vasael.ir

کد خبر: ۷۳۹۳
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۸ - 08 January 2018
فقه الاقتصاد /استاد غرویان /جلسه 15 و 16

زمین های بکر متعلق به امام است

وسائل _ حیازت کل شیء بحسبه است. حاکم می آید و قوانینی می گذارد که حیازت طوری صورت بگیرد که آن منبع به همه برسد و اصل منبع از بین نرود مثلا می گوید که فعلا تا شش ماه کسی حق گرفتن ماهی ندارد و...

7316به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل حجت الاسلام محسن غرویان در جلسات پانزدهم و شانزدهم درس گفتار ربا که در تاریخ 19و 22 مهرماه 1396  برگزار راه های به ملکیت در آوردن املاک عمومی را مورد بررسی قرار داد.
حجةالاسلام غرویان در ابتدا خاطرنشان کرد: در دولت های کاپیتالیستی و سرمایه داری گفتند که کسی حق ندارد در مالکیت فردی دخالت کند و قانونی بگذارد ، اما بعدا دیدند که نمی شود و همین ها آمدند و قوانینی را گذاشتند برای مالکیت که بتوانند کنترل کنند ولی در اسلام از ابتدا این قوانین موجود است
استاد حوزه علمیه قم در ادامه آورده است : تحجیر نسبت به حیازت کلی تر است البته تحجیر فقط سنگ چینی دور زمین نیست بلکه کلا به مقدمات احیاء می گویند تحجیر. کسی میتواند حق تحجیر خودش را قبل از استفاده از اصل زمین بفروشد؟ در جواب گفته اند که مصالحه می شود کرد، ولی تحت بیع قرار نمی گیرد زیرا از حقوقی است که مشخص نیست ولی در بیع طرفین بیع باید دقیقا مشخص باشد فلذا فقط مصالحه می شود. البته بعضی از فقها گفته اند که عرفا می تواند مورد بیع قرار گیرد.
وی در پایان افزود: احیاء بیشتر در مورد اراضی به کار می رود که اراضی در اسلام به دو بخش تقسیم شده است :
1. زمین موات که به زمینی می گویند که برای آباد کردن آن نیاز به کار و تلاش است 2. زمین محیاه که به زمینی می گویند که به خودی خود حاصلخیر و سبز است مثل جنگها و مراتع و...


 


تقریر این دروس در ادامه می آید
راه های به ملکیت در آوردن املاک عمومی:
1. حیازت : حیازت به معنای در قلمرو خود گرفتن یا در اختیار خود گرفتن است. وقتی می گویند جنگل را حیازت کن یعنی برو و این را در اختیار خودت بگیر که با این کار به ملک شخصی خودت در می آید. چیزهایی با حیازت به ملک شخصی در می آید مثل : ماهی های دریا یا پرندگان یا خارهای صحرا یا استفاده از آب رودخانه های بزرگ یا دریاها و...
سوال : می تواند لوله بکشد برای استفاده از آب؟
جواب : این قابل بحث است که آیا بیش از نیاز خود می خواهد استفاده کند یا خیر. و اینکه به صورت کلی حیازت و تحجیر به بیش از نیاز خود جایز است؟ که فقها در این مورد اختلاف دارند و نیاز هم عرفی است.
در کتاب مستدرک الوسائل ج3 ص 149 کتاب احیاء الموات باب یک حدیث 4:  « من سبق الی ما لم یسبقه الیه مسلم فهو احق به» که با توجه به این روایت گفته اند حیازت کننده همان کسی است که قبل از دیگری به آن چیز رسیده است.
نکته : حیازت کل شیء بحسبه است، یعنی مثلا اگر از دریا می خواهد استفاده کند به یک صورت است و اگر از زمین می خواهد استفاده کند به یک صورت و اگر از پرندگان می خواهد استفاده کند به یک صورت...
حاکم می آید و قوانینی می گذارد که حیازت طوری صورت بگیرد که آن منبع به همه برسد و اصل منبع از بین نرود مثلا می گوید که فعلا تا شش ماه کسی  حق گرفتن ماهی ندارد و...
در دولت های کاپیتالیستی و سرمایه داری گفتند که کسی حق ندارد در مالکیت فردی دخالت کند و قانونی بگذارد ، اما بعدا دیدند که نمی شود و همین ها آمدند و قوانینی را گذاشتند برای مالکیت که بتوانند کنترل کنند ولی در اسلام از ابتدا گفتیم که قوانین موجود است.
این مواردی که بیان شد ، منابع طبیعی منقول بود که می شد مثلا آب دریا را به مقدار نیاز استفاده کرد و...
حال سخن در منابع طبیعی غیر منقول است: یعنی منابعی که قابل نقل و انتقال نیست مثل اراضی موات، خود زمین غیر منقول است و حال کسی می خواهد برود و زمین را آباد کند ، سوال این است که زمین موات با احیاء به حیازت می رسد و ملک شخصی می شود؟ که در این جا اختلاف است. کسانی که می گویند نمی شود در ادامه می گویند که دولت باید بر اینها نظارت کند و درآمد آن نیز به خزانه دولت برود.
2. تحجیر : تحجیر نسبت به حیازت کلی تر است، و تحجیر برای کشاورزی این است که شما دور زمین موات سیم خاردار می کشی یا خط می کشی یا سنگ می چینی یا چوب در زمین می گذاری و یا گود برداری می کنی و... (نکته این است که تحجیر فقط سنگ چینی دور زمین نیست) کلا به مقدمات احیاء می گویند تحجیر.
آیا حق تحجیر به ارث هم می رسد؟ گفته اند که بله به ارث می رسد
آیا حق تحجیر قابل معامله هم هست؟ یعنی اینکه کسی حق تحجیر خودش را قبل از استفاده از اصل زمین بفروشد. در جواب گفته اند که مصالحه می شود کرد، ولی تحت بیع قرار نمی گیرد زیرا از حقوقی است که مشخص نیست ولی در بیع طرفین بیع باید دقیقا مشخص باشد فلذا فقط مصالحه می شود. البته بعضی از فقها گفته اند که عرفا می تواند مورد بیع قرار گیرد.
سوال دیگر، اینکه چقدر می تواند تحجیر کند؟ یعنی مثلا می تواند برود و در بیابان هر چقدر که دوست داشت را سیم خاردار بکشد و بگوید که این جا من حق اولویت پیدا کردم. در تذکرة الاولیاء علامه حلی ایشان می گوید : «و لا ینبغی ان یزید المحجر علی قدر کفایة و یضیق علی الناس و لا ان یحجر ما لا یمکنه القیام بامارة فان فعل الزمه الحاکم بالاماره او التخلی ان الزیاده فیسلمها علی من یقوم بامارتها» علامه فرموده است که کسی که تحجیر می کند نباید بیش از مورد نیازش تحجیر کند که باعث تضییع حق دیگران شود و یا نباید مقداری را تحجیر کند که نمی تواند آباد کند.
3. احیاء : احیاء بیشتر در مورد اراضی به کار می رود که اراضی در اسلام به دو بخش تقسیم شده است
1. اراضی موات : که گفته اند جزء انفال است، در آیات قرآن داریم «یسئلونک ان الانفال قل الانفال لله و الرسول» یک بخش از انفال در ملکیت امام است َآن هم جایگاه امام.
در روایات نیز در این مورد روایت داریم از حفص ابن بختری ، عن ابی عبدالله ع قال : الانفال ما لم یوجد علیه بخیل و لا رکاب و کل ارض خرب ، اشیائی که بدون جنگ بدست آمده باشد یا اینکه زمین خراب مثلا اگر زمینی به خودی خود علف در آن روییده باشد یا خارهای بیابانی در آن روییده باشد را زمین موات حساب می کنند، بعضی از چراگاه های طبیعی که کسی نرفته در آن جا چیزی بکارد را محیی حساب می کنند و ما متوجه نشدیم که بالاخره ملاک اصلی چیست؟ گویا ملاک این است که شخصی بیاید و روی زمین کار کند که این می شود احیاء مثلا کسی بیاید و همان زمین را با زحمت علف هایش را جمع کند.
روایت دیگر داریم ، عن العبد الصالح(عبد صالح در روایات امام هفتم را می گویند) فی حدیث قال: و للامام صفح المال و الانفال کل ارض خربة باد اهلها و کل ارض میتة لا رب لها (هر زمین مرده ای که صاحب ندارد) نکته اینکه این ها برای منصب امامت است نه شخص امام ، پس دیگر نمی توان به مکتب شیعه تهمت زد که این امامان برای خودشان می خواهد مال اندوزی کنند و پارتی بازی و از این حرفها...
زمین موات به زمینی می گویند که برای آباد کردن آن نیاز به کار و تلاش است
زمین محیی نیز به زمینی می گویند که به خودی خود حاصلخیر و سبز است مثل جنگها و مراتع و...
اگر خواستید این تعریف ها را ببینید در کتاب تذکرة الفقهای علامه ج 2 ص 400 و همچنین شرح لمعه ج 2 ص 250 و جواهر الکلام ج 38 ص 9 نیز آمده است.
اقسام زمین موات :
2. موات اصلی یا بالاصاله ، زمین هایی که بکر هستند و سابقه احیاء ندارد و این عدم سابقه یا حقیقی است و یا اینکه ما علم نداریم و  نمی دانیم که قبلا آباد بوده یا خیر، ولی الان موات است. این زمین ها متعلق به امام است.
1. موات عارضی، یعنی زمین هایی که قبلا محیی بوده است و حالا موات شده است، و اگر بدانیم که چه کسی قبلا صاحب این زمین ها بوده است برای خود اوست ولی اگر آن شخص ول کرده باشد و رفته باشد و یا ندانیم که صاحبش کیست این نیز زمین مجهول المالک است که باز هم امام تصمیم گیرنده است.
روایت : عن محمد ابن مسلم، عن ابی جعفر قال سمعته یقول الفیء و الانفال فهذا لله و لرسوله فما کان لله فهو لرسوله یضعه حیث شاء و هو للامام بعد الرسول ( محمد ابن مسلم می گوید که شنیدم مالیات و درآمد های عمومی و انفال برای خداست و رسول خداست که پیغمبر هر کجا بخواهد به کار می گیرد و بعد از آن امام است)
بعد از امام نیز ولی فقیه تصمیم گیرنده است که روایات آن را در مکاسب شیخ انصاری مفصل داریم و بنده فقط یک روایت را اشاره می کنم « علی ابن حسین المرتضی (یعنی سید مرتضی) رساله ای دارد به نام المحکم و المتشابه که در آنجا گفته است : عن علی ع ، بعد ما ذکر خمس و ان نصفه للامام ثم قال ان للقائم بالامور المسلمین بعد ذالک الانفال التی کانت بعد رسول الله» که این شامل نواب عام امام زمان می شود که همان ولی فقیه است.
روایت دیگر : عن ابی علی ابن راشد قال قلت لابی الحسن الثالث ع (امام هادی منظور است) انا نعطی بشیء(گفتم که یک چیزهایی را مردم می آورند نزد ما و می گویند که این ها برای امام باقر بوده و در خانه ما مانده و حالا من نمی دانم که با آن چه کار کنم) فیقال هذا کان لابی جعفر ع عندنا فکیف نصنع فقال ما کان لابی ع بسبب الامامه فهو لی( اگر چیزی برای پدر من بوده است به سبب منصب امامت این برای من است و این یعنی برای مقام امامت است) و ما کان غیر ذالک فهو میراث علی کتاب الله و سنت نبیه (اگر غیر از منصب امامت است که بین خودشان طبق قوانین ارث و میراث تقسیم کنند)
حالا سوال می شود که چه کسی حق تصرف دارد که در زمین موات تصرف کند؟ که این ها باید با اجازه امام جامعه باشد. که این ها هم روایت دارد « فلا یحل لاحد التصرف فی ما غیره فکیف یحل ذالک فی مالنا» این روایت از یکی از نواب امام زمان عج است که محمد ابن عثمان می گوید من از امام زمان عج پرسیدم و این جواب را داد. فلذا مشهور فقها نظرشان این است که باید از حاکم شرع اجازه گرفت و نمی توان بدون اجازه تصرف کرد.
323/905/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵