به گزارش وسائل، خداوند متعال در قرآن کریم و در آیات متعدد به مسائل اقتصادی پرداخته است و در واقع بخشی از آیات قرآن به مسائل اقتصادی اختصاص دارد. موضوع اقتصاد و معیشت مردم و آثار اجتماعی و سیاسی و توجه یا بیتوجهی به آن از سوی حکومتها و سبک زندگی اقتصادی مسئولان و همچنین رعایت نکات شرعی معاملات و مواردی از این قبیل از مسائل مهمی است که مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است.
همچنین اشاره به موضوعاتی همانند خمس، قرضالحسنه، زکات، ربا، رزق حلال، اهمیت کار و تلاش و سایر موضوعات اقتصادی نشاندهنده اهمیت مقوله اقتصاد نزد خداوند متعال است. در این راستا بنا داریم در قالب سلسله یادداشتها و گزارشهایی به بررسی آیات اقتصادی قرآن و تفاسیر مربوط به آنها بپردازیم.
یکی از آیات قرآن کریم که با موضوعات اقتصادی مرتبط است، آیه ۹۵ سوره مبارکه النساء است که در این آیه آمده است: «لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا؛ مؤمنان خانه نشين كه زيانديده نيستند با آن مجاهدانى كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مى كنند يكسان نمى باشند خداوند كسانى را كه با مال و جان خود جهاد مى كنند به درجه اى بر خانه نشينان مزيت بخشيده و همه را خدا وعده [پاداش] نيكو داده ولى مجاهدان را بر خانه نشينان به پاداشى بزرگ برترى بخشيده است».
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه اشاره کرده است: «ضرر» به معنای کمبود در وجود است، کمبودی که مانع از شرکت در امر جهاد باشد؛ مثل کوری و شلی و بیماری و مراد از جهاد با اموال انفاق آن در راه خدا به منظور غلبه اسلام بر دشمنان است و مراد از جهاد با نفس، حضور و جنگیدن در راه خداست و جمله «کلا وعدالله الحسنی» دلالت میکند که مراد از «قاعدون» در اینجا افرادی هستند که شرکت در جنگ را در زمانی ترک کردند که احتیاجی به رفتن آنها به جبهه جنگ نبوده، چون به مقدار کفایت دیگران رفته بودند، به جهت اینکه میفرماید: خدا به هر دو این دو طایفه (آنها که به جهاد رفتند و آنها که نرفتند) وعده نیکو داده و مراد از این جمله ترغیب و تحریک مسلمانان بر قیام به امر جهاد است تا مسلمین شتاب نموده و برای شرکت درجهاد بر یکدیگر سبقت بگیرند.
کلمه «درجه» به معنای مقام و منزلت و درجات به معنای منزلتی بالاتر است، بعد از منزلتی پایینتر، پس خدا به هرسه طائفه یعنی مجاهدان، قاعدان معذور و قاعدین، بدون جهت وعده عاقبت نیکو داده است، اما مسلماً درجات آنها با هم تفاوت دارد و آنها با هم مساوی نیستند و برتری مجاهدان بر دو طائفه دیگر بسی بیشتر و درجات آنان بسیار بالاتر است، چون مشمول اجر عظیم الهی میگردند.
مقایسه مجاهدان و غیر مجاهدان
حضرت آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه در مورد شأن نزول این آیه آورده است: این آیه مقایسهاى در میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده، مىگوید: «افراد با ایمانى که از شرکت در میدان جهاد خوددارى مىکنند، و بیمارى خاصى که آنها را از شرکت در این میدان مانع شود ندارند، هرگز با مجاهدانى که در راه خدا و اعلاى کلمه حق با مال و جان خود جهاد مىکنند یکسان نیستند» سپس برترى مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده و مىفرماید: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً؛ خداوند مجاهدانى را که با مال و جان خود در راهش پیکار می کنند بر خوددارىکنندگان از شرکت در میدان جهاد برترى عظیمى بخشیده» ولى چون نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادى هستند که جهاد براى آنها واجب عینى نبوده و یا این که به خاطر بیمارى و ناتوانى و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جنگ نبودهاند لذا براى این که پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده و مىفرماید: «به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان) وعده نیک داده است». ولى از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تأکید مىکند که «خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمى بخشیده است».
روشن است که منظور از «قاعدون» در اینجا افرادى هستند که با داشتن ایمان به اصول اسلام، بر اثر نداشتن همت کافى، در جهاد شرکت نکردهاند، در صورتى که جهاد بر آنها واجب عینى نبوده است؛ زیرا اگر واجب عینى بود، قرآن با این لحن ملایم درباره آنها سخن نمىگفت و در آخر آیه به آنها وعده پاداش نمىداد، بنا بر این حتى در صورتى که جهاد واجب عینى نباشد برترى روشن «مجاهدان») بر «قاعدان» قابل انکار نیست. و به هر حال آیه کسانى را که از روى نفاق و دشمنى از شرکت در جهاد خوددارى کردهاند شامل نمىشود.
ضمناً باید توجه داشت تعبیر «غیر اولى الضرر» مفهوم وسیعى دارد که تمام کسانى را که به خاطر نقص عضو، یا بیمارى و یا ضعف فوقالعاده و مانند آنها قادر به شرکت در جهاد نیستند، استثناء مىکند. سپس برترى مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده و مىفرماید: «خداوند مجاهدانى را که با مال و جان خود در راهش پیکار مىکنند بر خوددارىکنندگان از شرکت در میدان جهاد برترى عظیمى بخشیده».
ولى در عین حال چون همانطور که گفتیم نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادى هستند که جهاد براى آنها واجب عینى نبوده و یا اینکه به خاطر بیمارى و ناتوانى و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جهاد نبودهاند لذا براى اینکه پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده و مىفرماید: «و کلا وعد الله الحسنى؛ به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان) وعده نیک داده است» ولى بدیهى است میان وعده نیکى که به این دو دسته داده شده است فاصله بسیار است.
در حقیقت قرآن با این بیان نشان مىدهد که سهم هر کار نیکى در جاى خود محفوظ و فراموش نشدنى است، بهویژه اینکه سخن از قاعدانى است که علاقهمند به شرکت در جهاد بودهاند و آن را یک هدف عالى و مقدس مىدانستند ولى واجب عینى نبودن آن مانع از تحقیق بخشیدن به این هدف عالى شده است، آنها نیز به اندازه علاقهاى که به این کار داشتهاند پاداش خواهند داشت، همچنین افراد «اولى الضرر» یعنی کسانىکه به خاطر بیمارى و یا نقص عضو در میدان جهاد شرکت نکردهاند، در حالى که با تمام وجود خود به آن علاقه داشته و عشق مىورزیدهاند نیز سهم قابل ملاحظهاى از پاداش مجاهدان خواهند داشت؛ چنانکه در حدیثى از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که به سربازان اسلام فرمود: «لقد خلفتم فى المدینة اقواما ما سرتم مسیرا و لا قطعتم وادیا الا کانوا معکم و هم الذین صحت نیاتهم و نصحت جیوبهم و هوت افئدتهم الى الجهاد و قد منعهم عن المسیر ضرر او غیره؛ افرادى را در مدینه پشت سر گذاشتید که در هر گام در این مسیر با شما بودند و در پاداشهاى الهى شرکت داشتند، آنها کسانى بودند که نیتى پاک داشتند و به اندازه کافى خیر خواهى کردند و قلبهاى آنها مشتاق به جهاد بود ولى موانعى همچون بیمارى و زیان و غیر آن آنها را از این کار باز داشت.
اجر عظیم الهی برای مجاهدان
ولى از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تأکید مىکند که خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمى بخشیده است. این اجر عظیم در آیه بعد چنین تفسیر شده است: درجات مهمى از طرف خداوند و آمرزش و رحمت او. و اگر در این میان افرادى ضمن انجام وظیفه خویش مرتکب لغزشهایى شدهاند و از کرده خویش پشیمانند خدا به آنها نیز وعده آمرزش داده و در پایان آیه مىفرماید: و کان الله غفورا رحیما.
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: ۱ - در آیه فوق سه بار نام «مجاهدان» به میان آمده، در نخستین بار مجاهدان همراه با «هدف» و «وسیله» جهاد ذکر شدهاند و در مرتبه دوم نام مجاهدان فقط با وسیله جهاد، ذکر شده اما سخنى از هدف به میان نیامده است و در مرحله آخر تنها نام مجاهدان به میان آمده است. این یکى از نکات بارز بلاغت در کلام است که چون شنونده مرحله به مرحله به موضوع آشناتر مىشود از قیود و مشخصات آن مىکاهند و کار آشنایى به جایى مىرسد که تنها با یک اشاره همه چیز معلوم مىشود. ۲ - در آیه نخست برترى مجاهدان را بر قاعدان به صورت مفرد «درجه» ذکر شده در حالى که در آیه دوم به صورت جمع «درجات» آمده است.
روشن است که میان این دو تعبیر منافاتى نیست زیرا در تعبیر اول منظور بیان اصل برترى مجاهدان بر غیر آنها است، ولى در تعبیر دوم این برترى را شرح میدهد، و لذا با ذکر «مغفرت» و «رحمت» نیز توام شده است، و به عبارت دیگر تفاوت میان این دو تفاوت میان «اجمال» و «تفصیل» است.
جهاد، لباس پر فضیلت «تقوى»، زره نفوذناپذیر الهى و سپر محکم پروردگار است. آن کس که جهاد را ترک گوید، خداوند بر اندام او لباس ذلت و بلا مى پوشاند، و او را در مقابل دیدگاه مردم خوار و ذلیل جلوه مى دهد. ضمنا باید توجه داشت که جهاد، تنها به معنى جنگ و نبرد مسلحانه نیست بلکه هر نوع تلاش و کوششى را که براى پیشبرد اهداف مقدس الهى انجام گیرد، شامل مىشود، و به این ترتیب علاوه بر نبردهاى دفاعى و گاهى تهاجمى، مبارزات علمى، منطقى، اقتصادى، فرهنگى و سیاسى را نیز در بر مىگیرد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در تفسیر این آیه به چند نکته زیر اشاره کرده است:
۱- كسانى كه به جبهه جهاد نمىروند، چند گروهند: منافقان بىايمان، مسلمانان ترسو، رفاهطلبان، شكّاكان، بىهمّتان كه مىگويند: با مال و بيان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمايت مىكنيم، و جهاد، براى ما واجب عينى نيست. اين آيه، به اين گروه آخر مربوط مىشود و از آنان انتقاد مىكند. زيرا گروههاى ديگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفتهاند و هيچگونه مقام و درجهاى ندارند تا مجاهدان يك درجه بالاتر از آنان باشند.
۲- در روايات آمده است، كسانى كه به خاطر بيمارى نمىتوانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند.
۳- آيه مربوط به واجب كفايى است و اگر جهاد واجب عينى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف ياد مىشد.
همچنین در این تفسیر به پیامهای زیر اشاره شده است:
۱- شيوه تبليغ و تشويق، بايد مرحلهاى باشد. (ابتدا فرمود: «لا يَسْتَوِي»، سپس فرمود: «دَرَجَةً» و در آخر: «أَجْراً عَظِيماً»
۲- با هر كس بايد به نحوى سخن گفت: قرآن با مؤمنان جبهه نرفته و منافقان و ترسوها و رفاه طلبان برخورد متفاوت دارد. تنها با كلمه «قاعدين» از مؤمنان جبهه نرفته ياد كرده است.
۳- آنان كه مشكلات جسمى دارند از جهاد معافند. «غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ»
۴- جهاد مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه مالى، جبهه ضعيف مىشود. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
۵- كمكهاى داوطلبانه مردم، از جمله منابع تأمين بودجههاى دفاعى است. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
۶-هر كجا ناباورى مردم اتمال دارد، اصرار و تكرار لازم است.
۷- خدمات و تلاش هر كس محترم است و به خاطر شركت كسانى در جبهه، نبايد ارزشهاى ديگران ناديده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد ديگران هرگز. «كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى«
۸- هر كس در هر موقعيّت و مقام و خدمتى كه باشد، بايد بداند مقام رزمندگان مخلص از او بالاتر است. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ»
۹- اگر خداوند به رزمندگان فضيلت داده است، پس جامعه هم بايد براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزينشها و برخوردها حساب خاصى باز كند. (البتّه به شرطى كه براى رزمنده نيز توقّعات نابجا پيدا نشود و گرفتار سوء عاقبت نگردد). «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ»
نتیجهگیری
براساس آنچه از آیات و روایات مختلف در این گزارش اشاره شد، روش است که جهاد در راه خدا فقط ابعاد نظامی ندارد بلکه انسانها به طُرُق مختلف و به ویژه با اقدامات اقتصادی همانند انفاق اموال خود در راه خداوند، میتوانند به ثوابی برابر با جهاد نظامی در راه خداوند دست پیدا کند./910/241/ح
منبع: ایکنا