vasael.ir

کد خبر: ۷۰۸۸
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۷ - 20 December 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 6

نهی شدید روایات از مدح رسانه ای غیر واقعی

وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در ششمین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: طبق روایات اگر شخصی صاحب قدرتی را مورد مدح و تمجید قرار دهد در ردیف قارون است و مصداق آن ساخت کلیپ تبلیغاتی دروغ برای کاندیداها می باشد.

 به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه ششم درس خارج فقه رسانه که در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بررسی ادله روایی حرمت مدح کسانی که استحقاق مدح ندارند بلکه مستحق ذم هستند، در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت پرداخت.
مشاور عالی مدیر حوزه های علمیه در ادامه بیان داشت: لازم نیست مدح حتماً به شعر یا سخن باشد بلکه گاهی مستندی می سازد که آن فرد کاری را انجام می دهد یا رفتار درستی نشان می دهد و در ذهن مخاطب این طور وانمود می شود که او همواره این فعل درست را انجام می دهد در صورتی که چنین نیست.
این استاد حوزه در پایان گفت: با این روایات هیچ شک و شبهه ای در حرمت بحث مذکور نیست منتهی برخی موارد مانند ترس استثناء می شود که با قید «طمعاً» مشکلی باقی نمی ماند.


تقریر کامل درس
خلاصه ای از درس گذشته
یکی از ادله حرمت این عمل که در بسیاری از برنامه های تبلیغاتی رسانه ای به خصوص در شبکه های اجتماعی که می خواهند از کاندیدای مورد نظرشان حمایت کنند، توصیفی را برای کاندیدا دارند که در او وجود ندارد. مدح کسی صورت می گیرد که مستحق آن نیست یا این که صفات بدی دارد که باید بیان شود و مستحق مذمت است مانند این که اختلاس گر، بی عدالت یا ظالم است و بر عکس بگوییم او عادل و پاک دست است و اگر به حاکمیت برسد دولت پاک دستان را تشکیل می دهد. مصداق کابردی فراوانی در رسانه های امروز می توان برای بحث یافت.
اولین دلیل برای حرمت؛ قبح عقلی است و در تبیین استدلال بیان شد که افراد یا جامعه اغرای به جهل می شوند و براساس این تبلیغات به زید رأی می دهند و آسیب های زیادی این فرد به جامعه دینی یا مومنین وارد می کند و همین مدح «من لا یستحق المدح» و تولید و پخش برنامه در این شبکه ها سبب این امر شد. در این برنامه و کلیپ توصیفی کردند که شنونده مجذوب این فرد شد.


دلیل دیگر در این مساله اجماع است که فقها بر حرمت این عمل اجماع دارند. به دلیل این که اجماع دلیل تعبدی نیست نمی توانیم بدان تمسک کنیم و اجماع ما مدرکی است و نیازی به تمسک بدان نداریم. صرفاًَ به عنوان موید بر این مساله تاکید داریم که فقهای شیعه به این مساله اجماع دارند و به قدر متیقن اکتفا می کنیم.
طبق آیه 113 سوره هود، نباید در برابر کسانی که ظلم کرده اند اعتماد و کرنش کرد و الا آتش جهنم شما را فرا می گیرد، مدح شخص مستحق ذم نیز نوعی رکون، تواضع و اعتماد در برابر اوست. در رابطه با استدلال به این آیه اشکالاتی مطرح شده است که اگر وارد باشد نمی توانیم بدان جهت حرمت این عمل تمسک کنیم و اگر اشکالات رد شد بدان به عنوان دلیل کتابی استناد می کنیم.
اولین اشکالی که برای استدلال به این آیه مطرح کرده اند؛ گفته اند مدح از مصادیق رکون نیست. رکون به معنای تکیه کردن، تعظیم کردن و کرنش است. اگر شخصی مدح ظالمی را بیان کند، به این معنا نیست که در برابر او تعظیم کرده است.

اشکال دیگر این که ممکن است عنوان ظالم بر شخصی که مدح می کند صدق نکند.
اشکال اول قابل دفع است زیرا از مصادیق بارز کرنش، مدح شخص است. گاهی شخص جلوی پای انسان ظالمی در مجلس بلند می شود و گاهی شخصی چند بیت شعر در توصیف این ظالم در مجلس می سراید. باید دقت کرد کدام یک بیشتر ظالم را تعظیم کرده است؟ قطعاً توصیف و مدح ظالم که مستحق مدح نیست بلکه از مصادیق مذمت است قطعاً کرنش داشته است.
همیشه ممدوح ظالم نیست و شما مساله را وسیع گرفته اید. گاهی شخص ظالم نیست ولی خسیس است یا اهل نماز شب نیست و شما او را اهل نماز شب و یا مانند حاتم طایی می دانید. به تعبیر دیگر این اشکال اخص از مدعا است. این آیه دلالت بر حرمت مدح ظالم دارد. بنابراین اگر بخواهیم به این آیه تمسک کنیم، با همین مشکل مواجه هستیم که هر کلیپی در رسانه پخش می شود مصداق مدح ظالم است.
باید دقت کرد که ظلم در برابر عدل است و فقط مصداق آن خوردن مال بچه یتیم یا نظایر آن نیست. ظلم در برابر عدل است و معنای فقهی عدل این است که شخص اصرار بر صغیره ندارد و مرتکب گناه کبیره نمی شود و شهادت چنین فردی در دادگاه پذیرفته است و می تواند امام جماعت یا قاضی باشد. افرادی که بیجا مورد مدح قرار می گیرند غالباً افرادی هستند که عنوان ظالم بر آنان صدق می کند و لذا از آیه تحریم  مدح «من لا یستحق المدح بل یستحق الذم» استفاده می شود.
برخی فقها گفته اند مناسب است به این آیه نیز تمسک کنیم. (لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم)؛ دوست دارند در مورد کاری که انجام نداده اند مورد مدح قرار بگیرند که برای این اشخاص عذاب الیم وجود دارد. شخصی که ظالم است را در این کلیپ به عنوان عادل معرفی می کنند یا این که اصلاً توان مدیریت ندارد ولی او را به عنوان شخص مدیر معرفی می کنند. در واقع این پیام او را به عنوان شخصی که واقعیت خارجی ندارد توصیف می کند. در گذشته شاخص های گناه کبیره را بیان کردیم و یکی از شاخص ها وعده عذاب جهنم بود که این مورد نیز به همین صورت است.
این فقره آیه شریفه که بعد از آن عذاب آمده بود به تنهایی در این آیه نیامده است و اگر فقط کسی چنین وضعی داشت دال بر حرمت نمی شود. اگر شخصی به مجموع بدی های آیه مبتلی شد، مستحق عذاب الیم است. حداقل دو خصوصیت را برای فرد در آیه در نظر گرفته اند و بعد او را مستحق عذاب معرفی می کند:  الَّذینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا؛ کسانی که خشنود می شوند به آن چه به آنان داده شده است. یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا؛ مورد دوم نیز بر اولی عطف شده است.
شما فرض حرمت را در موردی قرار می دهید که شخص دوست داشته باشد مورد مدح بیجا قرار بگیرد اما مقدمه این کار حرام این است که شخص دیگری این مدح را انجام دهد یا شعر را تولید کند و یا کلیپ را بسازد و برنامه رسانه ای را درست کند. تا زمانی هم که این برنامه ها درست نشود آن شخص مورد مدح قرار نمی گیرد. اگر قبول کردیم که این آیه از گناهان کبیره است مدح نیز مقدمه فعل حرام است ولی اگر گفته شود مقدمه حرام، حرام نیست؛ دیگر نمی توان از آیه استفاده کرد که مدح شخص حرام است.
ادله روایی حرمت مدح من لا یستحق المدح او یستحق الذم


یکی از محرمات پیام رسانه این است که در برنامه های رسانه برای فردی بیش از استحقاقش تبلیغ کنیم و او را بزرگ جلوه دهیم.
در مستند یا کلیپ هایی که ساخته می شود تعریف و تمجید از شخص می کنند یا مدحی انجام می گیرد که او مستحق آن نیست بلکه گاهی مستحق مذمت نیز می باشد. کاربرد این مساله در ایام انتخابات بسیار فراوان است و در شبکه های اجتماعی، کلیپ های تبلیغاتی فراوانی درست می شود که مستحق چنین تبلیغات و مدحی نیست.
ادله ما دلیل عقلی و نقل بود که به آیات قرآن تمسک کردیم. یکی دیگر از ادله نیز اجماع بود و البته بیان شد که در تولیدات رسانه ای فقها به چنین مطلبی اشاره نکرده اند زیرا اصلاً هیچ یک از فقها این بحث فقه رسانه را به این صورت مطرح نکرده است اما این مساله در مورد مدح «من لا یستحق المدح أو یستحق الذم» و بالعکس که «تشهیر» است مطرح شده است که علامه و فقهای دیگر بدان پرداخته اند.
مهم ترین دلیل، دلیل عقلی و نقلی بود که به روایات رسیدیم. به برخی از روایاتی که دال بر حرمت چنین تبلیغات، مدح و تعاریف است، اشاره کنیم و بررسی کنیم که آیا می شود حرمت از آن استفاده کرد یا خیر؟


روایت اول
اولین روایت را در کتب حدیثی شیعه، عبدالله بن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذکر کرده است که در وسائل الشیعه ج 17 کتاب التجارة، ابواب ما یکتسب به، باب 42 حدیث 14 مراجعه کنید. در کتب اهل سنت نیز این روایت از ابوهریره این روایت نقل شده است.
البته سند این روایت چه در کتب شیعه و در چه در کتب اهل سنت، قوی نیست و مشکل سندی دارد زیرا در کتب روایی شیعه نیز رواة اهل سنت دیده می شوند و برای ما توثیق ندارند. اما مشابه متن این روایت در لسان ائمه علیهم السلام هست و موید یا شهرت روایی و فتوایی دارد و به طریقی جبران ضعف سند می شود. حدیث بسیار مفصل است و بخشی که مربوط به بحث ماست ذکر می کنیم.
- وَ مَنْ عَظَّمَ صَاحِبَ دُنْیَا وَ أَحَبَّهُ لِطَمَعِ دُنْیَاهُ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ کَانَ فِی دَرَجَتِهِ مَعَ قَارُونَ- فِی التَّابُوتِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ-
شخصی که صاحب دنیا را تعظیم کند، (برای او مستند یا کلیپ تبلیغاتی بسازد یا بزرگداشتی برای او برپا می کند) و او را برای دنیا دوست دارد (به طور مثال اگر در آینده منصبی به دست آورد او را فراموش نکند) در درجه قارون هستند.
متأسفانه بسیاری از افرادی که به کاندیداهای ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر کمک می کنند، برای دنیاست. گاهی هم قبول ندارد که این شخص بهترین فرد است ولی می داند که اگر به ریاست برسد، کارهایی را به نفع او انجام می دهد و پروژه های او به ثمر می نشیند. گاهی نیز برای استفاده از رانت اطلاعاتی فلان شخص از او حمایت می کنند.


سوال: برخی صرفاً برای پول این کار را انجام می دهند و سایر مطالب برایشان مهم نیست. این ها به چه صورت است؟
پاسخ: پولی که در قبال این کار حرام اخذ می کنند نیز حرام است. این روایت را به همین خاطر در ج 17 کتاب وسائل آوردند زیرا بحث درآمد است. تهیه کننده و کارگردان پول می گیرند و برای شخصی کلیپ می سازند و سایر امور برای آنان مهم نیست. ممکن است کارگردان یا تهیه کننده بدانند که این شخص اختلاس گر است و اگر فردا به منصبی برسد، خود او، فامیل و برادرانش، اموال بیت المال را غارت می کنند اما برای پول خودشان این شخص را عادل و مومن جلوه می دهند.


سوال: گاهی تهیه کننده و سایر عوامل کاری به محتوای کلیپ ندارند و صرفاً برای ارگان خودشان این کلیپ را تهیه می کنند.
پاسخ: اگر بدانند فیلمی که تهیه می کنند غیر واقعی است مشارکت در نشر دروغ و اغوای مردم دارند. فلسفه حرمت این عمل، اضرار به جامعه و اغرای به جهل است. کسی که نقش اصلی در تولید این محتوا را دارد مرتکب عمل حرامی شده است اما اگر شخصی نقش اصلی ندارد مانند این که برای این گروه رانندگی می کند، مرتکب عمل حرام نشده است ولی فقط در برخی موارد که حرمت شدیده و ذاتیه دارند مرتکب حرام می شوند مانند کارخانه مشروب سازی که حتی باغداری که برای مشروب اقدام به فروش انگور می کند مرتکب فعل حرام شده است و در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله غارس آن درخت نیز مورد لعن است.
برخی موارد نیز مانند این که از روی ترس همکاری کند استثناء شده است که به موارد استثناء خواهیم پرداخت.
نکته: لازم نیست مدح حتماً به شعر یا سخن باشد بلکه گاهی مستندی می سازد که آن فرد کاری را انجام می دهد و رفتار درستی نشان می دهد و در ذهن مخاطب این طور وانمود می شود که او همواره این فعل درست را انجام می دهد در صورتی که چنین نیست.


روایت دوم
حدیث مناهی است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان شده است. در این روایت پیامبر اکرم از بسیاری چیزها نهی فرموده اند و یکی از آن موارد، مدح بدون استحقاق است.
- «وَ قَالَ مَنْ مَدَحَ سُلْطَاناً جَائِراً وَ تَخَفَّفَ وَ تَضَعْضَعَ لَهُ طَمَعاً فِیهِ کَانَ قَرِینَهُ إِلَى النَّارِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ» همان منبع، حدیث اول
شخصی که سلطان جائری را مدح کند و در برابر او کرنش کند تا به او توجهی کند جایگاهش در آتش جهنم است که به همان آیه ای که در جلسه گذشته اشاره کردیم حضرت نیز بدان استناد می فرمایند.
در مواردی که مانند سلطان جائر باشد، فعالیت رسانه ای حرام است.
مرحوم شیخ از قید «طمعاً» استفاده کرده است و در فتوای خودش بدان اشاره کرده است که اگر شخصی همراه با چشم داشت این کار را انجام دهد حرام است ولی اگر بدون چشم داشت انجام داد و به دنبال پول نبود، حرام نیست.
البته به دلیل عقلی که بیان شد، کذب قبیح و حرام است اما از این روایت نمی توانیم استفاده کنیم. اگر تعریف شخصی در رسانه منجر به دروغ باشد حرام است.
بیان قید «طمعاً» برای استثنای مواردی است که «طمعاً فیه» نیست مانند این که از روی ترس باشد و اگر جلوی سلطان جائر بلند نشود مورد غضب او قرار می گیرد. در بین علما چنین مواردی مشاهده شده است که زمان ورود شاه در شهر قم از جای خویش بلند نشدند و احترام نکردند و دستگیر و زندانی شدند.


روایت سوم
- وَ قَالَ ص إِذَا مُدِحَ الْفَاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ غَضِبَ الرَّبُّ. تحف العقول
این روایت وسیع تر شد و دیگر مراد سلطان نیست. البته برای عنوان ما وسیع نیست ولی «من یستحق الذم» را شامل می شود.
اگر کسی مستحق ذم باشد و ما برای او کلیپ های تبلیغاتی بسازیم. بسیاری از کاندیداهایی که برایشان تبلیغات می کنند فاجر هستند و رسانه ها این پیام حرام را دارند. از این تعبیر استفاده می شود که از گناهان کبیره است و صرفاً حرام نیست.
البته مشابه این روایت از امیرمومنان علیه السلام در غرر الحکم نیز بیان شده است.
لسان برخی از کتب روایی مانند تحف العقول، غرر الحکم و نهج البلاغه به گونه ای است که انسان به صدور آن اطمینان پیدا می کند. اطمینان به صدور در این موارد کفایت می کند و بسیاری از علماء نیز کتاب تحف العقول را قبول دارند.
در این زمینه روایات زیادی داریم و به همین میزان اکتفا می کنیم.
با این روایات هیچ شک و شبهه ای در حرمت نیست منتهی برخی موارد مانند ترس استثناء می شود که با قید «طمعاً» مشکلی باقی نمی ماند. گاهی کذب و غیبت نیز استنثائاتی دارد مانند زمانی که با مصلحت اقوایی تزاحم داشته باشد. در برخی موارد بخاطر تزاحم اقتضاء این است که اهم را انجام دهیم و ممکن است مصلحت اقوا، نجات جان انسانی باشد و ممکن است امر دیگری باشد، مانند این که نظام تشخیص داده است که برای این شخص تعاریفی صورت گیرد تا این که رأی بیاورد.
تشخیص این مصلحت اقوا بسیار مشکل است. در موارد فردی تشخیص برای فرد واضح است مانند این که باید در مقابل پادشاه ظالم بلند شود اما در مصالح اجتماعی این امر قدری مشکل است./926/ص
 تقریر: محسن جوادی صدر
     

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳