سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل، پیش از این به معرفی کتب با موضوع فقه حکومتی و فقههای مضاف پرداخت و پس از آن معرفی مراکز فقهی که به نحوی مباحث فقه سیاسی و یا فقههای مضاف دیگر را پوشش میدهند را آغاز کرد و اکنون تصمیم داریم مروری اجمالی بر شمارههای جدید مجلات فقهی نیز داشته و به معرفی آنها بپردازیم. اولین نشریه تخصصی حوزوی مرتبط با مطالعات فقه حکومتی، فصلنامه علمی ـ پژوهشی فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی)وابسته به پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است .
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ آخرین شماره چاپ شده فصلنامه علمی ـ پژوهشی فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی)، مربوط به بهار 1394 میباشد و این فصلنامه به علت فرایند علمی ـ پژوهشی شدن با چند شماره تاخیر، به تازگی تازه ترین شماره خود را در اختیار فضلا و پژوهشگران فقه قرار داده است.
بر اساس این گزارش، شماره 79 فصلنامهعلمی ـ پژوهشی فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی) با 140 صفحه محتوا، دربردارنده 7 مقاله میباشد: اضطرار به جنایات در فقه و قانون (مسعود امامی)؛ واقعنگرى، نقطه عطفى در روش اجتهادى محقق بهبهانى (سیدضیاء مرتضوی)؛ بررسى تحلیلى دسته بندى فقهى روایات تغنى در قرائت قرآن (سیفالله صرامی)؛ بررسى فقهى مفهوم و مصادیق صوت لهوى در تلاوت قرآن کریم (حمید ایماندار، احسان علیاکبری بابوکانی)؛ بررسى اختلاف در تعمیم دلیل به حکمت حکم (حسنعلی علی اکبریان)؛ کاربست شؤون معصوم در علم اصول (سعید ضیائی فر)؛ اصول فقه، رویکردها و روشها (علی شفیعی).
در ادامه، چکیده هفت مقاله این نشریه حوزوی از نظر مخاطبان گرامی می گذرد:
اضطرار به جنایات در فقه و قانون
مسعود امامی
احکام مختلف اضطرار به جنایت، به وضوح در فقه تبیین نشده است. همین امر، موجب شده که قوانین جزایى از جمله قانون مجازات اسلامى مصوب سال 1392 نیز دچار نقصان آشکارى در این باره باشد. نویسنده در این نوشتار کوشیده احکام مختلف اضطرار به جنایت نفس و عضو را استنباط کرده، کاستىهاى قوانین جزایى را نیز در این باره نشان دهد و در نهایت، پیشنهادى براى اصلاح قانون مجازات اسلامى داده است.
واقعنگرى، نقطه عطفى در روش اجتهادى محقق بهبهانى
سید ضیاء مرتضوی
از ویژگىهاى برجسته در روش اجتهادى وحید بهبهانى، واقعگرایى و اهتمام به شناخت موضوعات احکام و نقشى که این شناخت در دستیابى نزدیکتر به احکام شرع دارد، مىباشد. محقق بهبهانى این ویژگى را با رویکردهاى مختلف عقلى، حسّى، تاریخى، اجتماعى، عرفى و عقلایى، در سراسر مباحث فقهى خود نشان داده و آگاهى عمومى ایشان به موضوعات احکام، فضاى صدور روایات، نیازها و الزامات اجتماعى احکام، آن را پررنگ ساخته است.
این رویکرد، طیف گسترده اى از مسائل را در بر مىگیرد؛ از لزوم سازگارى استنباط با الزامات عقلى و عقلایى تا لزوم سازگارى با امور عینى و حسى و طبیعى، و نیز شناخت الزامات عرفى و مقتضیات زندگى اجتماعى، و از بهره گیرى از واقعیات تاریخى متنوع در شناخت مفاد روایات و جمع میان ادله تا استناد به سیره دامنهدار مسلمین و سیره شیعیان و نیز جایگاه و سیره اهل بیت (ع)، و از توجه به قلمرو موضوعات و استناد به آن تا شناخت تاریخى موارد تقیه، و از تأکید بر انصراف واژگان به معانى عرفى تا اعتقاد به ضعف نسبى اعتبار مکاتبات، و از شناخت ویژگى راوى تا ویژگى تعلق حکم به بانوان. دامنه گزارش و تحلیل هر آنچه وى به دست داده، بسى گسترده است؛ اما آنچه در این مقاله آمده، تنها گزارشى کلى و اجمالى از این رویکرد در نه محور و به دست دادن نمونههایى از آن در هر محور است.
بررسى تحلیلى دسته بندى فقهى روایات تغنى در قرائت قرآن
سیفالله صرامی
روایات فقهى تغنَى در قرائت قرآن، به دو بخش اصلى، قابل تقسیم است: اول، روایاتى که برخى بر اساس آنها هرگونه زیباسازى صوت با هر کیفیتى را در قرائت قرآن، موضوعاً و تخصصاً از موضوع حرمت شرعى غناء خارج مىکنند. این بخش، شامل پنج دسته روایت است. موضوع روایات این بخش، قرائت قرآن نیست؛ اما دلالت آن بر خروج تخصصى تغنى در قرائت قرآن از حکم حرمت غنا، مخدوش و ناتمام است. دوم، روایاتى که موضوع آنها قرائت قرآن است. این بخش، هفت دسته روایت را در بر مىگیرد.
دو دسته از این هفت دسته، با عموم حرمت غنا موافقند. یک دسته هم فقط ملاک برترى زیبایى صوت در قرائت قرآن را بیان مىکند. چهار دسته دیگر، به لحاظ دلالت و سند، براى تخصیص عمومات حرمت غنا ناکافىاند.
بررسى فقهى مفهوم و مصادیق صوت لهوى در تلاوت قرآن کریم
حمید ایماندار و احسان علیاکبری بابوکانی
تبیین صحیح مفهوم صوت لهوى و تحدید موضوع و حکم شرعى آن، رابطه وثیقى با مبحث غنا دارد. در نوشتار حاضر، صوت ملازم و ممهد معاصى به عنوان موضوع حرمت شرعى در صوت لهوى، معرفى شده است. تحقق اصوات لهوى در برخى معانى مطرح، مثل الحان برآمده از آلات موسیقى، آواهاى طربانگیز و آواز ملازم با معاصى، به دلایل متعدد، در تلاوت قرآن کریم چندان متصور نیست.
از سوى دیگر، به نظر مىرسد صوت لهوى به مفهوم «الحان متناسب با مجالس لهوى» منحصراً در تلاوت قرآن، متصف به عنوان حرمت باشد. به باور نگارنده، این نوع اصوات لهوى، آسیبزاترین نوع آواها در تلاوت حرفهاى قرآن کریم هستند. فقهاى اهل سنت، صوت لهوى را موضوع حرمت شرعى قرار نداده و تنها از عنوان غناء استفاده کردهاند. این مسأله مىتواند تأثیر بسزایى در نحوه تعامل قاریان شیعهمذهب با شیوههاى معمول قاریان سنىمذهب در ایجاد سبکها و نغمات قرآنى، داشته باشد
.
بررسى اختلاف در تعمیم دلیل به حکمت حکم
حسنعلی علی اکبریان
موضوع این نوشتار، بررسى اختلاف آرا در مسأله کاربست حکمت احکام در استنباط حکم، در تضییق و توسعه دلیل به واسطه آن است. تعابیر «الحکمة لاتعمم و لاتخصص»، «عدم الإطراد إثباتاً و نفیاً»، «الحکم لایدور مدار الحکمة»، و »لایکون جامعاً و لا مانعاً» تعابیر معروفى در ادبیات فقهى و اصولى معاصر است. برخى حکمت را نیز مانند علت، معمم دانسته اند. اخیراً متفرع بر مبناى تعمیم به حکمت، اقول دیگرى نیز مطرح شده است.
از دیدگاه این نوشتار، ادبیات این مسأله و جنبه هاى مختلف آن، شفاف نیست؛ و این عدم شفافیت، باعث توهم نزاع شده است؛ و گویا هر چه به این مباحث اضافه شود، بر ابهام و اختلاف در آن افزوده مىشود. مقاله حاضر براى این شفافیت، جنبه هاى مختلف این مسأله را طرح کرده، محل ادعاى اقوال را در این جنبهها تبیین مىکند تا معلوم شود چه مقدار از این اختلاف نظرها، اختلاف واقعى در تعمیم دلیل به حکمت است .
این جنبه ها عبارتند از:
1. توسعه و تضییق دلیل به حکمت حکم در استظهارات اولى و ثانوى؛
2. توسعه دلیل به علت تامه و تضییق آن به علت منحصره؛
3.. ظهور تعلیل در بیان علت یا در بیان حکمت؛
4. معیار تمییز علت از حکمت.
در این مقاله سعى شده با تبیین محل دقیق ادعاى آرا در هر یک از این جنبه ها، معلوم شود که در عدم تعمیم دلیل به حکمت حکم از آن جهت که حکمت حکم است، اختلافى نیست؛ و اگر در جایى تعمیمى هست، ناشى از حکمت، از جهت حکمت بودن آن، نیست
.
کاربست شؤون معصوم در علم اصول
سعید ضیائی فر
بررسى قرآن کریم و روایات معتبر، نشان مىدهد که پیامبر(ص) و امام(ع) غیر از شأن اصلى ابلاغ پیام الاهى، شؤون دیگرى همچون شأن عادى، ولایى و قضایى نیز داشته اند، همانطور که دانشمندان کلام، فقه و اصول، شؤون گوناگونى را براى معصوم ذکر کردهاند. توجه و به کارگیرى درست این شؤون در رشته هاى مختلف علوم اسلامى، مىتواند نتایجى را در این علوم به بار آورد. در این مقاله تلاش شده تا به اختصار، شؤون مؤثر در علم اصول توضیح داده شود و مهمترین نتایج توجه و به کارگیرى آن شؤون در علم اصول بررسى شود.
این نتایج عبارتند از:
تفکیک روایات قابل استناد در علم اصول از روایات غیر قابل استناد،
حل تعارض روایات اثبات کننده برخى مسائل اصولى،
تعیین وظیفه در هنگام شک در روایات قابل استناد در اصول،
تعریف سنت.
اصول فقه، رویکردها و روشها
علی شفیعی
از جمله سرفصلهاى مهم دانش نوپیداى »فلسفه علم اصول«، پرداختن به روشها و رویکردهاى دانش اصول است. دانش اصول که زاییده ضرورت و نیاز دانش فقه در طول تاریخ بوده، تحولات و تطورات ساختارى و متدیک بسیارى داشته است.
مقایسه الذریعة مرحوم سید با آثار اصولیان معاصر و نگاهى گذرا به ادوار تاریخى اصول، این تحولات را بهخوبى نمایان مىکند.
این تحولات را مىتوان از جمله، محصول رویکردهاى متفاوت اصولیان و روشهاى مختلف ایشان دانست که به تناسب تحولات محیطشان بدانها پرداختهاند. طرح مباحث نوپیدایى همچون اصول فقه حکومتى که برآمده از فقدان پارهاى مباحث مهم ناظر به فقه حکومت - فقه حکومتى - و اعتقاد به پاسخگو نبودن اصول فقه موجود در تأمین نیازها و دغدغه هاى حوزه حکومت است، بر ضرورت این بازخوانى مىافزاید.چراکه انشعاب در علمىِ بنیادى همچون اصول اگر هم مطلوب باشد، باید پس از یقین به اتمام ظرفیت موجود و مطلوب آن باشد; و نه اینکه آسیبهاى قابل مدیریت و کاستىهاى اندک را که به احتمال فراوان قابل تدارکاند، معبرى براى در هم ریختن آن، قرار دهیم. در این مقاله تلاش شده تا ضمن اشاره به این روشها و رویکردها، آسیبشناسى اجمالىاى از رویکردها و روشهاى دانش اصول نیز گزارش شود.
گفتنی است فصلنامه علمی ـ پژوهشی فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی) وابسته به پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بوده، اکنون به شماره 79 خود رسیده و صاحب امتیاز آن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم می باشد. حجت الاسلام محمد حسن نجفی، سردبیر این نشریه تخصصی حوزوی است.
برای خریداری یا همکاری با این فصلنامه علمی ـ پژوهشی می توانید با شماره تلفن 37742158 ـ 025 تماس یا از پرتال نشریات دفتر تبلیغات اسلامی بازدید اینترنتی داشته باشید.823/502/خ