vasael.ir

کد خبر: ۶۸۶۷
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶ - 01 January 2018
خارج فقه جهاد/ آیت الله کعبی/ جلسه 46

معنا و جایگاه جهاد الطواغیت در منظومه جهاد اسلامی

وسائل- اگر بحث جهاد طواغیت را منحصر به طاغوت جائر مسلمان کنیم، آن پیش فرض در جایی است حکومت اسلامی وجود نداشته باشد. یعنی جهاد می کنیم علیه جائر تا از بین برود و حکومت اسلامی تشکیل دهیم. اما عنوان جهاد طواغیت اعم از داشتن و نداشتن حکومت اسلامی است. یعنی هر جا طاغوت هست، مبارزه با آن واجب می شود. لذا ادله جهاد ابتدایی و دفاعی که با پیش فرض وجود حکومت اسلامی است، شامل جهاد طواغیت نیز می شود.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آیت الله عباس کعبی، صبح دوشنبه ، سیزدهم دی ماه 1395 در جلسه چهل و ششم درس خارج فقه جهاد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ، در ادامه بررسی انواع جهاد به بررسی عنوان جهاد الطواغیت پرداخت.

استاد برجسته سطح خارج حوزه علمیه قم در تبیین انواع طاغوت مفهوم این واژه را مورد بررسی قرار داد

انواع طاغوت

اولا منظور ما از جهاد طواغیت، اعم از حکومت غیرشرعی مسلمان است. جهاد طواغیت شامل حکومت های غیر مسلمان طاغوت هم می شود. چون طاغوت در اصطلاح قرآن و حدیث، هر متجاوز به حدود الله و به حقوق الله است؛ جائر باشد یا کافر. لذا امروز آمریکا طاغوت اکبر و نظام استکبار، طاغوتی است.  این طاغوت به طاغوت کوچک و بزرگ تقسیم می شود. یا طاغوت کافر و جائر. تفاوتی نمی کند و در هر صورت شامل عنوان طاغوت است.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان در ادامه جایگاه لغوی طاغئت در مفردات راغب را تبیین نمود

معنای طاغوت از نظر «مفردات راغب»

راغب اصفهانی در مفردات قرآن، تحت عنوان ماده «طغی» اینگونه معنا می کند: «والطاغوت عباره عن کل معتد متعد و کل معبود من دون الله و یستعمل فی الواحد الجمع ».

عضو عالی جامعه مدرسین در ادامه نظر علامه طباطبایی در این مورد را مورد بیان قرار داد

معنای طاغوت از نظر «علامه طباطبایی»

مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»[6] طاغوت را چنین تعریف می کند: «الطاغوت هو الطغیان و التجاوز عن الحد و لا یخلو عن مبالغة فی المعنى کالملکوت و الجبروت، و یستعمل فیما یحصل به الطغیان کأقسام المعبودات من دون الله کالأصنام و الشیاطین و الجن و أئمة الضلال من الإنسان و کل متبوع لا یرضى الله سبحانه باتباعه، و یستوی فیه المذکر و المؤنث و المفرد و التثنیة و الجمع».

 

مشروح این جلسه درس خارج فقه آیت الله کعبی را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

جهاد الطواغیت - 1

بحث از این پس درباره جهاد الطواغیت است. از جمله موارد جهت حاکمیت دین، مبارزه با طاغوت هاست.

مقدمه بحث

این مساله به صورتی که عرض می کنیم، معنون در ابواب فقهی و کتاب جهاد نه از قدما و نه از متاخرین مطرح نشده است. تقسیم جهاد یه ابتدایی و دفاعی است یا بغات. و هیچکدام عنوان مستقلی به نام طواغیت ندارند. اگر منظور از جهاد طواغیت، جهاد بر علیه ائمه جور داخل بلاد اسلامی باشد، یعنی حاکمان مسلمان غیر شرعی، این عنوان نیز در کتاب جهاد مطرح نشده است. بلکه با عنوان همکاری با حکومت غیر شرعی، معنون است و ما بحث آن را گذراندیم.

 بنابراین باید گفت این مساله غیر معنون است. بله؛ برخی معاصرین این مساله را با عنوان «جهاد بر علیه جائرین» آورده اند. از جمله آیت الله سید کاظم حائری در کتاب «الکفاه المسلح فی الاسلام» و صاحب «دراسات» در اواخر جلد یکم درباره حکم قیام مسلحانه بر علیه حکومت های غیر شرعی که جایز است یا واجب و حکمش چیست؟ در آخر می فرماید جایز و واجب است.

در ادله وجوب تشکیل حکومکت اسلامی، آیت الله حائری در ولایت امر در عصر غیبت، و آیت الله مومن در الولایه الاهیه در کنار پاسخ به شبهات بحث کرده اند که ما در جلسات گذشته در وجوب اقدام برای تشکیل حکومت به آن شبهات اشاره ای کردیم.

بنابراین مساله جهاد طواغیت به این صورت معنون نیست. پس چرا ما با این عنوان مطرح می کنیم؟

انواع طاغوت

اولا منظور ما از جهاد طواغیت، اعم از حکومت غیرشرعی مسلمان است. جهاد طواغیت شامل حکومت های غیر مسلمان طاغوت هم می شود. چون طاغوت در اصطلاح قرآن و حدیث، هر متجاوز به حدود الله و به حقوق الله است؛ جائر باشد یا کافر. لذا امروز آمریکا طاغوت اکبر و نظام استکبار، طاغوتی است.  این طاغوت به طاغوت کوچک و بزرگ تقسیم می شود. یا طاغوت کافر و جائر. تفاوتی نمی کند و در هر صورت شامل عنوان طاغوت است.

اگر طاغوت را به این معنای اعم گرفتیم، شاید ادله و مباحث جهاد ابتدایی و همچنین جهاد دفاعی(دفاع از اسلام و مسلمین) به جهاد طواغیت نیز ارتباط داشته باشد. چون در آنجا حیثیتی که فقها در نظر گرفتند، جهاد بر علیه کافر حربی است. این کافر حربی، یا مشرکین در آیات و روایات به صفاتی معلل است. از جمله به صفت طاغوت. مصلا به فرعون طاغوت و کافر می گوییم. اصلا قرآن برای دشمنان انبیاء مانند نمرود و فرعون و همه جبارانی که در مقابل انبیا ایستادند، طاغوت بودند. وجهی ندارد گه طاغوت را فقط به حکومت غیرشرعی مسلمان و جائرین معنا کنیم؛ البته از مصادیق طاغوت هستند.

بنابراین معنای طاغوت اعم است. و بحث ما مبارزه با طواغیت ممکن کافر یا جائر باشد، است.  با این خصوصیات برخی آیات را مطرح می کنیم.

در ابتدا باید مفهوم شناسی کنیم و سپس ادله وجوب جهاد بر علیه طواغیت را از کتاب و سنت بررسی کنیم. اگر بعضی نیز ادله ای اقامه کرده اند، بررسی می کنیم که تام است یا خیر؟ و نیز در تزاحم بین طواغیت، باید قواعد باب تزاحم را اجرا کنیم.

با فرض دولت اسلامی، طاغوتی نیز وجود دارد. مانند امریکا در زمان ما. آیا باید بر علیه این طاغوت جهاد کنیم؟ اما اگر بحث جهاد طواغیت را منحصر به طاغوت جائر مسلمان کنیم، آن پیش فرض در جایی است حکومت اسلامی وجود نداشته باشد. یعنی جهاد می کنیم علیه جائر تا از بین برود و حکومت اسلامی تشکیل دهیم. اما عنوان جهاد طواغیت اعم از داشتن و نداشتن حکومت اسلامی است.  یعنی هر جا طاغوت هست، مبارزه با آن واجب می شود. لذا ادله جهاد ابتدایی و دفاعی که با پیش فرض وجود حکومت اسلامی است، شامل جهاد طواغیت نیز می شود. حال این جهاد طواغیت یا باعث توسعه قدرت حکومت اسلامی می شود یا باعث ایجاد حکومت اسلامی می شود.

اما در هر صورت این عنوان جهاد طواغیت بر گرفته از قرآن کریم و نهضت انبیاء در مقابل دشمنان است. لذا بحث ما، ماهیت قرآنی دارد. مثلا مشرکین قریش در صدر اسلام، از بارزترین مصادیق طاغوت بودند که پیامبر با آنان جنگید.

معنای طاغوت از نظر «مفردات راغب»

راغب اصفهانی در مفردات قرآن، تحت عنوان ماده «طغی» اینگونه معنا می کند: «والطاغوت عباره عن کل معتد متعد و کل معبود من دون الله و یستعمل فی الواحد الجمع ». طاغوت بر هر کسی که تجاوزگر باشد، و به هر کسی که به جای خدا پرستیده شود طاغوت گویند. جمع هم بسته می شود و می توان طواغیت گفت یا حتی ممکن است بگوییم نظام طاغوتی.

راغب اصفهانی در ادامه به آیاتی اشاره می کند: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»[1] یا «وَ الَّذینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها»[2] یا «َ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»[3]  یا «یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ».[4]

سپس راغب می گوید: «فابا عن کل متعد و لما تقدم سمی الساحر و الکاهن و المارد من الجن و الصارف عن طریق خیر طاغوتا» هر کسی که تعدی کند. پس به جادوگر، کاهنان ادیان و مذاهب، جن زورگو و متمرد، و هر کسی که انسان را از خیر باز دارد، طاغوت گفته می شود. «و وزنه فی ما قیل فعلوت نحو جبروت و ملکوت». اصلی گفته اند که هر چه بر وزن فعلوت بشود، دال بر مبالغه است. آنهم مبالغه شدید که دیگر بالاتر از این نمی توان گفت. یعنی متجاوزترین و دشمن ترین و ستمکارترین و فاسدترین و جبارترین حاکمان، طاغوت هستند. ممکن است طغیانگر کوچکی باشد: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[5] که در انسان حالت کبر و تجاوز از حق هست. ولی اینجا انصراف به راس حکومت و دستگاه دارد.

حال اگر دستگاههای گوناگونی باشند، آن طاغوت طبق این اصطلاح، به آنی اطلاق می شود که استیلا بر حکومت ها داشته باشد و همه از او حساب می برند. مانند قدرت های بزرگ یا ابرقدرت که امروز به کار می برند. چون شدت طغیان است و بالاتر از آن طغیانی وجود ندارد. در واقع لازم و ملزوم اند. چون اقتضای طاغوت بودن، داشتن ابزار تعدی و تجاوز است. ابزار آن نیز ستم به ملت ها و عمل طبق هوای نفس خود است.

بین مفسد و محارب و طاغوت، عموم خصوص من وجه است. محارب لله و للرسول و مفسد،  ممکن است طاغی و یاغی باشد، اما طاغوت نباشد. شدت مبالغه در طغیان است که دیگر بالاتر از آن نیست. مانند واژه حاکمیت که می گویند: آن قدرتی که بالاترین قدرت هاست و مافوق آن قدرتی وجود ندارد. طاغوت با پسوند تجاوز و تعدی، یعنی بالاترین قدرت غیر شرعی و غیر حق. لذا همه طواغیتی که قرآن نام می برد، در راس همه قدرت ها بودند.

معنای طاغوت از نظر «علامه طباطبایی»

مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»[6] طاغوت را چنین تعریف می کند: «الطاغوت هو الطغیان و التجاوز عن الحد و لا یخلو عن مبالغة فی المعنى کالملکوت و الجبروت، و یستعمل فیما یحصل به الطغیان کأقسام المعبودات من دون الله کالأصنام و الشیاطین و الجن و أئمة الضلال من الإنسان و کل متبوع لا یرضى الله سبحانه باتباعه، و یستوی فیه المذکر و المؤنث و المفرد و التثنیة و الجمع».[7]

در روایات ائمه هدی و ائمه ضلال نام برده شده است. ائمه حق و ائمه باطل. آن ائمه ضلال نیز طاغوت هستند. و هر آنچه که خدا به اطاعت از آن راضی نیست؛ و تفاوتی نمی کند مرد یا زن باشد، مفرد باشد یا جمع.

این فرمایش علامه در بحث طاغوت، طاغوت را در فرد اعلای طغیان و انسان ها منحصر ندانسته است. بلکه در ابزار و آلت ابتعاد عن الله مانند اصنام و شیاطین و جن و امثال آن، نیز طاغوت را قرار داده است.

جمع بندی در تعریف طاغوت

در مجموع با توجه به این دو تعریف راغب اصفهانی و مرحوم علامه، به نظر می آید آنچه از قرآن و روایات بر می آید، این است که اگر به اصنام و شیاطیان و ساحر و کاهن و امثال آن عنوان طاغوت گفته شده، به اعتبار ابزار برای طاغوت اعظم اند. مانند اینکه جلاد که ابزار ظالم است، و اصل ظلم را کسی که دستور می دهد انجام می دهد. ولی جلاد هم ظلم می کند. شیاطیان و ساحر و کاهن هم همینگونه اند. ابزار کسانی هستند که در مقابل انبیاء و مومنین می ایستند.

آنچه در قرآن مقابل طاغوت است، ایمان بالله است. گویا قدرت طاغوت در مقابل قدرت خداست و سرجمع این قدرت های غیر الهی در یک انسان جمع می شود که آنان را تحریک می کنند. مانند مشرکین قریش. لذا آیه می فرماید: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى».[8]

یکی از مصادیق مهم تولی و تبری، قبول ولایت الله و وجوب ولایت الله و نفی ولایت طاغوت است. یعنی انسان در هر زمانی که زندگی می کند، یک برائت دارد. اصلا کلمه «لا اله الا الله » نیز همین است. اینکه نهضت رسول اکرم(ص) با این شعار بود. در راس آنها، طواغیت است. «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» یعنی الحاد به طاغوت. آیا کفر به طاغوت به معنای امر قلبی است، یا عملی و جوارحی؟

دلیل مبارزه با طاغوت

برخی خواستند استفاده کنند که واژه کفر به طاغوت، نوعی مقابله هم استفاده می شود. «الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفا»ً[9] به نظر می رسد این آیه شریفه در وجوب قتال طواغیت صریح است. اصلا اصل صف آرایی انبیاء و دشمنان انبیاء، در صف آرایی بین جبهه طاغوت و جبهه ایمان است. سردمداران جبهه ایمان، انبیاء الهی هستند که دستور می دهند قتال فی سبیل الله کنید. و سردمداران جبهه کفر طواغیت اند.

در آیه شریفه می گوید کفر به طاغوت. یعنی نپذیرید. جایی می گوید، طاغوت را نپرستید: «اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها»[10] عبادت طاغوت صرفا بت پرستی نیست. جای دیگر می فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏»[11] یعنی همان دستگاههایی که در مقابل عبادت خداست. و جایی نیز صریح می فرماید مبارزه کنید: «الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوت»[12] این وصف واقع است و البته حکم شرعی از آن در نمی آید. « فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ»، اولیاء شیاطین همان طواغیت هستند. یعنی در واقع فقاتلوا الطواغیت؛ یعنی وجوب جهاد طواغیت. حال برای اینکه طاغوت به ظاهر قدرت دارد، و در مقابل جبهه ایمان از نظر مادی ضعیف است. خداوند برای اینکه تحریص بر قتال طاغوت کند، می فرماید: «فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفا»ً. این آیه باز می رساند که منظور از طاغوت در قرآن، طواغیت کفر است نه مسلمان.

بحث آن جداگانه خواهد آمد که آیا حاکم جائر مصداق طاغوت است یا خیر؟ اگر حاکم جائر قدرت بزرگ زمان بشود، صدق عنوان طاغوت می کند و مشمول این آیات است؛ اما اگر از قدرت بزرگتری دستور بگیرد، باید ادله دیگری برای مبارزه با او داشته باشیم؛ .مانند زمان ما. استعمار چند مرحله طی کرده است. مرحله اول استعمار کهن و اشغال سرزمین بود. استعمار نو، انسان می گذاشت. رضا شاه را می آورد. در واقع طاغوت آمریکاست، این شاه گماشته اوست. یعنی مبارزه با شاه، یعنی مبارزه با امریکا. اما استعمار فرانو، که مربوط به زمان ماست، به ظطاهر قدرت مستقل می دهد، اما حقیقت امر هیمنه بر عقول و اذهان پیدا می کند.

معاویه و یزید، در زمانه صدر اسلام، چنین ارتباطی نبوده است. در واقع جهان اسلام، منفک از جهان کفر بود. روم باستان و ایران باستان، برای عالم اسلام خطری نداشت و طاغوت اعظم همان دستگاه بنی امیه و بنی عباس بود. اما امروزه که جهان به دهکده و بلکه خانه کوچک تبدیل شده و نظام ها با یکدیگر ارتباط دارند، از استبداد و استکبار جهانی صحبت می کنیم. مصداق روشن طاغوت در زمان ما، امریکاست. حتی رژیم صهیونیستی جزو ادوات و ابزار اوست. لذا جهاد الطواغیت از نظر عنوان روشن شد.

کسی که به حدود الهی تجاوز می کند و حکم به غیر ما انزل الله می کند، اما در مقیاس اکبر و اعظم، و آنکه مواجهه با انبیاء و در زمان ما وارثان انبیاء می کند، طاغوت است.

بنابراین طاغوت بزرگ و کوچک داریم. از نظر تزاحم در مبارزه، وارد قواعد تزاحم می شویم. ادامه بحث جلسه بعد.

پایان جلسه چهل و ششم

***

 


[1] . بقره/256.

[2] . زمر/17.

[3] . بقره/ 257.

[4] . نساء/ 60.

[5] . علق/ 6و7.

[6] . بقره/256.

[7] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص344.

[8] . بقره/256.

[9] . نساء/76.

[10] . زمر/17.

[11] . نحل/ 36.

[12] . نساء/76.

و صلی الله علی محمد و آل محمد.

پایان.

120/907/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵