vasael.ir

کد خبر: ۵۶۹۹
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۴ - 16 July 2017
دوره فقه امر به معروف/استاد الهی خراسانی/ جلسه38

تبیین امر به معروف به عنوان نشانه قطعی مومن می تواند دلیلی بر وجوب قلمداد شود

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - در آیه وصف مومنین به صورت اخبار آمده است و قبلاً بیان شد که جمله خبریه ابلغ است تا جمله انشائیه در طلب. لذا امر به تمام فقرات مندرج در آیه من جمله امر به معروف و نهی از منکر رسوخ کرده و به صورت جمله اخباری شدت این طلب را رسانده است.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛  حجت‌الاسلام‌ و المسلمین الهی خراسانی در جلسه سی و هشتم سلسله درس فقه با موضوع «امر به‌ معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی ـ حکومتی» به بررسی آیه 112 سوره توبه و چگونگی استدلال بر وجوب ام به معروف مبتنی بر این آیه پرداخت.

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 ادله قرآنی وجوب امر به معروف و نهی از منکر

یکی دیگر از آیات مورد استناد ما برای بحث آیه ۱۱۲ سوره توبه است:

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِۗ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ سوره التوبة آیه 112

بحث در رابطه صفات مومنان است. مثلاً در آیه ۷۱ المومنون و المومنات بعضهم اولیائ بعض .... لذا در آیات قبل امر به معروف و نهی از منکر را از علامات مومن می‌شمارد که اگر کسی این دو را ترک کند مومن نیست. در این آیه وعده‌هایی که بعد از آیه ۷۱ یعنی وعده جنتی که به مومنین داده بود را شاخص ایمان را بیان کند. شاخص ایمان هم شاخص‌های فردی است و هم اجتماعی. همانند توبه، سیاحت، سحده و ... و اوصاف احتماعی همانند امر به معروف و نهی از منکر، حفظ حدود الهی.

چطور دلالت بر وجوب را مشخص کنیم؟ وقتی شروع و ختم آیه صفات و شاخص‌های ایمان را بیان می‌کند یعنی وجه تمایز مومن از غیر مومن را بیان می‌کند، اگر مومن را در مقابل فاسق بگیریم که حداقل تقابل است، همین مقدار برای اثبات وجوب کافی است. چون گاهی مومن در مقابل کافر یا مشرک است. در واقع آیه نمی‌خواهد بگوید اگر کسی اینکار را انجام ندهد کافر یا مشرک است اما حداقل می‌خواهد این را بیان کن که اگر کسی این کارها را انجام ندهد فاسق است. اینجا بحث کمال ایمان نیست.

دوم اینکه وصف مومنین به صورت اخبار آمده است و قبلاً بیان شد که جمله خبریه ابلغ است تا جمله انشائیه در طلب. لذا امر به تمام فقرات مندرج در آیه رسوخ کرده و به صورت جمله اخباری شدت این طلب را رسانده است. مسیر آیات قبل تقابل میان مومن و فاسق را ترسیم میکند و بعد به مسجد ضرار اشاره می‌کند که نمونه کار افراد فاسق است. بعد به وصف همین مومنان ادامه می‌دهد و سرانجام تا این آیه ۱۱۲ که شاخص‌های مومن را بیان می‌کند. در واقع تصویر آیات قبل و این آیه همه تصویر شاخصه‌های انسان مومن و فاسق است که شواهدی برای وجوب است.

سوم اینکه بشارت به مومنین را بیان می‌کند. یعنی شرط رحمت و جنت الهی داشتن چنین صفات و ویژگی‌ها است.

اشکال: اشکالی که مطرح است است که همه فقرات ذکر شده این‌ها وجه وجوبی دارد. یعنی مثلاً حمد، توبه، سجده، رکوع، حفظ حدودالله همه وصف وجوبی دارند اما این میان سیاحت به چه معنا است؟ این ابهام در سائحون که چه فضیلتی برای مومنان دارد و اصلاً چه وجه وجوبی دارد؟ لذا شاید همه این فقرات ذکر شده در آیه ناظر به وجه کمالی و صفات کمالی انسان مومن است.

جواب: سائح در اینجا به معنای جهاد و هجرت است نه سیاحت کردن. این یک راه است. راه دیگر این است که ما روایات سیاحت را مورد بررسی قرار دهیم. در روایات آمده که سیاحت امت من جهاد است و اینجا مراد از سیاحت هجرت و جهاد است یعنی انسان‌های ساکنی نیستند، اهل هجرت و جهاد هستند. و با آیات قبل هم در ارتباط است. لذا در سیاق واحد هست. با این توجه، همه فقرات آیه از مسائل وجوبی است.

آیه دیگر در باب استشهاد وجوبی برای امر به معروف:

سوره المائدة آیه 63:

لَوْلَا ینْهَاهُمُ الرَّبَّانِیونَ وَ الْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکلِهِمُ السُّحْتَۚ لَبِئْسَ مَا کانُوا یصْنَعُونَ

لولا در این آیه به معنای تهزیز بر خلاف قول قبلی است. یعنی چرا ربانیون نهی نمی‌کردند؟ احبار و ربانی در این آیه شریفه همان علمای یهود هستند که برخی گفته‌اند که شاید ربانی از واژه ربی به معنای حاخام و عالم یهود گرفته شده باشد. حال چرا این علما، اهل کتابی را که اهل حرام خواری هستند را نهی نمی‌کنند. برخی گفته‌اند صنع اخص از فعل است یعنی آنچه که فعل و عمل است چیزی است که به طبع و غریزه انسان نزدیک است اما یصنعون یعنی کاری که موافق طبع و شهوت هم نیست. کار برنامه ریزی شده است لذا توبیخ احبار و ربانیون در آیه شریفه شدیدتر از توبیخ خود اهل گناه است. در آیه قبلی توبیخ به فعل یشترون آمده بود و در این آیه به فعل یصنعون. این علما رضایت به فعل حرام این گروه داشته‌اند و کار آن‌ها را تقریر کرده‌اند و نهی نکردند و لسان توبیخی که در آیه به کار رفته دال بر وجوب است.

اشکال: شاید توبیخ منحصر در همین علمای یهود باشد و شامل امت پیامبر نشود؟

پاسخ روشن است. لسان توبیخ در این آیه، لسان توبیخ در مسلمات ادیان است. امر به معروف و نهی از منکر از مسلمات ادیان است. دوم اینکه تا حکمی ناسخ آن در شریعت نیاید معلوم نیست که نسخ شده باشد. این یکی از آیاتی بودکه نشان دهنده وجه مقابل انجام امر به معروف و نهی از منکر است.

 

آیه دیگر از همین دست، که نفی و توبیخ دارد، سوره مائده آیه ۷۸ است:

لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیمَۚ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ

کانُوا لَا یتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْکرٍ فَعَلُوهُۚ لَبِئْسَ مَا کانُوا یفْعَلُونَ

لعن نهایت دوری از رحمت الهی است و نشان‌دهنده شدت غضب است. کار ناپسند این گروه از زمان حضرت داود تا زمان حضرت عیسی ادامه داشته است. لذا لعن در آیه استمرار فعل گناه را نشان می‌دهد. و کانوا یعتدون به کل کفار بنی اسرائیل نسبت داده می‌شود. این‌ها از کار زشتی که انجام می‌دادند یکدیگر را نهی نمی‌کردند. لذا می‌فرماید لبئس ما کانوا یفعلون. این تذکری به امت پیامبر است که دو فعل حرام و مورد غضب الهی را انجام ندهند. یکی انجام فعل حرام و دومی عدم نهی فاعلان منکر از کار زشت. دو شاهد بر وجوب: یکی لعن حضرت داود و عیسی است و دیگری لبئس ما کانوا یفعلون است. در آیات بعد هم می‌آید که گناهان این افراد به همین مقدار بسنده نمی‌کنند بلکه کفار را نیز به دوستی بر می‌گزینند. یعنی کسانی که به گناه آلوده نشده بودند این افراد را نه تنها نهی نمی‌کردند بلکه به عنوان دوست هم انتخاب می‌کردند.

کوتاه آمدن‌ها از نهی از منکر نوعی دوستی و اتخاذ مودت با گناه کاران محسوب می‌شود.

والسلام.

120/907/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹