vasael.ir

کد خبر: ۷۴۴۳
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۶ - 24 January 2018
گزارش نشست؛

بررسی تطبیقی مقاصد شریعت در اندیشه آیات شهید صدر، سیستانی و شمس الدین

وسائل- استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد به بررسی دیدگاه های فقهای معاصر به مقاصد شریعت پرداخت و گفت: مقاصد شریعت می تواند راه گشای کشف حکم شرعی در مسائل مستحدثه باشد.

به گزارش خبرنگار سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، نشست آموزشی  «بررسی تطبیقی مقاصد شریعت در اندیشه ی آیه الله شهید صدر، آیت الله سیستانی و آیت الله شمس الدین» با سخنرانی حجت الاسلام الهی خراسانی، استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.

 

آیا عقل راهی برای دستیابی و کشف مصالح و مفاسد احکام شرعی دارد؟

وی با طرح مقدماتی وارد بحث شد و گفت: در اصول فقه، احکام تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند و اعتقاد شیعه این است که مصالح و مفاسد واقعی وجود دارند و شارع طبق آن مفاسد و مصالح واقعی، احکام را جعل می کند؛ سوالی که مطرح می شود این است که آیا عقل راهی برای دستیابی و کشف این مصالح و مفاسد دارد؟ آیا می تواند ملاکات احکام را کشف کند؟

حجت الاسلام الهی با طرح این سوال خاطر نشان کرد: پاسخ با ادبیات و پارادایم اصول فقه شیعه، مطرح می شود تا به نقطه ای برسیم که نقطه ی مشترکی باشد با اندیشه ی مقاصد شریعت در اصول فقه اهل سنت، در اصول فقه شیعه تصریح شده که خیر؛ عقل هیچ راهی به ملاکات احکام، برای درک مصالح و مفاسد ندارد، مگر امر شارع باشد، دلیل لفظی باشدکه از آن متوجه شویم ملاکاتی هست.

وی افزود: شهید صدر در حلقات و در بحوث تصریح می کند که تنها راه کشف ملاک امر است و وقتی که امری نیست، ملاک را از کجا می خواهید کشف کنید؟ این بیانگر اندیشه ی غالب اصول فقهی شیعه است که تنها راه درک ملاک عقل، امر شرعی و وجود دلیل لفظی است.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد اظهار داشت: برای درک ملاک هیچ تفکیکی بین حوزه های فقه وجود ندارد، به تصریح مرحوم امام خمینی(ره) و محقق نائینی، ممکن است عقل به صورت خیلی جزئی بعضی از ملاکات را بتواند کشف کند، اما اغلب ملاکات برای ما در سراسر فقه برای عقل قابل کشف نیست.

 

تفاوت مقاصد شریعت با علل الشرایع

حجت الاسلام الهی با اشاره به تفکیک حوزه های فقه، گفت: برخی از فقیهان معاصر تفکیکی کرده اند که با این تفکیک راهی باز شده برای حوزه ی کشف و درک ملاکات و تاثیر آن در استنباط. تمام دغدغه و مسئله ی ما وجود ملاکات و مقاصد نیست، بهره گیری و نقش مقاصد در استنباط است؛ بنابراین اگر کسی در تاریخ مقاصد شریعت در نگاه شیعی و بیان علت ها، علل الشرایع را نام ببرد بسیار کار اشتباهی کرده به خاطر اینکه بیان علت های تشریع هیچ تاثیری به اصول استنباط ندارد؛ در حالیکه طرح و پردازش مقاصد شریعت برای تاثیر در استنباط است، نه این که صرفا روایت هایی را جمع آوریم و بگوییم نماز و روزه علت هایی دارد و این را از جمله تاریخ اندیشه ی مقاصد شریعت در می یابیم.

 

تفکیک حوزه های فقه و طرح مقاصد شریعت در فضای آن

این استاد سطح عالی حوزه ی علمیه مشهد خاطر نشان کرد: برخی فقها تفکیکی قائل شده اند بین حوزه ی عبادیات و غیر عبادیات؛ در حوزه ی عبادیات عقل، راهی به ملاکات ندارد، اما در حوزه ی غیر عبادیات، عقل راهی به کشف ملاکات دارد که در استنباط حکم در اصول فقه شیعه تاثیر دارد. اینجا فضایی گشوده می شود که به طرح اندیشه ی مقاصد شریعت نزدیک می شود.

وی تعدادی از نظرات فقهای اصولی بزرگ را برشمرد و گفت: آیت الله منتظری که فارغ از مباحث سیاسی، فقیهی ژرف اندیش، بسیار زبر دست و عمیق و بسیار پخته در مباحث اصولی بود، در کتاب مکاسب محرمه در بحث حرمت تصویرگری و نقاشی تصریح می کند روایات حرمت صورتگری مربوط است به این که علامات و نمادهای شرک و غیر توحیدی پاک شود چون در جامعه ی عربی هنوز این نمادها و ملاکات بود، نه این که کشیدن اسب و پرنده حرام باشد، و تصریح می کند که در بحث های اجتماعی و امور غیر عبادی عقل می تواند این ملاکات را کشف کند؛ مرحوم مغنیه، فضل الله، شمس الدین،آیت الله معرفت این تفکیک را قائل شده اند که حوزه ی عبادیات را از غیر عبادیات جدا کنیم، در حوزه ی عبادیات عقل راهی به کشف واقع ندارد، اما در حوزه ی غیر عبادیات چه مانعی وجود دارد که ما نتوانیم واقع را کشف کنیم.

 

چرا در اصول فقه شیعه توجه خاصی به مقاصد شریعت نشده است؟

این پژوهشگر اصولی افزود: مقاصد شریعت در  فضای فکری و اصولی اهل سنت بحث زنده ای است، افرادی چون جمال الدین عطیه و جاسر عوده کتاب های متعددی در این زمینه دارند مانند، نحو تفعیل مقاصد الشریعه و کتاب فلسفه التشریع الاسلامی و در برخی کتب، رویکرد شبکه ای به مقاصد شریعت شده است؛ اما در اصول فقه شیعه هیچ توجهی به مقاصد شریعت نشده به چند دلیل که در دل هم هستند.

الف. پارادایم اصول فقه شیعه همواره دغدغه ی جلوگیری از خروج از نص را دارد

حجت الاسلام الهی ابراز داشت: شعار اصول فقه شیعه نص گرایی بوده، این پندار و احتمال وجود داشته که مقاصد شریعت، مدلول های دلیل های لفظی را توسعه دهد، ممکن است خودش را فراتر از نص خاص ببیند، ممکن است از بحث نص گرایی خارج شود، کما اینکه با بحث پر رنگ شدن نقش عقل، ممکن است این خروج هم پر رنگ تر شود.

ب. در اصول فقه معاصر تشبه به اصول فقه اهل سنت امر نکوهیده ای است

وی به بررسی دلیل دیگری پرداخت و گفت: همین طور که تشبه به کفار، یا به نساء امر نکوهیده ای است، در اصول فقه شیعه، ادبیات و اصطلاحات اصول فقه اهل سنت را نباید به کار برد. در 200 ساله ی اخیردر اصول فقه شیعه رنگ و بویی از اندیشه های اصول فقه اهل سنت را نمی بینیم، با این که خیلی از مباحث عمیق، قوی و مفصل اصول فقه شیعه از اصول فقه اهل سنت گرفته شده است. به طور نمونه بحث اجماع از ما نیست، اصول فقه اهل سنت آن را مطرح کرده و برای اولین بار سید مرتضی آن را از معنای اهل سنتی خارج و رنگ و بوی شیعی به آن داده و اکنون صفحات زیادی از اصول فقه شیعه به اجماع اختصاص دارد.

حجت الاسلام الهی به بحث حجیت خبر واحد اشاره کرد و افزود: مبحث دیگری که از اصول فقه اهل سنت وام گرفتیم بحث حجیت خبر واحد است، که قاعده ی معروف اهل سنت بوده و بزرگان اصول فقه شیعه مثل سید مرتضی بر آن رساله ی ردیه نگاشته اند، و شیخ طوسی با احتیاط در عده بحث حجیت خبر واحد را مطرح می کند.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد به موارد دیگری اشاره کرده و گفت: استصحاب حال عقل، اجتهاد از مباحث اصول فقه اهل سنت است، ما مخالف اجتهاد بودیم در دوره ی ائمه معنای اجتهاد معطوف بود به رای و خروج از مکتب اهل بیت تلقی می شد؛ در تحولاتی بعد از شیخ طوسی و ابن ادریس بحث اجتهاد وارد اصول فقه شیعه شد؛ شهید صدر در دسته بندی که نسبت به تحولات و تطورات اصطلاح اجتهاد کرده، می گوید: اجتهاد به معنای استفراغ وسع، تلاش و کوشش است و به معنای لغوی خود باز می گردد نه نگاه اصطلاحی که اهل سنت به اجتهاد در جایگاه پیامبر وائمه (علیهم السلام) داشته اند. در حال حاضر یکی از مفصل ترین رساله های فقهی الاجتهاد و التقلید است؛ این طور نیست که اگر شخصی شیعی در اصول فقه شیعه بخواهد مقاصد اهل شریعت را مطرح کند، گویا امر غریبی را طرح می کند که با اصول فقه شیعه سازگار نیست.

ج. پارادایم اصول فقه شیعه بر قطعی بودن گزاره ها و قواعد اصولی استوار است

حجت الاسلام الهی پارادایم اصول فقه شیعه را مطرح کرد و افزود: به لحاظ معرفت شناختی تمام گزاره های اصولی باید به قطع برگردد، اصول فقه اهل سنت ظن است و الظن لا یغنی من الحق شیئا، این پرچم اصول فقه شیعه است؛ بنابراین همه را طرد می کنیم. استحسان، قیاس، مصالح مرسله، ظنی است حجت نیست. مقاصد شریعت و راههای کشف هم ظنی است، پس جایگاهی در اصول فقه شیعه ندارد.

وی با استناد به نظر آیت الله سیستانی و آیت الله شهید صدر مبنای دیگری را برای حجیت گزاره های اصولی تبیین کرد و اظهار داشت: اگر تمام اصول فقه شیعه را نه بر قطع، بلکه بر اطمینان عقلایی استوار کنید، کاری که آیت الله سیستانی و شهید صدر کردند. آیت الله سیستانی در قسمت قطع، در رد حرف اخباریون که می گویند قطع حاصل از مقدمات عقلی حجت نیست، وارد بحث شده و تصریح می کند که یقین اصولی با یقین منطقی متفاوت است؛ در مقدمه ی الرافع نیز به صراحت بیان می کند که یقین اصولی متفاوت از یقین منطقی است، ما در اصول دنبال قطع صد در صد نیستیم، ما دنبال اطمینان های عقلایی هستیم که احتمال خلاف عقلی در آن هست اما احتمال خلاف عقلایی در آن نیست.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد افزود: اگر اینطور شد دیگر چه دعوایی است که مقاصد ظنی است راههای کشف مقاصد ظنی است، همه باید اطمینانی باشد، آیت الله سیستانی تصریح می کند که ما قائل به حجیت خبر ثقه نیستیم؛ بلکه قائلیم به این که اگر خبر ثقه اطمینانی بود حجت است.

وی ادامه داد: اگر اندیشه و حساب احتمالات در راستای اطمینان وارد اصول شود، دوگانه ی ظن و قطع از بین خواهد رفت؛ آیت الله شهید صدر اساس معرفت را بر استقراء می گذارد، یعنی تمام اصول وابسته است به اینکه یا درجه ی احتمال به لحاظ معرفتی بالاست پس حجیت دارد و نباید ترکش کرد، یا درجه ی احتمال کم است اما چون محتمل بالاست حجیت دارد و نباید ترکش کرد، اگر اساس اصول را بر این گذاشتیم دو گانه ی قطع و ظن از بین می رود.

د. نگاه سنتی به اصول فقه و اجتهاد و فرایند استنباط

حجت الاسلام الهی در بیان دلیل چهارم، نگاه سنتی به اصول فقه را مورد واکاوی قرار داد و گفت: نگاه سنتی به اصول فقه، دستگاه اجتهادی و فرایند استنباط، طبق اطلاقات و عمومات، قاعده لاضرر و ... نیازی به قواعد جدید نداریم؛ این منجر به یک نگاه فردی و نه نگاه اجتماعی، حکومتی و جهان شمول به فقه می شود.

 

طرح مباحث کمتر پرداخته شده در اصول فقه که مقاصد شریعت به آن می پردازد

وی طرح کمتر پرداخته شده در اصول فقه که مقاصد شریعت به آن می پردازد، اشاره کرد و گفت: در دو بعد نظری و عملی به مقاصد شریعت می پردازیم که در بعد نظری طرح مباحثی چون سیاق، استقراء که در اصول فقه کمتر به آن پرداخته می شود، آیت الله سیستانی بین استقراء منطقی و استقراء اصولی تفکیک قائل شده؛ در منطق استقراء در هیچ مقوله ای محدود نیست؛ از این رو استقراء در منطق اعتباری ندارد ولی دایره ی استقراء در شریعت  محدود است بنابراین استقراء در آن حجت است.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه مشهد افزود: در مباحث عملی مثل چالش های بیرونی، اولویت های باب تزاحم، اهم و مهم چیست و راه تشخیص آن کدام است؟ طرح مقاصد شریعت، برای رفع تزاحم ها کمک می کند.

 

طرح مقاصد شریعت در نگاه شهید صدر، آیت الله سیستانی و آیت الله شمس الدین

حجت الاسلام الهی پس از طرح مقدمات وارد بررسی تطبیقی شده و بیان کرد: شهید صدر و آیت الله سیستانی فقیه مقاصدی نیستند؛ نخواسته اند آن چه را که در اصول فقه اهل سنت به عنوان مقاصد شریعت وجود دارد را طرح کنند؛ بلکه در نگاه این دو، مباحثی هست که فضا را نزدیک می کند به طرح مقاصد شریعت؛ هیچ یک تمایل ندارند که از واژه ی مقاصد استفاده کنند؛ اما به درستی می توان گفت که آیت الله شمس الدین یک فقیه مقاصدی بودند.

نگاه شهید صدر

این نویسنده و پژوهشگر حوزه علمیه مشهد خاطرنشان کرد: شهید صدر از سه منظر به اهداف شریعت نگاه می کند؛ اول، استواری مکتب های اسلامی را، اهداف شریعت، از جمله عدالت اجتماعی  می داند. یعنی، اهداف شریعت به مثابه ی مکتب سازی و نظام سازی است. دوم، ما یک حوزه ی ثابتات و یک حوزه متغیرات داریم، این حوزه باید با توجه به یک نقشه ی راه، شاخص های کلان که از آن به معشرات العامه تعبیر شده، مدیریت شود؛ سوم اهداف شریعت به ویژه عدالت چارچوب های علم اقتصاد هستند، عدالت را مبنا و چارچوب قرار داده بر مبنای آن علم اقتصاد به تحلیل پدیده ها می پردازد.

وی افزود: شهید صدر اهداف شریعت را در استنباط احکام شرعی به کار نمی برند؛ بلکه این اهداف در فقه حکومتی، در اندیشه ی نظام سازی و مکتب سازی، در آنچه که معطوف است به مدیریت دولت اسلامی، بسیار پر کاربرد می شوند.

 

نظر آیت الله سیستانی در اهداف شریعت

استاد عالی حوزه ی علمیه مشهد ادامه داد: آیت الله سیستانی طرح اهداف شریعت را بسیار پر رنگ در استنباط حکم شرعی قرار داده، البته نه از منظر اصول فقه اهل سنت؛ ایشان به طرح و ابداع نظریه توافق روحی در بحث تعارض ادله پرداخته و می گوید: روایات و احادیث را بر کتاب و سنت عرضه کنید، اگر موافق کتاب و سنت بود حجت است و اگر مخالف بود، آن را رد کنید حتی اگر از نظر سندی مشکلی نداشته باشد، موافقت در اینجا به معنای موافقت با اطلاقات و عمومات نیست؛ بلکه موافقت، از حیث اهداف و روح شریعت است، یعنی اهداف عالی شریعت، مثل عدالت، مساوات، احسان، نفی عسر و حرج، که در قرآن آمده به عنوان یک مخطط و سیاستگزار و برنامه ریز عمل می کند.

 

منظر نگاه آیت الله شمس الدین به مقاصد شریعت

حجت الاسلام الهی، نگاه آیت الله شمس الدین را تبیین کرد و ابراز داشت: او در تبعیت از مقاصد معروف تر است، نگاه خوبی دارد و به آسیب شناسی اصول فقه شیعه پرداخته است؛ او می گوید در اصول فقه شیعه و فقه، نگاه فردی غالب شده، در صورتی که ما باید نگاه اجتماعی داشته باشیم، خطاباتی را که ناظر به امت و جامعه است کشف کنیم؛ از نگاه او مصالح و مفاسد احکام اسلام فقط اخروی نیست، آسیب دیگر این که اصول فقه شیعه ارتباط دو سویه با طبیعت ندارد و از واقعیت های خارجی بریده است.

 

اهداف شریعت، آن چیزی است که منطقه الفراغ را پر می کند

این استاد حوزه در پایان به جمع بندی بحث پرداخت و خاطرنشان کرد: شهید صدر در اقتصادنا، فصلی گشوده به عنوان نظریه ی منطقه الفراغ، در جهان متغیر، که حوزه ی مباحات بمعنی الاعم بوده یا نص خاصی در مورد آن عنوان نشده و دست دولت اسلامی و ولی فقیه در آن می تواند باز باشد؛ آیت الله سیستانی در بحث اختلاف الاحادیث، در عدم تفکیک بین وجه ولائی و تبلیغی حکم امام، در منظری که امام بر طبق مصالح متغیره احکام متفاوتی صادر کرده، در حوزه ی منطقه الفراغ، حوزه ای از دین که مدیریت آن بر عهده ی دولت اسلامی است فضایی برای طرح اهداف شریعت موجود است؛ آیت الله شمس الدین معتقد است در کل شریعت یک منطقه الفراغ وجود دارد که دین اداره ی آن را به خود مردم و عقل آنان واگذاشته مثلا حوزه ی روابط انسانی، رابطه ی انسان با طبیعت.

وی افزود: هر سه منطقه الفراغ را می پذیرند و تفاوت در محدوده ی منطقه الفراغ است، معتقدند که دولت اسلامی وظیفه دارد این منطقه الفراغ را پر کند و برای مثال در بحث برجام، ترا ریخته، بیمه، گمرگ و ... که نصی نداریم _نه با توجه به اطلاقات و عمومات که منجر به صدور حکمی کلی می شود و آسیب هایی در پی دارد_ بلکه با توجه به اندیشه ی مقاصد و اهداف شریعت برای هر مورد یک حکم خاص ارائه دهد. بر اساس نفی عسر و حرج، بر اساس مبنای عزت و عدالت، یا کرامت مسائل مستحدثه حل شود برای مثال در مورد کلب صیدی و سبک زندگی جدید، حقوق و مالکیت فکری، برج سازی و ... بگوییم برجسازی ناقض عدالت است پس مجاز نیست.

وی افزود: در ساز و کارهای کشف حکم شرعی، نسبت به حوزه ای که عقل ما راه دارد ممکن است حجیت داشته باشد؛ در مکتب سازی در حوزه ی مدیریت دولت اسلامی، در جایی که خبر از گزاره ی فقهی نباشد، با نظام اقتصادی اسلام اررزشی، از همین فقه موجود، مکتب را کشف می کنیم، به عنوان زیر بنا از آن استفاده کرده،حکم موضوعات جدیدی که ایجاد می شود را بر مبنای آن کشف می نمائیم، در نهایت میگوییم بیمه حلال است یا حرام، با استفاده از مقاصد شریعت مثل اختلال نظام، مصلحت، تسهیل، حریت می توان با صورت بندی جدید مسائل را حل کرد./629/ف

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹