vasael.ir

کد خبر: ۵۴۰۷
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۶ - 09 June 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 61

یکی دیگر از مقارنات حرام پیام رسانه کذب است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در شصت و یکمین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: سومین مقارن حرام پیام رسانه که بسیار کاربرد دارد، بحث کذب در پیام رسانه است که مبتلی به تمامی رسانه ها اعم از رسانه ملی، کانال ها، روزنامه ها، شبکه های اجتماعی و غیره است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه شصت و یکم درس خارج فقه رسانه که در روز شنبه مورخه 23 اردیبهشت سال 96 در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بررسی سومین مقارن حرام پیام رسانه یعنی کذب پرداخت و گفت: برخی از شبکه های ماهواره ای لابلای اخبار صدق از اخبار کذب نیز استفاده می کنند تا منتشر شود و اثر خود را بگذارد و برای همین مساله کسب درآمد دارند و بحث در این است که اگر کسی پولی در رابطه با خبر کذب نگیرد ولی مرتکب نشر اکاذیب شود چه حکمی دارد که نیازمند بررسی دقیق می باشیم.

این استاد حوزه در ادامه گفت: به ادله اربعه و به تعبیر بعضی از بزرگان از ضروریات ادیان و عقول حرمت کذب است و هیچ دین الهی دروغ را جایز ندانسته است و هیچ عقل سلیمی نمی گوید کذب حسن است.

ایشان در پایان گفت: آن قدر قبح کذب مسلم است که قرآن کریم نمی گوید کذب حرام است بلکه می فرماید وای بر کسانی که دروغ می گویند یا می فرماید عاقبت سویی دارند.

تقریر کامل درس استاد رفعتی نائینی به شرح ذیل است:

خلاصه ای از درس گذشته

در صغرای قضیه چهار اشکال داریم که دو اشکال را در جلسه گذشته مطرح کردیم. اولاً نود و نه درصد دفع مفسده بزرگ تر یا جلب مصلحت اهم منحصر در تهمت زدن نیست و از راه های دیگر نیز می شود این کار را انجام داد. مثلاً برای تبیین اصلح در انتخابات از راه های غیر تهمت نیز می توان این مساله را برای مردم تبیین کرد. زمانی تزاحم پیش می آید که راه منحصر باشد.

ثانیاً مفسده حلیت تهمت زدن به افرادی که مخالف ما هستند در دراز مدت مفسده بیشتری از مصلحت موقتی است که به دست می آوریم. زیرا اگر نظریه فقهی این چنینی جا بیفتد که هدف وسیله را توجیه می کند و هر جا مصلحت اهم بود با حرام نیز بشود این مصلحت را انجام داد، چه جامعه ای درست می شود؟ جامعه به چه سمت و سویی می رود؟ گفتگوهای علمی به چه مسیری خواهد رفت؟ فقط در مناظرات همدیگر را متهم می کنند. رقابت های سیاسی که گروه ها دارند به کجا می انجامد؟ پس این آفت ها بسیار بیشتر است از آنچه به دنبالش هستیم و در دراز مدت مفسده اهم پیش می آید. این مساله تیغ دو لبه است و مفسده های دراز مدت بیشتری دارد.

ثالثاً با وجود حرمت تهمت جامعه نسبت به سخن انسان های باتقوا اعتماد می کند و می گوید این افراد راست می گویند و با تقوا هستند و تهمت نمی زنند. اگر این نظریه پذیرفته شود که هدف وسیله را توجیه می کند و راحت می توانید برای تخریب کسی که مخالف نظریه شماست بر اساس شرع و تقوا تهمت بزنید و کار حرامی مرتکب نشده است دیگر آسیب جدی این است که جامعه به سخن انسان های با تقوا نیز اعتماد نمی کند.

این گونه تصور می شود که این شخص با تقواست و تهمت می زند زیرا به دنبال مصلحت اقواست و آن زمان اعتبار قول انسان های با تقوا و عادل به چه حدی می رسد و چه میزان تنزل می یابد؟ دیگر به انسان های با تقوا و عادل نیز نمی توان اعتماد کرد.

رابعاً سیره پیامبر و ائمه هدی علیهم السلام این چنین نبوده است که به انسان های غیرمومن نیز تهمت بزنند. آن چه بیان فرمودند افشای واقعیت های پنهان آنان بوده است. حتی یک مورد از سیره اهل بیت علیهم السلام سراغ نداریم که به مخالفین خود نیز تهمت زده باشند.

دلیل دوم بر این مطلب خاص هست و مربوط به روایت داود بن سرحان است که این روایت را قبلاً در مباحث گذشته مطرح کردیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: اگر بعد از من با اهل ریب و بدعت برخورد کردید نسبت به آنان اعلام برائت داشته باشید و بسیار به آنان دشنام دهید و علیه آنان سخن بگویید و غیبتشان کنید و ماهیتشان را برملا کنید. این ها را مورد مباهته قرار دهید تا جامعه اسلامی را به فساد نکشند. مردم از اینها برحذر شوند. سبب می شود که مردم بدعت های این افراد را پیروی نکنند. خداوند به خاطر این کار برای شما حسنه می نویسد و درجات شما را در آخرت رفیع می کند.

در کتب لغت کلمه «بَهَتَ» به معنای تهمت زدن است اما «بُهِتَ» به معنای مبهوت شدن است. کلمه «بَهِتَ» نیز به معنای دهشت، تحیر و مبهوت شدن است. در کتاب مصباح المنیر می گوید: «بُهت» به معنای دهش و تحیر است.  اوحدی در کتاب صحاح می گوید: «بَهِته بهتاناً» یعنی «أخذه بهتتا و بَهت الرجل اذا دهش و تحیّر»؛ یعنی زمانی که مورد شگفتی و مبهوت شدن باشد. زمخشری در اساس البلاغه می گوید: بهته بکذا و باهته به یعنی الدهش و الحیرة. ابن فارس در معجم مقائیس اللغة می گوید: الباء و الهاء و التاء اصل الواحد و هو کالدهش و الحیرة. پس زمانی که به کتب لغت مراجعه می کنید می بینیم که بهت به معنای مبهوت شدن است و به معنای تهمت زدن نیست. باید معنای منکوب و متحیر کردن و ساکت کردن برای آن در نظر بگیریم که زبان طرف را بند بیاورد تا نتواند سخن بگوید. البته معنای بهتان زدن نیز وجود دارد.

در قرآن کریم همین واژه «بهت» به معنای منکوب شدن و متحیر شدن دو بار به کار رفته است و بهتان به معنای تهمت زدن چهار مرتبه به کار رفته است. در سوره بقره آیه 258 می فرماید: (فَبُهِتَ الَّذی کَفَر)؛ اینجا به معنای مبهوت و تحیر است؛ یعنی کافر با دیدن استدلال قوی مبهوت شد. در سوره انبیاء آیه 40 باز به همین معنا آمده است: (بَلْ تَأْتیهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا یَسْتَطیعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ یُنْظَرُون‏)؛ زمانی که این حادثه فرا می رسد مبهوت می شوند که در برابر مرگ چه کار کنند.

زمانی که به سراغ اهل حدیث می رویم متوجه می شویم که به معنای مبهوت شدن در نظر گرفته اند و معنای تهمت زدن در کار نیست. مثلاً زمانی که به خریط فن علامه مجلسی (ره) در کتاب ارزشمند مرآة العقول ج 11 ص 81 مراجعه می کنیم ایشان می فرماید: « المراد بالمباهته الزام بالحجج القاطعة و جعلهم متحیرین»؛ ایشان می فرماید ظاهر ازمعنای مباهته همین معناست که به گونه ای درمناظره سخن بگوییم که دهان طرف مقابل بسته شود و مبهوت و متحیر شود و با گفتن سخن قاطع نتواند سخن بگوید. مرحوم محدث فیض کاشانی در کتاب وافی در رابطه با این روایت می فرماید: « أی جادلوهم واسکتوهم و اقطعوا الکلام علیهم»

فقها از ابتدا تا زمان مرحوم شیخ انصاری این روایت را به همین صورت استفاده می کردند.  مثلاً مرحوم صاحب ریاض می فرماید نمی توان به اهل بدعت تهمت زد و این کار حرام است. شهید ثانی می فرماید: «یصح مواجهتهم بما یکون نسبتهم علیه حقاً لا کذب». مرحوم صاحب جواهر در بحث قذف ج 41 جواهر ص 413 روایت ابن سرحان را نقل می کند بعد هشدار می دهد که ما می توانیم بدیهای این اشخاص را برملا کنیم و فحش دهیم اما نمی توان به آنان نسبت های ناروا داد زیرا حد قدف دارد. زمانی که به اقوال و کلمات فقها که مراجعه می کنیم متوجه می شویم که «باهتوا» به معنای مبهوت کردن است.

متاسفانه مرحوم شیخ انصاری در مکاسب یک احتمالی را بیان کرده است و طبق آن نیز فتوا نداده است. یکی از هنرهای مرحوم شیخ این است که امر مسلمی را به هم می ریزد و تبدیل به شبهه می کند. روایتی که بسیار راحت می توان از آن مطلب را فهمید با بیان احتمالات مختلف مغلق می کند که به سختی بتوان از آن برداشت کرد. بعداً شارحین آمده اند و این احتمال را تقویت کرده اند که می توان به مصباح الفقاهه و چندین کتب دیگر اشاره کرد که بهتان زدن به اهل بدعت را جایز دانسته اند.

پس اولاً طبق فهم محدثین، اهل لغت و فقها ظهور در مبهوت کردن دارد و مویدش نیز آیه قرآن در سوره نحل آیه 125 است: زمانی که می خواهی با مخالفین و مشرکین سخن بگویی با جدال احسن و قوی با آنان سخن بگو. در این آیه دستور به تهمت نداده است و فقط باید به گونه ای سخن بگویی که شخص مقابل در مقابل استدلال تو مبهوت و متحیر شود.

ثانیاً بر فرض که دو معنا داشته باشد و ظهور در معنای اول هم نداشته باشد مساله دو احتمالی می شود و ما نمی دانیم کدام معنا توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اراده شده است؟ یا به معنای مبهوت کردن و یا به معنای بهتان زدن است و طبق قاعده «اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال» دیگر نمی توان به معنای تهمت زدن در نظر گرفت. ثالثاً اگر گفتیم که ظهور در این معنا دارد به قرائن دیگر مانند سیره پیامبر و اهل بیت علیهم السلام به معنای دیگر انصراف دارد زیرا این بزرگواران به کسی تهمت نمی زدند. رابعاً  اگر هم چنین استدلالی را بپذیریم فقط مختص به اهل بدعت می شود و رسانه ملی ما نمی تواند در همه موارد بهتان بزند. در مناظرات نامزدها نمی توانند به همدیگر تهمت بزنند و بگویند رقیب من اهل بدعت است.

مقارنه کذب با پیام رسانه

بحث در مقارنات حرام پیام رسانه است. دو تا از مقارنات محرم پیام رسانه را در بحث های گذشته متعرض شدیم:

  1. موسیقی و غنا
  2. هتک حرمت و تهمت زدن به مومن

سومین مقارن حرام پیام رسانه که بسیار کاربرد دارد، بحث کذب در پیام رسانه است که مبتلی به تمامی رسانه ها اعم از رسانه ملی، کانال ها، روزنامه ها و غیره است. در این بحث حرمت دروغ در پیام رسانه را اثبات خواهیم کرد و بیان می کنیم که از ضروریات است. موارد استثناء را باید بحث کنیم و قبل از بحث حکم حرمت تعریف خبر صادق و کاذب را باید متوجه شویم.

در این که بحث کاربرد زیادی دارد نیاز به گفتگو نیست و هر روز با اخبار سر و کار داریم و رسانه های مدرن برای خبررسانی تاسیس شده اند. اولین روزنامه «وقائع الاتفاقیه» بود که از اسم آن مشخص است که برای اخبار تولید شده است. اکثر رسانه ها برای اخبار بوده است و بعد کم کم توسعه یافتند و کارآیی های زیادی پیدا کردند.

امروزه علی رغم این که رسانه های دیداری و شنیداری، شبکه های اجتماعی در قلمروهای مختلف ورود پیدا کرده اند باز جایگاه خبر در این ها جایگاه بالایی است. مخصوصاً در ایام انتخابات بیشتر افراد به شبکه ها و رسانه ها مراجعه می کنند تا از اوضاع با خبر شوند. اصولا بشر دوست دارد که از قضایا با خبر شود و از فرهنگ های محاوره ای ما پرسیدن از اخبار است.

بحث حجیت خبر از مباحث مهمی است که مربوط به فقه رسانه نیست و باید در جای خودش بحث شود که آیا خبر حجیت دارد یا خیر؟ این قضیه مربوط به فصل چهارم فقه رسانه است که آیا مخاطب رسانه یا همان پیام گیر رسانه هر خبری را می تواند بپذیرد یا خیر؟ کدام اخبار برای او معتبر هستند و کدام اعتبار ندارند؟

الان در این بحث، در رابطه با ارائه و دادن خبر سخن می گوییم که در اصول بحث نمی شود. پخش کردن خبر صدق مجاز و خبر کذب حرام است.

آیا در شبکه های اجتماعی می توانم خبری که در مورد صحت و سقم آن تحقیق نکرده ام به دیگران نشر دهم و ارسال کنم؟

لذا این بحث کاملاً فقهی و کاربردی است. بیشتر بحث کذب توسط علمای اخلاق بررسی شده است اما برخی از فقها در مباحث فقهی در باب درآمدهای حرام نیز سخن گفته اند که حرام است از راه کذب درآمدی کسب کند.

بسیاری از شبکه های ماهواره ای مانند بی بی سی لابلای اخبار صدق از اخبار کذب نیز استفاده می کنند تا منتشر شود و اثر خود را بگذارد و برای همین مساله کسب درآمد دارند. البته بحث ما الان در مورد درآمد این اخبار نیست که باید بعد از حکم تکلیفی به حکم وضعی آن نیز بپردازیم. بحث در این است که اگر کسی پولی در رابطه با خبر کذب نگیرد ولی اگر مرتکب نشر اکاذیب شد باز چه حکمی برای او هست؟

گاهی در تبلیغات بازرگانی نیز دروغ گفته می شود مثلاً می گویند این روغن پالم ندارد که کاملاً کذب است.

متوجه باشیم که بیان این مطالب در فقه رسانه کاربرد بسیار زیادی دارد. علمای اخلاق در بحث اخلاقی وارد می شوند و فقهادر بحث معاملات از کذب سخن می گویند و ما در حکم تکلیفی کذب برای رسانه سخن می گوییم که رسانه مرتکب کار حرام شده است و از مباحث ضروری فقه رسانه است.

بعد از اهمیت این بحث به سراغ تعریف صدق و کذب می رویم. خود خبر در مقابل انشاء مطرح می شود. خبر می گوید من این شی را فروختم در مقابل انشاء که می گوید من این را می فروشم.

اگر حکایتی که بیان شده است مطابق با واقع بود این خبر صدق است و اگر مخالف با واقع بود کذب است.

برخی گفته اند خبر صادق به خبری می گویند که مطابقت خبر با اعتقاد مخبر باشد و عدم انطباق خبر با اعتقاد مخبر کذب است. این تعریف نظام معتزلی است و فقها این تعریف را نپذیرفته اند.

تعریف دیگری از تفتازانی بیان شده است که در کتاب مختصر یا مطول خوانده اید و به در بحث فقهی ما کارآیی ندارد.

مرحوم امام و دیگران به تفتازانی اشکال وارد کرده اند که اگر بخواهید تحقیق بیشتری داشته باشید می توانید به این دو کتب مراجعه کنید یا در کتاب حضرت امام این اشکالات را ببینید.

مرحوم آیت الله خویی به تعریف مشهور نیز اشکال کرده اند اما به نظر ما اشکالات ضعیف است و قابل توجه نیست.

ایشان می فرماید برخی حکایت ها اصلاً واقعیت خارجی ندارد در صورتی که خبر است مثلاً می گوییم شریک الباری ممتنعٌ.

یا خبر اجتماع نقیضین محال است یا دور باطل است که این ها صدق است اما در خارج وجود ندارد.

اشکال مرحوم آیت الله خویی وارد نیست زیرا مقصود این نیست که در خارج وجود نداشته باشد بلکه در نفس الامر وجود داشته باشد. در نفس الامر می توانیم حقیقت شریک الامر را تصور کنیم و بگوییم ممتنع است.

نکته: اگر در رسانه به خبری به علت این که شاخص ها و ارزشهای خبری را ندارد، فاقد ارزش خبری بگویند و آن را از رسانه پخش کنند ملاک صدق و کذبش همین است که مطابقت با واقع داشته باشد یا نداشته باشد.

بحث حکم

در رابطه با حکم به ادله اربعه و به تعبیر بعضی از بزرگان از ضروریات ادیان و عقول حرمت کذب است. هیچ دین الهی دروغ را جایز ندانسته است. هیچ عقل سالمی نمی گوید که کذب حسن است.

ادله اربعه از جمله آیات فراوان در مورد حرمت کذب در قرآن کریم آمده است:

(فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبین‏)

آن قدر قبح کذب مسلم است که قرآن کریم نمی گوید کذب حرام است بلکه می فرماید وای بر کسانی که دروغ می گویند یا می فرماید که عاقبت سویی دارند.

در این رابطه روایات فراوانی نیز وجود دارد.

بحث تحلیل با خبر در رسانه متفاوت است و باید بررسی کارشناسی شود. این مساله را تحقیق کنید. بحث نظریه نیز با خبر متفاوت است. ما می گوییم در خبر باید صدق و کذب مراعات شود./ 926/ص

 

                                                                                                            تقریر: محسن جوادی صدر

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳