vasael.ir

کد خبر: ۱۳۷۵
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۹ - 22 November 2015
درس خارج ولایت فقیه آیت الله نوری همدانی/ جلسه 23

نبرد برای نجات مستضعفان، رفع فتنه و اجرای عدالت، از اقسام جهاد در قرآن است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه 23 درس خارج ولایت فقیه، اقسام جهاد در قرآن را بیش از سه قسمی دانست که اغلب فقیهان شمرده اند و جهاد برای نجات مستضعفان، جهاد برای رفع فتنه و فساد و جهاد برای اجرای عدالت را از اقسام جهاد خواند که در قرآن ذکر شده است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، صبح یکشنبه 24 آبان  1394 در بیست و سومین جلسه درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به سه نوع جهاد در کلمات فقیهان امامیه گفت: فقهای ما مثل علامه در قواعد و محقق در شرایع و صاحب جواهر و صاحب حدائق همگی جهاد را سه قسم کرده اند؛ اول جهاد برای دعوت کفار به اسلام، دوم جهاد برای دفاع از حوزه اسلام در صورت هجوم کفار و سوم جهاد با بغاة.

وی اقسام جهاد در آیات قرآن را بیش از سه قسم مذکور دانست و افزود: از آیات قرآن استفاده می شود که اقسام جهاد بیشتر از سه قسم مذکور می باشد.

این مرجع تقلید، قسم اول از جهاد را برای نجات مستضعفان از چنگال مستکبران عنوان کرد و ادامه داد: قسم دوم از جهاد در آیات قرآنی، جهاد برای رفع فتنه و فساد است. فتنه یک معنای خیلی عامی دارد. یعنی ایجاد تشکیلات و جریاناتی که ظاهری فریبنده و خوب دارند، اما در باطن مقصودشان فساد و به هم زدن قوانین و وضع جامعه و از بین بردن آسایش و آرامش مردم می باشد که در دوجای قران این نوع از جهاد ذکر شده است.

وی سومین قسم جهاد را برای اجرای عدالت و از میان برداشتن ظلم و ظالم خواند.

در ادامه، مهم ترین فرازهای بیانات و استدلال های حضرت آیت الله نوری همدانی در این جلسه درس خارج فقه را مرور می کنیم.

نظریه شیخ انصاری درباره ولایت فقیه

شیخ اعظم انصاری در اول کتاب مکاسب محرمه روایتی که در تحف العقول ذکر شده (خبر در وسائل و حدائق نیز ذکر شده) را تیمّناً از امام صادق علیه السلام نقل کرده که در آن معایش (وسائل و ابعاد زندگی مردم)عباد را به چهار قسمت تقسیم کرده؛ اول ولایت، دوم تجارات، سوم صناعات و چهارم اجارات.

اول به سراغ ولایت به معنای سیاست گذاری و تدبیر و اداره امور مردم رفته و بعد گفته هر چهار قسمی که ذکر کردیم هم جهت حلال و هم جهت حرام دارند، در ولایت گفته آنچه که صحیح و حلال و جائز است ولایت پیغمبر و اهل بیت علیهم السلام و نواب آنها (فقیه جامع الشرائط) و وُلاتی که آنها نصب کنند می باشد؛ اما غیر از اینها ولایت وُلاة جائر و حرام می باشد و در ولایت ولی جائر مفاسدی نظیر : "دروس الحق کله، وإحیاء الباطل کله، وإظهار الظلم والجور والفساد، وإبطال الکتب، وقتل الأنبیاء، وهدم المساجد، وتبدیل سنة الله وشرائعه" بوجود می آید. بنابراین خبر مذکور دلالت دارد بر اینکه اگر پیغمبر و امام در میان مردم نبودند، باید شخصی جانشین آنها باشد تا احکام خداوند را بیان و اجراء کند و کمک و حمایت او نیز جائز و لازم است. اما همین شیخ انصاری در بحث ولایت فقیه تمام أدله را رد کرده و منکر ولایت فقیه شده و دو دفعه تکرار کرده: "اثبات ولایة الفقیه دونه خرط القتاد" و تمام شراح و محشین مکاسب غیر از امام رضوان الله علیه حق را به شیخ داده اند.
 
اشکال به شیخ انصاری

لازمه ی چنین حرفی این است که والی جائر سرکار بیاید و اگر چنین شود مفاسد مذکور در خبر بر او مترتب می شود. اما سوال ما از شیخ این است که شما در اول کتاب آن طور فرمودید و بعد در کتاب بیع ولایت فقیه را منکر شدید که لازمه این انکار شما نیز سرکار آمدن والی جائر و بعد وقوع آن همه مفاسد مذکور در خبر می باشد. اگر مردم در آن زمان به شما به عنوان یک فقیه جامع الشرائط مراجعه می کردند، تکلیفشان چه بود؟ در صورت انکار ولایت فقیه و با توجه به روایتی که در اول کتاب مکاسب محرمه نقل کردید و آن مفاسد را برای ولی جائر ذکر کردید، تکلیف مردم در زمان غیبت امام عصر علیه السلام چه خواهد بود؟ این سوال ما از شیخ انصاری و کسانی که حرف ایشان را تأیید کرده اند می باشد.

اهمیت جهاد در شرایع گذشته

بحث دیگری که داشتیم این بود که یکی از موضوعات بسیار مهم برای عزت اسلام جهاد می باشد. یستفاد از قرآن که تمام ادیان الهی جهاد را داشته اند. بدون جهاد و شهادت همیشه دشمن بر مسلمانان و ادیان غلبه می کند. لذا لشگر پیغمبران همین مردمی هستند که به جهاد برمی خیزند. روایات فراوانی داریم که عزت و قدرت اسلام را در جهاد دانسته اند. پس جهاد مسئله بسیار مهمی می باشد.

فقیهان شیعه جهاد را سه قسم می دانند

جهاد به معنای جنگ نیست، بلکه جهاد یعنی اقدامات و فعالیت ها به قصد اعلای کلمه اسلام. صاحب جواهر نیز جهاد را به همین معنی ذکر کرده است. پس جهاد بسیار مهم است. اما فقیهان امامیه مثل علامه در قواعد و محقق در شرایع و صاحب جواهر و صاحب حدائق همگی جهاد را سه قسم کرده اند؛ اول جهاد برای دعوت کفار به اسلام، دوم جهاد برای دفاع از حوزه اسلام در صورت هجوم کفار و سوم جهاد با بغاة.

اقسام جهاد در قرآن

یستفاد از آیات قرآن که اقسام جهاد بیشتر از سه قسم مذکور می باشد که ما فهرستش را عرض می کنیم:

قسم اول. جهاد برای نجات مستضعفان

اول. تحصیل قدرت و بعد قیام و جهاد برای نجات مستضعفان از چنگال مستکبران و رهائی از سلطه آنها:﴿وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً﴾[1] .

دوم. جهاد برای رفع فتنه

دوم. جهاد برای رفع فتنه و فساد؛ فتنه یک معنای خیلی عامی دارد. یعنی ایجاد تشکیلات و جریاناتی که ظاهری فریبنده و خوب دارند، اما در باطن مقصودشان فساد و به هم زدن قوانین و وضع جامعه و از بین بردن آسایش و آرامش مردم می باشد که در دوجای قران این نوع از جهاد ذکر شده است؛ اول:﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ﴾[2] و دوم:﴿وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ بَصیرٌ﴾.

سوم. جهاد برای اجرای عدالت

سوم. جهاد برای اجرای عدالت و از میان برداشتن ظلم و ظالم:﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ﴾[3] اگر مردم به طور خودجوش اقدام کردند و بساط عدل و قسط برقرار شد که هیچ؛ اما اگر اینطور نشد، مجاهدینی باید باشند تا با حدید یعنی آلات و ابزار جنگی ظلم و ظالمین را ازمیان بردارند تا "یقوم الناس بالقسط" محقق شود و عدالت برقرار شود.

امام رضوان الله علیه در چند جا برای قتال و جدال به همین آیه استدلال کرده است؛ مِن جمله در جلد 15 و 13 و 1 و 4 از صحیفه نور، دانستن این مطالب برای شما که از علماء هستید و طبق فرمایش حضرت امیر علیه السلام باید در مقابل ظلم ظالمین قیام کنید و در برابر محرومیت مظلومین آرام ننشینید بسیار مهم می باشد.


کلام علامه طباطبایی درباره جهاد

ظاهرا همین ایام مصادف است با درگذشت استاد بزرگوار ما آیت الله طباطبائی صاحب تفسیر المیزان اعلی الله مقامه الشریف. ایشان در تفسیر آیه مذکور مطالب فراوانی را ذکر کرده است مِن جمله اینکه ایشان فرموده مسلمانان موظف هستند تا با کل کفار بجنگند تا فتنه و شرک را از میان بردارند و همه را مسلمان کنند؛ البته نه با شمشیر "لاإکراه فی الدین" بلکه اول با عقل و منطق و بعد اگر نشد و آنها لجاجت به خرج دادند بجنگند. زیرا اگر مسلمانان آرام بنشینند کفار آسیب می رسانند. این مطلب در این آیه شریفه:﴿فَقاتِلْ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَی اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً﴾[4] نیز ذکر شده است. یعنی دشمن با شکلهای مختلف قصد آسیب زدن به شما را دارد. لذا شما نباید بنشینید تا کفار به پشت مرزهای شما برسند، بعد بروید با آنها بجنگید؛ بلکه "أن یکف" باید جلوگیری کنید. جلوگیری به این است که کار ریشه ای کنید. یعنی باید به قدری قدرت کسب کنید که آنها نتوانند به شما هیچ آسیبی برسانند.

کلام امام علی (ع) درباره نبرد با دشمنان

حضرت امیر علیه السلام نیز در نامه ششم نهج البلاغه می فرماید:﴿وَاللهِ لاَ أَکُونُ کَالضَّبُعِ: تَنَامُ عَلى طُولِ اللَّدْمِ، حَتَّى یَصِلَ إِلَیْهَا طَالِبُهَا، وَیَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا، وَلکِنِّی أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَبِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِیَ الْمُرِیبَ أَبَداً، حَتَّى یَأْتِیَ عَلَیَّ یَوْمِی﴾[5] ، به حضرت عرض کردند طلحه و زبیر به بصره رفته اند و شما در مدینه هستی و خلیفه و حاکم هستی و مردم هم با شما بیعت کرده اند. پس همینجا بنشینید. شما به آنها چه کار دارید> رهایشان کنید. حضرت فرمودند قسم به خدا من مثل کفتار نیستم که در لانه ی خودم بمانم تا اینکه صیاد بیاید و من را صید کند، بلکه می روم و آنها را از بین می برم.

اسلام می گوید شما نباید بنشینید بلکه باید اقدامات لازم را انجام بدهید و قدرتمند شوید و به جنگ دشمنان بروید تا از آسیب آنها در امان بمانید.203/122/

پاورقی:

[1] نساء/سوره4، آیه75.
[2] بقره/سوره2، آیه193.
[3] حدید/سوره57، آیه25.
[4] نساء/سوره4، آیه84.
[5] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، نامه 6، ص13
 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۹:۵۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۵۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۶:۳۲
اذان مغرب
۲۰:۲۵:۲۷