به گزارش خبرنگار وسائل؛ موضوع کتاب حاضر "سیاست گذاری امنیت ملی" است. سیاستگذاری امنیت ملی، از دو بخش سیاستگذاری عمومی و امنیت ملی تشکیل شده است. نگارنده کتاب حاضر، بر آن است تا ضمن معرفی بخشهای این سیاستگذاری و بیان مؤلفههای سیاستگذاری امنیت، به مهمترین موضوعات و مسائل دشوار در سیاستگذاری امنیت ملی که پیشروی هر دولتی وجود دارد، پرداخته و در مورد هر مشکل، راهحلهایی ارائه نماید.
مباحث سیاستگذاری ناظر بر این نکته است که زندگی انسانی باید در یک نظم و سامان مناسبی قرار گیرد. با گسترش دولت مدرن این مسئله بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس، این رشته ضمن استفاده از شیوههای سنتی مطالعه علم سیاست به معنی مطالعه هنجارین زندگی سیاسی به بحث درباره شیوههای کارکردی «دولت» میپردازد.
به عبارت دیگر، فرآیند زندگی انسان به گونهای است که امروزه یک مأمور شهرداری یا یک مأمور پلیس یا مأمور مالیات، بیشتر از دولتهای گذشته در زندگی روزمره ما نقش و نفوذ دارند. لذا تنظیم کارکردهای مختلف دولت در چگونگی زیست انسان بسیار تأثیرگذار است.
آنچه علم سیاست قرار است به جامعه بشری عرضه کند در خلوتهای روشنفکری یا حوزه تزیینی و صرفاً دانشگاهی نباید عرضه شود بلکه باید در سطح دولت و جامعه کارایی خود را نشان دهد. این نکته به معنی بیاهمیت بودن مباحث نظری در علم سیاست نیست، اما هر چقدر مباحثی ارزشمند وجود داشته باشد، تا زمانی که به عرصه جامعه منتقل و پیاده نشود و نظام سیاسی را سامان ندهد، به نوعی بدون استفاده میماند.
در عین حال سیاستگذاری بدون پایه نظری، صدمات جبرانناپذیری به جامعه میزند و سیاستگذار بدون پایه بینشی نظری به مثابه رهروی است که مقصود را گمکرده و در بیابانی سرگردان است که نمیداند به دنبال چه باید باشد.
همچنین به دلیل چند وجهی بودن انسان، سیاستگذاری با رشتههای مختلف علوم انسانی به ویژه رشتههای مدیریت، آمار، اداره امور عمومی، برنامهریزی، اقتصاد، مدیریت طراحی زیادی دارد. اما آنچه سیاستگذاری را از برنامهریزی به معنی تخصصی آن متمایز میکند، دو کلیدواژه بسیار مهم «سود» و «انگیزه» سیاسی در نظام سیاسی است.
این دو اصل بازی سیاسی در مواردی فرآیند برنامهریزی را تحت تأثیر جدی قرار میدهد. در نظامهای سیاسی که ساختار منسجمتری دارند، اصول سیاسی در چارچوب قواعد نهادینهشده ای عمل میکند، اما آنچه در سیاستگذاری، اصلی مهم محسوب میشود، آن است که پیش از تأثیر دو اصل سیاسی یادشده بر ترجیحات سیاستمداران و گزینش یک گزینه یا بدیل لازم است برنامهریزی مناسبی صورت گیرد و سیاستمدار تااندازهای از پیامدهای گزینش سیاسی خودآگاه باشد. این امر نه تنها به نفع جامعه است، بلکه برای بقای سیاستمداران ضروری است.
این مسئله تا اندازه زیادی نشان میدهد سیاستگذاری جدا از این که در چه سیستمی انجام میشود، که در جای خود بسیار مهم است. نظامهای سیاسی بیش از پیش ضرورت هدفمندسازی زندگی سیاسی و اجتماعی را درک میکنند.
مباحث امنیت ملی نیز بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا گسترش بسیاری یافتند و عمدتاً در زیر نظرات واقعگرایی و آرمان گرایی رشته روابط بینالملل بررسی شدند. از نظر واقعگرایی و آرمانگرایی رشته روابط بینالملل بررسی شدند. از نظر واقعگرایان، امنیت ملی محصول رقابت مبتنی بر قدرت بین کشورها است و از آنجا که دولتها قدرت یکسانی ندارند و در عین حال قدرت فائقهای بالاتر از حاکمیت خود نمیپذیرند، باید بر افزایش قدرت ملی برای رسیدن به منافع و امنیت ملی تأکید کنند.
هراندازه کشوری از نظر داخلی انسجام بیشتری داشته باشد، بهتر میتواند به دنبال تأمین منافع و امنیت ملی خود باشد. در مقابل، آرمان گرایان قائل به این هستند که فقط در صورت ایجاد صلح بین کشورها میتوان به امنیت ملی دستیافت و قدرت یابی کشورها کمکی به امنیت نمیکند.
کتاب حاضر در چهار فصل کلان تهیهشده است. فصل اول یک به مؤلفههای سیاستگذاری امنیت ملی میپردازد. عموماً سیاستگذاری درباره مراحل شکلگیری سیاستها بحث میکند. اما تصور میکنم برای بررسی فرآیندهای سیاسی ضروری است سه وجه کلیدی دیگر موردتوجه قرار گیرد. لذا فصل نخست به چهار مؤلفه بستر و بافتار، ساختار، فرآیند و کارگزار اشاره شده است که این الگو میتواند در حوزههای مختلف به کار گرفته شود و در اینجا سعی شده است با مثالهای متعدد کاربرد آن را در حوزه امنیت ملی نشان داده شود.
فصل دوم به مفهوم دولت و نسبت آن با امنیت ملی اشاره میکند. در این فصل نشان داده میشود که چرا دولت له مفهوم جدید بهتر میتواند سیاستگذاری امنیت ملی در قالبهای قبیله، دولت – شهر، امپراتوری به قالب ملت – دولت و دولتهای ملی بسیار نزدیکتر است. بنابراین تقویت دولت و حفظ امنیت ملی بر ضرورت سیاستگذاری میافزاید.
فصل سوم به کلیدیترین مفاهیم موردنیاز در بررسی سیاستگذاری امنیت ملی میپردازد که تصور میشود هیچ نظامی از آن مبرا نیست. مباحثی نظیر این که دولت در سیاستگذاری امنیت ملی به دنبال حفظ نظام سیاسی است یا حفظ شهروندان و امنیت کشور، در واقع، مسائل امنیتی چگونه باید تعریف شود تا بستر مناسب را برای رفاه اقتصادی و اجتماعی فراهم کند، نه این که رفاه اقتصادی و اجتماعی به نفع امنیت سیاسی و حاکمان تعریف شود. محور اصلی این دو موضوع و پنج موضوع دیگر در کانون واژه "دولت" قرار گرفته است. دولت کانونی ترین مفهوم در سیاستگذاری و امنیت ملی است؛ زیرا متولی و مسئول اصلی سیاستگذاری امنیت ملی در جامعه است.
در فصل انتهایی کتاب نیز موضوع سیاستگذاری امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران: طرح مسئله با موضوعات، بافتار و بستر، ساختار و فرایند سیاستگذاری امنیت ملی جمهوری اسلامی از دیدگاه نویسنده مورد بررسی قرارگرفته است. این مباحث طرح شده تنها استنباط شخصی نویسنده است، بر همین اساس در عنوان فصل "طرح مسئله" آورده شده است.
کتاب « سیاست گذاری امنیت ملی » که توسط دکتر داود غرایاق زندی به رشته تحریر درآمده است توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی در 205 صفحه منتشر گردیده است.