vasael.ir

کد خبر: ۷۶۹۱
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۶ - 13 February 2018
تحلیل مبانی اصول قانون اساسی، آیت الله کعبی/ اصل یازدهم (بخش 1)

قانون تلاش برای وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را وظیفه دولت می‌داند

وسائل ـ اصل یازدهم قانون اساسی: به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست‌های کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.

مقدمه

هر دولت-کشور به عنوان جامعه‌ی سیاسی سازمان یافته و نهادبندی شده که از سایر جوامع متمایز بوده و شخصیت مستقل و مشخصی از عوامل ترکیب دهنده‌ی خود دارد، مبتنی بر عوامل ساختی مشخصی همانند قدرت سیاسی(اعم از حکومت و حاکمیت)، گروه انسانی و سرزمین معینی شکل می‌گیرد، در این میان گستره ی جمعیتی دولت-کشورها که در ادبیات حقوقی معاصر از آن تحت عنوان «ملت» تعبیر می‌گردد، نخستین شرط از شرایط شکل گیری نظام سیاسی محسوب می‌شود.

از سوی دیگر نگاهی گذرا به اندیشه‌ی اسلامی ‌نمایانگر ضرورت تشکیل حکومتی مبتنی بر آموزه‌های شریعت است. دولت-کشوری که عناصر تشکیل دهنده‌ی آن بر مبنای ضوابط و چهارچوب‌های مشخص شده در دستورات اسلام شکل می‌گیرد.

بر همین اساس در آموزه‌های اسلامی، اصطلاح «امت اسلامی» برای تبیین عنصر ملت به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده‌ی نظام مبتنی بر آموزه‌های شریعت جعل گردیده است. به بیان دقیق تر با ملاحظه‌ی اندیشه‌ی سیاسی اسلام، می‌توان دریافت که شارع مقدس ضمن بیان حدود و چارچوب‌های مفهوم امت اسلامی، نظام مطلوب دینی را بر پایه‌ی تحقق این مفهوم استوار می‌سازد.

بر این اساس، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای آموزه‌های فقه شیعه تدوین یافته است، در اصول متعددی به موضوع «امت اسلامی» و موضوعات مرتبط با آن اشاره نموده است. علت این امر آن است که دین اسلام از همان ابتدای رسالت خود ماهیتی جهانی داشته و آرمان خود را در تشکیل جامعه مطلوب در چارچوب امت اسلامی دنبال نموده است. به طوری که تشکیل امت اسلامی، آرمان و از اهداف عالیه دین اسلام و از مفاهیم پایه‌ای اندیشه سیاسی اسلام محسوب می‌شود.

در این میان اصل 11 قانون اساسی وظیفه‌ی حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به اتحاد و ائتلاف امت اسلامی و ملل اسلامی در وجوه گوناگون را بیان می‌کند و با تبعیت از اصول و قواعد شریعت اسلام، تشکیل امت واحده اسلامی را به عنوان یک وظیفه مهم و اساسی بیان نموده است.

مطابق اصل 11 قانون اساسی و دیگر اصول مرتبط، وحدت میان جوامع اسلامی و تشکیل امت واحده اسلامی، نه تنها امری مطلوب است، بلکه به دلیل آثار و فواید آن، ضرورتی انکارناپذیر است.

ضرورت وحدت اسلام و ایجاد امت اسلام، تنها صرف یک شعار سیاسی و اعتقادی نبوده بلکه شرط اساسی نجات مسلمانان از چنگال نظام سلطه و اولویت ارجح دنیای اسلام می‌باشد.

از آنجا که اصل 11 در مقام بیان یکی از آرمان‌های ملت ایران مبتنی بر آموزه‌های اسلامی می‌باشد، فهم دقیق این اصل نیز متضمن بررسی فقهی و مراجعهی به مبانی دینی آن است.

در راستای مطالعه ی اصل 11 قانون اساسی، بررسی مفهوم و شاخصه‌های امت اسلامی مبتنی بر مبانی دینی امری ضروری تلقی می‌گردد. از همین رو سئوال اصلی پژوهش حاضر به بررسی جایگاه فقهی امت اسلامی مبتنی بر اصل 11 قانون اساسی اختصاص یافته و در این مسیر به دنبال پاسخگویی به سوالات فرعی دیگری همانند چیستی مفهوم امت اسلامی، ادله‌ی شرعی وجوب شکل گیری امت اسلامی، عناصر سازنده‌ی مفهوم دولت اسلامی و تحلیل تشکیل امت واحده‌ی اسلامی با نگاهی به سایر اصول قانون اساسی می‌پردازد.

در این راستا در ادامه ابتدا به بررسی مفهوم امت اسلامی در ادبیات دینی خواهیم پرداخت. سپس عناصر تشکیل دهنده‌ی مفهوم امت در آموزه‌های اسلامی را بیان نموده و به بررسی ادله‌ی شرعی تشکیل امت اسلامی می‌پردازیم.

در پایان نیز جایگاه اصل 11 و تشکیل امت واحده‌ی اسلامی در مقایسه با سایر اصول قانون اساسی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گیرد.

 

مبحث اول: مفهوم شناسی

بررسی دقیق چهارچوب مفهوم امت نیازمند بررسی مفهوم لغوی، اصطلاحی این واژه و همچنین بازشناسی آن از سایر مفاهیم مشابه می‌باشد.

 

گفتار اول: مفهوم لغوی امت

از لحاظ لغوی، واژه امت از ریشه «ا م م» بوده و در معانی اندازه کردن، اندازه گرفتن و تقدیر، چیزی را قصد کردن، بلندی، نشیب و فراز در چیزی و طریقه‌ی نیکو به کار رفته است. اطلاق «ام» بر مادر نیز بدان جهت است که کودک در زمینه نیازمندی‌های خود یا به جهت احساس آرامش او را قصد می‌کند.

بر همین مبنا امّت در لغت به گروهی گفته می‌شود که مورد قصد و توجّه مخصوص دیگران واقع شده و در یکی از ویژگی‌های خود همانند دین، زمان، مکان، نوع یا صنف مشترک و همسان می‌باشند که این ویژگی می‌تواند اختیاری یا غیر اختیاری باشد.

از منظر دیگر امت گروهی از مردمند که بیشتر آنها از اصل و منشا واحدی بوده و منافع و آرزوهای یکسان آنها را به دور هم جمع کرده باشد و یا به دور امر واحدی همانند دین یا زمان و مکان گرد آمده باشند.

بر این اساس به پیروان یک دین و آیین بر اثر همسانی در دین امّت میگویند و به مردمی که همزمان با یکدیگر در یک قرن یا در منطقه‌ای از زمین زندگی می‌کنند یا گروهی از مردم که دارای عملکرد یکسان‌اند، امّت اطلاق می‌شود.

به نظر می‌رسد با توجه به تعاریف فوق و در مقام جمع‌بندی مفهوم لغوی از امت باید بیان نمود که این واژه در لغت بیانگر مفهوم گروهی است که مقصد و هدف واحدی آنان را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

 

گفتار دوم: مفهوم قرآنی امت

واژه «امت» در قرآن کریم 64 بار در معانی مختلف به کار رفته است؛ از جمله‌ی این معانی می‌توان به هنگام و مدت و زمانی معین، قوم، پیشوا و رهبر، راه و روش و دین و آیین، خلق و گروهی از جانداران و همچنین به معنای گروهی از انسان‌ها اشاره کرد.

این در حالی است که بیشتر استعمالات قرآنی این واژه در همان معنای گروهی از انسان‌ها با قصد مشخص می‌باشد. از نظر قرآن کریم برای آن که تعدادی از انسان‌ها یک امت و گروه محسوب شوند باید همگی دارای یک جهت مشترک و وحدت باشند و این وحدت می‌تواند هر چیزی همچون وحدت در زمان، مکان، دین، آیین و... باشد.

به بیان دقیق تر در استعمالات قرآنی از واژه‌ی «امت» در تمامی موارد معنای جمعیت و گروه مد نظر بوده است و تنها در برخی موارد استثنایی که با قرینه‌ی خاص همراه می‌باشد، می‌توان از آن برداشت مجازی کرد.

بر این اساس مقصود از «امت اسلامی» در اصطلاح قرآنی مجموعه‌ای از افراد بشر است که به عنوان امت واحد خدای واحد را اطاعت می‌کنند و در این وحدت هدف و مقصود اصلی آنها سعادت و حیات انسانی می‌باشد.

 

گفتار سوم: مفهوم اصطلاحی امت

برمبنای مفهوم لغوی و استعمالات قرآنی از واژهی «امت» می‌توان گفت که اصطلاح امت گروه و جماعتی را در بر می‌گیرد که دارای دو عنصر سازندهی بارز و مشخص هستند.

اولاً جمع نامحصور و نامحدودی از مردم، صرفنظر از زبان، نژاد، فرهنگ، وحدت جغرافیایی و سرزمینی و ثانیا مشترک در رابطه‌ای معنوی؛ رابطه‌ای که دارای جنبه‌های ایدئولوژیک و عقیدتی می‌باشد.

به بیان دقیق تر آن گروه و جماعتی از انسان‌ها که دارای عقیده و ایمان واحدی هستند، می‌توانند بر اساس اعتقاد و تعهد خود به مکتب، اجتماعی تشکیل دهند که به این اجتماع امت اطلاق می‌شود.

این دیدگاه مبتنی بر این نظریه استوار است که افراد در مسیر زندگی خویش در انتخاب شرکای همفکر خود آزاد باشند و اتحاد و همبستگی ناشی از خاک و خون نمی‌تواند مانع از اتحاد و هماهنگی فکری و عقیدتی به عنوان پیوندی ناگسستنی میان افراد گردد.

در رویکرد دیگر می‌توان مفهوم اصطلاحی «امت» را در مفهوم عام و خاص مطالعه نمود. مقصود از «امت» در مفهوم عام، مجموعه‌ای از مردم است که دارای وطن واحد و مصالح مشترک می‌باشند و این مصالح از طریق حاکمیت و رهبری سیاسی واحد اعمال می‌شود؛ در حالی که امت در معنای خاص به مجموعه‌ای از مردم اطلاق می‌گردد که ایمان آنها به ارزش‌های مشترک که در رهبری واحد و نظام واحد زندگی تبلور یافته است؛ آنان را گرد هم می‌آورد. در حقیقت امت گروه به هم پیوسته‌ای است که بر محور یک وجه مشترک گرد هم می‌آیند و قصد واحدی دارند.

در نتیجه مقصود از «امت اسلامی» جامعه یا گروهی انسانی است که راه روشنی را انتخاب کرده و به سوی مقصد و هدف مشترک در حرکت‌اند تا رسالت و مسئولیت جهانی خود را تحت رهبری سیاسی- الهی به منصه ظهور برسانند و در قبال هدایت و رستگاری جوامع دیگر احساس وظیفه می‌کنند.

به بیان دیگر امت اسلامی گروهی از مردم هستند که حول محور عقیدهی یکسان(همانند خالق واحد، ایمان به رسولان الهی، وجود امامان و پیشوایانی برای راهبرد حرکت سیاسی و اجتماعی مسلمانان، اعتقاد به آخرت و ثواب و عقاب اعمال، اعتقاد به معاد و حسابرسی و اعتقاد به منزلت و جایگاه انسان به عنوان خلیفه‌ی خداوند متعال بر روی زمین) گرد هم آمده‌اند و همه‌ی اختلافات ناشی از زبان و خاک و نژاد و رنگ قابلیت تجزیه و تقسیم امت اسلامی و از بین بردن ویژگی امت را ندارد.

در نتیجه در اندیشه‌ی اسلامی و مبتنی بر آموزه‌های کتاب و سنت، تمام کسانی که بر محور مکتب به دور هم جمع می‌شوند و بر پایه‌ی اعتقاد و التزام به آموزه‌های اسلامی مجموعه‌ای را پدید می‌آورند «امت اسلامی» نام می‌گیرد.

بنابراین تعاریف می‌توان گفت، مؤلفه محوری و اصلی در اصطلاح امت اسلام، وحدت مذهبی و دین اسلام است. امت اسلام در حقیقت جامعه بین‌المللی انسانی‌هایی است که از یک پیام و دستور الهی اطاعت می‌کنند و رسالت پیامبر (ص) را می‌پذیرند.

در چنین جامعه‌ای تمایزات نژادی و قومی انسان‌ها اصالت ندارد و این عوامل نمی‌تواند مایه امتیاز و برتری باشد. به عبارت دیگر «امت» جامعه‌ای است که در آن افرادی که دارای ایمان، هدف، ایدئولوژی و تعهد و انگیزه هستند با یکدیگر اعلام اتحاد می‌نمایند، به این نیت که در راه تامین اهداف مقدس مشترک خود کوشش و جهاد کنند.

اسلام با تاسیس این مفهوم یک نوع تعهد و مسئولیت، که نتیجه‌ی آن نهضت و انقلابی برای تامین هدف مشترک امت را در بردارد، به وجود آورده است.

 

گفتار چهارم: مفاهیم مشابه و مرتبط

اکنون که مفهوم امت اسلامی به عنوان یکی از اصطلاحات جعل شده به وسیلهی شارع مقدس روشن گردید، باید به دنبال یافتن وجوه ممیزه‌ی میان مفهوم «امت اسلامی» با مفاهیم مشابه آن در ادبیات حقوقی معاصر و ادبیات فقهی بود.

 

بند اول: ملت

یکی از واژه‌های مشابه با امت، اصطلاح «ملت» است؛ ملت در لغت به معنای حرکت دادن، جنباندن، راه و روش و دین و آیین به کار رفته است. اما در اصطلاح حقوقی ملت به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده‌ی دولت-کشور در مفهوم مدرن آن به «قومی که در سرزمینی زندگی می‌کنند و عواملی مانند نژاد یا زبان و فرهنگ مشترک آنان را به هم وابسته می‌کند.» تعریف شده است.

به بیان دیگر «ملت» مجموعه‌ای از افراد انسانی است که در یک سرزمین زندگی می‌کنند و از منظر اصالت، تاریخ، آداب و عادات و ... دارای اشتراک هستند.

از منظر دیگر «ملت» گروهی انسانی است که نسبت به تشکیل اجتماع متعلق به خود، آگاه است و مدعی حاکمیت مستقلی می‌باشد. در نتیجه اصطلاح ملت به گروهی از انسان‌ها اطلاق می‌گردد که اعضای آن در اثر عوامل پیوند دهنده مادی و معنوی به یکدیگر وابسته هستند و نسبت به آن احساس تعلق می‌کنند.

بر اساس تعاریف مد نظر از اصطلاحات امت و ملت، آنچه به عنوان وجه ممیزه‌ی میان مفهوم امت در اندیشه‌ی اسلامی و مفهوم ملت و همچنین مفاهیم مشابه آن همانند جمعیت، مردم و شهروند در ادبیات حقوقی مدرن محسوب می‌گردد، در دو نکته قابل بیان است.

اولاً اصطلاح «ملت» در کنار مفاهیم سرزمین و قدرت سیاسی(حاکمیت و حکومت) بیانگر جمعیت موجود در حوزه ی سرزمینی مشخص است، در حالی که مفهوم «امت» محدود به سرزمین خاص نبوده و همه‌ی افراد معتقد به اندیشه‌ی اسلامی در همه‌ی جهان را در بر می‌گیرد.

ثانیا «امت» پدیدهای برآمده و نشات گرفته از ایمان، هدف، ایدئولوژی، تعهد و انگیزه مشترک است، در حالی که «ملت» پدیدهی حاصل از چند عامل فرهنگی و محیطی می‌باشد.

به بیان دقیق تر از منظر آموزه‌های اسلامی میان مفاهیم «ملت» با «امت» تفاوت ماهوی وجود دارد؛ به طوری که برخلاف واژه «ملت» که با عنصر سرزمین و قلمرو جغرافیایی خاصی همراه بوده و معنا و مفهوم پیدا می‌کند و اینک در عرف حقوق داخلی و خارجی به رسمیت شناخته می‌شود، «امت» با عنصر عقیده و آرمان پیوند خورده است.

در حالی که ملت با تعاریف حقوقی آن ویژگی‌هایی چون فرهنگ، تاریخ، نژاد و قومیت مشترک تعریف می‌شود، امت بر وحدت عقیده تاکید دارد و آن را مبنای تقسیم‌بندی جوامع می‌داند.

 

بند دوم: دارالاسلام

یکی دیگر از مفاهیمی که بررسی آن در کنار مفهوم «امت اسلامی» ضروری به نظر می‌رسد، بررسی اصطلاح دارالاسلام است؛ چرا که مفهوم حکومت و دولتِ برآمده از آموزه‌های دینی متشکل از عناصر مختلفی می‌باشد که امت اسلامی و دارالاسلام دو رکن آن محسوب می‌شود.

هر چند اصطلاح دارالاسلام در قرآن کریم به کار نرفته، در روایات نیز شاخصه و معیاری برای شناسایی آن وجود ندارد و به نظر مجعول از ناحیه‌ی شارع مقدس نیست، اما از جمله‌ی اصطلاحاتی به شمار می‌رود که فقها در کتب فقهی به آن استناد کرده‌اند.

آنان کشورهای گوناگون را با توجه به مواضع اعتقادی و سیاسی نظام‌های سیاسی نسبت به آموزه‌های اسلامی به چند اردوگاه تقسیم کرده‌اند، که در اصطلاح فقهی از هر یک از آنها تحت عنوان «دار» یاد می‌گردد، برای نمونه می‌توان به دارالاسلام، دار الحرب، دار الذمه، دار العهد، دار الامان و دار الهدنه، دار الحیاد، دار الموادعه، دار الصلح، دار الهجره، دار البغی، دار الاستضعاف و دار الرده اشاره کرد.

نکته دارای اهمیت درخصوص مفهوم دارالاسلام معیارها و شاخصه‌هایی است که حیطه‌ی سرزمین اسلامی را از سایر سرزمین‌ها جدا می‌نماید. برخی از قدما تنها به ذکر مصادیق مختلفی برای دارالاسلام اکتفا کرده‌اند.

بر این اساس برخی از فقها مراد از دارالاسلام را شهری دانسته‌اند که در اسلام بنا شده و مشرکان به آن راه نیافته‌اند، مانند بغداد و بصره؛ و همچنین در حکم دارالاسلام است شهری که به کافران تعلّق داشته است، لیکن مسلمانان آن را به تصرف خود درآورده‌اند؛ و شهری که از آنِ مسلمانان بوده، لیکن به سیطره کفّار در آمده است.

همچنین برخی دیگر نیز منظور از دارالاسلام را دو مورد اول (شهری که توسط مسلمانان بنا شده باشد و شهری که متعلق به کفار باشد ولی توسط مسلمانان فتح شده باشد) دانسته‌اند.

این در حالی است که در این زمینه فقهای شیعه معیارها و شاخصه‌های مختلفی را مطرح کرده‌اند که می‌توان آنها را ذیل سه معیار زیر مطالعه کرد:

 

الف: تقسیم دارالاسلام از لحاظ اجرای احکام و شعائر اسلامی

مطابق این معیار، مفهوم دارالاسلام وسعت فراوانی میبخشد و بر این اساس حتی بسیاری از کشورهای غیر مسلمانی که مسلمانان در آن سکونت دارند نیز ذیل عنوان دارالاسلام قرار می‌گیرد.

طبق این نظر، مفهوم دارالاسلام شامل همه‌ی سرزمین‌هایی است که امکان بروز و ظهور خارجی شعائر اسلامی و انجام آزادانه‌ی احکام دینی وجود دارد، هر چند تعداد معدودی از مسلمانان در آن سرزمین سکونت داشته باشند.

در مقابل هنگامی که احکام و شعائر اسلامی در سرزمینی اجرا نشود، آن سرزمین دارالکفر تلقی می‌شود. در نتیجه «دارالاسلام، کشور و سرزمین امت اسلامی، آن قسمت از جهان است که در قلمرو اسلام بوده و زندگی در آن تحت نفوذ احکام اسلام می‌باشد.»

 

ب: تقسیم دارالاسلام بر مبنای میزان جمعیت مسلمانان

بر اساس این نظریه دارالاسلام به سرزمینی اطلاق می‌گردد که بیشتر ساکنان آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، فارغ از آنکه احکام اسلام در آن اجرا می‌شود یا تحت سیطره‌ی حکومت اسلامی هست یا خیر. در مقابل نیز دارالکفر سرزمین با اکثریت کافران می‌باشد.

در نتیجه مطابق با این نظریه «در اصطلاح فقهی «دارالاسلام» به کشور و منطقه‌ای گفته می‌شود که اکثریت مردم آن مسلمان باشند، خواه حکومت آن دینی باشد یا سکولار و الئیک؛ و «دارالکفر» به کشور و منطقه‌ای گفته می‌شود که اکثریت مردمش کافر باشند، خواه حکومت آن دینی و مبتنی بر یکی از ادیان غیر از اسلام باشد یا سکولار باشد مانند کشورهای اروپایی و آمریکا و نظایر آن. بنابراین ممکن است دولتی مدرن و سکولار باشد اما دارالکفر و دولت کفر حساب شود.»

 

ج: تقسیم دارالاسلام بر مبنای قلمرو حکومت اسلامی

بر اساس این نظریه شاخص تشخیص دارالاسلام از دارالکفر وجود و استقرار حکومت اسلامی در دارالاسلام است. بر اساس این معیار شاخص جمعیت تاثیری در تقسیم سرزمین اسلامی ندارد، بلکه دارالاسلام عبارت است از کلیه‌ی کشورهایی که حکومت اسلامی در آن تشکیل شده است.

در نتیجه مطابق این نظریه دارالاسلام عبارت است از «سرزمین یا سرزمین‌هایی که امت اسلامی در آنجا زندگی می‌کنند و غیر مسلمانان نیز با شرایط خاص می‌توانند در سایه حکومت اسلامی زندگی امن داشته باشند. مرزهای طبیعی یا قراردادی این سرزمین ها «مرزهای دارالاسلام» محسوب می‌شود»

با نگاهی به مجموعه‌ی منابع فقهی و روایی مربوط به دارالاسلام می‌توان گفت شاخصه‌ی مورد پذیرش در خصوص تفکیک دارالاسلام از دارالکفر همان معیار اجرای آزادانه‌ی احکام اسلام و امکان بروز و ظهور شعائر اسلامی است.

 

بند سوم: جهان اسلام

یکی دیگر از مفاهیم مشابه با مفهوم امت اسلامی، اصطلاح جهان اسلام می‌باشد، که در اصل یازدهم قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است. جهان اسلام در اصطلاح به مجموعه کشورهایی اطلاق می‌شود که جمعیت قابل توجهی از آن را مسلمانان بومی تشکیل می‌دهند.

برای نمونه کشورهایی همانند بنین، ساحل عاج و کامرون که جمعیت قابل توجهی از آنها را مسلمانان بومی تشکیل می‌دهند، جزیی از جهان اسلام محسوب می‌شوند.

بر این اساس سرزمین‌هایی که در آن مسلمانان غیر بومی (هر چند به صورت گسترده) و یا جمعیت محدودی از مسلمانان بومی در آن زندگی می‌نمایند، جهان اسلام نام نمی‌گیرد؛ هرچند که ممکن است تحت عنوان امت اسلامی قرار داشته باشند. در نتیجه ارتباط میان مفهوم جهان اسلام و مفهوم امت اسلامی عموم و خصوص من وجه می‌باشد.

مطابق با آنچه تاکنون درخصوص مفهوم امت اسلامی بیان گردید امت اسلامی به همه‌ی افرادی اطلاق می‌گردد که بر محور مکتب به دور هم جمع می‌شوند و بر پایه‌ی اعتقاد و الزام به آموزه‌های اسلامی مجموعه‌ای را پدید می‌آورند و معیار تمایز آنها از سایر مجموعه‌های بشری وحدت در ایدئولوژی و اعتقادات است.

 

مبحث دوم: بررسی مبانی دینی تشکیل امت واحده اسلامی

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر آموزه‌های فقه شیعی و در نگاهی آرمانی، حرکت به سمت و سوی تشکیل امت واحده اسلامی را از مسائل مهم و حیاتی برشمرده و همچنین برنامه‌ریزی در زمینه‌ی وحدت ملل را از جمله ی وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران می‌داند.

از همین رو به نظر درک صحیح و جامع از اصل یازدهم قانون اساسی منوط به مطالعه و بررسی مبانی و پایه‌های فقهی به ویژه مبانی قرآنی و روایی لزوم حرکت به سمت و سوی امت واحده‌ی اسلامی می‌باشد.

به بیان دقیق تر این مبحث به دنبال پاسخگویی به این سئوال بنیادین است که الزام به حرکت به سمت تشکیل امت واحده‌ی اسلامی مبتنی بر کدام ادله‌ی شرعی می‌باشد و از منظر فقه و کلام اسلامی اساسی‌سازی وظیفه‌ی تشیل امت اسلامی در نظام مبتنی بر حاکمیت شریعت چگونه توجیه می‌شود.

در ادامه مهمترین مبانی دینی تشکیل امت واحده‌ی اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹