معاونت آموزش
آموزش، آموزش چه چیزی است؟ باید علمی باشد تا آموزشی روی دهد. با علم است که تعلیم ممکن میشود. علم، جهان ما و پدیدارهای پیرامون ما را معنا میکند. با علم است که معنی زندگی را درمییابیم و در طلبش به پا میخیزیم. اگر علم بر ما آشکار شود، آهنگ دیگری بر کار ما حاکم میشود، عالم دیگری پدید میآید و هم آهنگی و نظم پدیدار میشود.
آموزش نه فن است و نه پروپاگاندا. آموزش طرح و به اشتراک گذاشتن علم و مسائل و پرسشهای آن است و پرسش سرآغاز تفکر و تفکر مایه حیات یک قوم است. علم اطلاعاتی نیست که یکبار برای ما تحصیل شده است و ازآنپس بیآنکه نسبت وجودی با ما داشته باشد ما آن را به یک مکانیسم آموزشی بدل نماییم و به دیگران آموزش دهیم. علم مجموعه اطلاعاتی نیست که بیرون از ما و مسائل ما باشد و ما آن را به دیگران بیاموزیم. علم یادآوری عالم ماست. علم ضامن آهنگ و نظم عالم ماست. علم ذکر عالم ماست و ذکر باید بتواند از قلب به زبان بیاید. ویژگی ذکر تکرار و یادآوری است و هر بار تکرار، فتح و گشایشی دیگر است. در مقام ذکر همواره ما خود مخاطب خود هستیم، خود دانشجوی خود و مخاطب آموزشمان هستیم و باید در کار آموزش، مسئله خودمان، که مسئله علم و عالم ماست را دائماً پیگیری کنیم. اما اگر کار ما ذکر ما نباشد و ما خود شریک کارمان نباشیم، آموزش ما بینسبت با ما و دردهایمان خواهد بود. آنگاه کارمان ذکر دیگری است و ذکر دیگری از خانه عنکبوت سستتر است و به وزش بادی فرومیریزد. آموزشی که ذکر ما نباشد و در نسبت با مسائل ما نباشد رفتنی و ناپایدار است.
ما زبان و زمان خود را ازدستدادهایم و آموزش ما، باید زبان و زمان ازدسترفته ما را بجوید و در طلب بازگرداندن آن باشد. ذکر و فکر ماست که یادآور زمان و زبان ماست و ما باید این را در کار آموزش آشکار کنیم.
آموزشهای ما به جد در معرض بیرون افتادن از ما و تبدیلشدن به مکانیسم و فنون انتقال داده است. آموزشهای ما در معرض تبدیلشدن به سیستم تولید انبوه است. آموزشهای ما در معرض تبدیلشدن به صنعت است. باید مراقب باشیم که گرفتار پروپاگاندا نشویم. آموزش نباید تبدیل به فنونی برای انتقال اطلاعاتی به مخاطب باشد. بلکه آموزش، باید در نسبت عمیق با خود ما و پرسشهایمان دیده شود.
معاونت آموزش موسسه اشراق مأموریت یافته است تا جبهه آموزشهای فکری انقلاب را ساماندهی کند. سالهاست که فعالان فرهنگی، ضرورت کار جبههای را گوش زد کردهاند و تلاشهایی هم در این راستا شده است. اما مگر با حلوا کردن دهان شیرین میشود؟ مگر هر کس که داعیه جبهه سازی داشته باشد، لزوماً امکان تحقق آن را مییابد؟ اصلاً جبهه چیست و جبهه بودن یک جماعت به چیست؟ و جبهه فکری و فرهنگی در چه شرایطی محقق میشود؟
ماهیت جبهه بودن به آهنگ داشتن و هم آهنگی اعضاست. هم آهنگی با دستورالعمل و استراتژی و راهبرد محقق نمیشود. هم آهنگی بانظم نسبت دارد و نظم امور، در بنیاد آن محقق میشود؛ و بنیاد امور آنگاه به نظم میآید که فکر و ذکر ما یکی شود. اشراق و نه هیچ سازمان و گروه دیگری نمیتواند جبهه سازی کند مگر آنکه ذکر و فکر واحد را پیگیری کند.
درباره اینکه باید نظام آموزشی ما تغییر کند حرفهای زیادی زده شده است و سازمانهای متعددی درگیر و دار راهکارهای عملیاتی این تغییر هستند. بسیاری از سازمانها، اسناد بالادستی مسیر این تغییر را تدوین کردهاند اما با همه این تلاشها و حتی اگر بگوییم کم است، با تلاشهای بیشتر هم گویی این تغییر رخ نداده و نمیدهد. آیا نمیتوان برنامهریزی کرد و چشمانداز نوشت و اسناد راهبردی تغییر نظام آموزش را تدوین کرد؟
قدرت و علم یکچیز هستند و اگر علم بر ما آشکار شود همانا قدرت و هم آهنگی پدید میآید. میدانیم که علم با تبلیغات و شعار نمیآید. اگر علم آشکار نشود چطور میتوان با برنامههای راهبردی نظام آموزشی را تغییر داد؟ تغییر نظام آموزش اگر نخواهد مثل تجربهی شکستخورده انقلاب فرهنگی باشد و اگر نخواهد مثل هر کار تبلیغاتی دیگر به انحطاط کشیده شود، مستلزم جستجوی علم و پرسشهای آن است. تا عالمی و علمی در میان نباشد و حرفی به میان نیامده باشد نمیتوان سخن از آموزش و نظام آموزش جدید گفت.
آنچه ما را بر آن داشته است تا از نظام رسمی دانشگاه اعراض کنیم و سودای نظام آموزشی دیگری داشته باشیم، فقدان ذکر و فکر ما در دانشگاه بوده است. ما خواستهایم فکر و ذکرمان را طرح کنیم و این، امر مشترک میان ماست که تداوم آن اگر گرفتار خطرات راه آموزش نشود، میتواند ما را به یک جبهه واحد تبدیل کند. مهمترین خطر پیش روی کارهای آموزشی ما ذکر و فکر دیگری است و ما اکنون گرفتار چنین وضعی هستیم.
مجموعههای آموزشی باید درباره آموزش گفتگو کنند. گفتوگو ما را به وحدت ذکر و فکر نزدیک میکند. ما با گفتوگو میتوانیم علم را در کار یکدیگر جستجو کنیم. محصول این گفتوگوها اگر علم باشد یا بویی از علم برده باشد، آهنگی است که همه مجموعههای آموزشی را هم آهنگ و یک جبهه میکند و قدرت و اثرگذاری به بار میآورد.