به گزارش سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولیفقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، در جلسه شصتم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی که بیست و چهارم اسفندماه 95 با حضور طلاب و روحانیون سطح چهار حوزه علمیه استان در محل حسینیه شهدای مصلای امام خمینی(ره) بجنورد برگزار شد، به تشریح چند موضوع فرعی پیرامون ثبوت رؤیت هلال پرداخت.
خلاصه درس گذشته:
حجتالاسلام و المسلمین یعقوبی در جلسه پنجاه و نهم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی با اشاره به اقوال فقهای معاصر قائل به تعمیم ثبوت رؤیت هلال، گفت: آیتالله خویی، آیتالله تبریزی و آیتالله نوری از جمله فقهای معاصر هستند که قائل به تعمیم هستند.
وی افزود: این فقها معتقدند اگر در شهری اول ماه ثابت شود در شهرهای دیگر چه دور باشند و چه نزدیک چه در افق متحد باشند و چه نه رؤیت ماه ثابت میشود؛ البته درصورتیکه در شب مشترک باشند؛ ولو اینکه اول شب یکی آخر شب دیگری باشد.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی ادامه داد: آیتالله فاضل (ره)، آیتالله صافی، آیتالله سید محمود شاهرودی، آیتالله سید محمدباقر صدر و آیتالله سید عبدالاعلی سبزواری از دیگر فقهای معاصر هستند که این نظر را دارند.
وی اضافه کرد: اما قائلین به عدم تعمیم یعنی طرفدار قول مشهور، یکی از آنها حضرت امام (ره) است، امام (ره) قائل به قول مشهورند، آیتالله بهجت هم همین نظریه را دارند و آیتالله مکارم هم در اینجا همان نظر مشهور را پذیرفتند.
امام جمعه بجنورد گفت: رهبر معظم انقلاب (حفظه الله تعالی) هم جز این دسته قائلین به قول مشهور هستند، ایشان میفرمایند رؤیت هلال در شهرهایی که در افق متحد و یا نزدیک به هم هستند و یا در شهرهایی که در شرق واقع شدهاند کافی است.
خلاصه درس حاضر:
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی در جلسه شصتم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی، با اشاره به یکی از موضوعات فرعی ثبوت رؤیت هلال ماه، اظهار کرد: مسأله این است که آیا اگر انسان با چشم مسلح ماه را رؤیت کرد حجت است یا نیست؟ رؤیتی که در روایات ما فرموده «صم لرؤیته و افطر لرؤیه» آیا این مقصود رؤیت مستقیم است؟ یعنی با دو چشم ماه را ببینی یا اگر انسان با وسایل جدید، دوربینها و دستگاههای جدیدی که آمده با اینها اگر ماه را دید باز هم ثابت میشود؟
وی افزود: در این زمینه بین فقها اختلافی است، برخی از فقها میفرمایند: خیر روایاتی که میگوید ببینید باید با دو چشم ببینی با چشم غیرمسلح؛ پس اگر با چشم مسلح ماه را دیدی قبول نیست.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی اضافه کرد: اما در مقابل یک عده میفرمایند خیر فرقی نمیکند با چشم مسلح ببینی یا غیرمسلح، مثلاً هواپیما میرود در نزدیک افق میایستد آن خلبان یا کارشناس از همان هواپیما با دوربینهای مخصوص که دارند نگاه میکنند و میگویند آقا ماه کاملاً پیداست.
وی ادامه داد: فتوای رهبر معظم انقلاب این است که فرقی بین رؤیت با چشم و رؤیت با وسایل نیست. رؤیت با وسیله فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد، هیچ فرقی نمیکند و معتبر است.
تقریر درس:
امروز یکی دو تا فرع نسبت به ثبوت رؤیت هلال بیان میکنیم که مبتلابه هم است اولاً ما وقتی موقعیت ماه را در شب اول بررسی کنیم سه وضعیت دارد؛ یعنی سه جور قابلرؤیت است.
وضعیت اول آن این است که قبل از غروب خورشید ماه غروب کند اینیک فرض؛ یعنی هنوز خورشید غروب نکرده است ماه از آن زودتر غروب کند که چنین چیزی هم تصور دارد.
وضعیت دوم اینکه همزمان که خورشید غروب میکند ماه هم غروب کند باهم، دو یار غار، دو یار خوب، باهم یعنی همینکه خورشید غروب کرد ماه هم غروب کند خورشید پنهان شد ماه هم پنهان شود این فرض دوم است. فرض سوم این است که خورشید غروب کند ولی ماه هنوز غروب نکند یعنی دیده شود.
خُب، فرض آخر تقریباً قابل رؤیت است؛ چون خورشید غروب کرده هوا یک مقدار تاریک شده است دیدن ماه در افق محل غروب خورشید آسانتر است.
در فرض سوم چون نور خورشید مانع نیست و قرآن نیرین نیست، دو تا نور نیست، اما دو فرض اول خیلی سخت است اولی که زودتر غروب کند معلوم است خیلی سخت است، دومی که همزمان غروب کند، خیلی سخت است خورشید و ماه همزمان از چشم دور شود.
خُب اینجا یک مسئلهای تولید میشود و آن این است که آیا اگر انسان با چشم مسلح ماه را رؤیت کرد حجت است یا نیست؟ ثابت میشود یا نمیشود؟
خُب، در بین فقها یک بحث است؛ رؤیتی که در روایات ما فرموده «صم لرؤیته وافطر لرؤیه» آیا این مقصود رؤیت مستقیم است؟ یعنی با دو چشم ماه را ببینی یا اگر انسان با وسایل جدید، دوربینها و دستگاههای جدیدی که آمده با اینها اگر ماه را دید بازهم ثابت میشود؟
بین فقها یک اختلافی است، برخی از فقها میفرمایند: نخیر روایاتی که میگوید ببینید باید با دو چشم ببینی با چشم غیرمسلح، پس اگر با چشم مسلح ماه را دیدی قبول نیست.
یک عده میفرمایند نخیر فرقی نمیکند با چشم مسلح ببینی یا غیرمسلح مثلاً هواپیما میرود در نزدیک افق میایستد آن خلبان یا کارشناس از همان هواپیما با دوربینهای مخصوص که دارند نگاه میکنند و میگویند آقا ماه کاملاً پیداست. این بحث مهمی است مبتلابه هم است.
خب از بین فقها یکی دو تا را ما عرض میکنیم فتوای رهبر معظم انقلاب این است که فرقی بین رؤیت با چشم و رؤیت با وسایل نیست. حالا فتوای ایشان را بخوانیم چون ایشان توضیح خوبی دادهاند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند که رؤیت با وسیله فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد، هیچ فرقی نمیکند و معتبر است؛ یعنی میشود روی آن حساب باز کرد ملاک آن است منظور از ملاک، ملاک فقهی است؛ که عنوان رؤیت محفوظ باشد.
میگویند دیدم، صدق بکند، خُب دیدن، شما گاهی با تلسکوپ میبینید، گاهی با چشم خُب دیدن، دیدن است دیگر فرقی نمیکند، میگویند دید، این دید را شما وقتی به عوام و مردم بگویید فلانی دید یعنی چی؟ عینک داشت قبول نیست؟ چرا عینک با عینک هم قبول است، اگر این جوری باشد پس برای کسی که عینکی است مشکل پیش میآید باید بگوییم دید ولی ندید!
زمان با عینک دیدن کمی وسیله نزدیک و دور فرق میکند آدمی که عینک دارد دوربینش خیلی بهتر میشود، بگوییم با عینک دید قبول نیست در عرف به ما میخندند، بگوییم آن تابلو را با عینک دیدند، میگویند نه کجا دیدی؟ تو عینک داری، عینک را بردارید.
ببینید ملاک رؤیت است که عنوان رؤیت محفوظ باشد یعنی وقتیکه دیدم عرف انکار نکند. خُب راست میگوید دید، با عینک دید با ذرهبین دید با تلسکوپ دید یا با چشم بدون اینها، همه اینها رؤیت است پس نتیجه میگیریم رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحد هستند، با چشم ببینید، با عینک ببینید، با تلسکوپ ببینید یکی است اسم هر سه رؤیت است.
اما ایشان یک استثنا میزند این دستگاههای جدیدی که آمده مثلاً دوربین را تنظیم میکند که وقتی ماه رؤیت شد به صفحه رایانه منعکس کند و تو صفحه کامپیوتر ماه قشنگ دیده میشود.
ایشان اینجا را اشکال میبینند میفرمایند که این مصداقش محل اشکال است؛ چون رؤیت شاید صدق نکند، چون رؤیت این است که شما ببینید اینیک واسطه ایجاد میکند.
این دستگاه ماه را میبیند روی رایانه منعکس میکند بعد آنجا شما میبینید ایشان میگوید: این ملاک رؤیت یک مقدار محل تأمل دارد خُب این ریزهکاریهای فقها را باید دقت کنید.
ایشان در آخر این مسئله میفرمایند اما در مورد انعکاس به رایانه که در آن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست، محل اشکال است.
پس نگاه ایشان کاملاً روشن است با چشم مسلح دیدن مثل چشم عادی است حکم ثبوت رؤیت هلال بر آن بار میشود، فقط یک استثنا دادند که اگر کسی بتواند ثابت کند که همانجا هم رؤیت است با آن ملاک اول جور درمیآید؛ چون فرمودند ملاک صدق رؤیت است، محفوظ بودن رؤیت است.
ولی ایشان اینجا اینجوری تشخیص دادند چون تشخیص موضوع با چه کسی است؟ با مقلد است، اگر کسی واقعاً از نظر علمی ثابت کرد این هم همان دیدن است آن حکم بالا شامل حالش میشود. توضیح المسائل مراجع، صفحه 986 و در استفتائاتشان هم که است.
خُب، اگر بخواهیم دلیل این فتواها را پیدا کنیم طبق مباحث گذشته که داشتیم اطلاق است، قبلاً اگر یادتان است در بحث «صوم للرویة و أفطر للرویة» گفتیم اطلاق دارد، هم اطلاق دارد از جهت دور و نزدیک.
اگر یادتان است آنجا به این روایات استدلال کردیم فرق نمیکند بلد دور باشد یا نزدیک، همینکه رؤیت صدق کرد مطلق است.
حالا ازاینجهت هم میشود اطلاق گیری کرد فرق نمیکند شما با چشم عادی ببینید یا با عینک و تلسکوپ ببینید، روایت قیدی که ندارد.
اگر مولا در مقام بیان بود، قدر متیقن در مقام تفاتق نبود همه شرایط و مقدمات حکمت تمام بود ما اطلاق گیری میکنیم اینجا یکی از آن جاها است، شما که میگویید نه چه دلیلی دارید؟ پس نگاه ایشان کاملاً روشن است بهصراحت ایشان فتوا دادند.
آیتالله مکارم باز اینجا فتوایشان فرق میکند ایشان میفرمایند چون اینجا حاشیه زدند جمله اینجوری است من عین جمله را میخوانم یعنی بر این فتوا حاشیه زدند ایشان میفرمایند: دیدن ماه با چشم اما دیدن با دوربین و وسایل دیگری از این قبیل کافی نیست.
آنهم فتوا و این هم فتوا بالاخره ایشان میگویند: کافی نیست باید با دو چشم نازنینت ببینی و اگر به غیر چشم عادی دیدی حجت نیست و ثابت نمیشود.
خُب دیگر بقیهاش با خود شما است، چون من کتاب نداشتم همه فتواها را دوره کنم در توضیح المسائل مراجع هم بیشتر از این چیزی نیست یعنی نظرات بقیه فقها نیامده است معنایش این است که بقیه هم چشم مسلح را حجت نمیدانند والا حاشیه نمیزدند.
مدل حاشیه زدن این است که اگر کسی مثلاً بر عروه حاشیه زد فتوایش معلوم میشود اگر حاشیه نزد معنی آن این است که متن عروه را قبول کرده؛ لذا متن رساله امام (ره) هر چه است این آقا قبول کرده است.
ظاهراً تو ذهنم است آقای فاضل بودند، ولی این مسئله در توضیح المسائل مراجع نبود رساله ایشان را هم من نداشتم حالا شما یک نگاهی بکنید، فکر میکنم ایشان هم یک فتوایی شبیه این دارد در ذهنم است ولی پیدا نکردم، حالا همین دو مسئله کافی است، خُب اینیک مسئله که چون مبتلابه بود عرض کردیم.
یک مسئله دیگر که خیلی در لابهلای این مباحث گذشته به زبان ما جاری شد این بود که راه ثبوت هلال چند چیز است، یکی بینه و عدلین، این را بارها گفتیم و روایت آن را هم خواندیم روایت میگفت هیچ راهی ندارد جز شهادت عدلین.
حالا کیفیت شهادت عدلین خیلی مهم است یکی اینکه ترکیبش باید از دو تا مرد باشد؛ بنابراین اگر چهارتا زن بود قبول نیست چون در بعضی جاها چهارتا زن بهمنزله دو تا مرد حساب میشود اما در اینجا نه در اینجا بهصراحت فرمودند که به «أربعة النساء» رؤیت هلال ثابت نمیشود.
عرض کنم خدمت شما که با یک مرد و دو زن هم باز نمیشود و یک مرد و یمین باز هم نمیشود؛ چون در فقه ما اینها همه آمده است. در بحث رؤیت هلال فقط رجلین عدلین؛ پس اربع نساء نمیشود، یک مرد و دو زن نمیشود و یک مرد و ضم یمین هم نمیشود.
عرض کنم خدمت شما که این هم یک مسئله که شهادت عدلین، رجلین عدلین است پس آن شقوق دیگرش در بحث رؤیت ماه و ثبوت اول ماه حجیت ندارد بله حالا آن که دیدن، دیدن است.
البته من چیزی شنیدم، حالا ضبط هم میشود، رهبر معظم انقلاب یک خانمی است در تهران از خانواده میردامادها که خیلی باهم قوم هم هستند، آن زمان که ما قم بودیم میگفتند که آقا خیلی به دیدن ایشان تکیه میکند البته نهتنها، وقتی ایشان هم گفت دو نفر دیگر هم دیدند دیگر فتوا میدهد.
آنجوری که پسرش برای ما نقل میکرد ایشان برای دیدن ماه یک جایی پیدا کرده، در خانهاش در تهران یک جای ویژهای پیدا کرده که ماه را میبیند و درست هم است، هر وقت هم ماه را دیده بقیه هم تأیید کردند. میگفت آقا وقتی میخواهد حکم دهد روی دیدن ایشان حساب باز کرده حالا اینجور نیست مستقلاً نه؛ اما این هم ضمیمه شده است، اینیک مسئله راجع به بینه؛ اما چند تا مسئله دیگر هم راجع به بینه است اینها را بخوانیم.
«لا یعتبر فی حجّیّة البیّنة قیامها عند الحاکم الشرعی» قبلاً اشاره کردیم که اینکه میگوییم بینه حجت است فینفسه حجت است یا وقتی بیاید پیش حاکم شهادت دهد حجت است؟ میفرماید فرقی نمیکند چه پیش حاکم بیاید شهادت بدهد چه جدای از حاکم.
مثلاً دو نفر عالم عادل کارشناس پیش شما آمدند، گفتند آقا ما ماه را دیدیم شما اینها را عادل میدانید، شما برای خودت حجیت داری ولو حاکم چیزی نگفته یا حاکم اینها را اصلاً قبول ندارد.
پس فینفسه بینه حجت است نه وقتی پیش حاکم شهادت بدهد، بله وقتی پیش حاکم شهادت میدهد برای حاکم یک حجیتی درست میشود که حکم به رؤیت بکند حکم به اول ماه بکند.
پس 1- حجت معتبر نیست در «حجّیّة البیّنة قیامها عند الحاکم الشرعی، فهی حجّة لکلّ من قامت عنده» این میشود فرق دوم، «فهی حجّة»؛ یعنی بینه حجت است «لکلّ من قامت عنده» پیش هرکسی که رفت گفت من دیدم لااقل بر آنکسی که شنید حجت است.
«بل لو قامت عند الحاکم وردّ شهادتها من جهة عدم ثبوت عدالة الشاهدین عنده» مسئله سوم اینکه خُب اگر دو نفر آمدند پیش حاکم شهادت دادند گفت من حرفهای اینها را قبول ندارم چون اینها را عادل نمیدانم همین دو نفر رفتند جای دیگر شهادت دادند آیا شهادت آنها حجت است؟ بله.
اگر واقعاً جای دیگر اینها را عادل میدانند با اینکه حاکم میگوید من اینها را عادل نمیدانم رفتند پیش یک نفر دیگر که اینها را فرض کنید کاملاً میشناخت پیش آنها اگر شهادت دادند ثابت میشود؟ بله برای او ثابت میشود.
درست است حاکم ردش کرده ولی غیر حاکم این دو نفر اگر شهادت دادند برایش حجت است «و کانا عادلین عند غیره» پیش غیر حاکم عادل هستند «یجب ترتیب الأثر علیها من الصوم أو الإفطار» بر آن شخصی که این بینه را گوش میکند باید ترتیب اثر بدهد اول ماه و آخر ماه.
فرق چهارم «و لا یعتبر اتّحادهما فی زمان الرؤیة بعد توافقهما علی الرؤیة فی اللیل» خُب این جالب است با آن نکتهای که دیروز و پریروز و روزهای قبل گفتیم، اینکه گفتیم در شب شریک هستند.
خب مثلاً فرض کنید اینجا بجنورد با تهران نیم ساعت افقش فرق میکند با جای دیگر کمتر یا بیشتر اگر دو نفر شهادت دادند یکی گفت من مثلاً ساعت 6 ماه را دیدم یکی گفت من ساعت 6 و نیم دیدم آیا زمانش باهم فرق میکند مثلاً یکی از تهران شهادت داد یکی از مشهد؟
یک مشهدی و یک تهرانی باهم پیش حاکم رفتند یا زنگ زدند که آقا ما ماه را دیدیم خب اینها باهم ندیدند نیم ساعت تفاوت دارد ولی در رؤیت شریک هستند در شب شریک هستند.
تهرانی هم راست میگوید چون نیم ساعت بعد که ماه را دیده نیم ساعت بعد غروب شده مشهدی هم راست میگوید چون نیم ساعت قبل دیده همزمان ندیدند باهم ندیدند ولی هر دو دیدند هر دو هم در شب دیدند در روز هم ندیدند یعنی هنگام غروب دیدند آیا ترتیب اثر داده میشود یا نه؟ میفرمایند بله هیچ مشکلی ندارد.
معتبر نیست اتحاد و یگانگی این دو تا شاهد در زمان رؤیت بعد از توافقشان بر اصل رؤیت در شب، میگویند ساعت ما باهم همزمانی دارد بعد از آن میگفتند ما امشب دیدیم، غروب آفتاب دیدیم.
بله مسئله پنجم که مطرح میشود این است که -عربیاش را نمیخوانیم فارسیاش را میخوانیم- باید این دونفری که شهادت میدهند حرفهایشان باهم بخواند، هرکدامشان یکچیزی نگویند، یکی بگوید ماه این شکلی بود یکی بگوید آن شکلی بود، یکی بگوید اینطرف بود یکی بگوید آنطرف بود که تطبیقش بااینکه هر دو دیدند قابل اشکال است.
معتبر است توافق این دو نفر در اوصاف ماه هرگاه که اختلاف داشته باشند در بعضی از اوصاف خارجی این ماه، مثلاً یکی بگوید بالا بود یکی بگوید سه متر از افق بالا بود یکی بگوید نه دو متر بود، یکی بگوید یک متر و نیم بود.
مثلاً در اینجور چیزها اختلاف داشته باشند، اگر در اینجور چیزهای جزئی باشد عیبی ندارد حالا چه دو متر از افق بالا باشد چه سه متر خیلی به اصل مطلب صدمهای نمیزند بالاخره دیدند حالا او یا جایش بلندتر بوده یا جایش کوتاهتر بوده مثلاً چشمش تنظیم نبوده «ممّا یحتمل فیه اختلاف تشخیصهما».
اگر این مقدار باشد، خیلی اختلاف فاحش نباشد گاهی میگوید ده متر از زمین بالا آمده بود ما دیدیم یکی میگوید یک متر، خُب خیلی اختلاف فاحشی است اما بین یک متر دو متر یا اندازه این، شکل این، خیلی مخل به اصل رؤیت نیست.
بله اگر چیزی باشد که یکی بگوید طرف راست خورشید دیدم یکی بگوید طرف چپ خورشید دیدم معلوم میشود یکی از این دو نفر اشتباه میکند، نمیشود، افق یکجور است.
پس اگر در اوصاف رؤیت اختلاف داشته باشند اختلافشان فاحش نباشد قبول است اما اگر اختلافشان و توصیفشان فاحش باشد یعنی خیلی فاصله داشته باشد قابل قبول نیست.
مثل بعدی دو نفر شهادت میدهند اما یکی از آنها چیزی نمیگوید میگوید من دیدم، یکی میگوید اینجوری دیدم، یکی ساکت است از توصیف، یکی توصیف میکند.
میگوید آقا ماه را دیدم، یکی میگوید آقا دیدم اینجوری بود آنجوری بود، این انحنایش به این شکل بود آن انحنایش به این شکل بود اینجا چه؟ آیا میشود به هر دو حرف گوش داد؟
میفرمایند «و لو أطلقا أو وصف أحدهما» یکی میگوید دیدم یکی وصف میکند؛ اما وصفش جوری است که «بما لا یخالف الواقع» یکجوری توصیف میکند که مخالف واقع نیست. میگوید ماه را دیدم شکم ماه بهطرف زمین بود یا بهطرف آسمان بود، اینجوری میگوید که چیز محالی نمیگوید، درست میگوید، آنیکی ساکت است چیزی نمیگوید اما اینیکی توصیف هم میکند آن توصیفش مخالف با واقعیت خارجی نیست.
این عیبی ندارد «لم یسمع شهادتهما بما لا یخالف الواقع و أطلق الآخر کفی» دیگری چیزی نمیگوید یکی چیزی میگوید که مخالف واقع نیست «کفی»؛ یعنی این تفاوت ضرری به شهادت عدلین نمیزند. یکی مطلق شهادت میدهد یکی مقید به یک وصفی است و وصفش هم خلاف واقع نبود.
یک مسئله دیگر هم عرض کنیم و آن این است که آیا با تلگراف یا به قول امام(ره) تلغراف میشود اعتماد کرد ایشان میگوید: «لا یجوز الاعتماد علی التلغراف» به تلگراف نمیشود اعتماد کرد.
ولی در آخر جملهای دارند اگر آنکسی که تلگراف میکند خودش ماه را دیده است، گاهی است تلگراف میکند آقا ماه دیده شد این اعتبار ندارد؛ اما همان کسی که دیده، تلگراف قدیم است الآن آنلاین است، کسی که خودش دیده خودش بهقول معروف در تلگراف انداخته است؛ اینجا امام (ره) میفرماید اشکال ندارد.
اینکه میگوییم به تلگراف یعنی یک کاغذی از نجف برای ایران بیاید که «ماه دیده شد» قدیمها اینجوری بود.
آقای بحرینی یکی از علمایی بود که در دستگاه آقای شاهرودی بزرگ در نجف سالهای سال آنجا بود ایشان میخواست به کاشمر بیاید ما هم یادمان است اول ابتدایی بودیم.
گفتند آقای شاهرودی میخواسته بگوید مردم از آقای بحرینی استقبال کنید، آن زمان تلفن، موبایل و این حرفها نبود فقط تلگراف زده بود گفته بود «بحرینی عازم احترام لازم و السلام»، حالا تلگرافهای قدیم اینجوری بود دو کلمه مینوشتند.
حالا «ماه دیده شد والسلام» آیا این حرف درست است؟ میفرماید نه با این حرف نمیشود مسئله به این مهمی را اثبات کرد.
بله اگر همان کسی که خودش با دو چشمش دو نفری رفتند ماه را دیدند امضا کردند یا تلفن کردند یا به قول شما در تلگرام انداختند جوری که آدم یقین کرد این دو تا ماه را دیدند ولو خودشان نیامدند شهادت بدهند ولی موقعیتشان ثابت شد عیبی ندارد.
این هم یک مسئله دیگری و مسائل جزئی دیگر در این باب است، یکی هم فرقی نمیکند اینها بومی باشند یا غیربومی «لا فرق بین أن تکون البیّنة من البلد أو خارجه» باشند «أو خارج البلد» در روایات هم خواندیم «یخرجان و یدخلان فی البلد» پس اینجا بومی نقشی ندارد که بومی باشند یا نه.
از تهران با هواپیما آمدند و گفتند، الآن با هواپیما در بجنورد نشستند گفتند ما الآن ماه را دیدم و آمدیم اینجا فرقی نمیکند تهرانی باشد یا خراسان شمالی یا خراسان جنوبی باشد، از این جهت فرقی نمیکند./236/
مقرر: هادی رحیمی کوهستان