vasael.ir

کد خبر: ۱۳۵۲
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۱ - 20 November 2015
درس خارج فقه فرهنگ آیت الله محسن اراکی/ جلسه 2

تبیین حق بیان از دیدگاه شرع

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در دومین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلامی با تبیین حق بیان از دیدگاه فقه اسلامی تاکید کرد در شریعت اسلامی اینگونه نیست که هر حقیقتی ولو بر صحت آن اقامه برهان شده باشد، اجازه تعلیم داشته باشد.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، دبیر کل مجمع تقریب مذاهب اسلامی دردومین جلسه سال تحصیلی 94-95، در درس خارج فقه فرهنگ اسلام، که روزسه شنبه چهاردهم مهرماه 1394 در مؤسسه امام خمینی ره برگزار شد، بحث حق بیان را ادامه داده و آن را سه قسم دانست که قسم سوم آن حق تعلیم است.

ایشان تفکیک و تفصیل بین علوم از جهت داشتن و یا نداشتن حق تعلیم را از خصوصیات شریعت اسلامی دانست و بر این نکته تاکید کرد: هر حقیقت یا گزاره ای که برهان بر صحت آن اقامه شد، اینچنین نیست که تعلیم آن مجاز باشد.

آیت الله اراکی در ضمن بحث حق بیان و ترویج و تشویق عقاید و آراء به عملکرد صدا و سیما در تشویق بعض عناصر ضد فرهنگی نیز انتقاد کرد و افزود : اینها چه خدمتی کرده اند جز اینکه فساد و تباهی را ترویج کرده اند. این عناصر باری را بر دوش مردم گذاشته اند که هنوز بعد از 35 سال نتوانسته ایم آن را از دوش مردم برداریم.

 

 خلاصۀ جلسه دوم درس «فقه فرهنگ» آیت الله اراکی را در ذیل ملاحظه می فرمایید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اقسام حق بیان

حق بیان سه گونه است. اظهاری، ترویجی و تعلیمی. حق بیان اظهاری همان اظهار کردن عقیده است، مثل گفتن شهادتین که بر آن اثر بار می شود و شخص با اظهار و گفتن شهادتین رسماً مسلمان شناخته می شود. حق بیان ترویجی، ماهیتاً با بیان اظهاری تفاوت دارد و ترویج کردن عقیده و پیدا کردن طرفدار برای آن است. حق بیان تعلیمی هم غیر از دو قسم دیگر است و آن، تعلیم دادن عقیده ای است که علم به صحت آن پیدا شده است.

 

حق بیان به معنای قسم سوم همیشه ثابت نیست

بر مبنای روایات و ازجمله روایتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخر جلسه قبل خوانده شد، هر مطلبی که حقانیت آن ثابت شد، درست است که حق ایمان و بیان دارد اما حق تعلیم و تعلم آن مترتب است بر نتیجه و اثری که دارد. یعنی اینگونه نیست که هر مطلب درستی حق تعلیم داشته باشد و تعلیم داده شود. آیا هر مطلب درستی باید در حوزه تعلیم هم وارد شود؟ خیر.

 

کدام علم ممنوع التعلیم است؟

اینجا مطلبی هست که از خصوصیات شریعت ماست و آن اینکه " اللهم انی اعوذ بک من علم لا ینفع ". منظور از علم لاینفع، مجموعه ای از قضایاست که صحت آن ثابت شده است و علم است ولی منفعت ندارد یا اینکه مضر است. چنین علمی وجهی برای تعلیم آن نیست. در قرآن کریم اشاره به سحر شده است: "فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم".

بنابراین در مورد حق بیان تعلیمی، از نظر شرع، تفصیل وجود دارد. هر حقیقت یا گزاره ای که برهان بر صحت آن اقامه شد، اینچنین نیست که تعلیم آن مجاز باشد. بیان یک علم اعم از اظهاری، ترویجی و تعلیمی  از نظر شرع، احکام مختلفی مانند وجوب، حرمت و غیره  دارد.

 

تفصیل بین علوم از دید روایت

روایت کلینی از امام کاظم علیه السلام: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام  قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِیلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَیَّامِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِیَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل؛ کافی، جلد 1، ص32

مراد از آیه محکمه، به دلیل کلمه "محکم"، کلیات معارف است که همیشه روشن وبیّن است و جای تشکیک ندارد. مراد از فریضه عادله، فرائض و تکالیف انسان است. مجموعه باید ها و نبایدها که با آن "عدل" تبیین می شود. مراد از سنت قائمه، سنن الهی حاکم بر جهان است یعنی آن سنن و امور تکوینی که الان در حال اجراست. سنت قائمه آن "هست" های گسترده ای است که جهان بوسیله آن اداره می شود. یعنی قوانین حاکم بر جهان وبعبارتی دیگر همان دانش توصیفی. تمام قوانین حاکم بر جهان، سنت قائمه است. مثل قوانین فیزیک، شیمی، طب و سایر علوم تجربی. سنت غیر قائمه یعنی آن سنتی که الان برپا نیست.

 "وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل"، جز آن سه قسم که گفته شد، هرچه باشد فضل است. فضل یعنی زیادتی. هم معنای مثبت و هم معنای منفی دارد. گاهی زیادت کمال است و شاید در اینجا همین معنای مثبت آن مراد است. یعنی کمال است ولی نمی توان بر آن، آثار و نتایج علم را بار کرد و آن را علم دانست. شخصی که این فضل را دارد، چیزهایی می داند که دیگران نمی دانند و درنتیجه دارای قدرتی است ولی آنچه دارد علم نیست.

 

یک تذکر مناسب با بحث حق بیان

گاهی می بینیم که در صدا و سیما، از شعرای خبیث ملعون که بدترین جنایتها را به فرهنگ ملت کرده اند، تجلیل می شود. تجلیل می کنند چون (مثلاً) شاعر، قشنگ شعر گفته است و از نظر سبک ادبی خیلی قوی شعر گفته است.اخوان ثالث و شاملو و... اینها عناصر ضد فرهنگ بوده اند و هرچه ما گرفتاری فرهنگی داریم از این عناصر است. این ها را نباید در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ترویج کرد و برایشان "به به و چهچه" کرد. اینها چه خدمتی کرده اند جز اینکه فساد و تباهی را ترویج کرده اند. این عناصر باری را بر دوش مردم گذاشته اند که هنوز بعد از 35 سال نتوانسته ایم آن را از دوش مردم برداریم.

 

تقریر: ج.زنگنه                              ش/223/907

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۸:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۲:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۱۲:۲۱