به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسرو پناه، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نشست "الگوی حکمی اجتهادی علوم اجتماع" در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: مسلمانان در مواجهه با علوم بیگانه و غیر بومی از صدر اسلام تا کنون سه نوع برخورد و تصمیم داشته اند.
وی در ادامه افزود: در قرن سوم و مواجهه اول با رویکرد گزینش انتقادی و تولیدی به آن می نگرند که بیشتر با علم وارداتی از سوی یونان، روم و هند بود.
وی ادامه داد: در مواجه دوم مسلمانان در قرن 19 میلادی برخی با رویکرد روشنفکری، پذیرش التقاطی را پذیرفتند که از مصر وارد اسلام شد. در مواجه سوم شخصیتهایی مثل فاروقی، شهید صدر، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی بحث علمی دینی را مطرح کردند و به فکر تولید علم دینی برآمدند.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: همه این رویکردها در مواجه سوم استفاده از منابع و مبانی اسلامی بود اما روشها متفاوت بود، برای برخی هستی شناسی، برخی دیگر معرفت شناسی، و برخی دیگرانسان شناسی شیوه کار بود، به عنوان مثال آیت الله جوادی آملی وحی را منبع خود و افرادی نیز متافیزیک را منبع اصلی خود مطرح کردند اما هیچ کدام از اینها از روش شناسی استفاده نکردند.
وی خاطر نشان کرد: متد روش شناسی روشی در طول نظریات قبل است و فعلا در مرحله یک الگو و راه برای شروع کار است و این علوم فقط برای علوم اجتماعی کاربرد دارد.
حجت الاسلام والمسلمین خسرو پناه ابراز داشت: در آمریکا علوم اجتماعی در عرض علوم انسانی و در فرانسه علوم اجتماعی زیر مجموعه علوم انسانی است که در مقابل علوم طبیعی و فنی معرفی می شود اما به نظر میرسد علوم اجتماعی غیر از علوم انسانی است.
وی در تعریف علم دینی بیان داشت: علومی که بر اساس روش شناسی، مبانی، کارکرد و جهت گیری اسلامی باشد علم اسلامی است اما ارائه الگوی واحد برای اسلامی کردن همه علوم ممکن نیست .
وی به تشریح علم اجتماعی پرداخت و اظهار داشت: علوم اجتماعی یا به توصیف انسان مطلوب و یا توصیف انسان محقق و یا نقد انسان محقق می پردازد؛ بنابراین همه گزاره های علم اجتماعی برخوردار از یکی از این توصیفات است.
استاد فلسفه حوزه علمیه قم به بیان هدف علم اجتماعی اسلامی پرداخت و گفت: هدف از علوم اجتماعی اسلامی ایجاد انسانهای کامل و یا حتی ایده آل نیست، بلکه ایجاد جامعه ای است که انسانهای متعارف با اخلاق اجتماعی سالم است و ممکن است فردی انسان قابل قبول دین نباشد اما در جامعه اسلامی فردی پذیرفته شده باشد.
وی ادامه داد: چهار مبنای هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناختی و ارزش شناختی که غالب آن از حکمت اسلامی صدرایی و نو صدرایی استفاده شده است را کلیدی ترین مبانی این بحث است.
وی تشریح کرد: مبانی هستی شناسی واقعیتی را برای هستی معرفی میکند و واقعیتی مستقل و رابط میداند و هر دوی آن را نیز واحد و کثیر معرفی میکند که مبتنی بر تشکیک و دارای وابستگی علل معده به علل واقعی است و وجود مستقل و رابط نیز هردو حقیقی هستند و وجود رابط دارای سه عالم طبیعت، ملکوت و جبروت است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: مبنای انسان شناختی اسلامی انسان را دارای یک موجود چند بعدی میداند که با حرکت جوهری خود ساحتهای مختلف و بیشماری را تجربه میکند و منحصر به وجود مادی و روحی نیست؛ بنابراین این انسان که دارای فرایند بسیاری است دارای یک واقعیت فردی، اجتماعی و تاریخی است.
وی ادامه داد: اراده فردی متأثر از ساختار اجتماعی و ساختار اجتماعی متأثر از ساختار تاریخی است. البته برخی افراد هستند که اراده فردی آنها به قدری است که ساختار اجتماعی را تغییر داده و حتی در تاریخ نیز مؤثر است.
وی با بیان مثالی اظهار داشت: به طور مثال اگر مجلس شورای اسلامی ناکارآمد است، به سبب وجود افراد ناکارآمد نیست؛ بلکه ساختار مجلس ناکارآمد است؛ بنابراین حتی اگر صالحترین افراد نیز وارد مجلس شوند و بخواهند با همین ساختار ادامه دهند همچنان ناکارآمد خواهد ماند.
حجت الاسلام والمسلمین خسرو پناه ابراز داشت: صدق، مطابقت با واقع است اما هر واژه یک مابازاء دارد اما ملاک مطابقت با واقع در بین فلاسفه اسلامی بداهت آن است، اما به نظر می رسد تطبیق یک مفهوم با نظام معرفتی مبنای ملاک صدق است. بنابراین هر گزارهای که با نظام معرفتی اسلام سازگار است گزاره ای صادق است.
وی ادامه داد: روش شناسی علوم اجتماعی اسلامی حکمی اجتهادی بالقیاس است، اجتهاد، تمثیل و حتی استقرا نیاز به قیاس دارند. اجتهاد قسم اول همان اجتهاد متعارف در حوزه ها است و اجتهاد قسم دوم بیانی است که از بیانات شهید صدر که تحت عنوان موضوعات قرآنی مطرح است، استفاده میشود؛ یعنی پرسشهای جدید را به متن رجوع دهیم تا از آن پاسخهای جدید را دریافت کنیم و معتقدیم که این تا بی نهایت ادامه دارد.
وی در پایان به بیان اجتهاد نوع سوم پرداخت و ابراز داشت: این نوع نیز عبارت است از استنطاق فرد، جامعه و تاریخ که اصالت دارد و با پرسشهایی که از متون و اندیشه دین گرفته شده است.201/123/ق