vasael.ir

کد خبر: ۷۴۸۹
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۳ - 25 January 2018
قواعد فقه حکومتی؛ آیت الله خاتمی بررسی کرد/ جلسه 45

ادله روایی حرمت اضرار به نفس

وسائل- آیت الله خاتمی با اشاره به ادله حرمت اضرار به نفس گفت: شش طائفه روایات در حرمت اضرار به نفس وجود دارد که اولین آن روایت مشهور لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام است و طایفه دوم روایاتی است که روزه گرفتن در سفر و یا در حالت مریضی را نهی کرده است.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله سیداحمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور و استاد درس خارج حوزه علمیه قم، 22 آذر ماه 1395 در جلسه چهل و پنجم درس خارج حکومتی فقه، برای اثبات حرمت اضرار به نفس به آیات قرآن و روایات استناد کرد.

خلاصه درس گذشته

آیت الله خاتمی با بیان اینکه نظریه غیر مشهور می گوید مطلق اضرار به نفس قابل قبول نیست، اظهار داشت: نظر غیر مشهور که نظر محقق خویی است می گوید حرمت اضرار به نفس را علی الاطلاق قبول نداریم بلکه رساندن آن ضرری به نفس حرمت دارد که سبب تهلکه شود.

وی در ادامه برای قول مشهور به آیه 173 سوره بقره استدلال کرد و افزود: این طور نیست که قول مشهور فقط مستند به روایات باشد بلکه آیات قرآن و همینطور عقل و اجماع هم حرمت ضرر رساندن به بدن را به صورت مطلق قبول دارند.

خلاصه درس حاضر

آیت الله خاتمی با اشاره به ادله حرمت اضرار به نفس اظهار داشت: شش طائفه روایات در حرمت اضرار به نفس وجود دارد که اولین آن روایت مشهور لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام است که در گذشته مفصلا بحث شد.

وی خاطرنشان کرد: طایفه دوم روایاتی است که روزه گرفتن در سفر و یا در حالت مریضی را نهی کرده است و این روایات نشان می دهد که اگر انسان تشخیص دهد که روزه به انسان ضرر می رساند ترک آن واجب است؛ بنابراین حرمت ضرر رساندن به بدن از این روایات ثابت می شود.

 

تقریر درس:

عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ‏ الْعَامِلُ عَلَى‏ غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً.[1] کسی که بی بصیرت عمل می کند مثل کسی است که به بیراهه می رود، سرعت سیر او را از مقصد دورتر می کند.

 

ادله حرمت اضرار به نفس

استدلال به آیات قرآن را بحث کردیم از جمله آیه 173 سوره بقره که گفته شد قدر متیقن از آیه عبارت است از خوف تلف یا جرح و مشقت شدید. دیگر ابعادی که در این بحث مطرح است را شامل نمی شود.

 

اما الروایات

در این بخش به شش طائفه از روایت استدلال شده است.

الطائفه الاولی

به روایت لاضرر و لاضرار استدلال شده است. جناب محقق حلی در معتبر در بحث صوم می گوید چیزی که مضر به بدن است به دلیل روایت لاضرر، جایز نیست. هذا نصه: و المریض لا یصح صومه مع التضرر لقوله علیه السّلام «لاضرر و لاإضرار» [2] محقق از روایت لاضرر و لاضرار این را فهمیده است که لاضرر می گوید ضرر نزنید چه به خود و چه به دیگران.

اما معنای لا اضرار چیست؟

گفته شد که احتمال، تاکید بودن آن در روایت صحیح نیست.

احتمال دوم اینکه مختص به اضرار بالغیر است.

این احتمال در صورتی است که بگوئیم معنای «ضار؛ یضار» به معنای دو نفر متقابل است و یا معنائی که امام ره فرمود را پذیرفتیم و گفتیم مراد از لا ضرار یعنی دیگران را در تنگنا و مشقت قرار ندهید.

اگر «لا» در « لاضرر» را ناهیه گرفتیم یعنی به خود و به دیگران ضرر نزنید؛

اگر «لا» را نافیه گرفتیم یعنی نسبت به خود و نسبت به دیگران حکم ضرری نیست؛

فقهاء از لاضرر و لاضرار معنای اعم از ضرر به خود و دیگران گرفته اند این معنای متعارف از لاضرر و لاضرار است و اشکالی به این بیان نیست.

تفاوت ضرر و ضرار رو گفتیم، ضرر یقینا ضرر بدنی و مالی است اما ضرار چهار معنا دارد و اگر گفتیم ضرر با ضرار یکی است ضرار پنج معنا پیدا می کند.

 

الطائفه الثانیه

روایاتی که دلالت بر این دارد که اگر روزه گرفتن برای بدن ضرر دارد، روزه دار بودن حرام است و اگر چنین فردی اقدام به گرفتن روزه کند، روزه اش مجزی نیست. 

روایت اول

این روایت می فرماید جائی باید روزه گرفت که بدانیم خداوند اجازه داده است و الا مجزی نیست چون عبادت بلا امر باطله.  

وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ (کلینی از او نقل می کند، که نامش احمد بن ادریس است که از اجلاء ثقات است) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ (ابی الصحبان است) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ؛ (این روایت می شود صحیحه عیص) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا خَرَجَ الرَّجُلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مُسَافِراً أَفْطَرَ وَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم خَرَجَ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى مَکَّةَ- فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مَعَهُ النَّاسُ وَ فِیهِمُ الْمُشَاةُ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى کُرَاعِ الْغَمِیمِ‏ دَعَا بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فِیمَا بَیْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ فَشَرِبَهُ‏ وَ أَفْطَرَ ثُمَّ أَفْطَرَ النَّاسُ مَعَهُ وَ ثَمَّ أُنَاسٌ عَلَى صَوْمِهِمْ فَسَمَّاهُمُ الْعُصَاةَ وَ إِنَّمَا یُؤْخَذُ بِآخِرِ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله. [3] اگر کسی در حال مسافرت روزه اش را افطار می کند. (روایت بیان احوال رسول الله صلی الله علیه و آله در ماه مبارک در زمان فتح مکه است) پیامبرخدا وقتی از حد ترخص گذشتند، آبی طلب کردند و بین ظهر و عصر افطار کردند و اصحاب نیز افطار کردند اما عده ای افطار نکردند؛ پیامبراکرم نام آنها را معصیت کار گذاشت یعنی همین پیامبری که فرموده است روزه بگیرید، همان پیامبر فرموده است در مسافرت روزه نگیرید. لذا محقق حلی که گفت هر واجب، امری می خواهد مستند است.

قال الصدوق قال علیه السلام کُلُ‏ مَا أَضَرَّ بِهِ‏ الصَّوْمُ‏ فَالْإِفْطَارُ لَهُ وَاجِبٌ. [4] هر چیزی که روزه به او ضرر بزند، افطار کردن واجب است؛ معلوم می شود که ضرر زدن به خود، جایز نیست اگر جایز بود چرا روزه باطل باشد.  

سخن در این است که «اذا دار الامر بین اتیان الواجب و ترک الحرام» ترک حرام مقدم است.  

 

روایت دوم

عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ حَدِّ مَا یَجِبُ عَلَى الْمَرِیضِ تَرْکُ الصَّوْمِ قَالَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْمَرَضِ أَضَرَّ بِهِ الصَّوْمُ فَهُوَ یَسَعُهُ‏ تَرْکُ الصَّوْمِ. [5] البته اگر طبیب خبره نیز بگوید مجوز ترک روزه می شود.

روایت علی بن جعفر در کتابش سند دارد.  

حد بیمار برای ترک روزه چیست؟ فرمود: هر چیزی که صوم به آن ضرر بزند می تواند صوم را ترک کند. در روایت دیگر می فرماید به تشخیص خود صائم بستگی دارد.

 

روایت سوم

وَ بِالْإِسْنَادِ (بالاسناد یعنی با سند روایت قبلی که عبارت است از محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی _ عبید ثقه جلیل ) عَنْ یُونُسَ ( ابن عبدالرحمن؛ این روایت تا یونس با روایت قبلی مشترک است) عَنْ سَمَاعَةَ (سماعه جزو واقفی های عصر خود امام کاظم علیه السلام است.) قَالَ: سَأَلْتُهُ (ضمیر به امام کاظم علیه السلام بر میگردد) مَا حَدُّ الْمَرَضِ الَّذِی یَجِبُ عَلَى صَاحِبِهِ فِیهِ الْإِفْطَارُ کَمَا یَجِبُ عَلَیْهِ فِی السَّفَرِ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ- قَالَ هُوَ مُؤْتَمَنٌ عَلَیْهِ مُفَوَّضٌ إِلَیْهِ فَإِنْ وَجَدَ ضَعْفاً فَلْیُفْطِرْ وَ إِنْ وَجَدَ قُوَّةً فَلْیَصُمْهُ کَانَ الْمَرَضُ مَا کَانَ. [6]

حد مرض برای افطار روزه چیست؟ فرمود: بستگی به تشخیص خود روزه دار دارد. اگر می بیند ضعف به او دست داده است افطار کند و الا باید روزه بگیرد. پس مهم این است که صائم به اطمینان برسد که روزه برایش ضرر دارد.  

 

شبهه

در این روایات تعلیل شده است که علت اجازه افطار به مسافر و مریض، هدیه خداست. و اگر مسافر و مریض روزه بگیرد هدیه ی خدا را رد کرده است و رد هدیه رد کرامت است. در روایت داریم که لایرد الکرامه الا الحمار؛ پس روزه گرفتن مسافر و مریض، به جهت ضرر داشتن نیست بلکه به دلیل حرمت رد کرامت و هدیه الهی است.

 

مستند این اشکال

اسحاق بن عمار شیخ اصحابنا ثقه الا انه کان فتحیا عن یحیی بن ابی العلی ثقه ( موثقه )

وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ (ابن حمد بن عیسی اشعری قمی) عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ (من اصحاب الرضا و الجواد علیهما السلام ثقه جلیل القدر) عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ عُتْبَةَ (النخعی من اصحاب الصادق والکاظم علیهما السلام ثقه) عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ (شیخ اصحابنا ثقه الا انه کان فتحیا) عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ (ثقه) این روایت به جهت اسحاق بن عمار، می شود موثقه؛ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّائِمُ‏ فِی‏ السَّفَرِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- کَالْمُفْطِرِ فِیهِ فِی الْحَضَرِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله وسلم فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَصُومُ شَهْرَ رَمَضَانَ فِی السَّفَرِ فَقَالَ لَا فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ عَلَیَّ یَسِیرٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ تَصَدَّقَ عَلَى مَرْضَى أُمَّتِی وَ مُسَافِرِیهَا بِالْإِفْطَارِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- أَیُعْجِبُ أَحَدَکُمْ لَوْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ أَنْ تُرَدَّ عَلَیْهِ. [7] فرمود کسی که در سفر روزه دار باشد مثل کسی است که در حضر روزه نمی گیرد. شخص آمد خدمت رسول الله آیا در سفر روزه بگیریم گفت روزه گرفتن در مسافرت برای من سخت نیست. آن حضرت پاسخ دادند که خدا هدیه ای به شما داده است که در حال سفر و مریضی روزه نگیرید آیا اگر کسی به شما هدیه بدهد، شما آن هدیه را رد می کنید؟

اشکال این است که شما با این روایات می خواهید اثبات کنید که ضرر بر نفس حرام است ولی این روایت عدم جواز روزه گرفتن در حال سفر و مریشی را رد هدیه الهی دانسته است.

جواب

چرا خداوند این هدیه را داده است. خدای سبحان که بی دلیل و بی حکمت هدیه نمی دهد. ریشه این هدیه این است که خدا نمی خواهد مریض و مسافر با روزه آسیب ببیند پس حرمت روزه در حال سفر و مرض، بیگانه با اضرار به نفس نیست. روایت طائفه دوم با این روایتی که می گوید روزه نگرفتن در حال سفر و روزه هدیه الهی است منافاتی نیست و قابل جمع است. جلسه بعد طائفه سوم را بیان خواهیم کرد. /902/ف

مقرر: حسن حسینعلی

پاورقی

[1] . الکافی  کلینی،(ط - الإسلامیة) ؛ بَابُ مَنْ عَمِلَ بِغَیْرِ عِلْمٍ‏ ج‏1 ؛ ص43؛ ح1.

[2] . المعتبر فی شرح المختصر؛ حلّى، محقق، ج‌2، ص: 685.

[3] . وسائل الشیعة؛ شیخ حر عاملى، ج‏10 ؛ ص176؛ ح 2.

[4] . من لا یحضره الفقیه؛ ابن بابویه، محمد بن على، ج‏2 ؛ ص133؛ ح 1946.

[5] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى، ج‏10 ؛ ص222؛ ح 3.

[6] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى، ج‏10 ؛ ص220؛ ح 1.

[7] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى،  ج‏10 ؛ ص175؛ ح 1.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۲:۰۶
طلوع افتاب
۰۶:۲۳:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۰۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۰۳:۵۴