(دفتر تبیان جلد11 صفحه 48).

عالمان؛ پیشگام جهاد و شهادت

بحث فقهی دو جور است؛ یک نوع بحث فقهی خشک است و فقط احکام را بیان می کند. اما نوع دیگر بحث فقهی با توجه به آثار و فرهنگ اسلامی می باشد. قران فقط نمی گوید جهاد واجب است و بروید جهاد کنید بلکه قران روحیه جهاد را به انسان ها می دهد و آنها را سرشار از طراوت و شجاعت و ایمان می کند و بعد به میدان جنگ می فرستد. همین انسان ها با این روحیات هستند که حماسه می آفرینند. در تاریخ اسلام نمونه این افراد بسیار زیاد هستند. بنابراین بحث ما در این است که برای سازمان دهی امر جهاد کادر سازی و سازمان دهی مجاهدین شجاع لازم است و اولین پشتوانه آنها خدا باوری و معاد باوری و ولایت باوری می باشد.

آیات شریفه:﴿ وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(169) فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (170)﴾[2] در مورد علماء می باشد، در تفسیر ابوالفتوح رازی گفته شده که این آیه در مورد علماء نازل شده است. آیت الله طباطبائی اعلی الله مقامه در مورد: "أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ" می فرماید بسیار کلمه پر معنایی می باشد. خوف نسبت به آینده و حزن نسبت به حال و گذشته گفته می شود. یعنی کسانی که این راه را در پیش بگیرند در آینده هیچ خوفی ندارند. چون هیچ خطر و خوفی آنها را تهدید نمی کند بلکه آینده آنها توأم با رستگاری و بهشت و پیشرفت می باشد و نسبت به گذشته نیز نباید غصه بخورند زیرا آنچه که سرمایه گذاری کرده اند از دست نداده اند.

آیات مذکور در جریان بئر معونه نازل شده اند. در سال چهارم هجرت عده ای از نجد که نقطه ای در حجاز است نزد پیغمبر خدا آمدند و گفتند عده ای را به نجد بفرستید تا اسلام را برای مردم بیان کنند تا مردم مسلمان شوند. پیغمبر خدا  40 نفر و بعضی نوشته اند 70 نفر از اهل علم و طلاب را برای تبلیغ فرستادند و البته قبل از اینکه به آنجا برسند دشمن تمام آنها را به شهادت رساند. پس اولین شهداء ما علماء بوده اند و این وقایع در جریان بئر معونه در منتهی الآمال نیز ذکر شده ولی این آیات ذکر نشده است.

 اما الان در برابر ما یک فرهنگ بسیار وسیعی متجلی می شود و آن فرهنگ جهاد و شهادت می باشد. هنر اسلام و حماسه اسلام این است که ترس از مرگ را که باعث می شد اشخاص به میدان جنگ نروند تبدیل به شهادت و عشق به شهادت کرد و همین خیلی کارائی دارد. زیرا تمام انبیاء واولیاء عاشق شهادت بوده اند. در جلد 27 بحار الانوار نیز بابی منعقد شده بنام:"باب أنهم لا یموتون إلا بالشهادة" تمام ائمه علیهم السلام به شهادت کشته شده اند و در دعای اول صحیفه سجادیه نیز امام سجاد علیه السلام می فرمایند پروردگارا قسمت من کن تا با سیوف اعداء کشته بشوم. حضرت امیر علیه السلام نیز در آخر نامه اش به مالک اشتر می نویسد مالکا از خدا خواسته ام که مرگ من و تو با شهادت باشد.

اسلام مهندسی کرده و کادر سازی کرده تا اینکه جهاد به این شکل باشد تا اینکه مسلمانان قدرت پیدا کنند. سید الشهداء علیه السلام نیز در شب عاشوراء که در معرض شهادت است می فرماید:" أُثْنِی عَلَی اللَهِ أَحْسَنَ الثَّنَآءِ. وَأَحْمَدُهُ عَلَی السَّرَّآءِ والضَّرَّآءِ. اللَهُمَّ إنِّی أَحْمَدُک عَلَی أَنْ أَکرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّه، وَعَلَّمْتَنَا الْقُرْءَانَ؛ وَفَقَّهْتَنَا فِی الدِّینِ."

اسلام و پیغمبر اسلام توانسته با جهاد و ایمان و اعتقاد فرهنگ سازی کند و ترس از مرگ را به شهادت و عشق به شهادت تبدیل کند.

پاورقی:

[1] آل عمران/سوره3، آیه146 و 147.
[2] آل عمران/سوره3، آیه169 و 170.

تقریر جلسه 27:

توجه به ابعاد حماسی واقعه کربلا

در نظر داریم آراء فقهی امام رضوان الله علیه را در حوزه بیشتر مورد توجه قرار بدهیم. زیرا ایشان هم فقیه و هم سیاست مدار و مجاهد و عارف و ادیب بود لذا آراء و نظریاتشان با دلیل و برهان باید در حوزه ها مورد توجه قرار بگیرد. کتابی که از ایشان فعلاً در بحث ما استفاده می شود حکومت فقیه است که بر عزیزان لازم است آن را تهیه و مطالعه کنند.

ایشان در کتاب حکومت فقیه بر چند مطلب در ولایت فقیه اصرار دارند؛ اول اینکه سید الشهداء علیه السلام برای حکومت قیام کرده بودند اما تا به حال در مرثیه ها و تبلیغات اینطور برای مردم نگفته اند، بلکه فقط مظلومیت أباعبدالله الحسین علیه السلام برای مردم بیان شده است. مردم نیز بواسطه اینکه ولایت مدار هستند متأثر می شوند و گریه می کنند، درحالی که فقط نباید معلول ها ذکر شود بلکه در تاریخ ذکر علت بسیار لازم است. یعنی باید ببینیم علت بوجود آمدن جریان شهادت حضرت چه بوده است و اگر علت ها برای مردم ذکر می شد کار به اینجا نمی رسید که سالهای بسیاری حکومت اسلامی از بین برود و سلاطین و اُمرائی سرکار بیایند و ظلمهای بسیاری انجام شود. پس این مطلب بسیار مهم می باشد و حتی در اشعار نیز به این مطلب کمتر پرداخته شده است.

آیت الله مطهری رحمة الله علیه می فرمایند اشعار محتشم که معمولا در محافل و مجالس خوانده می شوند بسیار خوب هستند ولی محتشم نیز فقط مظلومیت را منعکس کرده است. اشعار محتشم با اشعار دعبل خزائی که امام رضا علیه السلام بر آن صحه گذاشت فرق دارد و همچنین با اشعار کمیت بن زید أسدی فرق دارد و کلاً آن شعرائی که در زمان ائمه علیهم السلام بودند با دیگر شعراء فرق دارند.

وقتی شعراء می آمدند امام صادق علیه السلام حتی درس را تعطیل می کردند و به اشعارشان گوش می دادند. خلاصه اشعار آنها غیر از اشعار محتشم و عمان سامانی و امثالهما می باشد زیرا آنها سعی کرده اند جنبه ی علت و انگیزه را بیان کرده باشند. مثلا قصیده ی تائیه دعبل خزائی که برای امام رضا علیه السلام می خواند بسیار پر محتواست و به بحث بیعت و خلافت ابوبکر پرداخته:"و ما سهلت تلک المذاهب بینهم *** على الناس الا بیعة الفلتات" که امام رضا علیه السلام نیز گریه کردند و بر اشعارش صحه گذاشتند.

آیت الله مطهری می فرماید اشعار دعبل و کمیت در آن زمان اینطور بوده اما اشعار دیگر فقط مظلومیت حضرت را منعکس کرده اند و در مصیبتها نیز فقط مظلومیت حضرت بیان شده و دیگر به علت و انگیزه قیام و حرکت ایشان پرداخته نشده، علی أیِّ حال امام حسین علیه السلام در بین راه اینطور فرمودند:"أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَالَ فِی حَیَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ" و امام رضوان الله علیه نیز می فرمایند امام حسین علیه السلام برای ایجاد حکومت اسلامی قیام کردند و این درسی برای مردم است که اگر برای ایجاد حکومت شهید شوند نیز بجاست.

جهاد برای پیشگیری و دفع آسیب دشمنان

امام رضوان الله علیه با توجه به آیات قران هشت نوع برای جهاد ذکر کرده اند، یکی دیگر از مواردی که جهاد لازم است جهاد برای پیشگیری و دفع آسیب دشمنان می باشد:﴿فَقاتِلْ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَی اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً﴾[1] ، پیغمبر صلوات الله علیه و آله نامه ای به پادشاه ایران و روم نوشتند ولی هردوی آنها علاوه بر اینکه اسلام را قبول نکردند مقدماتی فراهم کردند تا بیایند و اسلام را از میان بردارند.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله وقتی دید روم دارد آماده حمله می شود صبر نکرد بلکه با جمعیت زیادی از مدینه به طرف روم حرکت کردند و جنگ تبوک بوجود آمد. تبوک یکی از شهرهای اردن بود که آن موقع جزء روم بود.  حضرت حرکت کردند و به تبوک رفتند تا اینکه تهدید روم را دفع کنند و روم جرأت نکند به مسلمانان حمله کند و اسلام نوپا را از بین ببرد. جنگ موته نیز به همین ترتیب بود.

نباید در مقابل دشمنان آرام نشست بلکه باید یک قدرت بازدارنده داشته باشیم و الان نیز موشک و تجهیزات و آلات و ابزار جنگی ما بازدارنده هستند و اگر اینها نباشند دشمن آسیب می رساند.

جهاد برای استیفاء و احقاق حق

دیروز کلامی از نهج البلاغه که در مورد جنگ صفین بود را خواندیم که حضرت فرمودند:﴿قَدِ اسْتَطْعَمُوکُمُ الْقِتَالَ، فَأَقَرُّوا عَلَى مَذَلَّة، وَتَأْخِیرِ مَحَلَّة; أَوْ رَوُّوا السُّیُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاِء، فَالْمَوْتُ فِی حَیَاتِکُمْ مَقْهُورِینَ، وَالْحَیَاةُ فِی مَوْتِکُمْ قَاهِرِینَ﴾[2] .

همین فرمایش حضرت نوعی دیگر از جهاد می باشد. یعنی جهاد برای استیفاء و احقاق حق در صورت پایمال شدن آن.

ابن أبی الحدید در جلد 3 بعد از نقل این کلمات از حضرت امیر علیه السلام وراد دو بحث شده؛ اول اینکه حضرت با این کلمات می خواهند روحیه ی شجاعت را در لشکریان تقویت کنند و بعد چون بحث با تاریخ مرتبط است ابن أبی الحدید به سراغ تاریخ رفته و کسانی که "اُباة الضیم" بوده اند را ذکر کرده، اُباة جمع آبی مثل دعاة جمع داعی و قضاة جمع قاضی می باشد. اشخاصی که بسیار شجاع و فداکار بوده و هیچوقت ظلم را نپذیرفتند به آنها اُباة الضیم می گویند و ابن أبی الحدید تعدادی از آنها را ذکر کرده و بعدا بین اهل قلم و اهل شمشیر مقایسه کرده که آیا قلم کارائی بیشتری دارد و اهل قلم شجاعتشان بیشتر و قوی تر است یا اهل شمشیر؟ در اینجا مطالب زیادی ذکر کرده و خلاصه گفته اهل شمشیر شجاعت بیشتری داشته اند و بعد یک نصیحتی به اهل علم می کند و می گوید:"من فاته نیلالعلا بعلومه و أقلامه فلیبغها بحسامه" .

بالاخره ابن أبی الحدید بعد از بحثهای فراوان در آخر کلامش می گوید: "سید أهل الاباء، الذی علم الناس الحمیة والموت تحت ظلال السیوف، اختیارا له على الدنیة، أبو عبد الله الحسین بن علی بن أبی طالب علیهما السلام، عرض علیه الأمان وأصحابه، فأنف من الذل، وخاف من ابن زیاد أن یناله بنوع من الهوان، إن لم یقتله، فاختار الموت على ذلک. وسمعت النقیب أبا زید یحیى بن زید العلوی البصری، یقول: کان أبیات أبى تمام فی محمد بن حمید الطائی ما قیلت إلا فی الحسین علیه السلام:وقد کان فوت الموت سهلا فرده * إلیه الحفاظ المر والخلق الوعر ونفس تعاف الضیم حتى کأنه * هو الکفر یوم الروع أو دونه الکفر فأثبت فی مستنقع الموت رجله * وقال لها: من تحت أخمصک الحشر تردى ثیاب الموت حمرا فما أتى * لها اللیل إلا وهی من سندس خضر لما فر أصحاب مصعب عنه، وتخلف فی نفر یسیر من أصحابه، کسر جفن سیفه، وأنشد:فإن الألى بالطف من آل هاشم * تأسوا فسنوا للکرام التأسیا فعلم أصحابه أنه قد استقتل. ومن کلام الحسین علیه السلام یوم الطف، المنقول عنه، نقله عنه زین العابدین على ابنه علیه السلام: ألا وإن الدعی بن الدعی، قد خیرنا بین اثنتین: السلة أو الذلة، وهیهات منا الذلة! یأبى الله ذلک لنا ورسوله والمؤمنون، وحجور طابت، وحجز طهرت ، وأنوف حمیة، ونفوس أبیه"[3] .

اصالت معنویت یا قدرت

با توفیق پروردگار وارد بحثی می شویم که بسیار مهم است و آن بحث این است که آیا اصالت در جهاد با معنویت و ایمان است یا اصالت با ابزار است؟ بعضی ها فکر کرده اند که اصالت و قدرت و پیشرفت در تجهیزات نظامی است. لذا روز به روز به تجهیزات نظامی خودشان در انواع مختلف افزوده اند، حتی سلاح های هسته ای ساخته اند. اما واقع امر این است که اصالت با ایمان و معنویت است و ما باید توجه داشته باشیم که جنگ با جهاد فرق دارد. قران کریم می فرماید:﴿یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَی الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ﴾[4] .

گزینه نظامی اسلام این است که افراد را طوری تربیت می کند که مجاهد و عاشق شهادت هستند و ایمان و انگیزه الهی دارند و از شهادت استقبال می کنند. لذا اسلام این انگیزه را تقویت کرده و صفاتی برای فرماندهان سپاه و آحاد لشکریان بیان و هدف و نیت از جنگیدنشان را ذکر کرده است.

اسلام اصالت را با معنویت و ایمان دانسته است. امام رضوان الله علیه نیز در طی هشت سال جنگ تحمیلی می فرمودند همیشه دشمنان از نظر تجهیزات جنگی و نفرات بیشتر بوده اند اما مغلوب می شدند. زیرا ما چیزهائی داریم که آنها ندارند مِن جمله علاقه به امام و رهبر.

البته اسلام سفارش کرده که از نظر تجهیزات جنگی و ظاهری نیز به اندازه ای که دشمن مرعوب شود باید مجهز شوید منتهی آن چیزی که سفارش بیشتری شده و اصالت دارد معنویت و ایمان می باشد خلاصه این بحث بسیار مهمی می باشد.203/122/ش

پاورقی:

[1] نساء/سوره4، آیه84.
[2] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، خطبه 51، ص43.
[3] شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، ج3، ص249.
[4] انفال/سوره8، آیه65.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۰:۲۸
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۴۸
اذان مغرب
۲۰:۲۴:۴۰