23 شهريور 1396 : 16:29
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 51(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در تحلیل نظریه مرحوم صاحب جواهر پیرامون ولایت فقیه گفت: ایشان ولایت فقیه را در مسائل مختلف فقهی که محل اجرای ولایت فقیه بوده است، مطرح نمودهاند و به ولایت حسبه و مطلقه تصریح میکنند و در نوع ولایت فقیه که آیا از نوع ولایت حسبه است یا عامه، اظهار ابهام میکنند.
16 شهريور 1396 : 17:44
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 50(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در ادامه بررسی ابعاد ولایت فقیه از دیدگاه مرحوم نراقی گفت: یکی دیگر از ابعاد ولایت، ولایت بر اجاره دادن ایتام و سفهاء است؛ در صورتیکه صغیر یا سفیه یا یتیم مهارتی داشته باشد و بتواند کاری بکند، ولی فقیه ولایت دارد که نگذارد آنان بیکار باشند و میتواند آنان را به شغلی گمارده و اجرتی بگیرد که این از موارد قاعده دوم است.
12 شهريور 1396 : 19:16
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 49(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در بررسی ابعاد ولایت فقیه از دیدگاه مرحوم نراقی گفت: ایشان دوازده مورد را به عنوان ابعاد ولایت فقیه برشمردهاند که اولین مورد ولایت بر افتاء است؛ هر مجتهدی ممکن است فتوایی صادر نماید و کسی او را به واسطه فتوایش مؤاخذه نمیکند؛ اما ولایت بر افتاء که از شئون خاص ولی فقیه است نشان دهنده وجوب اطاعت مردم از فتوای او است.
11 شهريور 1396 : 16:54
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 48(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی با اشاره به اینکه در هر مسأله ای، اصلی وجود دارد افزود: در دوران غیبت هم اصل عدم ولایت است به این معنی که کسی بر انسان ولایت ندارد مگر خداوند و بعد از آن هم کسانی که خداوند به عنوان ولیّ برای انسان قرار داده است و انسان به هر عنوانی که بخواهد از اصل عدم ولایت خارج بشود، نیازمند دلیل است و تنها دلیلی که هم مورداً و هم وارداً جزء ادلّه قاعدهساز است، توقیع شریف است.
08 شهريور 1396 : 16:43
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 47(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی درباره ماهیّت فقهی و کلامی ولایت فقیه گفت: مسأله ولایت فقیه در درجه اول کلامی است و خود مسائلی که حول ولایت فقیه است، آن را فقهی مینماید، پس اصل قضیه، مسأله فقهی است که ریشه آن به کلام بر میگردد؛ زیرا علم به مسائل تکلیفیه از اصول شرعیه است و ولایت فقیه، تکلیف عملی مکلّف را در مقابل این قضیه نشان میدهد.
04 شهريور 1396 : 15:03
درس خارج ولایت فقیه آیت الله علم الهدی/ جلسه 46(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در ادامه بررسی ادلّه روایی ولایت فقیه گفت: روایت دوازدهم که مرحوم نراقی به آن استناد نموده و مؤثّرترین و قویترین روایت در اثبات ولایت فقیه است، توقیع شریف امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است، چون تعبیری که در این توقیع است «... حجّتی علیکم و انا حجه الله...» در هیچکدام از روایات دیگر نیست، همچنین سند این روایت کاملا قطعی و یقینی است؛ زیرا مرحوم کلینی اوثق مشایخ ثلاثه است.
02 شهريور 1396 : 12:35
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 45(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی بعد از بیان یکی از ادلّه روایی مرحوم نراقی گفت: این روایت را زمخشری در ربیع الابرار نقل نموده که از آن، هم برای اثبات ولایت فقیه استناد شده و هم برای این که رهبری جامعه اسلامی بایستی به فقیه سپرده شود؛ البته تفقّهی که مربوط به فقهاء است فقط شامل فقه احکام نمیشود، بلکه فقیه کسی است که ملکه اجتهاد و استنباط داشته و توانایی استنتاج تمام مسائل را از قرآن و حدیث داشته باشد.
30 مرداد 1396 : 11:38
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 44(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در بررسی روایت عمر بن حنظله و دلالت آن بر ولایت فقیه گفت: اولین کسی که به مقبوله عمر بن حنظله برای ولایت فقیه استناد نمود مرحوم محقق کرکی بود؛ بزرگان دیگری از جمله مرحوم نائینی، صاحب جواهر، مرحوم شیخ انصاری و حضرت امام خمینی(ره) نیز بعد از آن به مقبوله استناد کرده اند.
28 مرداد 1396 : 15:08
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 43(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در بررسی مستندات روایی مرحوم نراقی بر ولایت فقیه گفت: یکی از مستندات، خطبهای از حضرت سیدالشهداء علیه السلام است که خیلی مشهور است و در آن علمائی را که در سیاست دخالت نمیکنند و حاضر نیستند در مقابل یزید قیام نمایند تخطئه مینمایند؛ مرحوم نراقی و حضرت امام خمینی(ره) این روایت را دلیل برای اثبات ولایت فقیه گرفتهاند.
25 مرداد 1396 : 15:17
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 42(96-95)
وسائل- آیت الله علم الهدی در بررسی یکی از مستندات روایی مرحوم نراقی گفت: در این روایت گفته شده امانت فقهاء، دین و شریعت پیامبر است و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم شرط آن امانتداری را عدم دنبالهروی از سلطان دانستهاند، از طرفی هم جامعه حکومت لازم دارد و فقیه هم که نباید تابع سلطان باشد، پس خود فقیه باید حکومت تشکیل بدهد.