به گزارش خبرنگار وسائل، «مبانی اختصاصی حقوق جزا در قرآن کریم و تأثیر آن بر گزاره های حقوقی»، موضوعی است که حجت الاسلام دکتر محمد مهدی کریمی نیا استاد حوزه و دانشگاه، آن را به عنوان موضوع پایان نامه دکتری خویش قرار داده است. در نگارش این پایان، حجت الاسلام دکتر عبدالعلی توجهی و حجت الاسلام دکتر حمید جزایری وی را به عنوان راهنما و مشاور کمک کرده اند. آنچه در ذیل ارائه شده است، بخشی از مقدمه پایان نامه مذکور است.بیان مسألهیکی از گرایشهای دانش حقوق، «حقوق جزا» یا «حقوق کیفری» است که با تعریف رفتار یا ترک رفتاری که موجب اخلال در نظم عمومی است و جرم نامیده میشود و با تعیین واکنشهای قانونی برای هر یک از این رفتارها، سعی مینماید که از وقوع جرائم جلوگیری کند و در صورت تحقّق جرم، میزان مسؤولیّت مرتکب و نحوة تعقیب و انطباق این واکنشها را با توجّه به شخصیّت واقعی هر یک از مرتکبین مشخض نموده و نهایتاً اصلاح و تربیت آنان را فراهم سازد.«مبانی حقوق جزا»، آن دسته از واقعیتهای انسان شناختی، هستی شناختی، ارزش شناختی است که شکل دهندۀ قواعد، اصول و احکام حقوق جزایی میباشد؛ و منظور از «مبانی اختصاصی حقوق جزا در قرآن کریم» آن مبانی است که اختصاص به حقوق جزا داشته و یا لااقل کاربردش در حقوق جزا بیشتر است و البته ممکن است در سایر شاخههای دیگر حقوق نیز کاربرد داشته باشد.میتوان گفت: «گزاره حقوقی عبارت است از صورت مکتوب قواعد، قوانین و مقررات که دارای ضمانت اجرای دولتی باشد»، که شامل: اصول و قواعد حقوقی؛ قوانین (مانند: قانون اساسی، قانون مدنی، قانون تجارت، قانون مجازات و مانند آن)؛ بخشنامهها و آئین نامه ها؛ رویّههای قضایی و حقوقی (در صورتی که مضبوط، معیّن و دارای الزام از ناحیه دولت باشد). بنابراین، نمیتوان «دکترین حقوقی» و «مکاتب حقوقی» را «گزاره حقوقی» دانست.منظور از «مبانی» در این رساله آن نیروها، عوامل و اصول کلّی است که در ورای قوانین و یا در متن قوانین نهفته است و مبنا و ملاک الزام آوری و فرمانبری از قوانین و مقررات حقوقی را تبیین کرده و توجیه میکند. به عبارت دیگر، منظور از «مبانی حقوق جزا»، همان «ملاکات حقوق جزا» است که: اولاً، قانون گذار با توجه به این ملاکات یا مبانی، قوانین و مقررات حقوقی را وضع میکند.یعنی حقوق دان با روشهای خاصی میتواند ارزشها و معیارهای مورد نظر در یک نظام حقوقی و خط مشی کلی آن را در تأمین نیازمندیها کشف و به کمک آن، در مواردی که دستوری صریح از جانب قانون گذار وجود ندارد، تصمیم مناسب گرفته و خلأ موجود را پر کند؛ و ثانیاً، مبنای الزام آوری مقررات حقوق جزا و پشتوانه آن بوده و ما را به اطاعت از آن وادار میکند.حقوق جزا در طی سالیان متمادی و در نتیجه تغییر و تحوّلات متأثر از نظریات و مباحث متعدد فلسفی، حقوقی، جرم شناسی و بویژه حقوق بشری، به اصول و مبانی مشترکی دست یافته است که زیر بنای عدالت کیفری را تشکیل میدهند و امروزه اصول راهبردی در تدوین قوانین و مقررات ماهوی و شکلی جزایی محسوب میشود. آنچه مسلّم است این است که مبانی حقوق جزایی اسلام، بی شک از میان آموزههای گهربار قرآن و اصول فقه اسلام استنباط شده و شالوده و پایه و اساس تدوین قوانین و احکام کیفری میباشند.طبیعی است مکتبهای حقوقی، در عرصه حقوق جزا، به لحاظ مبانی، دارای تفاوتهای اساسی است؛ اگرچه برخی اشتراکها نیز مشاهده میشود. تفاوت در مبانی، موجب تفاوت در قواعد و مقررات نیز میگردد. بنابراین، بین مبانی حقوق جزای اسلام (مبتنی بر آیات قرآن کریم) و سایر مکتبهای حقوقی تفاوتهایی مشاهده میشود.بخشی از آیات قرآن ناظر به روابط انسانها با یکدیگر است و این آیات مهمترین معیار در حقوق اسلامی است. آیات قرآن تنها محدود به رابطه انسان با خدا و یا رابطه انسان با انسان و جامعه نیست، بلکه تمامی این روابط در آیات قرآن تبیین و تحلیل شده است. آیاتی از کلام الله مجید، مربوط به مباحث جزایی یا کیفری است. با مطالعه آیات مربوط به حقوق جزا، در مییابیم یک سری مبانی از قرآن قابل برداشت و استنتاج است که چنان چه در اختیار قانون گذار یا قضات دادگستری قرار گیرد، میتوانند قوانین جزییتر را استنباط نماید.بعد از توجه به این نکته که «مبانی حقوق جزا» در هر نظام حقوقی، نقش اساسی و محوری در جعل، تدوین و اجرای قوانین و احکام جزایی، در آن نظام حقوقی ایفا میکند، این پرسش مطرح میشود که «مبانی اختصاصی حقوق جزا» در قرآن کریم چیست؟ یعنی همان مبانی که موجب ایجاد قواعد، مقررات و احکام جزایی متخذ از قرآن شده است؛ و ثانیاً مبانی اختصاصی حقوق جزا متّخَذ از قرآن کریم، چه تأثیری بر گزارههای حقوق جزا دارد؟در این رساله دکتری سعی میشود «مبانی قرآنی حاکم بر بحث حقوق جزا» استخراج، و ادله قرآنی آن بیان گردد و در مورد نحوه تأثیر این مبانی بر جعل و اجرای گزارههای حقوقی بحث و بررسی صورت گیرد.سؤالهای تحقیقالف. سؤالهای اصلی تحقیقبا توجه به مطالب پیش گفته، سؤالهای اصلی از این قرار است:۱. «مبانی اختصاصی حقوق جزا» در قرآن کریم چیست؟۲. مبانی اختصاصی حقوق جزا متّخَذ از قرآن کریم، چه تأثیری بر گزارههای حقوق جزا دارد؟ب. سؤالات فرعی تحقیق۱. منظور از «مبانی اختصاصی حقوق جزا» و «گزارههای حقوقی» چیست؟۲. مبانی ارزش شناختی (اخلاقی) و هستی شناختی حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم کدام است؟۳. «عدالت محوری»، «اصلاح و بازگشت مجرم» و «پیشگیری از جرم» در حقوق جزای قرآنی چه جایگاهی دارد؟۴. دیدگاه قرآن کریم در بارۀ: «اصلاح و تسالم»، «جرم و مجرم» و «کرامت انسان» چیست؟۵. تأثیر گزارههای حقوقی بر تدوین (جعل) گزارههای حقوقی چگونه است؟۶. تأثیر گزارههای حقوقی بر اجرای گزارههای حقوقی چگونه است؟فرضیۀ تحقیق۱. منظور از «مبانی حقوق جزا»، آن دسته از واقعیتهای انسان شناختی، هستی شناختی، ارزش شناختی است که شکل دهندۀ قواعد، اصول و احکام حقوق جزایی میباشد؛ و منظور از «مبانی اختصاصی حقوق جزا در قرآن کریم» آن مبانی است که اختصاص به حقوق جزا داشته و یا لااقل کاربردش در حقوق جزا بیشتر است و البته ممکن است در سایر شاخههای دیگر حقوق نیز کاربرد داشته باشد.«گزارههای حقوقی» از سوی حقوقدانان تعریف نشده و به نظر نگارنده در تعریف «گزاره حقوقی» میتوان گفت: «گزاره حقوقی عبارت است از صورت مکتوب قواعد، قوانین و مقررات که دارای ضمانت اجرای دولتی باشد»، که شامل: اصول و قواعد حقوقی؛ قوانین (مانند: قانون اساسی، قانون مدنی، قانون تجارت، قانون مجازات و مانند آن)؛ بخشنامهها و آئین نامه ها؛ رویّههای قضایی و حقوقی (در صورتی که مضبوط، معیّن و دارای الزام از ناحیه دولت باشد). بنابراین، نمیتوان «دکترین حقوقی» و «مکاتب حقوقی» را «گزاره حقوقی» دانست.۲. برخی از مهمترین مبانی اختصاصی حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم عبارت است: عدالت محوری؛ اصلاح و بازگشت مجرم (توبه)؛ تعالیم قرآن در تقدّم پیشگیری بر واکنشهای کیفری؛ دستورالعمل اصلاح و تسالم میان مسلمانان؛ نگاه ویژه قرآن کریم به جرم (تطهیر و آمرزش مجرم)؛ نگاه قرآن به جایگاه و اهمیت کرامت انسان.۳. آیات فراوانی از قرآن کریم، بر «عدالت محوری» تأکید نموده و این مسأله در دو حوزه از اهمیت و تأکید بیشتری برخوردار است: «عدالت در قضا و داوری (عدالت قضایی)» و «عدالت در شهادات (گواهی)».قرآن کریم تنها خواهان مجازات مجرم نیست، بلکه در پی هدف والاتری است که عبارت است از: اصلاح و بازگشت مجرم (ترک گناه، جبران گذشته اعم از حق الناس و حق الله و کسب سعادت دنیوی و اخروی)؛ نیز از نظر این کتاب آسمانی، رفتارها و اقدامات پیشگیرانه بر واکنشهای کیفری تقدّم دارد.۴. قرآن کریم بر اساس «قانون اخوّت اسلامی»، «نهی از عمل به خبر فاسق» و «اصلاح بین طوائف مؤمن و متخاصم» خواهان «اصلاح و تسالم میان مسلمانان» است؛ با توجه به نگاه ویژه قرآن کریم، به مسألۀ «جرم و مجرم»، مجازات بیان شده در قرآن، در بیشتر موارد، عامل تطهیر و پاک شدن از گناه بوده، و سزادهی وسیلهای برای کاهش عذاب اخروی و هدایت ایشان به راه راست است؛ نیز از نظر قرآن کریم، «انسان» اشرف مخلوقات بوده و دارای «کرامت» است که سایر موجودات از آن بی بهره اند و گناه و نافرمانی خدای متعال سبب از بین رفتن کرامت آدمی، و نزول به مراتب پایینتر میگردد.۵. مبانی حقوق جزا متخذ از قرآن کریم، با توجه به خاستگاه خود (مبانی انسان شناسی، هستی شناسی، هستی شناسی و ...) بر نحوۀ جعل و تدوین گزارههای حقوقی، تأثیر گذاشته، و بر این اساس، با گزارههای حقوقی سایر مکاتب تفاوت ماهوی دارد.بر این اساس، «قانونگذاری» «حق خدا» ست که ممکن است این حق در برخی موارد، به بعضی واگذر شود. با توجه به «مبانی اختصاصی حقوق جزای قرآنی» قرآن کریم پایه گذار قواعد و احکام کیفری خاص خود است که منطبق با آن مبانی میباشد.قرآن کریم هم به «حقوق فردی» و هم به «حقوق اجتماع» در کنار یکدیگر توجه نموده، بدون این که یکی فدای دیگری شود. قرآن کریم در بخش «حقوق جزا» دارای مبانی (اصول) مهمّی است که «اصول حقوق جزای عرفی» با آن قابلیت انطباق دارد و با اثبات این امر، میتوان نتیجه گرفت که قرآن کریم مقدَّم بر بسیاری از مکاتب نوظهورِ حقوق جزا و جرمشناسی، در بارۀ این اصول، مباحث مهمی را بیان نموده است.نظام کیفری اسلام، علاوه بر پذیرش تئوریهای «سزادهی» و «بازپروری» در مجازات ها، به تئوری «عدالت ترمیمی» نیز نظر داشته است. به نظر نگارنده و با نگاه کلی به آیات جزایی قرآن کریم این نکته استنباط میشود که قرآن کریم در پی «راهکارهای تلفیقی از هر دو الگو»: «عدالت کیفری امنیت مدار» و «عدالت کیفری کرامت مدار» میباشد. معروف و مشهور نزد متشرعه اهمیت و جایگاه برتر حق الناس در مقایسه با حق اللّه است؛ بدین معنا که در موارد اجتماعِ دو حق و عدم امکان عمل به هر دو از سوى مکلَّف، حقّ النّاس در امور کیفری بر حق الله مقدَّم است.۶. مبانی حقوق جزای قرآنی، بر اجرای قواعد و مقررات حقوق جزا، تأثیرگذار است. از نظر قرآن ضرورت دارد همۀ قوانین الهی اجرا گردد وضمانت اجرای بیان شده هم مربوط به دنیا و هم مربوط به آخرت است. نیز قرآن کریم در امور اجرایی، بر عملکرد عادلانه، اخلاقی و نیز ایثار و گذشت توصیه مینماید و با توجه به مسأله «عمد یا خطای شخص مرتکب»، نحوه اجرای مجازات یا جبران خسارت متفاوت خواهد بود.سابقه تحقیقفقهای اسلام از همان آغاز در معرفی قواعد و اصول کلی ونیز مبانی فقهی کوشش کرده اند، که برخی از آنها از نصوص قرآن کریم و سنت گرفته شده است. آثار بسیار ارزنده و محققانهای که از فقها در زمینۀ «آیات الاحکام» یا «فقه القرآن» به جای مانده، حکایت از این اهتمام قابل ستایش فقهی در استناد به قرآن دارد و خود مبین این حقیقت است که وابستگی فقه به ادلهای غیر از قرآن، هرگز نیاز فقه و حقوق اسلامی به قرآن را کم رنگ نمیسازد.علاوه براین، از سوی فقهای عظام کتب و تألیفاتی در بحث «قواعد فقه» نگاشته شده است، که در بحث ادله یا مستند ادله یا مستندات قرآن، چنان چه آیهای از قرآن، به عنوان دلیل و مدرک وجود داشت، در وهله اول و در صدر ادله، آیات مربوطه را ذکر مینمودند. اما آن چه این نگارنده در پی آن است؛ یعنی: «مبانی اختصاصی حقوق جزا در قرآن کریم، و تأثیر آن برگزارههای حقوقی» فاقد سابقه، اعم از پایان نامه، کتاب و مقاله است.ضرورت انجام تحقیق۱. ضرورت تبیین مبانی حقوق جزای قرآن کریم به منظور تبیین دیدگاه قرآن در بحث: جرم، مجازات و مسؤولیت کیفری.پیشتر گفته شد که منظور از «مبانی»، ملاکها و چرایی احکام جزایی است. به عبارت دیگر، منظور از مبانی، نیروها، عوامل و اصول کلّی است که در ورای قوانین و یا در متن قوانین نهفته است و مبنا و ملاک الزام آوری و فرمانبری از قوانین و مقررات حقوقی را تبیین کرده و توجیه میکند. مباحث مهم حقوق جزا، عبارت است از: جرم، مجازات و مسؤولیت کیفری. قرآن کریم، در این حوزه، احکام جزایی خاصّی را بیان داشته است که طبیعتاً بازگشت این احکام، به مبانی و ملاکها میباشد.بدون تردید برخی احکام جزایی قرآن کریم، با دیدگاه برخی مکاتب و مباحث مطرح شده در حقوق موضوعه سایر کشوره هماهنگ بوده و البته برخی احکام جزایی دیگر، با مکاتب و حقوق موضوعه سایر کشورها متفاوت است و همین تفاوت ها، موجب بروز پرسشها و شبهههایی شده است؛ مانند: شلاق در مجازات زنا، حدّ قذف، قصاص، قطع چهارانگشت دست دزد و ... در این رساله، به دنبال مبنا و پایهای هستیم که بر اساس آن بتوان به این گونه شبهات پاسخ داد.۲. ضرورت تبیین هماهنگی یا عدم هماهنگی قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران، با مبانی حقوق جزای قرآن کریمرابطۀ حقوق اسلامی با قرآن کریم، از ویژگی ممتازی برخوردار است. از یک سو، بخش قابل توجهی از احکام الهی و قواعد حقوق اسلامی، در طی آیات متعدد قرآن کریم بیان شده است؛ و از سوی دیگر، یکی از منابعی که احکام فقهی باید به آنها مستند باشد، قرآن کریم است. حقوق اسلامی در هر قدم، قبل از هر دلیل و مستند، با قرآن سر و کار دارد و فقیه و حقوق دان تلاش میکند ریشه حکم شرعی و قاعده حقوق اسلامی را از قرآن استخراج و استنباط نماید.نظام حقوق ایران، بویژه قانون مجازات اسلامی، برغم بهره گیری از تجارب حقوقی برخی کشورها، بر پایه مستحکم فقه اسلامی و اندیشههای والا و دقیق مشهور فقهای گرانقدر آن بنا شده است. بر طبق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد.». این حقیقت پیوسته ملحوظ بوده است که مطالعه و بررسی حقوق ایران بدون تسلّط و یا لااقل آشنایی با مبانی حقوق اسلام، که مبتنی بر آیات قرآن کریم است، امکان پذیر نیست.با مطالعه دقیق مبانی حقوق جزا در قرآن کریم، میتوان آگاهی کامل تری از تطابق یا عدم تطابق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران با آیات کلام الله مجید به دست آورد و در صورت عدم تطابق، برای رفع مشکل و اصلاح قوانین جایگزین تلاش نمود.هدف تحقیقبرخی از اهداف تحقیق از این قرار است:۱. شناسایی مبانی اختصاصی حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم.بخشی از آیات قرآن کریم به امور کیفری، اعمّ از جرم، مجازات و مسؤولیت کیفری مربوط میشود. این آیات در کنار آیات دیگر قرآن کریم، بیانگر مبانی انسان شناختی، جامعه شناختی، ارزش شناختی و هستی شناختی است که شکل دهندۀ قواعد، اصول و احکام حقوق جزایی است. شناسایی «مبانی حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم»، ما را به فلسفه و چرایی «احکام جزایی اسلام» که متّخذ از قرآن کریم است میرساند.۲. آشنایی با تأثیر مبانی حقوق جزا متّخذ از قرآن کریم، بر جعل و تدوین گزارههای حقوقی.مبانی حقوق جزا متخذ از قرآن کریم، با توجه به خاستگاه خود (مبانی انسان شناسی، هستی شناسی، هستی شناسی و ...) بر نحوۀ جعل و تدوین گزارههای حقوقی، تأثیر گذاشته، و بر این اساس، اولاً فلسفه و چرایی بسیاری از احکام جزایی اسلام روشن میشود؛ ثانیاً دلیل و چرایی تفاوت برخی از گزارههای حقوق جزای قرآنی با گزارههای حقوقی سایر مکاتب توضیح داده میشود.۳. بیان تأثیر مبانی حقوق جزای قرآنی، بر اجرای قواعد و مقررات حقوق جزا. مبانی حقوق جزا، علاوه بر تأثیر گذاری در نحوۀ جعل و تدوین گزارههای حقوقی، بر اجرای قواعد حقوقی نیز تأثیر گذار است که یکی از اهداف این پژوهش، بیان تأثیر مبانی حقوق جزای متّخذ از قرآن کریم، بر اجرای قوانین حقوق جزا میباشد.۴. آشکارسازی همانندیها و هماهنگیها و بیگانگیهای مبانی حقوق جزای قرآنی با مبانی حقوق جزای موضوعه.با بیان اشتراکات و اختلافات قواعدِ مسألۀ عنوانی، میتوان به قانونگذاران یاری داد که در «اصلاح قوانین موجود» و «تصویب قوانین جدید»، مناسبترین و بهترین راه حلها را برای فروشکنی مشکلات اجتماعی برگزینند و به نزدیگترین و سازگارترین نظریهها با «روح شریعت» توجه دهند و در برگزیدن دیدگاههای کارساز و کنارگذاشتن قوانین نامعقول و نامشروع گرفتار تردید نگردند.۷. جنبه جدید بودن و نوآورى و نظریه پردازی تحقیقموضوع رساله با توجه به گستره آن، برای نخستین بار مورد چنین تلاشی قرار گرفته است و به نظر میرسد در حدّ خود، جنبه ابتکاری داشته باشد. کلیه احکام جزایی قرآن کریم و اصول آن، منطقی و موجه مینماید. برای مثال، احکام جزایی مانند: شلاق، کفّاره و قطع چهار انگشت دزد و ... مبتنی بر یک سری مبانی است که این مبانی از آیات قرآن کریم استخراج شده و احکام جزایی با مبانی حقوق جزا در قرآن کریم، دارای انطباق است.
برخی از مهمترین مبانی حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم که در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد از این قرار است: عدالت محوری؛ اصلاح و بازگشت مجرم (توبه)؛ تعالیم قرآن در تقدّم پیشگیری بر واکنشهای کیفری؛ دستورالعمل اصلاح و تسالم میان مسلمانان؛ نگاه ویژه قرآن کریم به جرم (تطهیر و آمرزش مجرم)؛ نگاه قرآن به جایگاه و اهمیت کرامت انسان.
گرچه در جزئیات برخی مباحث، از تلاش محققان ارجمند و فقها و مفسرین گرانقدر، نهایت بهره برداری صورت میگیرد، این رساله را میتوان گامی هر چند کوچک در جهت پر کردن یک خلأ به شمار آورد که امید است راه را برای کارهای کاملتر بگشاید. مهم این است که موضوعی جهت بحث و پژوهش انتخاب شود که افزون بر طرح و بررسی مباحث نظری، در عالم خارج دارای کاربرد و تأثیر باشد و پاسخی بر نیازهای جامعه اسلامی باشد.
روش تحقیق و روش گردآوری
«روش تحقیق»، توصیفی تحلیلی است. «منابع تحقیق» این اثر، کتابخانهای است. این روش که در عمدۀ تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد. بدین معنا که به منابع مهم این موضوع، اعمّ از کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها، گزارش ها، سایتهای علمی و نرم افزارها مراجعه و استفاده شده است.
«روش گردآوری» در این رساله، عمدتاً فیش برداری از «منابع تحقیق» بوده که در بالا بدان اشاره شد. علاوه بر منابعی که در پایان این اثر، به عنوان: «فهرست منابع و مآخذ» بدان اشاره شده است، به حدود ششصد منبع دیگر مراجعه و استفاده شده است. نیز از روش «مصاحبه» با صاحب نظران و متخصصان بویژه از نظرات اساتید محترم راهنما و مشاور بهره برده شده است.
موضوع تحقیق
موضوع تحقیق، حقوقی و تفسیری (قرآنی) است. از آن جایی که رشته تحصیلی اینجانب، «قرآن و علوم»، با گرایش: «قرآن و حقوق» است، موضوع رساله نیز «بین رشته ای» بوده و مبانی اختصاصی دانش «حقوق جزا» از منظر «قرآن کریم» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
قلمرو تحقیق
به لحاظ قلمرو، باید گفت که در این رساله، «مبانی اختصاصی حقوق جزا در قرآن» مورد توجه است و زمان و مکان خاص مدّنظر نیست، بلکه این پژوهش مبتنی بر آیات کلام الله مجید بوده و از تفاسیر قرآن نیز استفاده شده است. به عبارت دیگر، با توجه به جهان شمول بودن تعالیم قرآن کریم، تحقیق اختصاص به «زمان خاص» یا «مکان خاص» ندارد. از آن جایی که موضوع این پژوهش، میان رشتهای است، از مفاهیم حقوق جزا که توسط اندیشمندان و نویسندگان این دانش بیان شده است، بهره برده شده است.
ساماندهی تحقیق
این پژوهش مشتمل بر یک «مقدمه»، «فصل تمهیداتی»، دو «بخش»، یک «خاتمه و نتیجه گیری» و بالاخره «فهرست منابع و مآخذ» است.
در «مقدّمه» طرح تحقیق، که مشتمل بر بیان مسأله، سؤالهای تحقیق، فرضیه و. میباشد، مورد بررسی قرار گرفته است و در «فصل تمهیداتی» به مباحث کلی مرتبط با رساله، مانند: «مفاهیم»، «منابع حقوق جزا»، «روش شناسی استخراج مبانی حقوق جزا در قرآن کریم» و نیز «جایگاه مبانی در حقوق جزا» پرداخته شده است.
در «بخش نخست» که مربوط به «مبانی اختصاصی حقوق جزای قرآن کریم» است، مهمترین مبانی حقوق جزا مورد بررسی قرار گرفته است که شامل این مبانی است: عدالت محوری؛ اصلاح و بازگشت مجرم (توبه)؛ تعالیم قرآن در تقدّم پیشگیری بر واکنشهای کیفری؛ دستورالعمل اصلاح و تسالم میان مسلمانان؛ نگاه ویژه قرآن کریم به جرم (تطهیر و آمرزش مجرم)؛ نگاه قرآن به جایگاه و اهمیت کرامت انسان.
در «بخش دوم» تأثیر مبانی حقوق جزای متّخذ از قرآن کریم بر گزارههای حقوق از دو جهت مورد توجه واقع شده است؛ اوّل: تأثیر مبانی حقوق جزای قرآنی بر جعل و تدوین گزارههای حقوقی؛ دوم: تأثیر این مبانی بر اجرای قواعد و مقررات حقوقی.
در قسمت اول؛ یعنی «تأثیر مبانی حقوق جزای قرآنی بر جعل و تدوین گزارههای حقوقی»، این مطالب مورد توجه قرار گرفته است: «حق قانون گذاری (منشأ ایجاد قوانین) از نظر قرآن کریم»؛ «قرآن پایه گذار مبانی و اصول کیفری و جرم شناسی»؛ «قرآن و توجه به حقوق فردی و اجتماعی در جعل قوانین»؛ «مبانی مسؤولیت کیفری از دیدگاه قرآن کریم»؛ «قرآن و توجه به «عدالت ترمیمی»؛ «بیان دیدگاه قرآن در حقوق کیفری امنیت مدار یا حقوق کیفری کرامت مدار» و «تقدّم حقّ النّاس بر حق الله در حقوق کیفری» در امر قانونگذاری.
در قسمت دوم؛ یعنی «تأثیر مبانی حقوق جزای قرآنی بر اجرای قواعد و مقررات حقوقی» این مطالب مورد بررسی قرار گرفته است: ضرورت اجرای همۀ قوانین جزایی اسلام؛ ضمانت اجرای قوانین کیفری؛ توصیه قرآن به عملکرد عادلانه و اخلاقی؛ نقش عمد و خطا در اجرای قوانین./204/241/ح
تهیه و تنظیم: مجتبی گهرگزی