به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی وسائل در اقتصاد متعارف این ادعا از اواخر قرن 18 میلادی توسط اقتصاددانانی چون آدام اسمیت مطرح شده است که شکلگیری فرهنگ نفع طلبی در اقتصاد باعث ایجاد تحرک اقتصادی و تامین منافع اجتماعی میشود.
آدام اسمیت با تمسک به این منطق که «رذیلتهای فردی، فضیلتهای جمعی میباشند»، این گونه استدلال کرد که وقتی افراد با انگیزه نفع شخصی به دنبال کسب سود رفتند با کمک دست نامرئی بازار، تولید در شرایط رقابتی حداکثر میشود و اضافه رفاه کل (اضافه رفاه تولید کننده و مصرفکننده) بیشینه میشود.
این ادعا که فرهنگ پیروی از نفع شخصی باعث تامین منافع جمعی میشود در عمل نتوانست محقق شود و گونههای مختلف شکست بازار از اوایل قرن 19 میلادی ظهور و بروز کرد. یکی از اشکالات عمده این تحلیل، غفلت از این مساله بود که اگر فرض کنیم افراد همه بیشینهکننده نفعشخصی اند، چه مکانیزمی باعث میشود که آنان برای کسب سود بیشتر، حقوق دیگران را پایمال نکنند؟ چه تضمینی وجود دارد که این افراد سودجو برای دستیابی به اهداف خود دست به سرقت و تصرف در اموال دیگران نکنند؟ به بیان دیگر، در صورت نهادینه شدن فرهنگ نفع شخصی، چه مکانیزمی باعث حفظ حقوق مالکیت میشود.
در دهههای اخیر، تلاشهایی برای پاسخ به این سوال در ادبیات اخلاق و اقتصاد و اقتصاد نهادی صورت گرفته است. اقتصاددانان نهادی با توجه به نقش نهادهای رسمی چون قوانین و مقررات، دولت و قوه قضائیه سعی کردهاند تا این نهادها را به عنوان حافظ حقوق مالکیت در فضای فرهنگ نفع شخصی قلمداد کنند.
سوسیالیستها و مارکسیستها در واکنش به شکست بازار در تامین منافع جمعی و به خصوص توزیع ناعادلانه ثروت پس از انقلاب صنعتی، منطق متفاوتی را معرفی کردند. به نظر آنها فرهنگ نفع طلبی شخصی هنگامی که با مالکیت خصوصی ترکیب میشود، موجب بروز بیعدالتی و پایمال شدن حقوق طبقه کارگر میشود. آنان به منظور ایجاد فرهنگ دنبالهگیری نفع عمومی، الغای مالکیت خصوصی را چاره کار دانستند. ولی در عمل این طرفند اقتصاد سوسیالیستی نتوانست فرهنگ مورد نظر را ایجاد کند و در عمل مشکلات جدیدی از جمله مشکل فقدان کارایی بروز نمود؛ علاوه بر این که جلوههای بیعدالتی در زیر پوسته به ظاهر عادلانه نظام سوسیالیستی ظهور و بروز داشت.
این مشکل کما بیش در نظامهای اقتصادی مختلط که از اوایل قرن 19 میلادی گسترش پیدا کردند، وجود دارد. این نظامها هرچند توانستند مشکلات شکست بازار را تقلیل دهند؛ ولی در عمل با مشکل شکست دولت در بسیاری از موارد روبرو شدند. هزینههای بالای استفاده از دولت برای ترمیم مشکلات فرهنگ نفعطلبی شخصی در عمل بسیار زیاد است. از این رو در ادبیات اقتصادی، سیکلی از نظریات مدافع و مخالف پررنگ شدن نقش دولت در اقتصاد در قالب مکاتبی چون نیوکلاسیک و نیوکینزی ظهور و بروز داشتهاند.
در مقابل این اندیشهها، در بینش اسلامی، دنیازدگی به عنوان یکی از نقاط آسیبپذیری اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تلقی میشود. در این چارچوب، اگر تمایلات خودخواهانه به واسطه گرایشهای اخلاقی و همچنین نظارات همگانی و دولتی کنترل نشود، موجب بروز مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیاری میشود.
در بینش اسلامی ترویج فرهنگ حرص و طمع منشاء و ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی از جمله مشکلات اقتصادی است. حرص سبب آثار سوئی در سطح فردی و اجتماعی می شود. از جمله سوء ظن به خدا در تأمین رزق و روزی(اعلم یا علیّ أنّ الجبن و البخل و الحرص غریزة واحدة یجمعها سوء الظّنّ!؛ بدان ای علی! که ترس و بخل و حرص، یک غریزه هستند و همه در سوءظن (به خدا) خلاصه میشوند!؛ محمد باقر بن محمد تقى مجلسى ) ، رنج و تعب دائمی (الحرص مطیّة التّعب!؛ حرص مرکب رنج و زحمت است!؛ الحرص عناه المؤبّد؛ حرص مایه رنج و زحمت ابدی است ) ، انسان حریص هرگز سیر نمیشود و به همین دلیل اگر مالک تمام دنیا گردد باز هم احساس فقر می کند (الحریص فقیر و لو مَلک الدّنیا بحذافیرها!؛ آدم حریص فقیر است هر چند تمام دنیا را مالک شود!؛ )، هلاکت زندگی مادی و معنوی (انّ الدّینار و الدّرهم أهلکا کن کان قبلکم و هما مهلکاکم!؛ دینار و درهم (سکّههای طلا و نقره) پیشینیان شما را هلاک کردند شما را نیز هلاک میکنند ). گرفتاری بیشتر(مَثَلُ الْحَرِیصِ عَلَى الدُّنْیَا کَمَثَلِ دُودَةِ الْقَزِّ کُلَّمَا ازْدَادَتْ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً کَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّا!؛ آدم حریص نسبت به دنیا مانند کِرم ابریشم است که هر چه بیشتر بر اطراف خود میتند (و پیله را ضخیمتر میکند) سختتر میتوان از آن خارج شود و سرانجام در درون پیله خود میمیرد!؛ )، تمایل به ستمگری (امیرمؤمنان علی علیه السّلام از جمله دستورهای مهمّی که در فرمان معروف خود به مالکاشتر داد این بود: لاتدخلنّ فی مشورتک حریصاً یزیّن لک الشّره بالجور!؛ هرگز آدم حریص را به عنوان مشاور خود انتخاب مکن چرا که او تمایل به ستمگری را در نظر تو زینت میدهد) می شود.
انسان حریص هرگز آرام نمی گیرد؛ چراکه توقعات وی بالاست و همواره در پی فزونی اموال و ثروت است. این احساس نیاز دائم، زندگی را به کام او تلخ و راحتی را از او سلب میکند. خداوند متعال با اشاره به داستان قوم شعیب(ع) بیان میکند که حرص و فزون طلبی، آنها را به مخالفت با این پیامبر بزرگ و انکار تعلیمات آسمانی او واداشت(الی مدین اخاهم شعیبا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره قد جائتکم بینة من ربکم فاوفوا الکیل و المیزان و لاتبخسوا الناس اشیائهم و لاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤمنین). مطابق این آیه انحراف قوم شعیب(ع) نخست شرک و بت پرستی و سپس کم فروشی و ضایع کردن حقوق مردم و در مجموع فساد در زمین بود، آنها به قدری حریص بر دنیا بودند که با صراحت به پیامبرشان شعیب گفتند ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می دهد که آنچه را پدرانمان می پرستیدند ترک کنید یا آنچه را می خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟ (قالوا یا شعیب اصلاتک تامرک ان نترک ما یعبد آبائنا او ان نفعل فی اموالنا ما نشاء ) این در حالی بود که کم فروشی و غصب حقوق مردم نه تنها سبب فزونی اموال آنها نمی شد، بلکه همان طور که قرآن اشاره کرده است، به فساد ، کاهش اعتماد عمومی و از بین رفتن اموال انجامید. بنابراین حرص و فزون طلبی آنها نتیجه معکوس می داد.
اسلام تلاش میکند تا با ترویج فرهنگ جهادی در حوزه فعالیتهای اقتصادی ضمن تحریک روحیه تلاش و کار و به تبع تحریک توسعه و پیشرفت، با تقویت ارزشهای اسلامی همچون قناعت و ایثار مانع از تحقق آسیبهای ناشی از شکست بازار و دولت شود. چنین فرهنگی مروج حداکثر تلاش و کوشش در حوزه کار و تولید، مصرف تعادلی در حد کفاف و مشارکت مردمی در بهبود بازتوزیع منابع در قالب انفاق است. چنین فرهنگی نه تنها باعث میشود که تولید حداکثری نافع صورت گیرد، بلکه مانع از هدر رفتن منابع در بخش مصرف و وارد شدن خسارتهای جبران ناپذیر به محیط زیست میشود. علاوه بر این که مداخله مردمی در بازتوزیع منابع باعث بهبود شاخصهای عدالت میشود.
منابع
محمد تقی مجلسی، بحار الأنوار، ج33 ، ص602
حسین بن محمد تقى نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج12 ؛ ص61
محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى، الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج2 ؛ ص134 و 116
عبد الواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم؛ ص756
Adam Smith, Wealth of Nations, p. 423.
امید ایزانلو دانشجوی دکترای اقتصاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
omidezanlo@chmail.ir
323/703/ع