به گزارش وسائل، مظلوم از ماده ظلم، به معنای ستمدیده است و به کسی که مورد بیدادگری قرار گرفته و به حق و حقوقش، تعدی و تجاوز شده، اطلاق میشود. در قرآن کریم، کلمه مظلوم، یک بار آمده است آنجا که میخوانیم:« ... وَ مَن قُتِلَ مظلُماً فقد جعلناهُ لولِیه سُلطاناً؛ و آن کس که مظلوم کشته شده است برای ولی اش سلطه [حق قصاص] قرار دادیم.»
در آموزههای دینی، همان گونه که از ظلم و ستمگری، به شدت اعلام انزجار شده، از تن داده به ظلم و ستمگری نیز نهی شده است. علاوه بر آن، دفاع از ستمدیدگان و مظلومان و یاری رساندن به آنان، به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی، قلمداد شده است. در قرآن کریم، آیات فراوانی، مقوله ظلم و ستمگری را از زوایای گوناگون و مختلف، مطرح نموده است. در این نوشته، همان گونه که از عنوان آن پیداست، هدف و مقصود، طرح آیات و روایاتی است که به نوعی دفاع از مظلوم و یاری و حمایت از ستمدیدگان را گوشزد مینماید.
خدای سبحان در سوره انفال آورده: «... إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ... ؛ اگر گروهی(مؤمنان مهاجر) به خاطر حفظ دین و آئین شان از شما یاری طلب کنند، بر شما لازم است که به یاری آنان بشتابید.» آیه شریفه با کمال صراحت، مسلمانان را ملزم مینماید تا به یاری برادران دینی خود که مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند، شتافته و به وظیفه دینی خود عمل نمایند.
در دومین آیه، قرآن کریم، کسانی را که نسبت به کمک و یاری ستمدیدگان، سکوت و بی تفاوتی اختیار کردهاند و قیام نمیکنند، سرزنش و ملامت نموده، مورد سؤال قرار میدهد و میگوید: « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً »؛ «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند : خدایا ! ما را از این شهر که اهل آن، ستمگرند، بیرون ببر و برای ما از طرف خود، سرپرست قرار ده و برای ما از طرف خود، یار و یاوری تعیین فرما!»
وجوب جنگ و جهاد در راه خدابرای نجات و رهایی مستضعفان از چنگال ستمگران و توبیخ و سرزنش متخلفان از جنگ وجهاد و... مطالبی است که از آیه شریفه استفاده میشود. مؤلف تفسیر «اطیب البیان»، در ذیل آیه میگوید: «از این آیه استفاده میشود که بر مسلمانان واجب است اگر دیدند مسلمانی گرفتار ظالمی شده، به قدر قوه و قدرت خود باید اقدام کنند و رفع شر آن را بنمایند.»
نویسنده تفسیر« آسان» در ذیل آیه، میگوید:
«از سیاق آیه یک نوع تهدید استفاده میشود و آن این است که اگر مسلمانی، تحت شکنجه ستمگران باشد و مسلمانان دیگر، بتوانند او را آزاد کنند، ولی تجاهل وسهل انگاری کنند، مشمول تهدید این آیه میشوند و خدای توانا در موقع حساب از آنان، مؤاخذه میکند.»
قرآن کریم در سوره شوری میفرماید: « وَ الَّذِینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ»، راغب اصفهانی میگوید: واژه «انتصار» و « استنصار» هر دو به معنای طلب یاری است، لذا ترجمه آیه این میشود: «و کسانی که هرگاه ستمی بر آنها رسد، «تسلیم ظلم نمیشوند» و یاری میطلبند.»
در حقیقت از یک سو مظلوم و ستمدیده، موظف به مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم و فریاد زدن و کمک خواستن از برادران دینی است و از سوی دیگر، مؤمنان که فریاد و استغاثه برادران دینی و ستمدیده خود را میشنوند، مسئول هستند به ندای آنان، جواب مثبت داده و به یاری آنان بشتابند؛ زیرا مقاومت در برابر ظلم و ستمگری و جلوگیری از رخنه و نفوذ آن، در لایههای اجتماع، بر هر کسی که قدرت و توانایی آن را داشته باشد به حکم عقل، شرع و فطرت، واجب است. مؤلف تفسیر الأنوار درخشان در ذیل آیه فوق میگوید: «از جمله واجبات فطری، کمک مظلوم و ستمدیده است که ظلم ستمگر را از مظلوم، دفع نمایند و دست ستمگر را از ستمدیده کوتاه نمایند.»
روایات که از حضرات معصومین (ع) نقل شده، چند دسته است: دسته اول، روایاتی است که امت اسلامی را در جهت یاری رساندن به مظلوم و ستمدیده و مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم، تشویق و ترغیب مینماید که به چند نمونه اشاره میشود:
از پیامبر اکرم نقل شده است که: «خدای متعال به داود وحی فرمود: ای داود! هیچ بندهای نیست که ستمدیدهای را یاری رساند یا در ستمی که به او رفته، همدردی کند، مگر این که گامهای او را در آن روزی که همه گامها میلغزد، استوار نگه دارم».
در جمله دیگر پیامبرخاتم (ص) میفرماید: «... و مَن أخذ للمظلوم مِن الظالم کان معی فی الجنه مصاحباً...»؛ «هرکسی داد ستمدیدهای را از ستمگر بگیرد، در بهشت با من و یار و همنشین من باشد.» امام علی (ع) نیز میفرماید: « اَحسَنِ العَدلِ نصره المظلوم؛ بهترین عدالت یاری مظلوم است،.
از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: « مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُعِینُ مُؤْمِناً مَظْلُوماً إِلَّا کَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِیَامِ شَهْرٍ وَ اعْتِکَافِهِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَنْصُرُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه»؛ هیچ مؤمنی، مؤمن ستمدیدهای را یاری نمیرساند، مگر این که عمل او، برتر از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجد الحرام باشد و هیچ مؤمنی نیست که بتواند برادر خود را یاری رساند و یاریش دهد، مگر این که خداوند در دنیا و آخرت او را یاری کند.»
دسته دوم، احادیث و روایاتی است که یاری مظلوم و مبارزه با ظلم و ستم را به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی، قلمداد مینماید: در کلامی که از حضرت عیسی بن مریم(ع) نقل شده است میخوانیم: « ... بحق أقول لکم إن الحریق لیقع فی البیت الواحد فلا یزال ینتقل من بیت إلی بیت حتی تحترق بیوت کثیره إلا أن یستدرک البیت الأول فیهدم من قواعده فلا تجد فیه النار محلا و کذلک الظالم الأول لو أخذ علی یدیه لم یوجد من بعده إمام ظالم فیأتمون به کما لو لم تجد النار فی البیت الأول خشبا و ألواحا لم تحرق شیئا ... ؛ به حق، به شما بگویم اگر اتاقی آتش بگیرد، آن آتش پیوسته از اتاقی به اتاق دیگر سرایت میکند تا جایی که اتاقهای بسیاری میسوزد، مگر این که همان نخستین اتاق را دریابند و آن را از بیخ و بن بر اندازند که در این صورت، جای پای آتش نخواهد ماند. چنین است آفت ستمگر نخست که اگر جلویش گرفته شود، بعد از او پیشوای ستمگری پیدا نخواهد شد؛ چرا که دیگران از او سرمشق گیرند؛ چنان که اگر آتش در اولین خانه، چوب و تختهای نیابد چیزی را نمیسوزاند.»
امام علی (ع) از جمله عوامل پذیرش حکومت و خلافت، عهد و پیمانی را معرفی میکند که خداوند از علما و دانشمندان گرفته است که نباید در برابر ظلم ظالمان و مظلومیت ستمدیدگان، سکوت و بی تفاوتی اختیار کنند: «.. أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَه عَنْزٍ ؛ «سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید! اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود و یاران، حجّت را بر من تمام نمیکردند و اگر خدا از علما پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهانش انداخته، رهایش میساختم و آخرش را به کاسه اول آن، سیراب میکردم، آنگاه میدیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغالهای، بی ارزش تر است.»
دسته سوم، افراد سُست عنصر و سهل انگار را نسبت به سرنوشت مظلومان وستمدیدگان، توبیخ و سرزنش مینماید؛ لذا در حدیثی از رسول اکرم میخوانیم: « مَنْ أَصْبَحَ و لم یَهْتَم بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ کسی که [ شب را] صبح کند و نسبت به سرنوشت مسلمانان [ بی تفاوت بوده و] اهتمام به خرج ندهد، مسلمان نیست.» در جمله دیگری میفرماید : «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ (۱۷) هر کسی فریاد و استغاثه انسانی را بشنود که مسلمانان را به یاری وکمک میطلبد و به یاری او نرود، مسلمان نیست.»
و امام صادق (ع) میفرماید: « وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه؛(۱۸) «هیچ مؤمنی نیست که دست از یاری برادرش بردارد، در حالی که قدرت و توانایی یاری کردن را دارد، الاّ این که خداوند در دنیا وآخرت دست از یاری او خواهد کشید.»
از مجموع آیات و احادیثی که به صورت خلاصه و اجمالی، آورده شد، به خوبی میتوان ضرورت یاری رساندن به مظلومان و ستمدیدگان را به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی، استنباط نمود. به عبارت دیگر، همان گونه که انسانهای ستمدیده و مظلوم، وظیفه دارند در برابر ستمگران، ایستادگی و مقاومت کنند و در صورت ضعف و ناتوانی، فریاد و استغاثه سرداده و از دیگران، کمک میطلبند، بقیه مسلمانان نیز مکلف هستند به فریاد و استغاثه ستمدیدگان، جواب مثبت داده و در حد توان، در جهت کاهش رنج و آلام و نجات و رهایی آنان از زیر شلاق و تازیانه ظالمان و ستمگران، تلاش نمایند تا در پیشگاه خدا، مورد توبیخ، سرزنش و مؤاخذه قرار نگیرند.
امام راحل میفرماید: «همانطوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است، دفاع از ناموس مسلمین و جان مسلمین و مال مسلمین و کشور مسلمین، یکی از واجبات است.» منابع در دفتر روزنامه موجود است./505/241/ح
منبع: دانشنامه موضوعی قرآن