به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ حجتالاسلام و المسلمین الهی خراسانی در جلسه سی و هفتم سلسله درس فقه با موضوع «امر به معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی ـ حکومتی» به بررسی آیه 110 سوره آل عمران و چگونگی استدلال بر وجوب امر به معروف مبتنی بر این آیه پرداخت و اقوال مختلف در باب این زمینه را به نقد و بررسی گذاشت.
بسمالله الرحمن الرحیم
جلسه 37 : ادله قرآنی وجوب امر به معروف و نهی از منکر
سوره آل عمران آیه 110و 111
کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِۗ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکتَابِ لَکانَ خَیرًا لَهُمْۚ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ
در آیه ۱۰۴ این سوره خداوند دستور به تشکیل یک گروه از مؤمنین برای دعوت به خیر و امربهمعروف میدهد. اولاً یک ارتباط معنایی میان این آیه و آیه ۱۰۴ وجود دارد. شیخ طوسی در تبیان فرموده است که مدح بر فعلی که امر بر آن مقدم شده در این آیه آمده است یعنی این مدح به امری متصل شده که در آیه ۱۰۴ آمده است. و یا این فرض که امر امتثال شده است شروع به مدح میکند. یعنی فرض را بر امتثال میگذارد. چراکه خیر امته را برای مدح این افراد آورده است و در هر دو جا لفظ امت را میآورد. تامرون بالمعروف چه مستانفه باشد چه حالیه یک نتیجه دارد. چراکه اگر مستانفه باشد یعنی شما بهترین امتی هستید که مردم به خود دیدهاند و بعد تعلیل میکند که چرا بهترین امت هستید؟ چون امربهمعروف و نهی از منکر میکنید. اگر هم حالیه باشد که خیلی روشن است یعنی شما بهترین امتی هستید که مردم به خود دیدهاند. و شما همانهایی ستید که امر به معروف میکنید. لذا مدح روشن است. این مدح، مدح بر فعل ایجابی است. یعنی نمیتوان گفت که...چون مدح در آیات قبل بر فعل ایجابی بوده در اینجا هم مدح بر فعل وجوب است. مدح بر امتثال واجب است و نه مستحب. قرینه دیگر بر اینکه مدح در اینجا مدح بر واجب است، این است که این را با تومنون بالله قرین کرده است. لذا این علامت مدح ایجابی است. و شاهد سوم: اینکه اگر اهل کتاب هم ایمان میآوردند برایشان بهتر بود یعنی این تفضیل بر واجبات و ارکان واجبات است. ایمان اهل کتاب واجب است و خیر در اینجا به معنای بهتر و بهترین نیست بلکه به معنای وجوب است. خیر یعنی خیریت ایمان و امربهمعروف و نهی از منکر واجب بر ترک ایمان و امربهمعروف و نهی از منکر.
دو ملاحظه درباره این آیه:
۱. کنتم خیر امته یعنی چه؟ در لغت خرج همیشه به معنای بیرون رفتن نیست. گاهی به معنای ظهر است. چرا چنین تعبیری بکار رفته است؟ بهتریم امتی که خدا به سایرین نشان داده است، شما بودهاید. چرا با فعل ماضی آمده است؟ شاید به این اشاره دارد به وصف امت پیامبر در تورات و انجیل. چراکه در مقام محاجه با اهل کتاب است. لذا ممکن است کنتم اشاره به همین وصف امت پیامبر در کتب پیشین باشد. احتمال دوم این است که مراد از کنتم یعنی از قبل روشن و معلوم بوده است. یعنی در لوح محفوظ مقدر بوده است. لا خداوند چون میداند که این امت به امربهمعروف عمل میمند لذا با تعبیر ماضی بکار برده است. احتمال سوم این است که مراد از کنتم یعنی از زمانی که امت پیامبر پدیدار گشت. یعنی از همان زمانی که دور پیامبر گرد آمدید. ظاهراً بهترین احتمال همین احتمال سوم است.
۲. برخی اشکال کردهاند که تومنون بالله چرا بعد از تامرون بالمعروف آمده است؟ معیار فضیلت باید اول ایمان به خدا باشد، امربهمعروف خودش ذیل ایمان به خدا فرض میشود.
شاید بهترین جواب این باشد که اگر به آیات قبلی هم توجه کنیم در وصف لغزشهای رهبانیون، عدم داشتن ایمان حقیقی، عدم التزام به فرامین الهی است. یعنی ادبیات کلی این آیات و اشکالات بر امم قبل این است که ایمان آنها جنبه عملی ندارد لذا اگر میخواهد بگوید که شما بهترین امت هستید باید بر پایبندی بر ایمان اشاره کند. علامت پایبندی بر ایمان این است که مسئولیت الهی که خداوند بر دوش آحاد جامعه قرار داده و آنها را موظف به مسئولیت اجتماعی کرده که یکدیگر را دعوت به خیر کنند.، به این امر الهی وفادار است. لذا این امتثال را علامت ایمان به خدا گرفته است و به خاطر همین با این ویژگی آیه را شروع کرده است. این علامت ایمان واقعی است، چون امربهمعروف و نهی از منکر میکنید و لذا در مورد اهل کتاب که به خدا هم ایماندارند اینگونه بیانشده که گویا التزام عملی به ایمان خود ندارند. لذا گویی با ترک امربهمعروف بیایمان محسوب میشوند. این بیان لطیفی است که میخواهد بگوید مؤمن واقعی کس است که امربهمعروف میکند. انسانی که حاضر نیست خود را برای خدا و رسول هزینه کند فاسق است. فسقوا عن امر ربه. یعنی کسی که رضایت مردم را به رضایت خداوند ترجیح میدهد. ایمان عملی ندارد. ما معمولاً ایمان را با علم و تصدیق اشتباه میگیریم. درحالیکه این دو یکی نیستند. اگر عمل، علم را تصدیق کرد میشود ایمان. لذا پایبندی به باور ایمان است.
آیه بعد، آیه ۱۱۴ سوره آل عمران است که در ادامه همین آیات و در تداوم این مباحث است.
یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یسَارِعُونَ فِی الْخَیرَاتِ وَ أُولَٰئِک مِنَ الصَّالِحِینَ سوره آل عمران آیه 114
این وصف بخشی از اهل کتاب است. این انصاف قرآن را میرساند که با نقدی که در آیات قبل بر آنها وارد میکند در این آیه برخی از اهل کتاب را با این ویژگیها میستاید. خداوند با عنوان صالحین این گروه را تمجید میکند. این تعابیر برای جداسازی مؤمن از فاسق است. این آیه نیز همچون آیات قبلی، وصف استحبابی نیست بلکه دال بر وجوب امربهمعروف است چراکه در ردیف ایمان به خدا و روز قیامت آمده است. شرط جزء صالحان بودن است. نکته بعدی این است که این آیه تعریض به آیه بالا است. یعنی غیرازاین گروه فاسق هستند.
اشکالی که ممکن است مطرح شود بابت عبارت یسارعون فی الخیرات است که مسارعه در کار خیر است. کار خیر همهاش واجب نیست. معیار مقرب بودن است نه مؤمن بودن. مسارعه شرط کمال ایمان است نه شرط خود ایمان.
والسلام.
120/907/د