vasael.ir

کد خبر: ۱۴۱۰۳
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۸ - 22 July 2019

هنر و نسبت آن با تاثیر فرهنگی!

وسائل ـ شعار «هنر برای هنر» سال‌ها است شنیده می‌شود و هواداران بسیاری جمع کرده، چون اینگونه هنر بی‌خطر است ولی بارها دیده شده که بزرگان فرهنگ و هنر جهان نسبت به خنثی بودن آن موضع گرفته‌اند و مستقیم و غیرمستقیم درباره‌اش سخن گفته‌اند.

به گزارش وسائل، در اتاق بعدی، بالای در تابلویی آویخته بودهنر و نسبت آن با تاثیر فرهنگی! با ابعادی عجیب، نزدیک به یک متر و هفتاد طولش بود و ارتفاعش از بیست و شش هفت سانتی‌متر تجاوز نمی‌کرد. تصویر مسیح بود که تازه از صلیب فرود آورده شده بود. پرنس نگاه سریعی به آن انداخت و مثل این بود که یاد چیزی افتاده باشد، ولی نایستاد و می‌خواست به راهش به سمت در ادامه دهد. حالش هیچ خوب نبود و می‌خواست هرچه زودتر از آن بیرون برود. اما راگوژین پای تابلو ایستاد.

«مرحوم پدرم همه این تابلوها را به یک روبل و دو روبل از حراج خریده ولی به آنها دلبسته بود. یک روز یک‌نفر خبره آمد اینجا و همه را خوب تماشا کرد و گفت که همه‌اش آشغال است. اما این یکی را، همین که بالای در است و آن هم یکی دو روبل بیشتر پول بالایش نرفته، پسندید. گفت این آشغال نیست. پدرم هنوز زنده بود که یک نفر آمده و می‌خواست آن را به سیصد و پنجاه روبل بخرد و ایوان دمیتریچ، تاجر هنرشناس معتبری‌ست تا چهارصد روبل هم بالا رفت و همین هفته پیش به سیمونوییچ گفته بود که پانصد روبل هم حاضر است بدهد ولی من راضی نشدم و برای خودم نگهش داشتم.

پرنس که در همان فرصت کوتاه تابلو را خوب تماشا کرده بود گفت: «بله، این ... از روی تابلو «هانس هلباین» کشیده شده و من گرچه در این زمینه چندان صاحب‌نظر نیستم، گمان می‌کنم که کار نقاش هنرمندی است. من اصل آن را در خارج دیده‌ام و نمی‌توانم فراموشش کنم ولی ... چه شد؟...»

راگوژین ناگهان تابلو و بحث سر آن را گذاشته و به راه افتاده بود. البته این هیجان آنی راگوژین را شاید می‌شد از منگی و زودخشمی خاصی دانست که ناگهان و این‌طور غیرعادی در رفتار او ظاهر شده بود ولی به نظر پرنس عجیب آمد که دوستش بحثی را که خود شروع کرده بود این‌طور ناگهانی قطع کرد و گفته او را بی‌جواب گذاشت.

راگوژین چند قدم که دور شده بود ناگهان باز به سخن آمد و گفت: «ببینم، لی‌یو نیکلایوویچ، من خیلی وقت است می‌خواهم چیزی را از تو بپرسم. تو به خدا اعتقاد داری یا نه؟»

پرنس با اکراه جواب داد: «چه سوال عجیبی! و نگاهت هم خیلی عجیب است!»

راگوژین اندکی سکوت کرد و بعد، چنان‌که سوال خود را از یاد برده باشد، زیرلب گفت: «ولی من خیلی دوست دارم این تابلو را تماشا کنم.»

پرنس ناگهان، گفتی به دنبال فکری که مثل برق در ذهنش پدید آمده باشد، با هیجان بسیار گفت: «این تابلو را! بله، تابلوی عجیبی است! بله همین تابلو ممکن است ایمان را متزلزل کند.»

آنچه تا اینجا خواندید برشی از رمان «ابله» اثر فیودور داستایفسکی بود. نویسنده‌ای که برخی لقب‌هایی نظیر فیلسوف نویسندگان را داده‌اند و آثارش با تحلیل و نقدهای بسیاری همراه بوده است. در این بخش نویسنده صحنه‌ای را توصیف می‌کند که یک تابلو نقاشی از مسیح توجه شخصیت داستان را به خود جلب می‌کند و در پایان عبارتی جالب از زبان او مطرح می‌شود که «همین تابلو ممکن است ایمان را متزلزل کند.»

این بحثی است درازدامن در حوزه آثار هنری که آیا یک اثر هنری چنین توانایی‌‌ای دارد؟ سال‌ها است در این باره بحث و نظر در جریان است و مخالفان سرسختی نیز دارد که یک اثر هنری چنین کارکردی داشته باشد و بتواند در دایره تاثیر تا این میزان اثر داشته باشد.

تابلویی که در این بخش از آن حرف زده می‌شود، اثری است از هانس هلباین که نقاشی «سفیران» وی بسیار شهرت دارد. تابلویی که (در داستان از آن صحبت شده) تصویری از مسیح با جزئیات را نشان می‌دهد که تفسیرهای بسیاری روی آن صورت گرفته است که برخی از این تفسیرها اشاره به مرگ و آغاز نیستی می‌کنند. مرگی که بی‌رحمی آن انکارناشدنی است و نمی‌توان از آن فرار کرد، ولی در این تصویر باید تفاسیر مسیحی را با مرگ در نظر داشت.

آنچه محل بحث است این است که همواره طیفی از روشنفکران در سراسر دنیا هنر را صرفا اثری هنری تفسیر می‌کنند که قرار نیست کارکردی غیر از این داشته باشد، اما داستایفسکی در این کتاب با مثال زدن از این نقاشی در واقع معتقد است اثر هنری بی‌شک در باورها و دیدگاه‌های مخاطبان یک اثر تاثیری در حد ایجاد زلزله در عقایدش ایجاد خواهد کرد.

بر همین اساس می‌توان گفت که اثر هنری خنثی در عالم هنر وجود ندارد و حتما هنرمند از خلق یک اثر هنری منظوری در پس‌ ذهن خود داشته در غیر اینصورت انگیزه خلق اثر هنری زیر سوال می‌رود.

نکته دیگری که باید به اختصار به آن اشاره کرد، این است که همواره تصور می‌شود (بر اساس انگاره‌ای قرن نوزدهمی) اثر هنری باید خنثی باشد و هرگونه تفسیر اخلاقی و ایدئولوژیک از آن خیانت به اصل هنر است، ولی در این بخش از رمان «ابله» می‌بینیم که داستایفسکی می‌کوشد نشان دهد که این حرف اصالتی ندارد. حتی این را نباید فراموش کرد که داستایفسکی در آثار خودش نیز بارها این تصور را به خواننده نشان می‌دهد و درباره وجود و امکان آن و دیگر باورهای مذهبی زمان خویش سخن می‌گوید./908/422/ح

 

منبع: فارس با تصحیح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۳:۰۶
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۱۹:۵۷:۲۱
اذان مغرب
۲۰:۱۵:۴۳