به گزارش وسائل؛ نکته قابل توجه در جریان هجرت تاریخ ساز امام رضا (ع) این است که در این مسیر در برخی شهرها مثل خرمشهر، آبادان، بهبهان اقلید، ابرکوه و نیشابور قدمگاههایی وجود دارد که دهها هزار نفر از مردم هر ساله در سه مناسبت میلاد و شهادت و روز ورود امام رضا به آن شهر مراسمات باشکوهی را برگزار میکنند و خوشبختانه نوع نگاه مردم به این مراسمات یک نگاه مقدّس و مذهبی است و نه یک نگاه صرفاً تاریخی. در همین زمینه خبرنگار وسائل، گفتوگوی تفصیلی با حجت الاسلام سید علی محمد مهاجری؛ پژوهشگر حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد مذاهب اسلامی داشته است که متن تفصیلی آن تقدیم خوانندگان میشود.
حجت الاسلام و المسلمین مهاجری در بخش نخست گفتگو ریشه های قرآنی شعائر را بررسی کرد و در این قسمت رعایت اولویت و تعظیم نظام مند بودن آن بررسی شد که تقدیم خوانندگان می گردد.
وسائل - به نظر شما با توجّه به اینکه مفهوم تعظیم و بزرگداشت، گاهاً در بین عوام با آنچه که مورد تأیید شریعت و فقه است فاصله دارد و مردم عموماً در این مباحث سلیقهای عمل میکنند، نهادهای فرهنگی در راه مبارزه با این ناهنجاریها و ایجاد بستری مناسب جهت فرهنگسازی صحیح، چه مسئولیتهایی دارند.؟
من قبل از اینکه وارد پاسخ به این سؤال شما شوم، نکتهای را از کتاب الکلام یجرّ الکلام مرحوم سید احمد شبیری خدمتتان عرض کنم. ایشان پدر آقا سید موسی شبیری زنجانی هستند و در زمان حیاتشان هم، هممباحثه امام خمینی (ره) بودهاند. ایشان می گوید در یکی از سفرهایم به قدمگاه امام رضا رسیدیم و با حالت بیاعتقادی رفتم داخل قدمگاه تا ببینیم در این مکان چه خبر است که اینهمه ساختمان و تشکیلات برای یک مکان با عنوان قدمگاه درست کردهاند، وقتی که وارد شدم شخصی که متولّی خواندن دعا و قرآن در آنجا بود به من گفت: میخواهید برایتان زیارتنامه بخوانم؛ با یک حالت تمسخر گفتم که مگر اینجا زیارتنامه هم دارد اینجا یک جای پا است و یک سنگ، زیارت چه میخواهی بخوانی؟ آن شخص عوامی جواب داد: نخیر ما همان السلام علیک یا ابا عبدالله و زیارات معتبره معصومین را از راه دور در این مکان مقدّس میخوانیم؛ آقای سید احمد زنجانی گفتند که من خیلی خجالت کشیدم وقتی که این زیارت نامه خوان این حرف را زد که چرا اینطور برخورد کردم و در مکان مقدّسی که ده ها بار سلام به اهل بیت داده میشود و قطعاً از اماکنی هست که خداوند نسبت به آن عنایت داشته است نباید با بی تفاوتی وارد میشدم لذا ایستادم و احترامش را به جای آوردم و رفتم.
بله مکانی که امام رضا (علیه السلام) یا هر یک از ائمه هدی (علیهم السلام) در آن مکان توقّف داشتهاند و در آنجا به عبادت پرداختهاند قطعاً جایگاه مقدّسی است و درخور تعظیم امّا این تعظیم آدابی دارد که اگر آن آداب رعایت نشود ممکن است به بدعت و حرام کشیده شود و برای فرقه حقّه شیعه هزینهبردار باشد.
یکی از آدابی که متأسفانه در برخی از زیارتگاهها و همچنین قدمگاههای ائمه و مقامات منتسب به آنها مشاهده میشود، همین زیارتنامههایی است که برای آن مکان از برخی از کتب ادعیه و زیارات جامعه جمعآوری شده است که این امر فی نفسه مشکلی ندارد امّا اگر با راهکارهایی مثل قرار دادن متن زیارت در جایی از آن مکان مقدّس یا ... طوری به مراجعه کننده القاء شود که این زیارتنامه مأثوره و از آداب مستحب آن مکان است، این کار طریقی ناصواب است و باید به شدّت از آن دوری شود. چون علاوه بر اینکه نفس کار مشکل دارد، مقدّمهای میشود که سایرین نیز به سلیقه خود یک اداب دیگر به آداب آن بیفزایند.
نکته دیگر که در این قسمت از عرائضم لازم میدانم یادآور شوم این است که نهادهای فرهنگی و دستاندکاران امر برای اینکه به قدمگاهها رونق دهند باید ضمن حفظ جایگاه و شأن این اماکن، از به کارگیری رفتارهایی مثل ساخت ضریح یا حفر چاه منتسب به آن امام یا قرار دادن آثار و اِلمانهایی از قبیل جای پا و علم و کتل و ... که به نحوی عجیب بیاید و موجبات پدید آمدن بدعت یا خرافات در رابطه با این اماکان میشود به شدّت دوری کنند. چون علاوه بر اینکه این کار باعث مخدوش شدن اعتقادات قشر مذهبی میشود، قشر متجدّد را نیز به شدّت از مذهب دور کرده و دستآویزی برای شبکههای ضد شیعه خواهد شد.
چند سال پیش بود که در مسجد مقدّس جمکران ضریحی در محراب ساخته شده بود که به هوشیاری مسئولین و تذکّر برخی از مراجع بدون حاشیه بساط ضریح برچیده شد و باید حواسمان باشد که ضریح مختصّ به زیارتگاهها و قبور امامان و امامزادگان است و ساخت آن در اماکن مذهبی دیگر مثل مساجد، قدمگاهها و مقامات ائمه معصومین توجیهی ندارد و موجبات وهن مذهب توسّط معاندین و مخالفین خواهد شد و به طور کلّی باید در نظر داشته باشیم که هر مکان مذهبی اعم از مسجد، حسینیه، تکیه، قدمگاه، مقامات ائمه و ... جایگاه و کارکرد خود را دارند و نباید با پررنگکردن نابجای یک مکان مذهبی، در کارکرد و کارآیی مکان مذهبی دیگر اخلال ایجاد کرد و این امر با رعایت کمّی و کیفی اولویّتها در بزرگداشت اماکن محقّق خواهد شد.
وسائل- اولویتهایی که در سخنانتان بیان کردید چه مؤلفههایی دارد و قدمگاهها نسبت به سایر اماکن در چینش شما دارای چه جایگاهی است ؟
متأسفانه یکی از معضلاتی که دامنگیر جامعه اسلامی شده و به شدّت کارکرد دین را در عرصههای مختلف پایین آورده است، عدم رعایت اولویتهاست که برگرفته شده از اهتمامات شارع است.
اگر امروز دین در عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ناکارآمد و فشل جلوه داده شده، دلیلش این است که اولویتهای دینی نادیده گرفته شده و متصدّیان امر به جای پرداختن به اهتمامات موجود در کلام خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) سلیقهای عمل میکنند و با در نظر نگرفتن تبعات و لوازم رفتارهایشان، سلیقه و استحسانات عرفی را ملاک و معیار قرار دادهاند.
اگر ما بخواهیم در رابطه با اماکن مذهبی به یک نظام اولویتمند دست پیدا کنیم باید ابتداءً کلیدواژههای شارع را به عنوان کلید دستیابی به اهتمامات او، از سند بالادستی شیعه یعنی قرآن جستجو کنیم. آنچه که در این جستجو نصیب ما میشود این است که کلمه مسجد ۲۸ مورد در قرآن ذکرشده و این مطلب دلالت بر اهمّیت این مکان و جایگاه بالای آن در نظام اولویتی اماکن مذهبی دارد لذا در تکریم سایر اماکن باید این نکته را در نظر داشته باشیم که با تکریم آنها به جایگاه مسجد ضربه نزنیم و آن را تحت الشعاع قرار ندهیم.
اما نسبت به تکایا و حسینهها و امکانی از این قبیل، به نظر بنده با توجه به کارکردی که برای آنها تعریف شده (که عبارت باشد از برگزاری مراسمات مذهبی و ...) تداخلی بین آنها و قدمگاهها در کارکرد و کارآیی وجود ندارد و چه بسا به خاطر انتساب شدیدتر قدمگاهها به معصومین (علیهم السلام) استفاده از قدمگاه در کاربردهای مشترک اولویت بیشتری داشته باشد به این شرط که شرائط زیستبوم و عادتها و رسوم نیز در نظر گرفته شود و این اولویت تاجایی است که این امر منتهی به ایجاد یک رسم و عادت مذهبی و دینی نشود که دیگران از آن تلقّی بدعت داشته باشند. چون مراسمات و عادات ویترین یک مذهب به حساب میآیند و با توجه به آن قضاوت میشوند لذا اگر این ویترین ایرادی در خود داشته باشد، موجبات وهن کامل آن به وجود میآید.
در بین منابع اسلامی، هر چند سنّت و اجماع و عقل مورد اتّفاق شیعه و سنّی است اما تعریفی که هر یک از آن ارائه میدهند نشان از تفاوت فاحش این سه منبع مهم در شیعه و سنّی دارد؛ امّا قرآن به عنوان یک منبع متقن و مورد اتّفاق شیعه و سنّی در موارد اختلافی بین ما و آنها میتواند بسیار راهگشا و کلیدی باشد.
همانطور که در طول عرائضم چندین مرتبه گفتم، قرآن و اهتمامات خداوند در آن بسیار اهمّیت دارد و میتواند ما را گزارههای فرا قرقهای برساند که تمام فرق و مذاهب اسلامی ناگزیر از پذیرش آن هستند.
در قرآن مشاهده میکنیم که خداوند متعال نسبت به برخی از اماکنی که منتسب به صلحاء و مؤمنین بوده و در آنجا توسّط مردم مسجدی بنا شده، ضمن اینکه داستان را نقل میکند، با عدم نقد یا ردّ آن بر صحّت شرعی آن صحّه میگذارد. قرآن کریم پس از اینکه داستان اصحاب کهف را نقل میکند میفرماید: «إِذْ یَتَنَـزَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَـنًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا« گروهى مىگفتند: «بنایى بر آنان بسازید پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولى آنها که از رازشان آگاهى یافتند (و آن را دلیلى بر رستاخیز دیدند) گفتند: «ما مسجدى در کنار(مدفن) آنها مىسازیم(تا خاطره آنان فراموش نشود.)»
در میان مفسرین اهل سنت، فحولی مثل فخر رازی، طبری، زمخشری و ... از این آیه این نکته را برداشت کردهاند که ساخت مسجد بر قبور و اماکن منتسب به صلحاء و مؤمنین جایز است پس به طریق اولی ساخت مسجد بر اماکن منتسب به ائمه هدی جایز و بلکه پسندیده است پس این آیه میتواند در مسیر توسعه قدمگاهها و تعیین کاربری آنها برای ما راهگشا باشد و همانطور که مؤمنین زمان اصحاب کهف، محل منتسب به آنها را به عنوان مسجد قرار دادند، نهادهای متولّی قدمگاهها میتوانند در مکان قدمگاهها، مساجدی ایجاد کنند تا هم بر شعائر دیگری مانند نماز جانی دیگر ببخشند و هم آداب مسجد را احیاء کنند و هم قدمی در راستای وحدت بین شیعه و سنّی برداشته باشند.
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز