vasael.ir

کد خبر: ۸۶۱۹
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۶ - 10 June 2018
آیت الله کعبی/ جلسه 67

جهاد| آمادگی برای جهاد در هر زمان از مصادیق مرابطه است

وسائل- از روایات استفاده می شود که یاران رهبران الهی، باید آماده جنگیدن باشند. آمادگی برای جنگیدن و فداکاری در راه خدا شرط است؛ حتی اگر منجر به جنگ نشود. در این روایت چنین کاری صدق عنوان مرابطه می شود.لازم نیست در مرزها درگیری فیزیکی باشد. بلکه هر جایی که خطر باشد و پیروان آماده فداکارای باشند، مرابطه صدق می کند.

به گزارش خبرنگار وسائل؛ آیت الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در شصت و هفتمین جلسه درس خارج فقه جهاد که در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به تاریخ چهارشنبه بیست و هفتم بهمن ماه 1395 برگزار شد در ادامه بررسی مرابطه و نقش آن در دفاع از سرزمین های اسلامی به تبیین ضرورت آمادگی برای دفاع از نظام و امت اسلامی در هر زمان از باب مقدمه واجب پرداخت.

تقریر درس

آیت الله کعبی در جلسه  گذشته عنوان کرد:این روایت اشاره به جهاد ابتدایی زیر لوای حکومت جور دارد. در روایت یونس آمده در مورد کسی است که خود را به مرز رسانده بود و حضرت فرمود جهاد جایز نیست. سوال کردند پس چه کند؟ فرمود: مرزبانی کند. بنابراین مرابطه نهی نشده است، بلکه جهاد نهی شده است. در این روایت نیز که حضرت فرمودند، اشاره به بحث رهبری در جهاد دارد. که شما تحت لوای چه کسی جهاد می کنید؟

جهاد الحفاظ علی الدول الاسلامیه

مرابطه 4

بحث درمورد جهاد حفظ نظام اسلامی است و «مرابطه» از حیث اینکه یکی از راهکارهای حفظ نظام و از جمله ادله آن است، مطرح شده است.

یکی از مباحث درمورد مرابطه، حداقل و حداکثری در نظر گرفته شده است. مانند اعتکاف که اقلی دارد؛ سه روز با روزه. اگر کسی کمتر از سه روز بماند، به او معتکف نمی گویند. بر اساس روایات، مرابطه نیز حداقل سه روز و اکثر آن چهل روز است و بیشتر از آن، پاداش جهاد دارد و شخص مجاهد محسوب می شود. یعنی مرابطه بر فرض استحباب، مناسب است هر شخصی برای خود در نظر بگیرد و مرابطه داشته باشد. مرحوم صاحب جواهر(ره) می فرمایند: «و کیف کان فالرباط أقله ثلاثة أیام و أکثره أربعون یوما کما‌ صرح به فی النهایة و المنتهى و التذکرة و الإرشاد و القواعد و الدروس و جامع المقاصد و الروضة و غیرها، بل فی المنتهى نسبة الأول إلى علمائنا و التذکرة إلى الاتفاق علیه و قال أبو جعفر و أبو عبد اللّٰه علیهما السلام فی خبر زرارة و محمد بن مسلم «1»: «الرباط ثلاثة أیام و أکثره أربعون یوما فإذا جاز ذلک فهو جهاد»»[1] یعنی شیخ طوسی در «نهایه»، علامه حلی در «منتهی» و «تذکره» و «ارشاد» و «قواعد» شهید اول در «دروس»، محقق کرکی در «جامع المقاصد»، شهید ثانی(ره) در «روضه» این مطلب را تاکید کرده اند. بلکه علامه حلی در «منتی» تاکید کرده که این فتوای علمای شیعه است و «تذکره» بر این مطلب ادعای اجماع کرده است. سپس روایتی نقل می کنند که پیش از این قرائت کرده بودیم که حداقلِ مرابطه، سه روز و حداکثر آن چهل روز است و بیش از آن جهاد است.

مرحوم صاحب جواهر(ره) معتقد است : « أی ثوابه ثواب المجاهدین کما صرح به غیر واحد و إن بقی على وصف المرابطة کما صرح به فی الدروس، و على کل حال فما عن الإسکافی من أن أقله یوم کالمحکی عن أحمد من العامة من أنه لا طرف له فی القلة محجوج بما عرفت، اللّٰهمّ إلا أن یقال للتسامح فی السنن بأن مقتضى النبوی السابق تحققه برباط لیلة.» مجاهد است، یعنی ثواب مجاهدین را می برد. این نیست که مرابطه تبدیل به جهاد می شود. مرابطه، مرابطه است حتی اگر یک سال بماند؛ چون مرابطه غیر از جهاد است اما ثواب مجاهدین را بر او می نویسند.  ابن جنید اسکافی، مانند اهل سنت می گوید یک روز هم مرابطه است که این مطلب خلاف صریح روایت و خلاف اجماعی است که میان اتباع مذهب است، مگر اینکه بگوییم به خاطر تسامح در ادله سنن گفته شده باشد و مقتضای روایت نبوی است که خوانده بودیم یک شب مرابطه، چقدر ثواب دارد. البته منافاتی ندارد که ثواب یک شب مرابطه را بگویند، و حداقلی برای مرابطه قرار دهند.

مرابطه به معنای آمادگی جهاد

در برخی روایات، مرابطه به معنای دیگری غیر از مرابطه در مرزها تعریف شده است؛ و آن مرابطه به معنای با ائمه(ع) بودن و آماده بودن برای جهاد رزم در رکاب ائمه(ع) است. مرابطه به معنای انتظار فرج، که خود نوعی مرابطه است.

روایت اول: این روایت در باب 57 کتاب جهاد با عنوان« بَابُ اسْتِحْبَابِ ارْتِبَاطِ الْخَیْلِ وَ سَائِرِ الدَّوَابِّ وَ آدَابِهَا وَ آلَاتِ الرُّکُوبِ»[2] آمده است. روایت مزبور چنین است: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى وَ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عُمَرَ بْنِ کَیْسَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْجُعْفِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ع کَمِ الرِّبَاطُ عِنْدَکُمْ قُلْتُ أَرْبَعُونَ قَالَ لَکِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ الدَّهْرِ وَ مَنِ ارْتَبَطَ فِینَا دَابَّةً کَانَ لَهُ وَزْنُهَا وَ وَزْنُ وَزْنِهَا مَا کَانَتْ عِنْدَهُ وَ مَنِ ارْتَبَطَ فِینَا سِلَاحاً کَانَ لَهُ وَزْنُهُ مَا کَانَ عِنْدَهُ»[3]. ابی عبد الله جعفی می گوید: امام باقر(ع) به من فرمودند چند روز مرابطه دارید؟ گفتم چهل روز. فرمود: مرابطه و مرزبانی ما در طول عمر است و کسی که مرکوبی را در مرزبانی در راه ما حفظ کند، به وزن آن خداوند پاداش می دهد و اگر کسی سلاحی برای دفاع از ما حمل کند، همچنین است.

این روایت، مرزبانی با ائمه(ع) را مانند رباطی می داند که در آیه شریفه عرض کرده بودیم: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[4] که نقل شده این رابطوا یعنی: «رَابِطُوا عَلَى الْأَئِمَّةِ ع»[5] یعنی همراهی با ولایت اما این همراهی در حد جانفشانی باشد و شخص حاضر شود فدای اهل بیت(ع) شود و از مکتب دفاع کند. کسانی که آمادگی چنین دفاعی را دارند و حاضرند جان خود را فدا کنند، در این روایتی که خوانده شد، مرابط گویند. تبعا مصداق روشن آن در زمان غیبت، اشخاصی هستند که به عنوان منابع انسانی، حافظ نظام محسوب می شوند که تاسیسات عمومی و زیرساخت ها و اماکن عمومی را حفظ می کنند. همچنین از رهبری دفاع و به صورت فیزیکی و غیر فیزیکی شخصیت های موثر به ویژه رهبری را حفظ می کنند. همه اینها رباط گفته می شود. مخصوصا که فرموده اند: «رِبَاطُنَا رِبَاطُ الدَّهْرِ»[6] و مخصوص سه روز و چهل روز نیست و مرابطه را به عنوان یک وظیفه ثابت و دائم برای شیعیان ذکر می کند.

روایت دوم: روایت دیگری مرحوم صاحب جواهر(ره)[7] از «بحارالانوار» نقل می کند که می فرماید: «لَا تَجْزَعُوا مِنْ مَرَّةٍ وَ لَا مِنْ مَرَّتَیْنِ وَ لَا مِنْ ثَلَاثٍ وَ لَا مِنْ أَرْبَعٍ فَإِنَّمَا مَثَلُنَا وَ مَثَلُکُمْ مَثَلُ نَبِیٍّ کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَنِ ادْعُ قَوْمَکَ لِلْقِتَالِ فَإِنِّی سَأَنْصُرُکَ فَجَمَعَهُمْ مِنْ رُءُوسِ الْجِبَالِ وَ مِنْ غَیْرِ ذَلِکَ ثُمَّ تَوَجَّهَ بِهِمْ فَمَا ضَرَبُوا بِسَیْفٍ وَ لَا طَعَنُوا بِرُمْحٍ حَتَّى انْهَزَمُوا ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِ أَنِ ادْعُ قَوْمَکَ إِلَى الْقِتَالِ فَإِنِّی سَأَنْصُرُکَ فَجَمَعَهُمْ ثُمَّ تَوَجَّهَ بِهِمْ فَمَا ضَرَبُوا بِسَیْفٍ وَ لَا طَعَنُوا بِرُمْحٍ حَتَّى انْهَزَمُوا ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِ ادْعُ قَوْمَکَ إِلَى الْقِتَالِ فَإِنِّی سَأَنْصُرُکَ فَدَعَاهُمْ فَقَالُوا وَعَدْتَنَا النَّصْرَ فَمَا نُصِرْنَا فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِ إِمَّا أَنْ یَخْتَارُوا الْقِتَالَ أَوِ النَّارَ فَقَالَ یَا رَبِّ الْقِتَالُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ النَّارِ فَدَعَاهُمْ فَأَجَابَهُ مِنْهُمْ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فَتَوَجَّهَ بِهِمْ فَمَا ضَرَبُوا بِسَیْفٍ وَ لَا طَعَنُوا بِرُمْحٍ حَتَّى فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ»[8] یعنی از یکبار و دو بار و سه بار جنگیدن در راه ما خسته نشوید. بالاخره ما پیروز می شویم. مهم این است که شما در راه  ما بایستید. یعنی مرزبانی از دین و رهبر مسلمین مهم است. سپس می فرماید داستان ما و شما مانند داستان یکی از پیامبران بنی اسراییل می ماند که خداوند به او وحی کرد: پیروان خود برای قتال جمع کن. آن پیامبر نیز همه یاران را از همه جا جمع کرد و آنها را به سمت جهاد بر علیه طواغیت زمان خود بُرد. نه شمشیری زدند و نه نیزه ای پرتاب کردند، ارتش دشمن را که دیدند پا به فرار گذاشتند! چون خدا وعده پیروزی داد و فکر کردند همین که بیایند، دشمن فرار می کند! اما در میدان مواجهه با دشمن ترسیدند و عقب نشینی کردند. بار دیگر خداوند به آن پیامبر وحی کرد که یاران برای جنگیدن جمع کن و من پیروزتان می کنم. باز هم آنان را گرد آورد ولی یاران اعتراض کردند که به ما وعده پیروزی دادی، ولی پیروز نشدیم؟! خداوند به آن پیامبر وحی کرد: یا قتال را انتخاب کنند یا آتش دوزخ را! وعده پیروزی متوقف بر آمادگی برای جنگ و قتال است. سپس فرمود: جنگیدن بهتر از آتش جهنم است. حضرت آنان را به قتال دعوت کرد. اما 313 نفر آماده نبرد شدند و بقیه نیامدند. حضرت با همینان حرکت کرد اما قبل از شمشیر زدن و پرتاب نیزه، خداوند آنان را پیروز کرد.

از این روایت استفاده می شود که یاران رهبران الهی، باید آماده جنگیدن باشند. آمادگی برای جنگیدن و فداکاری در راه خدا شرط است؛ حتی اگر منجر به جنگ نشود. در این روایت چنین کاری صدق عنوان مرابطه می شود.لازم نیست در مرزها درگیری فیزیکی باشد. بلکه هر جایی که خطر باشد و پیروان آماده فداکارای باشند، مرابطه صدق می کند.

این روایت در زمان ما دو مصداق دارد: یکی انتظار حقیقی امام زمان(ع) و دیگری کمک به نظام انقلاب اسلامی ایران.انتظار حقیقی امام زمان، نوعی مرابطه است. یعنی  منتظر واقعی برای خود و اسلام می کند و همیشه در تلاش است و منتظر آن روزی است که آقایش بیاید و در رکاب او بجنگد. بنابراین اگر کسی ادعای انتظار کند و آموزش جنگی نبیند، نسبت به عمل به واجبات اسلامی سهل انگار باشد، مال حرام بخورد و خمس ندهد، منتظر حقیقی نخواهد بود. منتظر کسی است که اگر امروز ندایی آمد، کاری از او بربیاید، وگرنه آماده نیست. منتظر آن کسی است که آماده است.

دیگر از جلوه های حقیقی انتظار امام زمان(ع)، پیروزی انقلاب اسلامی است که قدرت بزرگی برای اسلام و مکتب اهل بیت(ع) تولید کرد. حفظ انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و اقتدار نظام اسلامی از مصادیق مرابطه و انتظار حقیقی است. بحث ما ادله وجوب حفظ نظام است. اینکه این انقلاب اسلامی و مملکت شیعی در مسیر اصلاح و عدل و صلح و امنیت جهانی در رکاب امام زمان(ع) حرکت کند، مصداق حقیقی انتظار و از مصادیق برجسته مرابطه است.البته مرابطه به معنایی که در روایت اخیر نقل کردیم که امام باقر(ع) فرمود: «رِبَاطُنَا رِبَاطُ الدَّهْرِ»[9].

مرحوم صاحب جواهر(ره) می فرماید: «و هو محمول على إرادة ترقب الفرج ساعة بعد ساعة کما جاءت به النصوص لا الرباط المصطلح، کما هو واضح، و اللّٰه العالم».[10] بعد از هر ساعت باید منتظر باشد. یعنی انسان باید قدرتش بیشتر و  نظام اسلامی نیز از نظر عِده و عُده، اقتدار بیشتری داشته باشد باعث نزدیکی عصر ظهور می شود و این نوعی مرابطه است. اما مرابطه مصطلح نیست، بلکه به معنای تولید قدرت برای اسلام و آمادگی برای نصرت اسلام و همراهی با ولایت است.

مرابطه با مال

مرحوم صاحب جواهر(ره) بحث بعدی را چنین مطرح می کنند: «و من لم یتمکن منها أی المرابطة بنفسه یستحب أن یربط فرسه هناک کما فی النافع و القواعد و التحریر و غیرها، و الظاهر عدم إرادة الشرطیة من ذلک، فیرجع إلى ما فی التذکرة من استحباب المرابطة بنفسه و فرسه و غلامه و جاریته و إعانة المرابطین، و نحوه ما فی الإرشاد و الدروس و اللمعة و الروضة و غیرها، ضرورة کون ذلک من الإعانة على البر و التقوى، و من هنا لم یکن فرق بین الفرس و غیرها من الدواب و الغلام و الجاریة و نحوها مما ینتفع بها المرابطون، فیبیح حینئذ لهم الانتفاع بذلک»،[11] یعنی اگر کسی نمی تواند خودش در مرزها مرابطه کند، اسبش را به مرز بفرستد. یعنی ابزار و آلات و ادوات را اقدام کند. این نیز مستحب است.

همچنانکه در بحث جهاد، جهاد مالی و جانی داریم: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ»[12] اینجا نیز گاه مرابطه با نفس و جان خود است و گاه مرابطه با توان و امکانات و مال است. این نیز از مصادیق «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏»[13] است که در روایات بسیاری نیز بیان شده است. لذا باید گفت فرقی میان اسب، و مال و پشتیبانی های مختلف امروزی از مرزبانان نیست.

در این زمینه روایتی از امام موسی کاظم(ع) نقل شده که می فرماید: «مَنْ رَبَطَ فَرَساً عَتِیقاً مُحِیَتْ عَنْهُ ثَلَاثُ سَیِّئَاتٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ کُتِبَ لَهُ إِحْدَى عَشْرَةَ حَسَنَةً وَ مَنِ ارْتَبَطَ هَجِیناً مُحِیَتْ عَنْهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَیِّئَتَانِ وَ کُتِبَ لَهُ سَبْعُ حَسَنَاتٍ وَ مَنِ ارْتَبَطَ بِرْذَوْناً یُرِیدُ بِهِ جَمَالًا أَوْ قَضَاءَ حَوَائِجَ أَوْ دَفْعَ عَدُوٍّ عَنْهُ مُحِیَتْ عَنْهُ کُلَّ یَوْمٍ سَیِّئَةٌ وَاحِدَةٌ وَ کُتِبَ لَهُ سِتُّ حَسَنَاتٍ»[14] یعنی اگر کسی اسب اصیل و پرکار را برای مرابطه بفرستد، خداوند سه گناه او را می بخشد و یازده حسنه برایش می نویسد. و اگر کسی اسب معمولی بفرستد، دو گناه می بخشد و هفت حسنه برایش می نویسد. و اگر کسی اسب دو سه ساله و ناقه شتر دو سه ساله را برای مرابطه بفرستد که بتواند باری حمل کند و دشمن دفع کند، باز هر روز گناهی از او بخشیده می شود و شش حسنه برایش نوشته می شود. مرحوم صاحب جواهر(ره) بعد از نقل روایت می فرماید: «و أفضل الرباط أشد الثغور خطرا، نعم لا ینبغی له نقل الأهل و الذریة إلى الثغور المخوفة بل ربما حرم»[15] مهمترین مرابطه در مرزی است که خطر بیشتری دارد.؛بله، نمی توان خانواده و فرزندان خود را به مرز ببرد چه بسا کسی بگوید به دلیل خطر هلاکت، بگوید حرام است.

نذر برای مرابطه

از مجموع مباحث استفاده می شود انسان هر کاری بتواند انجام دهد که سرزمین اسلام و کیان آن حفظ شود، انجام آن واجب است؛ چه  با حضور شخصی و چه با کمک هاو پشتیبانی های مالی و فکری. همه صدق مرابطه می کند. لذا نذر برای مرابطه نیز صحیح است و در گفتیم که در زمان های گذشته مومنین نذر مرابطه می کردند.

گفته می شود اگر نذر مرابطه با وجود امام و بسط ید امام کند، این مرابطه واجب می شود. در زمان قبض ید و یا غیبت امام، باز هم به دلیل نذر واجب است و این مطلب اجماعی و بلکه ممکن است ادعای عدم خلاف بشود.

نذر مال نیز برای مرابطین چه در عصر حضور و چه در عصر غیبت، صحیح است و این اهمیت حفظ دار الاسلام را می رساند. اگرنه نذر برای آن و کمک به آن نیز صحیح نبود.

ادامه بحث در جلسه آینده....

پایان جلسه شصت و هفتم

 ***


[1] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌21، ص: 42‌.

[2] . وسائل‏ الشیعة، ج15، ص139.

[3] . همان.

[4] . آل عمران/200.

[5] . الکافی، ج2،  ص81.

[6] . وسائل‏ الشیعة، ج15، ص139.

[7] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌21، ص: 42 و 43.

[8] . الکافی، ج8 ، ص381.

[9] . وسائل‏ الشیعة، ج15، ص139.

[10] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 43.

[11] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌21، ص: 43.

[12] . توبه/ 111.

[13] . مائده/ 2.

[14] . الکافی، ج5 ، ص48 - جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌21، ص: 44‌.

[15] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌21، ص: 44‌.

120/907/د

مقرر: قطبی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹