به گزارش وسائل، همایش «نسبت اسلام و توسعه از منظر پنج متفکر اسلامی؛ شهید صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله موسوی اردبیلی و امام موسی صدر» در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای این همایش علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره موانع تحقق اقتصاد اسلامی از منظر شهید مطهری به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: ما دو نوع اقتصاد برنامهای و یا نظری داریم.
وی افزود: در اقتصاد علمی یا نظری شهید مطهری ابتدا رابطه طبیعی میان عوامل اقتصاد را مورد بحث قرار میدهد و میگوید این نوع اقتصاد مبحثی به عنوان اسلامی و غیر اسلامی ندارد در حالی که در اقتصاد برنامهای، اقتصاد اسلامی و غیر اسلامی عنوان میشود.
مطهری با اشاره به نظریه شهید مطهری درباره سرمایهداری و مالکیت ماشین، ابراز کرد: شهید مطهری بر این عقیده بود که محصول ماشین را نمیتوان محصول غیرمستقیم سرمایهدار دانست، بلکه محصول غیرمستقیم شعور و نبوغ مخترع است و آثار شعور و نبوغ نمیتواند مالک شخصی داشته باشد؛ پس ماشینهای تولید شده نمیتواند به اشخاص تعلق داشته باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مال و ثروت در درجه اول به اجتماع و در درجه دوم به فرد تعلق دارد، گفت: شهید مطهری معتقد بودند آن چیزی که امروز در جهان سرمایهداری حاکم است نا عادلانه بوده و از نظر اسلام مردود است بنابراین اسلام، استثمار را نمیپذیرد و باید تولید و توزیع ثروت کنترل شود و براساس نیاز مردم باشد.
وی یکی از مهمترین نظریه شهید مطهری در اقتصاد اسلامی را عدالت و مساوات بیان کرد و گفت: شهید مطهری بر این عقیده بود که عدالت در سلسله علل احکام دین است و عدالت مقیاس دین است نه دین مقیاس عدالت، آنچه عدل است دین میگوید نه اینکه هر چه دین میگوید عدل است.
مطهری ادامه داد: از نظر اسلام جامعه اسلامی، جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت؛ بنابراین تفاوتها ناشی از استعدادهای متفاوت است و اسلام این تفاوتها را به رسمیت میشناسد. همچنین ایشان براساس نظر اسلام اعتقاد داشت منابع ثروت آزاد بوده و باید در اختیار همه قرار بگیرد نه اینکه به صورت راکد و احتکار شده باقی بماند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شهید مطهری تولید را بهترین راه درآمد و سعادت جامعه بشری میدانست، گفت: ایشان تاکید داشتند که کسب درآمد باید از راه مشروع باشد.
وی با اشاره به اینکه شهید مطهری مهمترین مانع در تحقق اقتصاد اسلامی را مربوط به ساختار اقتصادی کشور میدانست، بیان داشت: اقتصاد کشور ما دارای سه بخش دولتی، حکومتی و خصوصی است. در بخش دولتی شامل اموری میشود که در اختیار وزارتخانهها قرار دارد، در بخش حکومتی بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، مؤسساتی مانند غدیر که سازمانهای اقتصادی بزرگی هستند قرار دارند و بخش دیگر که بسیار ضعیف است اختصاص به بخش خصوصی دارد.
مطهری ادامه داد: نقطه ضعف اقتصادی کشور ما این است که بخش خصوصی ما بسیار کوچک و ضعیف است و قادر نیست بازار کشورهای همسایه را به دست بگیرد بنابراین ساختار اقتصادی کشور باید تغییر کند. زیرا با چند متلک انداختن به برخی سازمانها که به صورت موقت تأسیس شده بودند نه دائم، اصلاحات اقتصادی محقق نمیشود.
در ادامه این همایش علیرضا بهشتی به ایراد نقطه نظرات این شهید بهشتی در زمینه توسعه و اقتصاد پرداخت و گفت: مجموعه مباحث اقتصادی که مرحوم شهید بهشتی داشتند در چهار مجلد تنظیم شده که سه جلد آن درباره ربا، بانکداری و قوانین مالی اسلام است سال گذشته منتشر شد.
وی افزود: در سال جاری نیز دو جلد کتاب به عنوان «نظام اقتصادی در اسلام» در نمایشگاه کتاب برای علاقهمندان ارائه شد که جلد اول این کتاب در زمینه مباحث نظری و جلد دوم اختصاص به مباحث کاربردی دارد.
بهشتی با بیان اینکه شهید بهشتی هرگز ادعای اقتصاددان بودن نداشت، گفت: شهید بهشتی سال 49 مباحث خوبی در مرکز فرهنگی آفریقایی وین در زمینه مباحث نظری اقتصادی اسلام بیان کرد، ایشان مباحث خود را در این زمینه با بحث مسئله ضروریت وجود قانون حقوقی شروع میکند؛ مراد از قانونی حقوقی این است که قانون بیان کننده آنچه میشود نیست بلکه آنچه ما انتظار داریم انجام بشود، است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه قوانین موجود در زندگی بشری به سه دسته اساسی تقسیم میشود، عنوان کرد: این سه دسته شامل قوانین فردی، طبقهای و عمومی است که سود و منفعت افراد در آن جستجو میشود.
بهشتی افزود: معمولاً در علم اقتصاد و مباحثی که تا این اواخر در زمینه توسعه بیان شده همه ناظر بر یافتن اصول و مبانی خنثی بوده تا این مبانی قابل تعمیم باشند و همه جوامع بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین در این چند دهه اخیر علوم انسانی از این ادعا دست برداشته و بیشتر به مباحث و ارزشهای فرهنگی روی آورده است.
وی با اشاره به اینکه شهید بهشتی معتقد بود زیربنای نظام اقتصادی در اسلام خود به خود با جهان بینی عمومی اسلامی یعنی فلسفه اسلام هماهنگ است، گفت: ایشان میگوید باور به قیامت نقش و تأثیر قابل توجهی در اقتصاد دارد زیرا این باور باعث میشود نوع برنامه ریزیهایی که در جوامع اسلامی صورت میپذیرد با سایر نظامها متفاوت باشد.
این استاد دانشگاه در پایان ادامه داد: شهید بهشتی انفاق و زکات را در تقابل با فقر و فاصله طبقاتی میدانست.
در ادامه این همایش سیدکاظم صدر برادرزاده مرحوم موسی صدر و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران، با اشاره به نقطه نظرات امام موسی صدر درباره توسعه و اقتصاد، گفت: نظرات امام موسی صدر با نظرات اندیشمندانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم موسوی اردبیلی و محمدباقر صدر از دو جنبه تفاوت دارد.
وی افزود: ابتدا اینکه ایشان تنها روحانی و عالمی بودند که بعد از گذراندن دروس حوزوی و خارج فقه در قم و نجف وارد دانشگاه تهران شدند و علوم کلاسیک در رشته اقتصاد را تحصیل کردند در حالی که هیچ یک از این علما تحصیلات کلاسیک اقتصاد ندارند و دیگر تفاوت آن است که امام موسی صدر فرصت پیدا کردند علاوه بر نوشتهها و سخنرانیها طرح اقتصادی که مد نظر داشتند در لبنان و منطقه شیعه نشین این کشور پیاده کنند.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران از دیگر اقدامات امام موسی صدر را انتشار مجله «مکتب اسلام» در حوزه علمیه قم بیان کرد و اظهار داشت: اگر فضای 80 سال پیش حوزه علمیه قم را در نظر بگیریم به اهمیت انتشار این مجله پی خواهیم برد بیشتر مباحث این مجله اقتصادی بود و بزرگانی مانند حضرت آیت الله مکارم شیرازی مباحث آن را دنبال میکردند.
صدر درباره دلیل هجرت موسی صدر به لبنان، گفت: خانواده عبدالحسین شرف الدین بودند که از مرحوم موسی صدر دعوت کردند تا به لبنان هجرت کنند و با بازدیدی که ایشان از لبنان داشتند و با مشاهده شرایط آنجا ضرورت این هجرت را بر خود لازم دانستند. همچنین ایشان فضای لبنان را برای فعالیت اجتماعی مناسبت از فضای آن زمان قم و ایران میدیدند به همین جهت عازم لبنان شدند.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران با بیان اینکه کشور لبنان در آن زمان متشکل از 17 طائفه قومی مذهبی بود، عنوان کرد: هر یک از این طوائف به یک قوم و مذهبی اختصاص داشت که مهترین این طائفهها مارونیها بودند که بیشترین مزایا، موقعیتها و مناسب حکومتی لبنان را مانند پست ریاست جمهوری، ریاست ارتش، ریاست بانک مرکزی و ریاست گمرک و غیره را به خود اختصاص داده بودند، مسلمانان اهل سنت هم به خاطر مذهب و ارتباطشان با سایر کشورهای عربی توانستند پست ریاست نخست وزیری را احراز کنند و شیعیان نیز پست ریاست پارلمان را بر عهده گرفتند؛ با چنین شرایط موجود مرحوم موسی صدر به لبنان هجرت کرده و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را در لبنان آغاز میکنند.
وی ادامه داد: مهمترین نظریهای که میتواند اقدامات مرحوم صدر را در لبنان پاسخ دهد نظریه تلفیقی سرمایه اجتماعی و اقتصاد نهادی است؛ مراد از سرمایه اجتماعی همان سرمایه انسانی است. زمانی که صحبت از این سرمایه میشود مقصود منبعی است که طی زمان یک جریان درآمدی ایجاد کند برای مثال درختان یک منبع درآمدی به شمار میروند که طی چند سال درآمدزا میشوند منتهی اینان سرمایه جسمانی هستند که در مقابل آنان سرمایه انسانی قرار دارد که سرمایه آن عبارت است از دانش، مهارت و تخصص که برای انسان ایجاد درآمد میکند.
صدر اضافه کرد: جامعه لبنان در زمان ورود مرحوم موسی صدر جامعهای فقیر و عقب افتاده بود و این فقر ناشی از بیکاری مردم داشت و این بیکاری بیانگر فقدان افراد متخصص و با مهارت بود؛ بنابراین ضرورت مساله در نظر موسی صدر ایجاد سرمایه انسان در لبنان بود از این رو برای تقویت این مهارت و تخصص نه تنها ایجاد موسسات آموزشی لازم بود بلکه در کنار این موسسات نیاز به مراکزی بود تا حقوق و امتیازات این افراد را تامین و تسهیل کند بر همین اساس امام موسی صدر با نهادهایی که در لبنان و خارج از لبنان وجود داشت ارتباط برقرار کرد تا از طریق آنان تسهیلات لازم برای شکوفایی سرمایه اجتماعی را تامین کند.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران با بیان اینکه مرحوم موسی صدر نهادهای مختلفی در لبنان ایجاد کرد، گفت: برخی از این نهادها محلی، بعضی منطقهای و تعدادی از آنها همگانی بودند. بخش عمدهای از این نهادها آموزشی و حمایتی بود و بخشی هم به نهادهای سازماندهی و تشکیلاتی اختصاص داشت و برخی دیگر برای دفاع از محافظت سرمایه اجتماعی طراحی شده بود.
وی درباره نهاد آموزشی، عنوان کرد: بعد مرحوم شرف الدین شهر صور آن شکوفایی خود را از دست داده بود از این رو زمانی که موسی صدر وارد این شهر شد مشاهده کرد که تکدیگری در این شهر به شدت شیوع یافته و این برای جامعه اسلامی بسیار زشت بود برای همین موسساتی را با عنوان جمیعت احسان ایجاد کرد تا فقرای این شهر از این طریق تامین شود همچنین ایشان به تاسیس مراکزی مانند یتیمخانهای برای ایتام، مرکز تفریحی در کنار دریا برای جوانان، حوزه علمیه، مدرسه برای دختران و ساخت هنرستان فنی حرفهای اقدام کرد.
صدر مهمترین دلیل موفقیت مرحوم موسی صدر را سخنرانیهای ایشان دانست و گفت: سخنرانیهای ایشان بسیار با محتوا بود این محتوا براساس جهان بینی و برداشت ایشان از اسلام بود ایشان میدانستند که هیچگاه توسعه اقتصادی بدون توسعه اجتماعی محقق نمیشود برای همین در مدارس، کلیساها و سایر کشورها مراجعه و مبانی اسلام را بیان میکردند.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره نهاد دفاعی، خاطرنشان کرد: با حملات اسرائیل به بخشهای شیعه نشین موسی صدر اقدام به تاسیس هیات نظامی به نام «عمل» در لبنان کرد تا لبنانیها بتوانند در مقابل تهاجم دشمنان از تمامیت ارزی خود دفاع کنند. امروز حزب الله ثمره این فعالیتها است.
در ادامه فرشاد مومنی استاد دانشگاه، درباره نظریه شهید بهشتی به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اگر جامعهای بخواهد از بحرانهای پیش رو سر افراز خارج شود باید به دو سطح از معرفت که شامل بنیانهای اندیشهای شکل دهنده وضع موجود و بنیانهای اندیشهای شکل دهنده وضعیت مطلوب میشود توجه ویژه داشته باشد.
وی افزود: با توجه به مباحث نخست باید مشخص شود گرفتاریها و بحرانهای کوچک و بزرگی که جامعه با آن روبرو میشود محصول عمل کردن به آن نظام باورها است یا نتیجه دور زدن آن محصولها به شمار میرود؛ اجمالا پاسخ شخصی بنده این است که ما چون از آن اصول عدول کردهایم دچار بحران شدیم.
مومنی درباره مساله نسبت اسلام با توسعه از دیدگاه شهید بهشتی، ابراز کرد: در این مساله باید به هفت کارکرد جهانبینی و ایدوئولوژی در توسعه توجه کرد و آن هفت محور شامل مهار عدم اطمینانها و ایجاد سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی، ایجاد معنا برای عقلانیتهای متفاوت و مختار انسانها، ایجاد تغییرات نهایی و رویدادهای اقتصادی، حل معضل سواری مجانی، توزیع تخصیص منابع غیر بازاری، حداقل سازی هزینههای پیروی و مسؤولیت ساختن فردی و اجتماعی انسانها میشود.
این استاد دانشگاه درخصوص مقدمه دوم که شامل وقوف روش شناختی به مساله نقص اطلاعات انسانها است، گفت: ما باید بدانیم چه در ساحت دینی و چه در ساحت اندیشه علمی بزرگترین فاجعهها و بحرانها از منظر اندیشهای ریشه در برخورد خود مطلق انگارانه افراد از برداشتهای دینی و علمی خودشان دارد.
وی ادامه داد: مقدمه سوم اختصاص به جایگاه استثنایی انسان شناسی برای متفکر مسلمانی است که میخواهد در زمینه توسعه بحث کند شهید بهشتی در این زمینه برای انسان بما هو انسان شش ویژگی مهم تاثیرگذار در سرنوشت توسعه بیان میکند که شامل آگاهیهای دوربرد، قدرت شناخت خیر و شر، برخورداری از اختیار، مسؤولیت، خلاقیت، اعتقاد و تحول پذیری انسان میشود.
مومنی با اشاره به نظریه شهید بهشتی درباره هویت اجتماعی انسانها گفت: ایشان عقیده دارد اگر این مهم را بپذیریم خواهیم دانست که یک پیوند و هم تنیدگی تمام عیار بین خودسازی انسانها و محیط سازی آنها وجود دارد. انسان اسلام از دیدگاه شهید بهشتی عقل محور و علم محور است.
استاد دانشگاه با بیان اینکه شهید بهشتی در نظریات خود در مساله توسعه به عمل انسانها ارزش قائل است، عنوان کرد: از دیدگاه شهید بهشتی مساله توسعه به مثابه یک امر مستحدثه دارای چند ویژگی است، ایشان تلاش برای بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی را یک امر بدیهی عقلی به شمار میآورد و تلاش برای تغییر اعتلا بخش اجتماعی را به عنوان تکلیف شرعی قرآنی به حساب میآورد و تاکید دارد که این امر باید هویت جمعی هم پیدا کند تا آن جامعه ایده آل و نمونه ساخته شود.
وی با اشاره به اینکه شهید بهشتی معتقد بود برای موضوعیت یافتن مساله اقتصادی قابل قبول ما باید به سمت یک نظم اجتماعی غیر قائم به شخص و مشارکت محور حرکت کنیم، گفت: مهمترین کارکرد نظم اجتماعی غیر قائم به شخص و مشارکت محور این است که امور باید قابل پیش بینی باشد؛ بنابراین امکان انباشت چه در زمینه سرمایههای انسانی و چه سرمایههای مادی فراهم میشود؛ در زمینه نظم اجتماعی غیر قائم به شخص ایشان میگویند اسلام حق را با اسلام نمیسنجد بلکه اسلام را با حق میسنجد.
مومنی در پایان با اشاره به دیگر نظرات شهید بهشتی، خاطرنشان کرد: ایشان در زمینه انتخاب رهبری میگوید این انتخاب رهبر نه تحمیلی و نه تعیینی است تعبیر شهید بهشتی از رهبری، اعمال صلاحدیدهای شخص نیست بلکه ولایت فقیه را معادل خرد جمعی میداند. ایشان ادعای اسلامی بودن حکومت را ارزش نمیداد و میگوید اگر حکومتی دارای شاخصههایی مانند آزادی، عدالت، ممنوعیت شخص محوری و غیره بود این حکومت اسلامی است.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی مدیر بخش مطالعاتی دانشگاه اقتصاد با اشاره به دلایل افول جامعه اسلامی براساس نظریه شهید مطهری به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: شهید مطهری به عنوان شخصیت اسلام شناس و فقیه تلاش بسیاری کرد تا اسلام را به دنیای جدید معرفی کند.
وی افزود: شهید مطهری در حوزههای مختلف به دفاع از مکتب اسلام پرداخت و مباحث اقتصادی ایشان نیز برگرفته از هیمن اندیشه بود.
مدیر بخش مطالعاتی دانشگاه اقتصاد با بیان اینکه یکی از مهمترین دغدغه شهید مطهری بحث عقب ماندگی جوامع مسلمان به شمار میرود، ابراز کرد: ایشان میگوید من از دوران نوجوانی به این مساله فکر میکردم و سعی داشتم به این مساله آگاه شوم که چرا وضعیت ما این چنین است و ما جز کشورهای توسعه یافته نیستیم.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی با بیان اینکه شهید مطهری این عقب ماندگی را یک عقب ماندگی همه جانبه میدانست و اظهار داشت: این عقب ماندگی را میتوان در عرصههای مختلف اخلاق، علم و صنعت مشاهده کرد پس این عقب ماندگی را در همه عرصهها و پیوندهایی که بین این سه عرصه وجود دارد باید جستجو کرد. شهید مطهری اسلامی را که در جوامع کنونی مشاهده میشود را یک اسلام مسخ شده و فارغ از دعوت قرآن و پیامبراکرم(ص) میداند.
وی ادامه داد: ایشان دلیل افول جوامع اسلامی را نخست مربوط به مسائلی میداند که در جوامع اسلامی تحقق یافته و دیگر به عوامل بیگانه ربط میدهد. البته ایشان تاکید دارد که نباید عامل بیگانه را در افول جوامع اسلامی بزرگ دیده شود زیرا مسلمانان اول در مسیر تاریخی خودشان افول پیدا کردند و سپس در برخورد با تمدن غربی عقب ماندگی آنان عمیق شده و تداوم یافته است. البته شهید مطهری بر این عقیده نبود که استثمار و استعمار به جوامع اسلامی کاری نداشتند بلکه آنها باعث و بانی تدام این وضعیت در جامعه اسلامی کنونی میداند.
مدیر بخش مطالعاتی دانشگاه اقتصاد اضافه کرد: ایشان میگوید درست است که دنیای غرب میخواهد اسلام را یک دین فردی نه دین سیاسی و اجتماعی به مسلمانان معرفی کند همچنین درصدد آن است اسلام را یک دین خشن تلقی کرده و تفکر جمود را در میان مسلمانان رشد دهد اما عامل اصلی افول جوامع اسلامی خود مسلمانان هستند.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی با اشاره به دیگر نظریه شهید مطهری در زمینه افول جوامع اسلامی، عنوان کرد: ایشان میگوید در گذشته سه مساله اساسی در تفکر دینی مسلمانان وجود داشت که امروز این سه مساله در جوامع اسلامی بسیار کمرنگ شده است که نخستین عنصر شامل عدل میشود که متاسفانه آن جایگاه لازم را ندارد و دیگر عقلگرایی و آخر دعوت به تفکر است.
وی درباره عدالت، گفت: شهید مطهری عدالت را محک دین میدانست و عقیده داشت که دین را باید با عدالت در نظر گرفت بنابراین هر سخنی را نمیتوان به اسم دین پذیرفت بلکه ابتدا باید بر اساس عدل آن را سنجید پس عدل از مقیاسهای اسلام است. ایشان میگوید زمانی که عدل به عنوان عنصر پیشا دینی طرح شود برخی امور مانند حقوق بشر که یک حقوق ذاتی است نه حقوق قراردادی، مطرح میشود که قابل سلب نیست.
مدیر بخش مطالعاتی دانشگاه اقتصاد ادامه داد: این تفکر عدل محور اگر در جوامع اسلامی شکل میگرفت مسلمانان یک تفسیر مشخصی از عدالت اجتماعی را پیدا میکردند متاسفانه پس از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی هنوز ما به آن مرحله از عدالت اجتماعی نرسیدیم و دومین نکته اینکه فقهی در تاریخ ما شکل گرفت که مبتنی بر این فلسفه اجتماعی نبود از نظر آقای مطهری چون این فلسفه اجتماعی وجود نداشت به همین دلیل یک دسته تعارضها، تضادها و ناهمخوانیها در میان این فقه مشاهده میشود زیرا فقه کنونی ما بیشتر روایت محور است که اگر این روایت مستنداتش درست باشد میپذیریم؛ بنابراین از دل اینها نمیتوان یک نظام وارهای را شکل دهیم که مبتنی بر اصل عدالت باشد و سومین نکته این است که فقدان این تفکر عدالت محور در مباحث مختلف اعتقادی و غیره موجب زیان شده است.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی درباره عقلگرایی، عنوان کرد: ایشان عقیده داشتند اگر عقل گرایی در جوامع مسلمان شکل میگرفت بسیاری از مباحث مانند جمود از میان مسلمانان نابود میشد.
وی با استناد به آیات الهی که انسان را به تفکر در طبیعت دعوت میکند، گفت: شهید مطهری میگوید اگر این کلام الهی محقق میشد ما بسیاری از علوم طبیعی را پیدا میکردیم و این مهم باعث رشد جوامع اسلامی میشد بنابراین جوامع اسلامی به خاطر رها کردن عدل، عقل و تفکر مباحثشان جدلی شد.
مدیر بخش مطالعاتی دانشگاه اقتصاد با اشاره به عوامل انحراف جوامع اسلامی از سه اصل مطرح شده، اظهار داشت: شهید مطهری تلاقی فرهنگ شرق با فرهنگ اسلامی، حکومتها، عوامزدگی روحانیت و تفکر فردمحور را از مهمترین دلایل انحراف جوامع اسلامی بیان میکند.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی درباره روحانیت شیعه و سنی، گفت: روحانیت شیعه و سنت در طول تاریخ در تقابل با حکومتها و در کنار مردم بوده و شهید مطهری این را از امتیازات بزرگ جامعه روحانیت میداند اما در کنار آن متاسفانه عوامزدگی این جامعه را بیان میکند و میگوید این امر باعث شده روحانیت کمتر به برخی مباحث کلیدی و کلان دقت کند.
وی با اشاره به تفکر نظام محور، خاطرنشان کرد: شهید مطهری توجه به ساختار را بسیار مهمتر از افراد میداند؛ بنابراین ما نیاز داریم تفکر دینی را بر مبنای عدل گرایی و عقل گرایی احیا کنیم و روحانیت نقش مهمی میتواند در این زمینه داشته باشد.
در ادامه حسین راغفر استاد دانشگاه، به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اندیشمندان اسلامی بیشتر به مسائل گروههای رقیب مانند سرمایهداری و سوسیالیست پرداختند و کمتر به واقعیتها جامعه خودمان توجه کردند و علت آن این است که آنان عملا فرصت اداره جامعه را نداشتند.
وی افزود: نظریه پردازان غربی عمدتا به مسائل جامعه خودشان میپرداختند و با نگاه غربی به کشورهای در حال توسعه نگاه میکردند.
استاد دانشگاه مهمترین تفاوت روش شناسی بین اندیشمندان غربی و اسلامی را تاکید متفکران مسلمان بر مساله اخلاق دانست و ابراز کرد: شهید مطهری معتقد بود که نظام اقتصاد اسلامی یک سوسیالیست اخلاقی است. امروز متاسفانه ما اندیشمندانی نداریم که بتواند پرسشهای دنیای در حال تحول غرب را پاسخ دهد.
راغفر ادامه داد: اگر افرادی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری زنده بودند امروز نوع نگاهشان به عدالت اجتماعی متحول میشد و میتوانستند به نیازهای روز جامعه کنونی که به دلیل فقدان عدالت اجتماعی با مشکلات جدی روبرو شده پاسخ دهند. بحرانی که امروز در جامعه رخ داده محصول فرسایش اخلاق و ناشی از سیاسیتهای غلط اقتصادی است.
وی اضافه کرد: غفلت از اصول بازار سبب شده سیاستهایی بر جامعه تحمیل شود که تنها حافظ منافع گروههای ثروت و قدرت باشد یعنی کسانی که از قدرت وارد ثروت شدهاند تا در موضع تصمیم گیری منافع خودشان را کسب و سپس از همان موضع نیز حکومت کنند. اشرافیتی که امروز برخی مسؤولان ما درگیر آن هستند ریشه در همین تفکر فردگرایی دارد که در کشور رایج شده که جامعه را مبتنی بر بازار تعریف میکند. باید توجه داشت جامعه مبتنی بر بازار با خود بازار بسیار تفاوت دارد بازار یک مکانیزم برای تخصیص منابع است، امروزه نابرابریهایی که بازار ایجاد میکند رنگ و بوی بیعدالتی دارد چون بی اخلاق است.
استاد دانشگاه با بیان اینکه اشکال مختلفی از نابرابریها در اقتصاد وجود دارد، گفت: برابری و اجتماع دو اصل مهم در تحقق عدالت اجتماعی است و ساز و کار بازار براساس برابر استوار است اما اصلی که مغفول باقی مانده اصل متقابل است این اصل میتواند ضد نابرابریهای بازار عمل کند.
راغفر در پایان خاطرنشان کرد: آنچه که سرمایه اجتماعی و اخلاق را در جامعه ما نابود میکند نابرابریهای غیر موجه حاکم در جامعه است و این محصول نظام تصمیم گیرنده جامعه مانند مجلس و دولت که حافظ نظام سرمایه به شمار میروند، هست؛ بنابراین مردم زمانی که میبینند منافع آنان حفظ نمیشود اعتماد آنان نسبت به نظام و حکومت سلب میشود.
در ادامه حجت الاسلام مجید رضایی استاد دانشگاه مفید، درباره نظریه مرحوم موسوی اردبیلی گفت: شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم موسوی اردبیلی و مرحوم موسی صدر از بزرگان فقه و عالم به زمان بودند.
وی افزود: بسیاری از ایدههای این بزرگان مانند شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید صدر در قانون اساسی ما بیان شده و این مطلب در بعد اقتصاد بسیار چشم گیرتر از دیگر موارد است.
حجت الاسلام رضایی درباره ارتباط این اندیشمندان با یکدیگر، ابراز کرد: شهید بهشتی، مرحوم موسی صدر و مرحوم موسوی اردبیلی سالها با یکدیگر هم مباحث و هم حجره بودند بر همین اساس شیوه و دیدگاه این سه بزرگوار بسیار به هم نزدیک بود و درک درستی از اقتصاد داشتند.
این استاد دانشگاه بهره گرفتن از نظرات بهترین اقتصاددانان را از شاخصههای مهم مرحوم موسوی اردبیلی دانست و اظهار داشت: ایشان جلسات متعددی در زمینه مباحث اقتصادی در قم برگزار کرد و جزوات فراوانی در این راستا تهیه و مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
وی بسیاری از نظرات این اندیشمندان را مربوط به پیش از انقلاب دانست و اظهار داشت: این بزرگان بر این عقیده بودند که اگر ما جامعه اسلامی را به خوبی ترسیم کنیم و به آن برسیم آن جامعه یک جامعه توسعه یافته خواهد بود.
حجت الاسلام رضایی با اشاره به دیدگاه مرحوم موسوی اردبیلی پیشرفت جامعه را در گرو تغییر علم و دانش بیان میکرد، گفت: ایشان علاوه بر اینکه به مبارزه با فقر و بیکاری تاکید داشت معتقد بود بدون علم و دانش هیچ جامعهای پیشرفت نمیکند و قدرتمند نمیشود برهمین اساس به تاسیس مدرسه و دانشگاه اقدام کرد تا با افزایش علم و آگاهی جامعه را در مسیر توسعه یافتگی یاری کند.
در ادامه حجت الاسلام مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: توسعه به مفهوم اسلامی دارای ابعاد مختلفی است.
وی افزود: اگر میخواهیم نسبت اسلام با توسعه را درک کنیم باید توجه داشته باشیم که متون اسلامی جامعیت دارد.
حجت الاسلام مصباحی مقدم درباره رابطه علم و توسعه، ابراز کرد: دست یافت به توسعه بدون اتکا به علم امری بیمعناست و مراد از این علم، علم مطلق و علم نافع است. ما در زمینه ارزش علم و عالم هزاران روایات داریم بنابراین دانش بنیان کردن جامعه و دانش بنیان کردن اقتصاد در متون دینی امری لازم و ضروری به شمار میرود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درخصوص رابطه توسعه و عدالت، اظهار داشت: غرب بر این عقیده بود که برای دست یافتن به توسعه ابتدا باید از عدالت چشم پوشی کرد زیرا سر ریز توسعه رسیدن به عدالت است اما تجربه تاریخی تحقق چنین عقیدهای را محقق نکرد؛ بنابراین در سایه ترکیب توسعه و عدالت است که توسعه محقق میشود.
وی افزود: متاسفانه اقتصاد کشور ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار بسیار از عدالت فاصله گرفته است یک نگاه کوتاه نشان میدهد که ما در توزیع عادلانه فرصتها، امکانات از جمله توزیع ثروت بسیار بد عمل کردیم و متاسفانه اشرافیت مجدد بر کشور غلبه کرده و در جامعه حاکم شده است.
حجت الاسلام مصباحی مقدم درباره توسعه و معنویت، عنوان کرد: توسعه غرب فاقد معنویت دینی است بنابراین معنویت و اخلاق در توسعه جامعه امری بسیار ضروری به شمار میرود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اسلام به توسعه فراگیر بیشتز از توسعه فقرزدا توجه دارد، گفت: امکانات کشور ایران برای دست یافتن به پیشرفت بسیار زیاد است برای مثال با وجود ظرفیت منابع طبیعی ایران امروز میتوان غذای 300 میلیون نفر را در سال تامین کند در حالی که اتلاف انرژی در ایران بسیار درد آور است با مهار همین انرژی ما میتوانیم جز نخستین کشورهای توسعه یافته جهان قرار بگیرم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: استفاده از الگوهای وارداتی آن هم به صورت زیکزاکی، فقدان نگاه توسعهای و بلند مدت، نبود عزم ملی، عدم وجود اقدام جهادی و در بسیاری موارد سوء مدیریت مهمترین موانع در توسعه اقتصادی کشور به شمار میرود.
در ادامه مرتضی عزتی استاد دانشگاه به جمع بندی مطالب پرداخت و گفت: نتیجه همه مباحث این است که انسان موجودی خودمحور است.
وی افزود: تقریبا همه انسانها به دنبال منافع خودشان هستند و ذاتا انسان اینگونه آفریده شده است.
استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شهید صدر تاکید ویژهای به آزادی داشتند، ابراز کرد: ایشان میگوید انسان آزاد آفریده شده حتی در دین هم اکراهی وجود ندارد بلکه انسان آزاد است که دین را بپذیرد یا رد کند.
عزتی در خصوص دیدگاه شهید مطهری، اظهار داشت: ایشان در زمینه اقتصاد علاوه بر عدالت ورزی به داشتن اخلاق بسیار تاکید ویژهای دارند بر همین اساس به جنبه اخلاقی اقتصاد بیشتر توجه میکنند.
وی ادامه داد: عدالت ورزی، نابودی فقر و اخلاق محوری اقتصاد اسلامی در دیدگاه این بزرگان وجود دارد لازم به ذکر است که در هیچ یک از نظریههای این اندیشمندان ما نمیبینیم ادعای ارائه نظریه اقتصاد داشته باشند./