vasael.ir

کد خبر: ۸۷۳۴
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۵ - 24 June 2018
استاد رفعتی نایینی / 36

فقه رسانه| نباید برنامه رسانه فقط به دنبال خوشگذرانی مخاطب باشد

وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی گفت: اگر کسی لهو را حرام دانست جزء محرمات پیام رسانه است و خیلی کار سخت می شود زیرا طبع کارهای رسانه ای به غیر از رسانه های مذهبی اقتضا می کند که برنامه های مفرح داشته باشند اما فقهای معاصر که لهو را بررسی می کنند می گویند بزرگانی که لهو را حرام دانسته اند تعریف درستی از آن ارائه نداده اند و سبک قدما این نبوده که مفهوم شناسی داشته باشند و لهو نیز در این حد گسترش نداشته است.

به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه سی و ششم درس خارج فقه رسانه که در روز یکشنبه مورخه 26 فروردین سال 97 در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بررسی موارد مکروه در پیام رسانه و واژه لهو در کلمات فقها و ادله آن پرداخت.

استاد سطوح عالی حوزه در ابتدای درس خارج فقه رسانه اظهار داشت: اگر رسانه برای عامه و اکثریت مردم، برنامه ای مفید داشته باشد دیگر مصداق لهو نیست ولی اگر پیام مثبتی در برنامه نباشد و صرفاً قصد عوامل برنامه، خوشگذرانی مردم باشد از مصادیق لهو است که در پیام مکروه رسانه مورد بررسی قرار می گیرد البته گاهی برخی موارد بازتاب غیر مستقیم حرامی در جامعه دارد و گاهی ترویج مکروه است که باید مورد دقت واقع شود.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: فعلاً سخن ما در مورد کاربر رسانه نیست و سخن در مورد خود رسانه است و باید دانست که گاهی برنامه بار ارزشی دارد ولی مخاطب قادر نیست آن پیام را دریافت کند اما بحث ما در مورد تولید پیام است و سخن در مورد مخاطب نیست که زمان خود را به لهو می گذراند و در رابطه با این مقوله در قسم چهارم بحث خواهیم کرد.

استاد رفعتی نائینی در پایان ابراز داشت: معنای لهو با قاعده کلی به دست نیامد و مهم ترین دلیل همان است که لهو را به معنای کار باطل در نظر گرفته اند و روایات دیگری نیز وجود دارد که باطل را مساوی حرام قرار داده اند اما ما می خواهیم بگوییم برخی از لهوها حرام و برخی حلال است که مرحوم آیت الله خویی چهار قسم در این مورد بیان کرده اند که برخی موارد نظیر تیراندازی مستحب است و برخی موارد نیز مباح است.

خلاصه درس گذشته

برخی از کتب لغت، لعب و لهو را یکی دانسته اند در حالی که اینها یکی نیست گرچه اگر با هم به کار رفتند شاید به یک معنا باشند ولی اگر جداگانه به کار گرفته شوند لعب یک واژه و معناست و لهو کار دیگری است و در اصطلاح فقهی برخی گفته اند لهو کاری است که صرفاً به جهت لذت آن انجام شود و توجه ای به نتیجه نداشته باشیم لذا سفر لهوی را این گونه معنا کرده اند که صرفا به قصد لذت است و کاری به نتیجه و آثار معنوی و مادی آن ندارد. علت اینکه از کلام برخی فقها، مطلق لهو استفاده می شود و اینکه لهو فی نفسه حرام نیست، این است که فقها آن را مستقلاً جزء محرمات ذکر نکرده اند که بگویند مثلا غیبت و لهو حرام است حتی مرحوم شیخ در مکاسب که درآمدها و کاسبی های حرام را بیان کرده اند، لهو را از آن موارد نشمرده اند و ذیل بحث غنا، لهو را مطرح کرده است.

اگر بیان شد که لهو حرام است یعنی ما دنبال سرگرمی لذت بخشی باشیم که نتیجه ای ندارد همین مورد است اما در مورد جوانی که به استادیوم می رود دنبال قصد و نتیجه نیست بلکه سرگرمی را مدنظر دارد اما رسانه هدف دیگری دارد که با این نتیجه متفاوت است مثلا به دنبال آموزش است. اکثر دول جهان تیم های رقیب را درست می کنند که همان شهرآورد است و می خواهند جوانان سرگرم شوند تا از افکار سیاسی دور باشند و جذب گروه های معاند نظام نشوند.

مراد از «لغو» در آیه همان لهو است اما دلالتی بر حرمت ندارد زیرا صفت یک مومن را بیان می کند که برجستگی های معنوی و اخلاقی مومن است و لازم نیست که حتما دارا باشد که از آن وجوب استفاده شود تا پرداختن به لغو و لهو حرام باشد. آیاتی که واژه لهو  به کار برده است استفاده حرمت نمی شود یا اگر بازی حرام باشد، بازی خاص مراد است که در روایات نیز به همین صورت است که مطلق لهو مکروه است.

تقریر کامل درس

بررسی پیام مکروه رسانه

بیان شد که مکروهات پیام را مانند محرمات بر سه قسم تقسیم می کنیم.

1ـ پیامی که فی نفسه مکروه است.

2ـ مقارن با مکروه  است.

3ـ پیامد مکروه در جامعه خواهد داشت یا به طور غیر مستقیم مکروه را ترویج می کند.

در رابطه با قسم اول مصادیق و عناوین زیادی را می توان نام برد که عنوان وسیع آن «لهو» است.

برخی گفتند که اگر بدین صورت باشد بسیاری از برنامه های رسانه لهوی است که ما نیز مطلب فوق را تصدیق می کنیم و خوشبینانه قائل به حرمت آن نیستیم.

بسیاری از فقها حرمت لهو را مسلم می دانند و کبرای قضیه را به طور مسلم گرفته اند. از قدما تا مرحوم شیخ که از متاخرین هستند چنین  بیانی داشته اند.

ما نمی توانیم بگوییم هر چه عنوان لهو بر آن صدق کند حرام است.

برخی رساله مستقلی در رابطه با لهو و لعب نوشته اند و به صورت مفصل بحث کرده اند. غالباً در مکاسب این بحث را مطرح کرده اند و به صورت مستقل بیان نکرده اند. این فقها قائل هستند که لهو حرام نیست. مرحوم ایروانی و  آیت الله خویی قائل است که لهو به صورت مطلق حرام نیست و 4 صورت دارد و مرحوم بروجردی نیز همین نظر را بیان می کند. سایر فقهای معاصر این نظر را دارند برخلاف نظر قدماء که لهو را مطلقا حرام می دانستند.

اگر کسی لهو را حرام دانست جزء محرمات پیام رسانه می شود و خیلی کار سخت می شود زیرا طبع کارهای رسانه ای به غیر از رسانه های مذهبی اقتضا می کند که برنامه های مفرح داشته باشند.

فقهای معاصر که لهو را بررسی می کنند می گویند بزرگانی که لهو را حرام دانسته اند تعریف درستی از آن ارائه نداده اند. سبک قدما این نبوده که مفهوم شناسی داشته باشند و لهو نیز در این حد گسترش نداشته است. لهو را در موضوعات دیگری قرار داده اند.

معنای لغوی لهو، تطور پیدا نکرده است و چون اصطلاح و تعریف خاصی نداشته اند، هر شخصی به گونه ای معنای فقهی آن را بحث کرده است و لذا نمی توانیم قائل به حرمت آن شویم.

اگر در کتب قدما بررسی کنیم، به آنان نمی توانیم نسبت دهیم که لهو را حرام می دانسته اند و کبرای کلی قرار دهیم که لهو حرام است زیرا اشخاصی که به لهو  حرام استدلال کرده اند در چند مصداق نظیر غنا سخن گفته اند که مرادشان غنای لهوی است. ما نیز این سخن را قبول داریم.

روایاتی که برای حرمت لهو بدان استناد می کنند مخصوص غنا می باشد.

مساله دیگر بحث صید لهوی است. روایاتی که بدان استناد می شود که نماز چنین مسافری تمام است و قصر نیست زیرا سفر او لهوی و معصیت است.

اگر لهو را دقت کنیم در این مصداق به کار رفته است که برای لذت خودش حیوان بکشد و قصد او مصرف کردن نباشد.

این لهو در معنای عامی صورت نگرفته است.

آلات قمار

سومین مورد درباره آلات قمار است که حرمت آن از ضروریات دین است.

پس نمی توان به قدما نسبت داد که کلیت لهو برای آنان مسلم بوده باشد که به قاعده کلی آن استناد کنند.

سوال: مصداق اگر با لفظ از لحاظ معنا مشترک باشد مفهومی بر آن منطبق می شود؟

پاسخ: بله، الان سه مصداق از لهو ذکر کردیم پس معنای لهو عین معنای غنا، قمار و صید بیهوده نیست. این موارد از مصادیق لهو است و باید برای لهو تعریفی ارائه دهیم. ما نمی توانیم به آنان نسبت دهیم زیرا آنان نیز تعریفی ارائه نداده اند.

اگر بخواهیم اشکال نکنیم و بگوییم آنان نیز به حرمت قائل نیستند راه چاره این است که بگوییم مراد از لهو حرام همین مصادیق حرام بود که ذکر شد.

بنای ما این نیست که لهو را به صورت مستوفی بحث کنیم. اگر به بحث مرحوم ایروانی مراجعه کنید ایشان به صورت مفصل بحث ارائه داده اند.

آیت الله اعرافی نیز کتابی در مورد لهو دارند که مراجعه کنید.

کسانی که در مباحث اجتماعی فقه یا فقه رسانه می خواهند پژوهش داشته باشند باید دقت کنند که نمی توان به صورت مطلق لهو را حرام دانست زیرا دست ما در اداره رسانه بسته خواهد شد.

خواب برای بدن مفید است و معنای لهو کار بیهوده است و خوشگذرانی است پس نباید خواب را از مصادیق لهو دانست. گاهی موارد خواب اختیاری نیست و البته خواب اضافی نیز کراهت دارد و اگر برای وقت گذراندن باشد مکروه است.

در مورد پیام رسانه نیز بیان می شود که اگر هیچ ثمره ای جز وقت گذرانی نداشته باشد مکروه است.

از مواردی که آفت ماست خواب زیادی است و البته باید طبع افراد نیز ملاحظه شود. امروزه سبک زندگی ما تغییر کرده است و به قول شهید مطهری پوستین را وارونه پوشیده ایم.

لهو به این معنا بود که کارهای لذت بخشی انجام دهیم که ما را ازکارهای مهم باز می دارد.

اگر برای عامه و اکثریت مردم، برنامه ای مفید باشد دیگر مصداق لهو نیست. اگر پیام مثبتی در برنامه نباید و صرف خوشگذرانی باشد از مصادیق لهو است.

فعلاً سخن ما در مورد کاربر رسانه نیست و سخن در مورد خود رسانه است. گاهی برنامه بار ارزشی دارد ولی مخاطب قادر نیست که آن پیام را دریافت کند. بحث ما در مورد تولید پیام است و سخن در مورد مخاطب نیست که زمان خود را به لهو می گذراند که در قسم چهارم بحث خواهیم کرد.

گاهی برخی موارد بازتاب غیر مستقیم حرامی در جامعه دارد و گاهی ترویج مکروه است که باید مورد دقت واقع شود.

اشتغال به لذتی که نتیجه ای ندارد و ما را از کار مهم تری باز دارد همان لهو حرام است اما لهوهای لغوی شامل این مطلب نمی شود.

معنای لهو با قاعده کلی به دست نیامد و مهم ترین دلیل همان است که لهو را به معنای کار باطل در نظر گرفته اند. روایات دیگری نیز وجود دارد که باطل را مساوی حرام قرار داده اند. ما می خواهیم بگوییم برخی از لهوها حرام و برخی حلال است که مرحوم آیت الله خویی 4 قسم در این مورد بیان کرده اند که برخی موارد نظیر تیراندازی مستحب است و برخی موارد نیز مباح است.

زراره روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که از ایشان در مورد سه بازی سوال کردند. ایشان فرمودند من از تو سوال می کنم که اگر خداوند بخواهد حق و باطل را از هم جدا کند، این بازی ها در جرگه حق یا باطل قرار می گیرد؟ سائل پاسخ داد که در جرگه باطل است. حضرت فرمودند که خیری در باطل نیست.

روایت دیگر

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا الرَّیَّانُ بْنُ الصَّلْتِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع یَوْماً بِخُرَاسَانَ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی إِنَّ إِبْرَاهِیمَ بْنَ هَاشِمٍ الْعَبَّاسِیَّ حَکَى عَنْکَ أَنَّکَ رَخَّصْتَ لَهُ فِی اسْتِمَاعِ الْغِنَاءِ فَقَالَ کَذَبَ الزِّنْدِیقُ إِنَّمَا سَأَلَنِی عَنْ ذَلِکَ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا مَیَّزَ اللَّهُ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ فَأَیْنَ یَکُونُ الْغِنَاءُ فَقَالَ مَعَ الْبَاطِلِ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَدْ قَضَیْتَ.

این روایت را در بحث غنا نیز مطرح کردیم.

شخصی نسبت حلیت غنا به امام رضا علیه السلام را مطرح کرده بود که حضرت تکذیب کردند و از قول امام باقر علیه السلام فرمودند اگر خداوند بخواهد بین حق و باطل تمیز دهد پس غنا در کدام کفه قرار می گیرد؟ آن شخص گفت که در کفه باطل قرار می گیرد.

حضرت فرمودند قضاوت درستی انجام دادی. یعنی غنا امر حرامی است.

نتیجه

برای ما مشخص می شود که هر لهوی حرام نیست بلکه مواردی نظیر غنا که در کفه باطل است فقط حرام است.

برای اینکه فرصت ما برای بحث لهو اندک است لذا کتبی را معرفی کردیم که شما مراجعه کنید زیرا نمی توانیم به صورت مفصل این بحث را ادامه دهیم و از بحث فقه رسانه باز می مانیم.

نباید اصل بازی را مستحب دانست بلکه مکروه است مگر مواردی که با دلیل از اصل خارج شده باشد و ثمره ای در خارج برای شخص داشته باشد./926/ص

تقریر: محسن جوادی صدر

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵