اتاق فکر مدیریت در دور قبل کوشیده است که با توصیف وضع موجود مدیریت و سازمان در ایران دریابد که چگونه این وضعیت با زمینهی گستردهتر اقتصاد و سیاستگذاری در جامعهی ما و طرح کلانی که در آن پیگیری میشود، مرتبط است. در آنجا همگرایی دانش مدیریت و اصلاحات اداری با طرح توسعه نشان دادهشده است؛ همچنین کوشیده شد که به این پرسش پاسخ داده شود که چرا نهادهای موسوم به نهادهای انقلابی، همچون جهاد سازندگی و ... نتوانستند ساختار و مناسبات خود را حفظ کنند و در جامه بسط و گسترش دهند؛ بنابراین از ضعف عقل معاش جهاد در برابر عقل توسعه (عقلانیتی که سیاستگذاری و اقدامات ما را در زمینههای گوناگون اقتصاد، سلامت، رفاه، امنیت، سیاست خارجی و... را سامان میدهد) سخن گفته شد. لذا بنا را بر این نهاده شد که به فهم مدیریت، اداره و سازمان را در نسبت با عقل و عقلانیتی که ساحت اداره جامعهی مدرن را سامان میدهد، پرداخته شود. بنابراین تأکید میگردد که «برای گام نهادن در راه سوم، پیش و بیش از هر چیز دچار ضعف در فهم وضعیت کنونی هستیم... باید از سه مسیر به سمت فهم اداره در ایران حرکت کرد. فهم دانش موجود مدیریت در ایران و غرب و سیر مسائل تاریخی و فکری رشته؛ فهم روند تکوین سازمان و مدیریت در نسبت با جامعه مدرن، عقلانیت مدرن، سوژه، دولت مدرن و...؛ و بازخوانی تجربهی سازمانهای ایرانی و مخصوصاً تجربهی نهادهای انقلابی و فهم مسائل کنونی سازمانهای ایرانی».
مأموریتها و اهداف کلی اتاق فکر
کارگروه مدیریت اشراق با دو دغدغهی مرتبط به یکدیگر پا به عرصهی فعالیت گذاشت. یکی ناکارآمدی مدیریت در ایران و ارائهی طرحهای کارآمدسازی ذیل برخی افقهای خاص توسعه و دولتداری و حکومت بر اجتماع (یا انتظام اجتماعی) مثل نئولیبرالیسم و دوم یافتن جایگاه حوزهی مطالعات یا رشتهی مدیریت در میان علوم انسانی و چگونگی حضور و جایگاه آن در مسئلهی تحول در علوم انسانی.
v بازخوانی متون اصلی مدیریت و ترجمه و تألیف از منظر تاریخ فکری مدیریت و مدیریت عمومی
v یافتن نسبت میان طرحها و اقدامات مدیریتی را در زمینهی گستردهتر و بنیادیتر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یا پرسش از نسبت حکومتداری و مدیریت وضع کنونی حکومتداری، اقتصاد و سیاست با مدیریت و سازمان در ایران
v بررسی و نقد و ارزیابی برنامههای اصلاحات اداری در ایران
v بازخوانی و شناخت تاریخ دانش مدیریت در ایران و تاریخ پیدایش و تطورات سازمانهای مدرن در ایران
v شناخت منشأ و چگونگی پیدایش سازمان و مدیریت و نهادهای جدید در ایران: سازمان صنعتی، سازمانهای دولتی و عمومی و «شرکت»
فعالیتهای انجامشده
v حلقهی متنخوانی کتاب زیستسیاست
ایدهی اصلی در این نشست این بود که مدیریت دولتی را باید در زمینهی مباحث فلسفی دربارهی پیدایش دولت مدرن و حکمرانی جدید درک کرد. درواقع مدیریت زادهی تحولی در وضع سیاست است؛ بهبیاندیگر اصلاً سیاست به مدیریت تحویل شده است و الگوی جدیدی از حکومت کردن بر جامعه حاکم شده است. بدون درک چیستی و چگونگی این تحول در سیاست و قدرت و حکومت، نمیتوان چیستی مدیریت را درک کرد. ما در اینجا میکوشیم جایگاه و چگونگی پیدایش دولت، تکنولوژیهای قدرت و دانشها و معرفتهای همبستهی آنها را دریابیم؛ در این زمینه است که میتوان چیستی و جایگاه دانش مدیریت و سازمانها و بوروکراسی را درک کرد.
کتاب زیستسیاست بحث را از پیدایش الگوی مصلحت دولت و دولت پلیسی آغاز میکند. اینها الگوهای جدید نسبت به دولت در قرونوسطی هستند که با ظهور خردی جدید در حکومت همبسته هستند. خرد حکومتداریای که عقلانیت حکومتداری را در درون خود دولت و مبتنی بر خود حکومت و حاکمیت جستوجو میکند. در اینجا دولت به هیچ امر بیرونی ارجاع نمیدهد؛ طبیعت، خیر و یا امر الهی. همزمان زیادهروی دولت پلیسی و الگوی مصلحت دولت، موجب طرح مسئلهی محدودسازی عمل دولت میشود. سنت حقوق، مبتنی بر حقوق طبیعی، اصول و محدودههایی برای محدودسازی عمل حکومت ایجاد میکند. حقوق سلبناشدنی از انسان، خطوط قرمز عمل دولت هستند. این بحرانی برای خرد حکومتی بود، زیرا بسیاری از حوزهها و مسائل خارج از این دستگاه خرد حکومتداری قرار میگرفت. اکنون مسئله، درونیسازی این محدودیتها یا خودمحدودسازی بود؛ یعنی خود خرد حکومتی میبایست از درون خودش محدودیتهایی را وضع کند. از قرن 18ام تا قرن بیستم، چنین حرکتی صورت میپذیرد و به نهایت خود میرسد؛ از لیبرالیسم تا نئولیبرالیسم. این مسئله در ادبیات رایج دانش اقتصادی و سیاسی عمدتاً لیبرال این طور طرح شده است: در لیبرالیسم کلاسیک دولت میبایست موانع پیش روی بازار را بردارد. هر عامل مخل بازار در جامعه میبایست رفع شود. اینچنین دولت حداقل دولت پاسدار بازار است. یعنی از بیرون مراقب است که کسی بازار را تخریب و معیوب نسازد. دولت و بازار در کنار هم در جامعه هستند، گرچه دولت میبایست کوچک باشد. مسئلهی نئولیبرالیسم چه بود؟ مسئله بازتأسیس جامعه بهنحوی بود که این بیرونافتادگی و این دوگانگی بازار و جامعه از میان برداشته شود. تأسیس جامعهای که از اساس مبتنی بر بازار باشد، نه اینکه بخواهیم موانع پیشروی بازار را برداریم. عناصر تشکیلدهنده و قوامبخش جامعه یا واحدهای اساسی آن عناصر بازار خواهند بود. اینجا سوژههای اجتماعی، بنگاه خواهند بود. اما مسئلهی اصلی نئولیبرالیسم چگونگی این تأسیس بود. سیاست جامعه، چنین امکانی را فراهم کرد. نئولیبرالیسم در دو صورت آلمانی و آمریکاییاش بهصورت غالب حکومتداری در جهان در سالهای قرن بیستم تبدیل شد. در نئولیبرالیسم رادیکال و ریشهدار آمریکایی، تمام ساحات حیات انسانی اقتصادی شدند. خانواده، تربیت و ازدواج و ... همگی ذیل مفاهیمی همچون سرمایهی اجتماعی و روانی ذیل تحلیل اقتصادی قرار گرفتند. دستگاه قضائی جرم و مجازات هم بر این مبنای اقتصادی فهم و گسترش یافت. مسئلهی ما با نئولیبرالیسم، مسئلهای نظری نیست، اکنون واقعیت اجتماعی جهان و حکومتداری کشورها چنین است، واقعیتی بازاری و اقتصادی محض که عرصه را بر هر سنت، فرهنگ و یا حتی الگوی حیات اجتماعی غیربازاری تنگ میکند.
v نشستهای مسائل ایران و تاریخ مدیریت ایران با اساتید مدیریت دولتی
با حضور دکتر داناییفرد، دکتر پورعزت، دکتر تنکابنی، دکتر سید مجتبی امامی، علی ردادی، محمدمهدی شاهآبادی
در این نشستها یک پرسش محوری مطرح بوده است و آن اینکه در رویکردهای رایج نسبت به مسائل مدیریت و مدیریت دولتی در ایران، مسائل ایران و جهان سوم یکی دانسته میشود. یعنی کتب و مقالات موجود، لیستی از مسائل را ارائه میدهند که ظاهراً در تمام کشورهای توسعهنیافته یکسان هستند. درواقع تمایزی میان ایران با مصر و یا حتی خاورمیانه و کشورهای امریکای لاتین وجود ندارد. البته اینکه ازلحاظ تاریخی مجموعهی کشورهای توسعهنیافته یا جهان سوم در یک وضع هستند سخن درستی است. اما تمایزات مهمی دربارهی میزان توسعهیافتگی و سنتهای تاریخی و فرهنگی این کشورها و نیز جغرافیا و تاریخ مواجههی این کشورها و اقوام با مدرنیته وجود دارد. همچنین وقتی بحث به سطح مدیریت یک کشور میرسد، چگونه مسائل مدیریتی ایران که قسمت اعظم درآمدش از نفت خام و گاز و سایر منابع معدنی است، با کشوری با اقتصادی دیگر کاملاً متفاوت میشود. لذا پرسش ما این بود که چگونه میتوان به مسائل مدیریت در ایران توجه نمود و درعینحال این وجوه نظر تاریخی و جغرافیایی را هم در نظر گرفت؛ و همچنین پرسش دیگر این است که نقطهی ثقل مسائل مدیریت کدماند و چه مراتبی ازلحاظ اهمیت این مسائل وجود دارد؟
v طرح بازخوانی و مرور اندیشههای و تطورات فکری مدیریت عمومی
بازخوانی متون اصلی و تأثیرگذار
تبیینها و روایتهای رایج در حوزهی تاریخ تحولات فکری مدیریت، پیوند و همبستگیای با زمینههای کلیتر تطورات فکر غربی ندارند. لذا ما نه بهدرستی جایگاه حوزهی مدیریت در نسبت با جامعهی مدرن را درمییابیم و نه با خود تطورات فکری این حوزه و چرایی و چگونگی این تحولات و تفکرات درگیر میشویم. ازاینرو بر آن شدیم تا دریابیم که چه سنتهای فکریای در حوزهی عمل و تئوریهای مدیریت یا ادارهی امور عمومی مشارکت داشتهاند و حاصل این مشارکت چه بوده است و اکنون وضعیت نظریه مدیریت عمومی و سازمان چگونه است. ما یک دستهبندی کلی از این سنتها را ارائه دادهایم که هم حاصل فکرهای قبلی ماست و هم کوشیده شده یک مطابقت و مقایسهای با آرای صاحبنظران برجستهی حوزهی ادارهی امور عمومی یا مدیریت عمومی انجام پذیرد. طبعاً یکی از بخشهای مهم کار ما بازبینی، تغییر نام دستهبندی و حتی تغییر این بخشها خواهد بود. هر بخش نمایندهی یک سنت فکری است و تعدادی مقاله و کتاب را در برمیگیرد. هر بخش را یک نفر برعهده میگیرد و میکوشد دیدگاهها و رویکرد و سهم این سنت در مدیریت را تشریح کند. سپس میکوشد حضور آن را در مدیریت دولتی (عمومی) معاصر نشان دهد. بخشهای مختلف پروژه در فاز دوم و از همین عزیمت گاه به هم میرسند: سهم و چگونگی حضور این سنتها در نظریه و عمل معاصر مدیریت عمومی.
v راهاندازی وبلاگ مدیریت ایرانی: http://iranianmanagement.blog.ir
هدف از راه انداختن این وبلاگ در معرض دید قراردادن نوشتهها و ایدههای کارگروه بود. این کار برای ما اولاً از جهت نظرات سایر کارگروهها اهمیت داشت و در مرتبهی بعد میخواستیم اگر کسی در حوزهی مدیریت مانند ما میاندیشید و با ما مسئلهی مشترکی داشت، فرصتی برای ارتباط فراهم آمده باشد. همچنین این کار بستر خوبی برای ما فراهم نمود تا بتوانیم خودمان هم بهطور گذرا مروری بر تاریخ کارهای انجامشده و تاریخ تغییرات فکری کارگروه مدیریت داشته باشیم. در این وبلاگ بهصورت هفتگی یک مطلب از گفتگوها، یادداشتها و ایدههای اعضای کارگروه منتشر میشود.
v تهیهی طرح پیشنهادی ترجمهی 3 کتاب در راستای پروژهی بازخوانی تاریخ فکری مدیریت دولتی
با توجه به ضعف کتابهای فارسی این رشته و فقر ترجمههای مناسب، منسجم و پراکندگی این ترجمهها، به نظر میرسد میتوان با انتخاب متون قوی، مناسب و اصلی این رشته، سطح دانش نظری این رشته را در ایران بالا برد. بررسی چندماههی متون انگلیسی، حجم انبوهی از کتب و مقالات شایستهی ترجمه را پیشروی ما قرارداد. اما سه کتاب، متون کلاسیک تئوری سازمان، متون کلاسیک مدیریت دولتی (عمومی) و متون کلاسیک خطمشیگذاری (سیاستگذاری) عمومی ازلحاظ انسجام، جامعیت و اعتبار متون برگزیدهشده و همچنین توانمندی نویسنده و گردآورندهی اصلی کتاب (جی.ام. شفریتز) سبب شد این مجموعهها را برگزینیم. همچنین تجربهی مطالعاتی ما در گروه مدیریت به ما نشان داد که بعضاً متون خوبی که به فارسی ترجمهشدهاند، با این ضعف عمده مواجهاند که مترجمان با ادبیات رایج و اصطلاحات سایر رشتهها آشنایی ندارند و به جعل اصطلاحات بدیع و نامفهوم مبادرت میکنند (که البته این یک مشکل عمومی ما در ترجمه در ایران است که رشتهها از فضای ادبیات تخصصی دیگر حوزهها به دورند)؛ همچنین مترجمان و اساتید مدیریت گاهی در ترجمههایشان از انتقال مفاهیم فلسفی ناتوان بودهاند؛ و مشکلات فنی ترجمه، از کمبود توضیحاتی که زمینهی فکری و تاریخی واژگان و اصطلاحات و وقایع را توضیح دهند تا ضعف در روان و سلیس بودن متون فارسی. این مجموعهها دارای نوعی دستهبندی فکری-تاریخی متون معتبر و تأثیرگذار رشته در طول تاریخ رشته هستند و بر این اساس فصلبندی شدهاند و مقدمهای هم بر هر فصل برای توضیح آن مکتب نوشته شده است.
برنامههای آینده
v برگزاری سلسله جلسات نقد و بررسی برنامهی اصلاحات اداری دولت یازدهم با محورهای:
· کلیت و ساختار طرح یا ماهیت مسئلهی اداره در ایران
· نقش و ساختار دولت
· دولت الکترونیک و هوشمندسازی اداری
· خدمات عمومی در فضای رقابتی
· مدیریت سرمایه انسانی
· فناوریهای مدیریتی
· فرهنگسازمانی
· صیانت از حقوق مردم و سلامت اداری
· نظارت و ارزیابی
v تکمیل و جمعبندی حلقهی مباحثاتی زیست سیاست و تداوم حلقه با انتخاب کتاب جدید از میان کتابهای کاندیدا شده.
v حضور دو تن از اعضای کارگروه در حلقهی متنخوانی مشترک کارگروهها «لویاتان»
v تعریف پروژهی مدیریت دولتی نوین و نئولیبرالیسم
v تعریف پروژهی الگوهای حکمرانی و حکومتمندی
v تعریف پروژهی بررسی تطبیقی نظریات مدیریت و تأثیر آن بر دانش مدیریت و سازمان در ایران
v تعریف پروژهی نسبت مدیریت و توسعهی شهری و مسائل مدیریت توسعه در ایران