به گزارش پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، فقه علم مدیریت و ساماندهی رفتار فردی و اجتماعی انسان برای تعالی و کمال اوست که توسط فقهاء در طول تاریخ مدوّن شده است. با ملاحظه موضوع، ابواب و مسائل فقه، به روشنی میتوان یافت که رویکرد فردگرایانه در آن غلبه دارد و علیرغم اهتمام ویژه اسلام به بُعد اجتماعی انسان، این بخش مورد توجه کافی فقهاء قرار نگرفته است. البته مسائل زیادی در فقه کنونی وجود دارد که مربوط به فضای اجتماعی است و مورد بحث و بررسی فقهاء قرار گرفته است اما آنچه که اهمیت دارد و تاکنون خلأ آن وجود داشته است، رویکرد اجتماعی و حکومتی به فقه است به گونهای که حتی فردیترین عمل انسان هم با رویکرد حکومتی و با توجه به تبعات و آثار آن در اجتماع، مورد بررسی و استنباط قرار گیرد. با این نگاه، بسیاری از احکام فردی تغییر مییابد و حکم جدید پیدا میکند. تلاش در این عرصه بسیار مهم است و فعالیت علمی مستمری را میطلبد. خوشبختانه چند سال اخیر در عرصه فقه حکومتی اساتید و مراکز زیادی فعالند اما به دلیل عدم اطلاعرسانی مناسب، شناخت کافی نسبت به آنها وجود ندارد در نتیجه این امر، گسترش مباحث فقه حکومتی را در حوزه علمیه با کُندی مواجه ساخته است. یکی از راههای گفتمانسازی و فرهنگسازی فقه حکومتی، شناسایی و معرفی فقهاء، اساتید، پژوهشگران و مراکز فعّال در عرصه فقه حکومتی است تا طلاب و فضلاء شناخت کافی نسبت به آنها پیدا کرده و به مباحث فقه حکومتی گرایش بیشتری پیدا کنند. در همین راستا پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل در نظر دارد سلسهوار به معرفی اساتید و مراکزی که در زمینه فقه حکومتی فعالیت دارند بپردازد و همچنین برخی از دیدگاههای آنها را در این زمینه منعکس سازد تا مورد استفاده طلاب، پژوهشگران و اساتید محترم قرار گیرد. هفتمین شخصیتی که معرفی میگردد، حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی است:
احمد عابدی
تولد: نجفآباد/ 1339
سکونت: قم
تحصیلات
حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی در سال 1351 وارد حوزه علمیه شد و همزمان با دروس حوزوی، تحصیلات غیرحوزوی خود را نیز ادامه داد. در سالهای تحصیل از محضر استادان بزرگی چون آیات محمدتقی بهجت، مرتضی حائری، حسین وحید خراسانی، جواد تبریزی، یحیی انصاری شیرازی، غلامرضا صلواتی، علاّمه حسن حسن زاده آملی و کوکبی دروس فقه، اصول و فلسفه را فراگرفت و نیز سالها از محضر آیتالله شیخ حسن تهرانی بهصورت خصوصی کسب فیض کرد. تحصیلات دانشگاهی استاد عابدی تا اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه تهران ادامه یافت.
تدریس
استاد عابدی از سال 1356 تدریس علوم حوزوی را آغاز کرد و از سال 1377 به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.
حجت الاسلام و المسلمین عابدی در زمینۀ «فقه فرهنگ، هنر و رسانه» نیز فعّال بوده و در این باره دروسی در سطح خارج در سالهای 90 و 91 داشته است که علاقهمندان میتوانند صوت این دروس را در سایت ایشان استماع کنند. وی در زمینۀ «ولایت فقیه» نیز در سالهای 91 و 92 هفتاد و چهار جلسه درس خارج ارائه کرده است.
استاد عابدی در ادامۀ درس خارج سالهای قبل، در فقه، موضوع «خیار غبن» را ادامه میدهد و در اصول، «خاتمۀ استصحاب یا شرایط عمل به استصحاب» را تدریس میکند. از دیگر مباحث فقهی که استاد عابدی به تدریس آن مشغول است، درس خارج «مکتب دفاعی اسلام» است. استاد عابدی از سال 1369 به تدریس فلسفه و علوم قرآنی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پرداخت.
مسئولیتها و فعالیتها
رئیس دانشگاه علوم قرآنی و معارف اسلامی قم؛
عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم؛
مدیر گروه فلسفه دانشگاه قم؛
مدیر پژوهشى آستانه مقدس حضرت معصومه؛
وی بهمنظور فعالیتهای علمی و تبلیغی به کشورهای هلند، بلژیک، لوکزامبورک، آلمان، فرانسه، مصر، هند، کشمیر و لبنان مسافرتهایی داشته است و به زبانهای عربی و انگلیسی تسلّط دارد.
آثار و تألیفات
کتاب
آشنایی با بحارالأنوار؛
آفتاب سبزوار؛
دفتر عقل و قلب؛
معرفت حدیث؛
مکتب کلامی قم؛
الآداب الدینیة؛
الحاشیة علی إلهیات(کتاب سال ۱۳۷۵ جمهوری اسلامی ایران)؛
الحاشیة علی شروح الإشارات (دو جلد)؛
مسند علی بن إبراهیم القمی (8 جلد).
مقاله
حضور قرآن در قلمرو فقه؛
ابعاد راهبردی نظریه دفاعی امام خمینی؛
حرکت حبّی(بهترین مقاله سال 1375 از سوی جشنواره مطبوعات)؛
اندیشههای فلسفی امام خمینی(مقاله برگزیده جشنواره اشراق).
برخی از آراء در فقه حکومتی
ماهیّت فقه حکومتی
حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی در رابطه با ماهیّت فقه حکومتی آورده است: همانطور که گاهی احکام را به حکم اولی و ثانوی و حکم حکومتی تقسیم میکنند، فقه را نیز به فقه فردی، فقه اجتماعی یا فقهالاجتماع، فقهالادارة یا فقه مدیریت و فقه حکومتی تقسیمبندی میکنند. مقصود از فقه حکومتی، فقهی جدای از فقه سنتی نیست، بلکه گاهی احکامی را بیان میکنیم که ناظر بر وجود حکومت است و فقه حکومتی نام دارد. گاهی نیز احکامی که صادر میشود، با قطع نظر از وجود یا عدم وجود حکومت است که فقه فردی نام دارد.
شخصی خدمت یکی از ائمه علیهمالسلام آمد و عرض کرد که آیا اجازه میدهید من یکی از خوارج را بکشم؟ امام فرمودند که اگر من اجازه بدهم، تو این کار را انجام میدهی؟ گفت: بله. امام با یک حالت تعجب فرمودند: سبحانالله! مگر در صورت اجازه من میتوان او را کشت؟! یعنی حتی اگر من اجازه بدهم، نمیتوانی بکشی. گاهی فردی در خیابان از من سؤال میکند که اگر کسی نعوذبالله سبّ النبی بکند، چه حکمی دارد؟ من میگویم حکمش کشتن است. این حکم از نوع فقه فردی است، اما به این معنی نیست که اگر خدای ناکرده شما فردا در خیابان کسی را دیدید که سبّ النبی میکرد، او را بکشید. آن یک حکم فقهی با قطع نظر از وجود حکومت است، اما اگر شما به من بفرمایید در زمانی که حکومت اسلامی هست، اگر کسی سبّ النبی بکند، چه حکمی دارد؟ جوابش این است که قاضی و دادگاه آن حکومت اسلامی میتواند این شخص را اعدام کند.
بنابراین اگر حکمی بهتنهایی ارتباط با جامعه ندارد و هرجومرج ایجاد نمیکند، فقه فردی نام دارد، اما حکمی که در صورت اجرا باعث هرجومرج در جامعه میشود و نظم جامعه را به هم میریزد، حق ندارید این حکم را اجرا کنید، مگر اینکه حکم حکومتی و فقه حکومتی آن را صادر کند. به بیان دیگر، احکامی که ناظر بر وجود یک حکومت است، احکام فقه حکومتی است و احکامی که ناظر بر وجود حکومت نیست، احکام فقه فردی است.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری.
تفاوت احکام فقهی حکومتی با احکام فقهی فردی
حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی معتقد است، گاهی حکومتی وجود دارد که آب را از سرچشمه تا این حمام آورده است، در این صورت باید به حکم این آب از منظر فقه حکومتی نگاه کنیم. اما اگر فقط شما بفرمایید که آب حمام چه حکمی دارد؟ این ربطی به حکومت ندارد. مثل اینکه بفرمایید من میخواهم ماشینم را فلانجا پارک کنم که این حکم فردی است و ربطی به حکومت ندارد، اما اگر من ماشینم را اینجا پارک کنم و مزاحم مردم باشم، این یک مسئله حکومتی میشود. یعنی همان حکم از یک منظر فردی و از منظر دیگر اجتماعی است. مثلاً اگر کسی به من ضربه بزند و دیهای به گردن او بیاید، این حکم فردی است و ربطی به حکومت ندارد، ولی اگر من بخواهم دیهای را بگیرم که غیر متعارف باشد یا قصاصی را انجام دهم که باعث ایجاد هرج و مرج شود، این میشود حکم حکومتی.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری.
پیشینه فقه حکومتی
استاد احمد عابدی اوج روی آوری حوزه به مسائل فقه حکومتی را از زمان شکلگیری انقلاب اسلامی میداند هر چند در زمان صفویه هم شیعه حکومت داشت. یا مثلاً زمان قاجار یا زمان آلبویه نیز حکومتها شیعی بودند که البته درصد اسلامی بودن یا شیعی بودن آنها متفاوت بوده است. لذا در آن زمانها هم علمای شیعه گاهی به این مسائل پرداختهاند. البته این هم شاید بهنوعی مصلحت خدایی بوده که دقت فقهای شیعه گاهی کم و زیاد شده است. چون اگر مثلاً فرض کنید که علمای شیعه در زمان رضاخان فقه حکومتی را مطرح میکردند، رضاشاه حوزه را کلاً از بین میبرد و نابود میکرد. یعنی آن آقایان به مسائل فقه حکومتی توجه داشتند، اما میدیدند که الآن مصلحت نیست در برابر این حکومتها مطرح کنند. البته همان زمان هم مثلاً وقتی میخواهند قانون اساسی را بنویسند، به مسائل فقهی توجه میکنند. یا هنگامی که قانون دادگستری ایران را در زمان پهلوی اول مینوشتند، متوجه احکام فقه حکومتی بودند، ولی در حدی که طاغوت حساس نشود و ضربهای به حوزه نزند. مثلاً بعضی مراجع تقلید در جنگهای ایران و روس در میدان جنگ بودند و با مسائل مطرح در میدان نبرد مانند تکلیف غنائم جنگی و سرزمینهایی که فتح میشود، درگیر بودهاند. اینها مسائل فقه حکومتی است و فقها با آن درگیر بودهاند و کتابهایی نیز در اینباره نوشتهاند و مسائلی را مطرح کردهاند، ولی به هر حال به این گستردگی نبوده است.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری.
کوتاهی حوزه علمیه در پرداختن به مسائل فقه حکومتی
حجت الاسلام و المسلمین عابدی تلاشهای حوزه علمیه در مسائل فقه حکومتی را کافی نمیداند و معتقد است در باب فقه حکومتی، حوزه چیزی را که از آن انتظار میرفت، انجام نداد. حتی اگر مقداری منصفانه نگاه کنیم، باید بگوییم همان علمایی که در زمان صفویه و قاجار حکومت در دستشان نبود، بیشتر از حالا در زمینه فقه حکومتی کار میکردند. بعد از انقلاب کتابهایی در مورد ولایت فقیه و حکومت اسلامی نوشته شد که این هم به برکت وجود امام و انقلاب اسلامی بود، اما بنده نمونههایی را ذکر میکنم که از ابتدای انقلاب تا به حال اصلاً در مورد آنها کاری انجام نشده است؛ نه اینکه کم کار شده باشد. مثلاً در مورد لایهها و اجزای حکومت هیچ کاری صورت نگرفته است.
این کوتاهی مستقیم به حوزه برمیگردد و علیرغم مطالباتی که از حوزه شده، ولی حوزه هیچ جوابی نداده است و هیچ کاری در این زمینهها انجام نگرفته است. مثلاً محدوده حریم خصوصی و حریم عمومی چیست؟ آیا من میتوانم داخل ماشین شما را نگاه کنم؟ چون حریم عمومی است، ولی صندوق عقب ماشین شما حریم خصوصی است و من نمیتوانم داخل آن را نگاه کنم. ما در این زمینه احادیث فراوانی داریم. حدیث داریم که پیغمبر اکرم صلواتاللهعلیهوآله در خانه بودند و متوجه شدند کسی از سوراخ دیوار داخل خانه را نگاه میکند. پیغمبر فرمودند که اگر چوبی داشتم در چشمهایش فرو میکردم. این مسائل الان نیز به صورت دیگری وجود دارد و احکام آن در منابع فقهی ما موجود است، ولی متأسفانه علمای ما وارد این مسائل نشدهاند. آیتاللهالعظمی بروجردی رضواناللهعلیه و دیگر بزرگان حوزه مثل مرحوم شیخ انصاری درسهایی مثل صلاة و خمس و بیع و اجاره را مطرح کردهاند. بعد از ایشان نیز هزاران نفر تا حالا درس بیع را گفتهاند، اما مثلاً هیچ کس تا حالا نیامده درس خارج وقف را بگوید. در حالی که وقف یکی از مسائل مبتلابه است. همین قم از حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها تا آن طرف شهر، موقوفهی حضرت است، ولی چرا کسی اینها را بحث نمیکند؟ چون تا به حال کسی از بزرگان که واقعاً فقه را خوب چشیده باشد و تسلط داشته باشد، وارد این بحثها نشده است. لذا کسی جرأت نمیکند وارد این مباحث شود.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری.
لزوم پرداختن به مسائل فقه امنیت
این استاد حوزه پرداختن به مسائل فقه امنیت در دروس خارج را لازم و ضروری میداند که هیچکس روی آن بحث نکرده است. بعضی مسایل مانند فقه امنیت وجود دارد که علما برای بررسی آن دستشان می لرزد و می ترسند؛ مثلا اگر بخواهیم جیب کسی را بگردیم و تجسس کنیم، حرام است، اما آیا در مورد بچه خودمان هم آیه لا تجسّسوا صدق می کند؟ چراکه قرآن بین فرد غریبه و فرزند انسان فرقی نمیگذارد اما اگر بگوییم که کیف او کیف خود من است و جیب او مال من است، آیا باز هم می توانیم تجسس کنیم، یا فرقی بین قبل از بلوغ و بعد از بلوغ و قبل از ازدواج و بعد از ازدواج قائل باشیم؟ لذا اینگونه مسایل را تاکنون کسی بحث نکرده و هر کس بخواهد بحث کند، بسیار سخت است و دست انسان برای این بحث میلرزد.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی شفقنا.
مردم تعیین کننده شکل حکومت دینی
حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی اذعان دارد، ملاک دینی بودن حکومت، محتوا است نه شکل حکومت. در حکومت یک الفاظی بکار می رود از قبیل رئیس جمهور و یا وزیر یا مثلا فرمانده ارتش و فرمانده سپاه و ... اینطور کلمات که نشان دهنده شکل حکومت است یا مثلا شاهنشاهی، جمهوری، اشرافی گری و… این تعابیر هیچکدام در دین بکار نرفتهاند. در واقع دینی بودن حکومت ربطی به شکل حکومت ندارد که مثلا بگوییم حکومت حتما باید جمهوری اسلامی باشد این ضرورتی ندارد بلکه چیزی که دینی بودن حکومت را تشکیل میدهد محتوای حکومت است نه شکل حکومت.
شکل حکومت در هیچ آیه و روایتی نیامده است. شکل حکومت بر اساس عقل بشری تعیین میشود یعنی نوع مردم، عقلشان را روی هم میگذارند و میبینند که حکومت به چه شکلی باشد به صلاحشان است و ما هم باید از این تجربه بشر استفاده کنیم. امروز مردم دنیا حکومت جمهوری را بیشتر میپذیرند و اگر در آینده، مردم یک شکل بهتری را انتخاب کردند ما هم باید آن را بپذیریم چون شکل حکومت در هیچ آیه و روایتی نیامده و شارع، حکومت را به عرف واگذار کرده است. دینی بودن حکومت بستگی دارد به محتوای حکومت نه شکل آن.
افلاطون در یونان باستان یک کارگاه آزمایشی حکومت تشکیل داد، یعنی در شهر آتن چند سال حکومت شاهنشاهی درست کردند بعد این را برکنار کردند حکومت جمهوری درست کردند بعد آن را برکنار کردند و حکومت اشرافیگری درست کردند. چند سال بدون حکومت بودند، یعنی همه انواع و اقسام حکومت را آزمایش کردند حتی شبیه حکومت آمریکا هم درست کردند، یعنی یک افرادی یک گروه خاصی را تعیین کردند و این افراد خاص، رئیس را تعیین کردند. بعد افلاطون به این نتیجه رسید که بهترین شکل حکومت، حکومت اشرافی است. اشرافی در زبان فارسی به معنای پولدار و طبقه بالاست اما افلاطون گفته که مقصودم از اشراف، حکومت هرمسهاست. هرمس در زبان یونانی به حضرت ادریس و لقمان حکیم میگویند. افلاطون میگفت اشراف کسانی هستند که علمشان از همه بیشتر باشد و ارتباط با مُثُل داشته باشند و در نتیجه خطا و اشتباه نداشته باشند. کتاب جمهوریت افلاطون موجود است که اینها را در این کتاب دارد.
منبع: جلسه پنجم درس خارج ولایت فقیه.
شرایط حکومت دینی
استاد عابدی معتقد است حکومت فارغ از هر شکلی که دارد اگر چند شرط را داشته باشد میتوان به آن حکومت، حکومت دینی گفت.
شرط اول اینکه حاکمان حکومت، معتقد باشند به خداوند و معتقد باشند به اینکه حکومت، مال خداست و پیغمبر و امامان، جانشین خدا در حکومت هستند و این حاکم که هر کس است خودش را جانشین امام و پیغمبر بداند و واقعا هم جانشین آنها باشد.
همچنین حاکم بداند که قائم مقام است؛ کسی که جانشین است هیچ وقت نمیتواند خودش تصمیم بگیرد باید مذاق رئیس بر مذاق او اصل باشد.
پس اگر حکومتی بود اعتقاد به خدا نداشت یا اعتقاد به خدا داشت اما خدا را حاکم نمیداند، یا مثلا خودش را مستقل میداند و می گوید که من رئیس این کشورم و هر کاری که بخواهم میکنم حتی اگر مجتهد هم باشد باز این حکومت غیر دینی است.
شرط دوم این است که باید حاکم، اعتقاد به روح و معنویت و اعتقاد به معاد داشته باشد و معتقد باشد که روح، مقدم بر جسم است، معنویات مقدم بر مادیاتند و معاد مقدم بر دنیاست.
بنابراین اگر یک حکومتی حتی اگر مجتهد عادل هم بود و گفت که من آمده ام تنها دنیایتان را آباد کنم این حکومت، حکومت غیر دینی است، یا مثلا کسی اعتقاد به معنویت ندارد یا اعتقاد به معنویت دارد اما مادیات برای او مهمتر از معنویات هستند.
مثلا حکومتی مثل ترکیه، رئیس حکومت مسلمان است متدین هم هست، حتی خانواده و زن و بچه اش را میفرستد کشورهای دیگر که با حجاب بمانند، نمازش را هم همیشه به وقتش میخواند، اما میگوید که من آمدهام دنیا را آباد کنم و آخرت مردم، دست خودشان است. این حکومت غیر دینی است.
زمان آقای بازرگان یک بحثی بود در کشور که آیا دین آمده است برای اصلاح دنیا یا اصلاح آخرت یا اصلاح دنیا و آخرت. آقای بازرگان قبل از نخست وزیری معتقد بود که دین هم برای دنیا آمده و هم برای آخرت. از زمان نخست وزیری و بعد آن، آقای بازرگان به این نتیجه رسید که دین فقط برای آخرت آمده است و دنیا را باید خودمان آباد کنیم. در مراسم چهلم آقای بازرگان هم سخنران همین نظر را داشت. امام خمینی یک سخنرانی کرد و فرمود که دین نه برای اصلاح دنیا آمده و نه برای آخرت بلکه دین برای تقرب انسان به خدا آمده است این هدف دین است ولی از قدیم گفتهاند چون که صد آمد نود هم پیش ماست.
قرب به خدا یک درجهای از کمال است که هر کسی که این درجه کمال را داشته باشد آخرتش که قطعا اصلاح شده است دنیایش هم تا حدی اصلاح شده است. این نظر امام خمینی بود.
دین نیامده دنیای ما را مثل دنیای اروپاییها آباد کند، آبادانی دنیا برای دین مهم است اما یک مقدار متعارف.
خیلی از دستورات دین بخاطر رضوان خداست نه برای بهشت رفتن، آیه 9 سوره روم دلالت می کند بر اینکه آبادانی زمین خوب است، خیابان سازی و پل ساختن کارهای خوبی هستند اما تا یک حدی! و بلکه اصلا نمیشود دنیای انسان متدین با دنیای انسان کافر مساوی باشد.
یک مثال خیلی ساده اش این است اگر دو تا رستوران در یک خیابان باشند موقع نماز یک رستوران تعطیل میکند میرود نماز و رستوران دیگر تعطیل نمیکند، دنیای کدام یک آبادتر است، این یک چیز خیلی طبیعی است که بانک وقتی ربا بخورد آبادانیاش خیلی بیشتر است.
پس دین نیامده که دنیا را آباد کند، آخرت هم هدف دین نیست بخاطر اینکه خیلی از دستورات دین بخاطر رضوان خداست نه برای بهشت رفتن.
مطلب سوم این است که حاکم باید معتقد به شریعت و قوانین دینی باشد و قانون خدا را بر قانون بشری مقدم بدارد.
این سه ویژگی است که من عرض کردم. باز هم هست ولی همین مقدار کافی است. هر حکومتی با هر شکلی اگر این ویژگی ها را داشته باشد میشود حکومت دینی.
یعنی مثلا اگر یک موقع یک مجتهد عادل در رأس حکومت بود و گفت که من کاری به آخرت ندارم من فقط دنیا را آباد میکنم و کشور داری میکنم و امنیت ایجاد میکنم این حکومت غیر دینی است.
منبع: جلسه پنجم درس خارج ولایت فقیه.
ضرورت تصدّی حکومت توسّط فقیه
حجت الاسلام و المسلمین عابدی در چرایی تصدّی حکومت توسّط فقیه آورده است: آیت الله نائینی در کتاب تنبیه الامة، صفحه 13، میفرماید: همانطور که ما یک توضیح المسائل در احکام فردی و معاملات و عبادات داریم، قانون اساسی و بخشنامههایی که دولت میخواهد صادر کند اینها هم یک توضیح المسائل هستند، فقط توضیح المسائل در مسائل فردی است و این توضیح المسائل در مسائل اجتماعی و سیاسی است.
در توضیح المسائل مینویسند که اگر دشمن به شما حمله کرد بر شما واجب است که دفاع کنید این یک حکم فردی است اما اگر دشمن به خوزستان حمله کرد بر من که در قم هستم واجب است بروم دفاع کنم یا نه؟
این در توضیح المسائل نیامده، اینکه دولت میگوید که ایّها الناس یا همه سربازان بروند در مرز بجنگند اینها در بخشنامههای دولت است که این هم توضیح المسائلی است.
آیا میشود آن توضیح المسائل فردی را شخصی غیر از فقیه بنویسد؟ مسلماً نمیشود. آقای نائینی میفرماید به همین دلیل هم آن کسی که میخواهد قانون اساسی یا بخش نامه دولت را بنویسد این شخص هم باید مجتهد باشد که بتواند بگوید که قرارداد با چه کشوری اعتبار دارد یا ندارد. اگر کشوری حکومتی دارد که با کودتا سرکار آمده است آیا میشود با او قرارداد تجاری بست یا نه؟ شرعی است یا نه؟ پس به همان دلیلی که آن توضیح المسائل را باید فقیه بنویسد این توضیح المسائل را هم باید فقیه بنویسد.
منبع: جلسه شانزدهم درس خارج ولایت فقیه.
جهاد ابتدائی در حکومت اسلامی
حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی میگوید: در بحث جهاد روشن است که جهاد یکی از دستورات دین است و آیات قرآن درباره جهاد هم خیلی زیاد است و جهاد هیچگاه بدون حکومت امکان ندارد. قبلا اشارهای کرده بودم به جنگهای نسل چهارم و جنگهای جدیدی که الان در دنیا دارد اتفاق میافتد. جنگهای هفت، هشت سال اخیر و جنگهای آینده دیگر ربطی به دولت و حکومت ندارد اما از اول اسلام تا ده سال پیش هر آیه و حدیثی که گفته جهاد، جهاد در صورتی بوده که حکومتی باشد. حتی من این احتمال را میدهم، این را که شنیدهاید که جهاد ابتدایی مخصوص امام معصوم است و در زمان غیبت جایز نیست و در زمان غیبت فقط جهاد دفاعی است، جهاد دفاعی حکومت نمیخواهد هر کسی باید از خانه و ناموس خودش دفاع کند، من احتمال این را میدهم که مراد از این جهاد ابتدایی که میگویند این است که جهاد ابتدایی بدون حکومت ممکن نیست. نه یعنی اینکه جهاد ابتدایی را باید امام معصوم اجازه بدهد.
جنگ دو جور است یا جهاد ابتدایی یا جهاد دفاعی. دفاع هیچ وقت اذن نمیخواهد، اما آن موقعی که میخواهد ابتدا به دشمن حمله کند این، حکومت میخواهد و بدون حکومت جایز نیست.
منبع: جلسه دهم درس خارج ولایت فقیه.