vasael.ir

کد خبر: ۳۸۸۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶ - 02 January 2017
درس خارج فقه آیت الله یزدی/ جلسه 29

بررسی صحیحه حلبی درباره اشتراط فحل واحد در رضاع

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله یزدی، در بیست و نهمین جلسه درس خارج فقه خود گفت: در بررسی ادله با توجه به صحیحه حلبی می توان موید متقنی برای مشهور فقها به دست آورد و قائل به فتوای مشهور شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله محمد یزدی، در بیست و نهمین جلسه درس خارج فقه خود که در روز شنبه مورخه28 فروردین 95 برگزار گردید به بررسی و جمع بندی ادله مشهور فقها و فتوای غیر مشهور پرداخت و گفت: در صورت ضعف سند روایات صحیحه ای که مشهور بیان کرده اند و تعارضی که از آن حاصل می شود در ابتدای امر نظر غیر مشهور با حدیث امام رضا علیه السلام تقویت می شود اما با وجود صحیحه حلبی این روایت را کنار می گذاریم و نظر مشهور فقها را می پذیریم.

ایشان در ادامه گفت: شهید ثانی نیز در ابتدا نظر مرحوم طبرسی را تقویت کرده اند اما نظر نهایی ایشان نیز همان فتوای مشهور مبنی بر اشتراط فحل واحد در نشر حرمت است.

 این استاد حوزه در پایان به بررسی شرائط زن مرضعه پرداخت و گفت: باید چهار شرط در زن مرضعه وجود داشته باشد و فقط در صورت اضطرار می توان از این شروط عدول کرد و بچه را به ترتیب اولویت به زنان اهل کتاب و در مرحله بعد به کفار سپرد که اسلام در چنین مواردی نیز شروطی دارد که باید بدان ملزم بود.

 

 اهم مباحث این جلسه به شرح ذیل می باشد:

خلاصه ای از مباحث گذشته

اگر شیرخواری از غیر مادرش با همه شرائط مذکور رضاع اعم از نبت لحم، شد عظم، یا 24 ساعت و یا پانزده مرتبه شیر خورد، حرمت حاصله بین چه کسانی برقرار است؟ در اینجا حرمت حاصله بین مرضعه، مرتضع، صاحب لبن و ما یحرم من النسب است که در رضاع نیز بدین صورت است؛ یعنی فرزندان زنی که شیر داده است، با این شیر خوار خواهر و برادر می شوند و خود زن مادر شیر خوار و شوهر زن پدر شیر خواهر می شود که در صورت دختر و یا پسر بودن احکام خاص خودش را دارد.

حال اگر این زن به بچه ای از این شوهر 15 رضعه را به صورت کامل انجام داد، حرمت محقق شده است و اگر این زن بعد از آن به شخص دیگری شوهر کرد و بچه دیگری را با 15 مرحله شیر داد، بین زن و بچه دیگر نیز حرمت محقق است اما سوال این است که آیا بین دو رضیع حرمت برقرار است یا خیر؟ یعنی خواهر و برادری بینشان برقرار می شود یا خیر؟ مشهور فقها فرموده اند که اگر چندین رضیع نیز به این کیفیت باشند بینشان حرمت برقرار نمی شود ولی اگر شوهر واحد باشد حرمت برقرار است.

اگر از یک شوهر دو بچه را شیر داد و شرائط رضاع نیز کامل بود دو حرمت متصور است:

  1. حرمت اول بین بچه و پدر و مادر و بچه های مرتضعه و مرضعه
  2. حرمت دیگر بین رضیع ها

در تعبیر علمی می گوییم آیا باید خواهر و برادرهای ابوینی یا أبی و یا امی نیز کافی است؟

مشهور فقها گفته اند که أبی لازم است ولی اُمی کافی نیست.

این رضیع ها با بچه های هر یک محرم می شوند ولی با یکدیگر هیچ گونه محرمیتی ندارند مگر این که وحدت فحل باشد؛ یعنی باید صاحب فحل یکی باشد تا این دو رضیع از حیث پدر رضاعی نیز یکی باشند.

پس مساله ای که بین مشهور و بعض فقها اختلاف است در این است که در رضاع که گفته اند «یشترط اللبن للفحل» خواهر و برادری بین رضیعها نیز موثر است و لازم است پدر یکی باشد؟ مشهور گفته اند که لازم است و بعض فقها گفته اند که اگر از لحاظ مادر باشند خواهر و برادر مادری می شوند و باز نشر حرمت وجود دارد.

بحث ما در دو شیرخوار نیست بلکه بحث در این است که اگر یک بچه از شیر شوهر اول و بچه دیگر از شیر شوهر دوم شیر خورده باشد محل اختلاف بین مشهور و بعض فقهاست که مساله بر روی حرمت دومی است.

اگر مردی دو زن داشته باشد و هر دو نیز شیر می دهند دو رضیع با هم محرم می شوند زیرا وحدت فحل وجود دارد.

مشهور به دو روایت استدلال کرده اند که ظاهر هر دو روایت این است که باید خواهر و برادر أبی باشند و اگر اُمی باشند کافی نیست.

روایت اول مربوط به زیاد بن سوق بود که در سندش عمار ساباطی حضور دارد و روایت دیگر نیز از امام محمدباقر علیه السلام است که در سندش عمار ساباطی حضور دارد که از حضرت سوال می کند که اگر وضعیت دو رضیع چگونه است؟ حضرت می فرمایند که اگر پدر یکی بود خواهر و برادر می شوند ولی اگر مادر یکی و پدر متعدد بود، خواهر و برادر نمی شوند.

در برابر آن دو روایت دیگر هست که می گوید فرقی نمی کند که پدر و مادری باشد یا مادری تنها باشد که در فرض دوم نیز حرمت می آید.

در جمع بین روایات بحث شده که چگونه باید باشد و بیشتر بحث شده که می گویند دو روایتی که می گوید پدری تنهاست و در حقیقت مادری نیست، به دلیل وجود عمار ساباطی در سند روایت، آن را کنار می گذاریم و مشهور از جمله شهید این سخن را بیان کرده اند که می توان روایت را کنار گذاشت، زیرا صحیحه ای داریم که می گوید فرقی نمی کند که دو رضیع وحدت اُمی یا أب و اُمی داشته باشند.

بعد به سراغ این دو روایت می روند و به دلیل حضور عمار ساباطی آنها را کنار می گذارند.

من مراجعه کردم با این که می گویند عمار ساباطی انسان موثقی است ولی در موردش گفته شده است که فطحی است و البته عده ای می گویند که فطحی بودن منافاتی با ثقه بودن ندارد و فساد مذهب نفی ثقه بودن نمی کند.

این دو روایت صراحت دارد که باید وحدت خواهر و برادری أبی باشد و امی تنها کفایت نمی کند.اما مرحوم شهید روایت صحیحه می آورند و می گویند چرا به این روایت تمسک نکرده اند. مرحوم محقق می فرمایند روایتی داریم که محجوره یا متروکه است و مشهور بدان عمل نکرده اند. مشهور فقها می گویند با توجه به عبارت وحدت فحل، این اطلاق در همه جا وجود دارد و بنابراین باید خواهر و برادر پدری را مد نظر داشته باشیم و تأیید کرده اند که در این دو روایت مادری را نهی کرده است.

واقعاً این قضیه مشکل است و اختلاف بین مشهور و غیر مشهور است و بیشتر فقها به اطلاق «اللبن للفحل» که در روایات بوده است در فتاوا نیز اشاره کرده اند ولی غیر مشهور که برخی از فقهای بزرگ و وزنه علمی هستند، این سخن را بیان کرده اند. عبارت شهید را اگر بررسی کنیم متوجه می شویم که نظر ایشان این است که باید به روایت صحیح عمل کنیم. پس باید در این دو نوع حرمت دقت کرد، یکی حرمت بین شیرخوار و بچه های صاحب شیر و دیگری بین شیرخوار و سایر مرتضعین.

 

جمع بندی بحث

بحث در نشر حرمت بین رضیعین و رضیعات بود که اگر یک دختر غریبه از مادری با جمیع شرائط مذکور ارتضاع کرد و یک پسر غریبه ای نیز از همین مادر با جمیع شرائط ارتضاع کرد، بین دو رضیع نیز حرمت نشر می کند در صورتی که شیر هر دو رضیع از فحل واحد باشد؟ یا اگر از دو فحل و یک مادر بود نشر حرمت نمی شود؟

قول مشهور می گفت که اگر از فحل واحد نباشد نشر حرمت صورت نمی گیرد و قول غیر مشهور تفاوتی بین فحل واحد و غیر واحد قائل نبود و اخوت امی را کافی می دانستند. صاحب جواهر اجماعاتی را از افرادی مانند شیخ در مبسوط و بقیه کتب نقل می کند. بزرگانی دیگری نیز ادعای اجماع کرده اند که بسیار زیاد بر آن تکیه شده است.

منشا اختلاف وجود روایات است که بعضی از روایات تاکید می کند که باید فحل واحد باشد که یکی روایت زیاد بن سوغه بود که در سندش عمار ساباطی وجود داشت و دیگر روایتی که باز در سندش عمار ساباطی بود ولی دلالت دو روایت صریح است در این که باید فحل واحد باشد و اگر یک زن از دو شوهر بین دو رضیع با جمیع شرایط ارتضاع انجام گیرد حرمت نمی آورد.

مرحوم شهید در مسالک وقتی  این قول را نقل می کنند از مرحوم طبرسی قولی نقل می کنند و البته صاحب جواهر نیز در فرمایشاتشان به طبرسی تمسک می کنند که بهر حال ایشان گفته اند تفاوتی بین امی و أبی نیست و به یک روایتی تمسک شده است که صریحا می گوید «ما بال الرضاع أن یحرم من ناحیه الام» و از حضرت امام رضا علیه السلام نقل شده است که این مساله در حضور خلیفه مطرح شد و حضرت ابتدا نمی خواستند جواب دهند و در نهایت فرمودند که تفاوتی ندارد.

بحث در این بود که در انتخاب باید چه کاری انجام دهیم؟ یعنی اگر دو شیر خوار از یک زن شیر خوردند ولی فحل هر یک جدا بود، بین این دختر و پسر رضیع ازدواج جایز است یا خیر؟

خیلی مشکل است که با وجود اجماع در این طرف بگوییم که ازدواج جایز است زیرا وحدت فحل شرط است یا بگوییم جایز نیست و دلیلش روایت امام رضا علیه السلام است.

مرحوم شهید در پایان بحث وقتی روایات را ذکر می کنند و درباره دو روایتی که می گوید باید أبی باشد و امی دخالت ندارد می فرمایند که این دو روایت به خاطر عمار ساباطی ضعیف است و می توان به خاطر ضعف سند یا تعارض آن را کنار گذاشت.

گرچه عمار ساباطی در اعتقاداتش به فطحیه تمایل پیدا کرده است اما موجب عدم وثوق او نمی شود اما با تعارض می شود آن را کنار گذاشت زیرا دو روایت هست که عمار را اگر موثق بدانیم با هم تعارض دارند. در قاعده تعارض می گوییم که باید هر سه روایت را کنار بگذاریم و قاعده اولیه می گوید ما یحرم من النسب یحرم من الرضاع و یا اطلاق آیه شریفه اینجا را در بر می گیرد.

پس طبق قاعده امی و أبی فرقی ندارد و باید قائل به قول غیر مشهور شویم اما در این مساله ادعای اجماع شده است.

مرحوم شهید با همه فراز و نشیبها روایت دیگر صحیحی از حلبی نقل می کنند که این روایت حلبی دو روایت عمار ساباطی را تایید می کند و در نتیجه قول مشهور را قبول می کنیم و می پذیریم.

به نظر ما منتهی به  قول مشهور می شویم که باید أبی باشد و امی کفایت نمی کند و روایت امام رضا علیه السلام را مهجور می دانند و محقق نیز می فرمایند که مهجور است.

اگر دو سه صفحه مسالک را ببینید ابتدا می گوید که اشتراط و اتحاد فحل در تحریم بین رضیعین لازم است و ادعای اجماع بر آن شده است و دو روایت نیز ذکر می کنند و روایت اول این است:

قِیلَ لِلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: هَلْ لِلرَّضَاعِ حَدٌّ یُؤْخَذُ بِهِ؟ فَقَالَ: لَا یُحَرِّمُ مِنَ‏ الرَّضَاعِ‏ أَقَلُ‏ مِنْ یَوْمٍ‏ وَ لَیْلَةٍ، أَوْ خَمْسَ عَشْرَةَ رَضْعَةً مُتَوَالِیَاتٍ، مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ لَبَنِ فَحْلٍ لَمْ یَفْصِلْ بَیْنَهَا رَضْعَةُ امْرَأَةٍ غَیْرِهَا، فَلَوْ أَنَّ امْرَأَةً أَرْضَعَتْ غُلَاماً أَوْ جَارِیَةً عَشْرَ رَضَعَاتٍ مِنْ لَبَنِ فَحْلٍ وَاحِدٍ وَ أَرْضَعَتْهُمَا امْرَأَةٌ أُخْرَى مِنْ لَبَنِ فَحْلٍ آخَرَ عَشْرَ رَضَعَاتٍ، لَمْ یَحْرُمْ نِکَاحُهُمَا.

و روایت عمار ساباطی نیز روایت دوم است. پس این دو روایت صریحا قول مشهور را تصریح می کند و می گوید که خواهر و برادری از ناحیه مادر کافی نیست. بعد ایشان می گوید: « و لا یخفی علیک ضعف هذین الخبرین و عمار و لکن القول بهما مشهور... و ادعی فیه الاجماع» صاحب جواهر مجمعین را نیز ذکر می کند که از جمله آنان شیخ است که در خلاف و مبسوط ذکر شده است.

ظاهرا به خاطر این اجماع است که نخواسته اند از دو روایت دست بردارند. بعد ایشان می گویند: مع انه قد عارضهما ما یدل علی عدم اعتبار الفحل دو روایت صریحا می گفت که وحدت فحل شرط است و روایت معارض روایت محمد بن عبید همدانی است.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدَةَ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ: قَالَ الرِّضَا ع مَا یَقُولُ أَصْحَابُکَ فِی الرَّضَاعِ قَالَ قُلْتُ کَانُوا یَقُولُونَ اللَّبَنُ لِلْفَحْلِ حَتَّى جَاءَتْهُمُ الرِّوَایَةُ عَنْکَ أَنَّهُ یَحْرُمُ مِنَ الرَّضَاعِ مَا یَحْرُمُ‏ مِنَ‏ النَّسَبِ‏ فَرَجَعُوا إِلَى قَوْلِکَ قَالَ فَقَالَ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ سَأَلَنِی‏ عَنْهَا الْبَارِحَةَ فَقَالَ لِی اشْرَحْ لِیَ اللَّبَنُ لِلْفَحْلِ وَ أَنَا أَکْرَهُ الْکَلَامَ فَقَالَ لِی کَمَا أَنْتَ حَتَّى أَسْأَلَکَ عَنْهَا مَا قُلْتَ فِی رَجُلٍ کَانَتْ لَهُ أُمَّهَاتُ أَوْلَادٍ شَتَّى فَأَرْضَعَتْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ بِلَبَنِهَا غُلَاماً غَرِیباً أَ لَیْسَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ وُلْدِ ذَلِکَ الرَّجُلِ مِنْ أُمَّهَاتِ الْأَوْلَادِ الشَّتَّى مُحَرَّماً عَلَى ذَلِکَ الْغُلَامِ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع فَمَا بَالُ الرَّضَاعِ یُحَرِّمُ مِنْ قِبَلِ الْفَحْلِ وَ لَا یُحَرِّمُ مِنْ قِبَلِ الْأُمَّهَاتِ وَ إِنَّمَا الرَّضَاعُ مِنَ قِبَلِ الْأُمَّهَاتِ وَ إِنْ کَانَ لَبَنُ الْفَحْلِ أَیْضاً یُحَرِّمُ.

به حضرت عرضه داشتند که از شما نیز این سخن وحدت فحل را نقل می کنند و ایشان در پاسخ فرمودند: درست است که از ناحیه فحل نشر حرمت صورت می گیرد اما آیا از ناحیه مادر حرمت صورت نمی گیرد؟ اصل و اساس حرمت از ناحیه زن است.

در آیه شریفه نیز اساس حرمت را از ناحیه زن قرار داده بود. پس این روایت با دو روایت دیگر تعارض دارد. پس در صورتی که پسر بچه ای از یک زن و پسر بچه ای دیگر از زن از ناحیه یک شوهر شیر بخورند نشر حرمت صورت می گیرد. اگر شخصی چند زن داشته باشد و دختری از یک زن او شیر خورده است و پسر نیز از زن دیگری شیر خورده است و شوهر یکی است نشر حرمت اتفاق می افتد اما اگر شوهر دو تا شد حضرت فرمودند «فما بال الرضاع، یحرم ممن قبل الفحل و لا یحرم من قبل الامهات»

پس این دو روایت که با روایت مذکور در تعارض است را می بایست کنار بگذاریم یا به گونه ای علاج کنیم. در اینجا قول طبرسی را نیز نقل می کنند و در نهایت خود شهید می پذیرد که قول غیر مشهور مقدم است زیرا در روایت امام رضا علیه السلام آمده بود: « فما بال الرضاع....» البته در صورتی می توان این قول را قبول کرد که دو قول را کنار بگذاریم که یا به خاطر ضعف سند عمار باشد و یا بخاطر تعارض.

ما عرض کردیم که ضعف سند را قبول نداریم. در این موارد شخص قصد دروغ بستن به امام را ندارد و مساله معارفی غیر از مساله ثقه در روایات است. ایشان در پایان می فرماید در این جا روایت دیگری داریم که باید مشهور بدان تمسک می کردند.

عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَرْضِعُ مِنِ امْرَأَةٍ وَ هُوَ غُلَامٌ فَهَلْ‏ یَحِلُ‏ لَهُ‏ أَنْ‏ یَتَزَوَّجَ‏ أُخْتَهَا لِأُمِّهَا مِنَ الرَّضَاعَةِ فَقَالَ إِنْ کَانَتِ الْمَرْأَتَانِ رَضَعَتَا مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ لَبَنِ فَحْلٍ وَاحِدٍ فَلَا تَحِلُّ وَ إِنْ کَانَتِ الْمَرْأَتَانِ أُرْضِعَتَا مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ لَبَنِ فَحْلَیْنِ فَلَا بَأْسَ بِذَلِک‏

شخصی از زنی شیر خورده است و بعدمی تواند خواهر رضاعی زن را بگیرد؟ که در این روایت اشتراط فحل واحد قطعی می شود. بعد می گوید این روایت صحیحه را باید مشهور نقل می کردند و بدان تمسک می جستند.

 

نظر ما

ما با شهید همراه می شویم و با این روایت صحیحه ما حقانیت فتوای مشهور را می پذیریم. دلالت روایت بر وحدت فحل مورد اتفاق است و صحیحه حلبی موید آن دو روایت است.

پس اگر دو رضیعه از فحل واحد باشند بر هم حرام می شوند و الا حرمتی در بین نخواهد بود. این نظر نهایی شهید نیز می باشد هر چند که نظر مرحوم طبرسی را نیز تقویت کرده است اما شرط این است که این روایت را کنار بگذاریم و هیچ دلیلی برای کنار گذاشتن آن وجود ندارد. روایت دیگر امام رضا علیه السلام نیز مهجور است.

 

مساله جدید

طب امروز ثابت کرده است که هیچ غذایی مانند شیر مادر برای فرزند نیست. اگر قرار است انسان برای بچه خودش شیر دهنده ای را انتخاب کند، بهتر است مسلمه، عاقله، عفیفه و وضیعه باشد؛ زیرا شیر بسیار تاثیرگذار است. روایتی مربوط به دوران شیرخوارگی پیامبر اسلام است که در قبیله بنی سعد بود و حلمیه سعدیه می خواست بچه را تحویل   دهد و بچه گم شد و زمانی که پیدا شد بسیار خوشحال شد و آیه «و وجدک ضالا فهدی» این گمشدگی را مد نظر دارد نه این که در افکارشان ضلالتی داشتند زیرا ایشان و اجداشان بر دین حضرت ابراهیم بودند.

در هر حال شیر اثر بسیاری دارد و باید بچه را به هر کسی نسپرد. وقتی شیخ فضل الله نوری را به دار می زدند یکی از بچه های ایشان ابراز خوشحالی می کرد و نقل شده که این بچه در دوران رضاع از زن یهودیه ای شیر خورده است که در جریان سیاسی مخالف پدرش بوده است.

اگر ناچاریم که بچه را برای شیرخوارگی به کسی بسپاریم و زنی با شرائط مذکور پیدا نشد زن اهل کتاب مقدم بر کافر مطلق است ولی باید اولاً بچه را به او ندهیم که به منزل ببرد و ثانیاً باید شرط کنیم که در این مدت رضاع از مصرف گوشت خوک و شراب پرهیز کند. پس تحت نظر باید به او شیر دهد و شرائط مذکور باید رعایت شود.

در مجوس که همان زردتشتی ها هستند کراهت شدیدی برای رضاع وجود دارد؛ زیرا خیلی معتقدند که پیامبر نبوده است ولی در احکام فقهیه آنان را به اهل کتاب ملحق کرده اند. در کافر مطلق فقط در مورد اضطرار اشکالی ندارد که برای رضاع اقدام کند./926/

تقریر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵