vasael.ir

کد خبر: ۶۸۷۵
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۸ - 12 February 2018
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه 51

نبرد با طاغوت قدر متیقن مصادیق آیات جهاد است

وسائل-قدر متیقن در مقام تخاطب، در قاتل فی سبیل الله خطاب به پیامبر، طواغیت هستند. دشمنان انبیاء منظورند. اخذ به قدر متیقن می کنیم. بیشتر از آن شک می کنیم، که آیا دیگران هم منظور آیه است یا خیر؟ اصل برائت است و جهاد ابتدایی باید با آیات دیگر ثابت شود. این آیات قدر متیقن در مقام تخاطب که جهاد طواغیت است، شامل می شود.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح دوشنبه ، بیست و هفتم دی ماه 1395 در جلسه پنجاه و یکم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، در ادامه مبحث جهاد برای اقامه دین و در موضوع جهاد علیه طواغیت به بررسی باقی مانده آیات و روایات از جلسات پیشین پرداخت.

استاد عالی سطح خارج حوزه علمیه قم در این ارتباط آیات سوره ابراهیم را مطرح و طرح موضوع نمود

آیات مربوط به سوره ابراهیم است: قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فی‏ مِلَّتِنا فَأَوْحى‏ إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمینَ وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامی‏ وَ خافَ وَعیدِ وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنیدٍ».

عضو عالی جامعه مدرسین سپس به تبیین آیاتی پرداخت که بدون ذکر عنوان طاغوت توان دلالت بر وجوب جهاد علیه طاغوت را دارند.

آیه اول: از جمله آیات: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»

آیه دوم: آیه بعدی، « فَلْیُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً»

آیه سوم: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوص»

آیه چهارم: « فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً»

آیه پنجم: «وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ».

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مایحصل به التکمین: الثالث: السعی لاقامه الدین

جهاد الطواغیت 6

درباره «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْر»(توبه/12) توضیحاتی دادیم. اما به نظر آیات بسیاری درباره مقابله انبیاء و دشمنان آنها، که از نوع مقابله با طواغیت است، وجود دارد. مناسب است قدری بیشتر به آن بپردازیم و ادله قرآنی خود را تکمیل کنیم.

6. آیات سوره ابراهیم

آیات مربوط به سوره ابراهیم است: قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فی‏ مِلَّتِنا فَأَوْحى‏ إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمینَ وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامی‏ وَ خافَ وَعیدِ وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنیدٍ».[1]

آیات درباره گفتگوی پیامبران و اقوامشان صحبت می کند. قوم نوح، عاد، ثمود و کسانی که بعد از اینها آمدند. قوم اینان کفر ورزیدند و سخن انبیاء را گوش نمی کردند. انبیاء استدلال می کردند: «أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[2]  دلایل را هم ذکر می کردند. یک جا انبیاء می فرمودند: « وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»[3] چرا بر خدا توکل نکنیم؟ بر آزار شما صبر می کنیم.

شاهد ما همین آیه است. به راستی انبیاء اذیت شدند و قومشان با انبیاء می جنگیدند. کفار در پاسخ چه می گفتند؟ «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فی‏ مِلَّتِنا فَأَوْحى‏ إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمینَ»[4] یعنی ما یا شما را از سرزمین خود بیرون می کنیم، یا به دین ما برگردید!  اما خداوند وحی فرمود که ما ظالمان را نابود می کنیم. یعنی کار بین انبیاء و دشمنان به جایی می رسد که دشمنان هرچه می توانند، دایره را بر انبیاء تنگ می کنند تا آنان به ستوه بیایند. تا جایی که می گویند شما را تبعید می کنیم. مانند زمان ما که در بحرین پیش آمده است. سلب تابعیت و کوچ دادن، آخرین تیر آل خلیفه بود. یعنی مقابله اینگونه است که انبیاء عرضه را تنگ می کنند، دشمنان نیز مبارزه می کنند. کسانی که عرصه را بر انبیاء تنگ می کنند، انسان های عادی نیستند بلکه حکومت ها هستند. اما خداوند می فرماید: «وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامی‏ وَ خافَ وَعیدِ وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنیدٍ»[5] شما پیروز و فاتح می شوید و بر زمین سکونت می یابید و هر دشمن ستیزه گری ناامید می شود. معلوم می شود آنکه مقابل انبیاء هستند، جباران و طواغیت هستند. مقابله به اینجا می رسد که یا انبیاء حکومت می کنند، یا طواغیت انبیاء را کوچ می دهند. که البته خداوند دشمنان انبیاء را تهدید می کند.

به هر جهت به آیات مربوط به طواغیت باز می گردیم.

آیات جهاد طواغیت

دسته ای از آیات قرآن، که بر جهاد طواغیت دلالت دارد، مجموعه آیاتی است که درباره قتال فی سبیل الله صحبت می کند اما متعلق قتال را ذکر نمی کند. که در جلسه قبل اشاره کردیم. شاید به اطلاق عموم این آیات بتوان تمسک کرد و گفت که منظور جهاد طواغیت است.

آیه اول: از جمله آیات: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ».[6]

در این آیه شریفه خداوند، کشتن و کشته شدن را یک بیع و شراء الهی دانسته است. فروشنده، انسان مجاهد و خریدار خداوند و ثمن آن نیز بهشت است. این مساله در تورات و انجیل و قرآن ذکر شده است. معلوم می شود همه انبیاء جهاد و قتل و قتال داشته اند. این کشتار، با چه کسانی بود؟ روشن است که با دشمنان بوده و منظور طواغیت است.

سید محمود خطیب، که مباشر کارهای آیت الله شهید صدر(ره) بود و در قید حیات است، می گفت: آن زمان که عرصه بر شهید صدر تنگ شده بود، و بعثی ها قصد بردن شهید صدر را داشتند، متوجه شد که من خیلی ناراحت هستم. فرمود چه شده؟ گفتم: ناراحت وضعیت شما هستم. فرمود: «ناراحت نباش. من بایعم و خدا مشتری است. ثمن و بهاء نیز بهشت است. چرا آدم ناراحت شود؟»  و می تنوان گفت شهید صدر یکی از مجاهدان مخلص و در مسیر انبیاء بود.

به هر حال شاهد ما درباره این واژه است: «فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ» و از آنجا که آیه درباره انبیاء و دشمنان آنها سخن می گوید، اطلاق دارد. و توضیح خواهیم داد.

آیه دوم: آیه بعدی، « فَلْیُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً»[7]  امر به قتال در راه خدا مطرح است. همچنین با حالت تحریض و عتاب و خطاب که چرا در راه خدا و نجات مستضعفان نمی جنگید؟ معلوم می شود عده ای مسلمان زن و مرد و کودک هستند و در مکه مانده و مشرکین قریش بر آنها مسلط شده اند. دعا می کنند که ما را از این مکه ای که اهلش ظلم می کنند، ما را بیرون کن! دیگر طاقت ظلم نداریم. معلوم می شود کسانی که مقابله می کنند، مشرکین ظالمین هستند. همچنین آیه این صف آرایی را چنین توضیح می دهد: « الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»[8] که قبلا درباره آن توضیحی داده بودیم. یک طرف مشرکین مکه و طرف دیگر پیامبر خدا و مستضعفین. خداوند می فرماید چرا نمی جنگید؟ با چه کسی؟ طاغوت. و تصریح می کند که اینان اولیاء شیاطین اند.

آیه سوم: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»[9] از اتحاد و یکپارچگی مجاهدان سخن می گوید. معلوم می شود دو جبهه است: یکی به رهبری انبیاء الهی و دیگری بر ضد انبیاء.

آیه چهارم: « فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً»[10] این آیه نیز امر به قتال فی سبیل الله می کند؛ حتی اگر پیامبر تنها باشد، موظف به جنگ است. نسبت به مومنین، دعوت کن اما اگر نیامدند، یک تنه باید بایستید. خب در مقابل چه کسانی؟ طواغیت و مشرکین مکه. قرینه ای نیز وجود دارد: این کفاری که مقابله می کنند، قدرتمندند. اهل «َبأْسَ» هستند. در مقابل خداوند می فرماید قدرت خدا بالاتر از قدرت آنهاست.

آیه پنجم: «وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ».[11]

اشکال و پاسخ بر مفهوم آیات:

ممکن است کسی بگوید از اطلاق آیات، جهاد ابتدایی استفاده می شود.

ممکن است کسی مانند سید کاظم حائری(ره) پاسخ بدهد: قتال به ما هو قتال محبوب مولا نیست. بلکه باید بدانیم جنگ با چه کسی و برای چه هدفی؟ تا بگوییم جهاد دفاعی و جهاد ابتدایی. حتی با کسی که سر جنگ ندارد برویم نبرد کنیم تا هدایتش کنیم. این قتال فی نفسه محبوبیت و مطلوبیت ندارد. بنابراین لازم است اگر شارع می گوید قاتل، عرف و آحاد مردم حق دارند سوال کنند با چه کسی؟»  در آیاتی که خواندیم چه جوابی آمده است؟ فرموده قاتل فی سبیل الله! عرف می پرسد این قتال چه خصوصیتی دارد؟ از کجا بدانیم کدام قتال فی سبیل الله است یا نیست؟ کدام قتال محبوب شارع است و کدام نیست؟ در آیات قتال، مطلق ذکر شده است و متعلق محذوف شده است و چون محذوف شده، این ایات مجمل می شود. این اجمال به کل حکم سرایت می کند. و به همین دلیل نمی توان اطلاق گیری کرد. قاتل فی سبیل الله چه کسی؟ کفار، ظالمین، یا چه کسی؟ چون مجمل است نمی تواند شامل جهاد ابتدایی و دفاعی به نحو مطلق شود.

اما این سخن آقای حائری(ره) پاسخی دارد.

در مقام بحث جهاد طواغیت می گوییم، قدر متیقن در مقام تخاطب، در قاتل فی سبیل الله خطاب به پیامبر، طواغیت هستند. دشمنان انبیاء منظورند. اخذ به قدر متیقن می کنیم. بیشتر از آن شک می کنیم، که آیا دیگران هم منظور آیه است یا خیر؟ اصل برائت است و جهاد ابتدایی باید با آیات دیگر ثابت شود. این آیات قدر متیقن در مقام تخاطب که جهاد طواغیت است، شامل می شود.

علاوه بر آنکه قرائنی نیز وجود دارد که منظور از قتال، با کفار طواغیت منظور است. از جمله قرائن در آیه اول «وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ»[12] است. یعنی همه انبیاء این قتال را داشته اند و مبارزه انبیاء با طواغیت بود.

قرینه در آیه دوم «« یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ»[13] است.

قرینه در آیه سوم، یکپارچگی و وحدت در مقابل انبیاء است. که خداوند دستور می دهد شما نیز وحدت داشته باشید.

قرینه در آیه چهارم، این است که اگر پیامبر تنها هم باشد باید بجنگد. یاد جمله امام خمینی(ره) می افتیم که فرمود: اگر تنها هم بمانم، دست از مبارزه بر نمی دارم. همچنین در آیه چهارم، سخن از « «َبأْسَ» و قدرت است: «عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا»[14]

بنابراین به نظر می رسد قدر متیقن در مقام تخاطب و قراین موجود در آیات، می رساند که امر به قتال، قتال با طواغیت است؛ نه مطلق جهاد.

آیه دیگر نیز وجود دارد:

ادامه در جلسه بعد...

پایان جلسه پنجاه و یکم

***

 


[1] . ابراهیم / 11 - 15

[2] . ابراهیم/ 10.

[3] . ابراهیم/ 12.

[4] . ابراهیم / 13.

[5] . ابراهیم / 14 و 15

[6] . توبه/ 111

[7] . نساء/ 74 و 75

[8] . نساء/ 76.

[9] . صف/ 4.

[10] . نساء/ 84.

[11] . بقره / 244.

[12] . توبه/111.

[13] . نساء/ 76.

[14] . نساء/ 84.

و صلی الله علی محمد و آل محمد.

پایان.

120/907/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵