vasael.ir

کد خبر: ۵۱۴۵
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۰ - 10 May 2017
دوره فقه امر به معروف/ استاد الهی خراسانی/ جلسه 25

پذیرش ولایت غیر اصلح خود مصداق منکر است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - روایت تحف العقول درواقع شرحی است از چگونگی تطبیق بحث امر به‌ معروف و نهی از منکر در قیام سید الشهداء که حضرت می‌فرمایند حالا که اهل انجام این امور نیستید باید قیام نمود تا بشود همه باهم این کارها را انجام دهیم و این امور فردی اجرا نمی‌شوند لذا نیاز به قدرت و قیام و تجمع و تبلیغ و...دارد.

پایگاه اطلاع‌رسانی وسائل- حجت‌الاسلام‌والمسلمین الهی خراسانی در جلسه بیست و پنجم سلسله دروس فقه با موضوع «امربه‌معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی ـ حکومتی» به ادامه بررسی امر به معروف ونهی از منکر در سیره امام حسین (ع) پرداختند. مشروح این جلسه تقدیم علاقه‌مندان می‌گردد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: امر به معروف ونهی از منکر در سیره امام حسین (ع)

2- وأرسل الولید بن عتبة الی منزل الحسین علیه السلام لینظر أخرج من المدینة أم لا؟ فلم یصبه فی منزله، فقال: الحمد لله إذ خرج ولم یبتلنی الله فی دمه ورجع الحسین علیه السلام إلی منزله عند الصبح، ثم بعث الولید الرجال إلی الحسین علیه السلام عند المساء، فقال علیه السلام: (اصبحوا ثم ترون ونری) فکفوا عنه اللیلة ولم یلحوا علیه. (256) - 58 - فلما کانت اللیلة الثانیة خرج الی القبر أیضا فصلی رکعتین، فلمل فرغ من صلاته جعل یقول: (اللهم! إن هذا قبر نبیک محمد وأنا ابن بنت محمد وقد حضرنی من الاءمر ما قد علمت، اللهم! وإنی احب المعروف وأکره المنکر، وانا أسألک یا ذا الجلال والاکرام به‌حق هذا القبر ومن فیه ما اخترت من أمری هذا ما هو لک رضی).[1]

کما اینکه در بحث جلسه قبل نیز بررسی شد در این روایت نیز این فقره نیز یعنی معروف غیر از حکومت است و منکر هم غیر از رسیدن به حکومت است بلکه ازآنجاکه معروف را دوست دارند و منکر را مقبوض می‌دانند لذا تن به بیعت نمی‌دهند و قیام نموده‌اند و..... درنتیجه تولی یزید منکر است، لذا معروف و منکر کاری است که اگر تن به بیعت دهد آنها از بین می‌روند.

نکاتی که از روایت به دست می‌آید:

1-معروف و منکر نسبت به افراد سنجیده نمی‌شود، یعنی من از کسانی هستم که معروف را دوست دارم و برای آن قیام نمودم و...؛ و این عبارت بیانگر این است که معروف هم چنان به معروف بودن خود باقی است؛ و به‌تناسب افراد معنای معروف و منکر تغییر نمی‌کند.

2-امربه‌معروف و نهی از منکر یک خصیصه اجتماعی است با اغراضی اجتماعی لذا سید الشهداء در پی این بودند قدرتی پیدا کنند که مستمر باشد و در سایه آن بتوانند حرف حق را به مردم برسانند.

3-طبق این روایت معروف اختصاص به امور شرعی یا عقلایی ندارد بلکه عام است و منحصر به یک فضای محدود نیست.

3-روایتی است که شاید تفسیر دو روایت سابق باشد[2].

من کلام الحسین بن علی صلوات الله علیهما فی الامر بالمعروف والنهی عن المنکر. ویروی عن أمیر المؤمنین علیه السلام (اعتبروا أیها الناس بما وعظ الله به أولیاءه من سوء ثنائه علی الاءحبار .... الیان قال المؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر فبدأ الله بالأمر بالمعروف والنهی عن المنکر فریضة منه لعلمه بأنها إذا ادیت واقیمت استقامت الفرائض کل‌ها هینها وصعبها...

از این فقره روایت معلوم می‌شود که معروف شامل همه فرایض است چه سخت و چه آسان

 وذلک أن الاءمر بالمعروف والنهی عن المنکر دعاء إلی الاسلام...

ازاین قسمت معلوم می‌شود که دعوت به عقیده هم نوعی از امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد مثل دعوت به حق و دعوت به ایمان بالله لذا معروف فقط عمل نمی‌باشد.

مع رد المظالم ومخالفة الظالم...

از این فقره معلوم می‌شود که ناظر به اسلام عملی است یعنی از یک سو دعوت است و از سوی دیگر رد ظلم‌ها است

وقسمة الفئ والغنائم وأخذ الصدقات من مواضع‌ها، ووضعها فی حق‌ها...

این از باب معروف است یعنی هزینه شدن در جای خودش و اگر این گونه نباشد منکر است واگر دقت کنید تمام این امور در زمان یزید اتفاق می‌افتد، ظالم وجود داشت وفیء درست قسمت نمی‌شد قنائم درست قسمت نمی‌شود صدقات از جای خودش اخذ نمی‌شود و در جای خودش خرج نمی‌شود.

فاستخففتم به‌حق الاءئمة، فأما حق الضعفاء فضیعتم، وأما حقکم بزعمکم فطلبتم، فلامال بذلتموه، ولا نفساً خاطرتم بها للذی خلق‌ها، ولا عشیرة عادیتموها فی ذات الله، أنتم تتمنون علی الله جنته ومجاورة رسله وأمانه من عذابه. لقد خشیت علیکم أیها المتمنون علی الله أن تحل بکم نقمة من نقماته، لانکم به لغتم من کرامة الله منزلة فضلتم بها ومن یعرف بالله لا تکرمون وأنتم بالله فی عباده تکرمون، وقد ترون عهود الله منقوضة فلا تقرعون، وأنتم لبعض ذمم آبائکم تقرعون وذمة رسول الله محقورة، والعمی والبکم والزمن فی المداین مهملة لا ترحمون، ولا فی منزلتکم تعملون، ولا من عمل فی‌ها تعتبون، وبالادهان والمصانعة عند الظلمة تأمنون، کل ذلک مما أمرکم الله به من النهی والتناهی...

همه این‌ها مصادیق چیزهایی است که نباید انجام دهید ودیگران را هم باید نهی از منکر داشته باشید وأنتم عنه غافلون، وأنتم أعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلماء لو کنتم تسمعون...

این اموری که در روایت آمده است تماماً منکر بودند و دقت شود که همه از امور اجتماعی بودند و حد در همه آن‌ها حد وجوب است نه استحباب، این روایت درواقع شرحی است از چگونگی تطبیق بحث امربه‌معروف و نهی از منکر در قیام سید الشهداء که حضرت می‌فرمایند حالا که اهل انجام این امور نیستید باید قیام نمود تا بشود همه باهم این کارها را انجام دهیم و این امور فردی اجرا نمی‌شوند لذا نیاز به قدرت و قیام و تجمع و تبلیغ و...دارد.

 


[1] الارشاد للمفید 201، تاریخ طبری 271، بحار الانوار 44:326 أعیان الشیعة 1: 588، وقعة الطف 83.

[2] تحف العقول: 168، بحار الأنوار 100: 79 حدیث 37.

من کلام الحسین بن علی صلوات الله علیهما فی الامر بالمعروف والنهی عن المنکر. ویروی عن أمیر المؤمنین علیه السلام (اعتبروا أیها الناس بما وعظ الله به أولیاءه من سوء ثنائه علی الاءحبار إذ یقول: لولا ینهیهم الربانیون والاءحبار عن قولهم الاثم[2] وقال: لعن الذین کفروا من بنی إسرائیل إلی قوله: لبئس ما کانوا یفعلون[2] وإنما عاب الله ذلک علیهم لأنهم کانوا یرون من الظلمة الذین بین أظهرهم المنکر والفساد فلا ینهونهم عن ذلک رغبة فیما کانوا ینالون منهم ورهبة مما یحذرون، والله یقول: فلا تخشوا الناس واخشون وقال: المؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر فبدأ الله بالأمر بالمعروف والنهی عن المنکر فریضة منه لعلمه بأنها إذا ادیت واقیمت استقامت الفرائض کل‌ها هینها وصعبها، وذلک أن الاءمر بالمعروف والنهی عن المنکر دعاء إلی الاسلام مع رد المظالم ومخالفة الظالم، وقسمة الفیئ والغنائم وأخذ الصدقات من مواضع‌ها، ووضعها فی حق‌ها. ثم أنتم أیها العصابة عصابة بالعلم مشهورة، وبالخیر مذکورة، وبالنصیحة معروفة، وبالله فی أنفس الناس مهابة یهابکم الشریف، ویکرمکم الضعیف و یؤثرکم من لافضل لکم علیه ولا یدلکم عنده، تشفعون فی الحوائج إذا امتنعت من طلاب‌ها، وتمشون فی الطریق بهیبة الملوک وکرامة الاءکابر، ألیس کل ذلک إنما نلتموه بما یرجی عندکم من القیام به‌حق الله، وإن کنتم عن أکثر حقه تقصرون، فاستخففتم به‌حق الاءئمة، فأما حق الضعفاء فضیعتم، وأما حقکم بزعمکم فطلبتم، فلامال بذلتموه، ولا نفساً خاطرتم بها للذی خلق‌ها، ولا عشیرة عادیتموها فی ذات الله، أنتم تتمنون علی الله جنته ومجاورة رسله وأمانه من عذابه. لقد خشیت علیکم أیها المتمنون علی الله أن تحل بکم نقمة من نقماته، لانکم به لغتم من کرامة الله منزلة فضلتم بها ومن یعرف بالله لا تکرمون وأنتم بالله فی عباده تکرمون، وقد ترون عهود الله منقوضة فلا تقرعون، وأنتم لبعض ذمم آبائکم تقرعون وذمة رسول الله محقورة، والعمی والبکم والزمن فی المداین مهملة لا ترحمون، ولا فی منزلتکم تعملون، ولا من عمل فی‌ها تعتبون، وبالادهان والمصانعة عند الظلمة تأمنون، کل ذلک مما أمرکم الله به من النهی والتناهی وأنتم عنه غافلون، وأنتم أعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلماء لو کنتم تسمعون.

ذلک بأن مجاری الامور والاءحکام علی أیدی العلماء بالله، الامناء علی حلاله وحرامه، فأنتم المسلوبون تلک المنزلة، وما سلبتم ذلک إلا بتفرقکم عن الحق واختلافکم فی السنة بعد البینة الواضحة، ولو صبرتم علی الاءذی وتحملتم المؤونة فی ذات الله کانت امور الله علیکم ترد، وعنکم تصدر، وإلیکم ترجع، ولکنکم مکنتم الظلمة من منزلتکم، وأسلمتم امور الله فی أیدیهم یعملون بالشبهات، ویسیرون فی الشهوات، سلطهم علی ذلک فرارکم من الموت و إعجابکم بالحیاة التی هی مفارقتکم، فأسلمتم الضعفاء فی أیدیهم، فمن بین مستعبد مقهور وبین مستضعف علی معیشته مغلوب، یتقلبون فی الملک بآرائهم ویستشعرون الخزی بأهوائهم، اقتداء بالأشرار، وجرأة علی الجبار، فی کل بلد منهم علی منبره خطیب یصقع، فالاءرض لهم شاغرة وأیدیهم فی‌ها مبسوطة، والناس لهم خول لا یدفعون ید لامس، فمن بین جبار عنید، وذی سطوة علی الضعفة شدید، مطاع لایعرف المبدئ والمعید، فیا عجبا ومالی لا أعجب و الاءرض من غاش غشوم ومتصدق ظلوم، وعامل علی المؤمنین به هم غیر رحیم، فالله الحاکم فیما فیه تنازعنا، والقاضی بحکمه فیما شجر بیننا. اللهم إنک تعلم إنه لم یکن ما کان منا تنافسا فی سلطان، ولا التماسا من فضول الحطام، ولکن لنری المعالم من دینک، ونظهر الاصلاح فی بلادک، ویأمن المظلومون من عبادک، ویعمل بفرائضک وسنتک وأحکامک، فانکم إلا تنصرونا وتنصفونا قوی الظلمة علیکم، وعملوا فی إطفاء نور نبیکم، وحسبنا الله وعلیه توکلنا وإلیه أنبنا وإلیه المصیر

پایان

120/901/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳