به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ حجتالاسلام و المسلمین الهی خراسانی در جلسه بیست و چهارم سلسله دروس فقه با موضوع «امربهمعروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی ـ حکومتی» به بررسی امر به معروف و نهی از منکر در سیره امام حسین (ع) پرداختند که در ادامه تقدیم علاقه مندان میگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: امر به معروف و نهی از منکر در سیره امام حسین (ع)
در بحث سیره ائمه (ع) مهمترین اتفاقی که ثبت گردیده است نهضت عاشورا است که بهتصریح امام حسن (ع) مصداق امربهمعروف و نهی از منکر تلقی گردیده است، اما اینکه کار ایشان به نیت امربهمعروف و نهی از منکر صورت گرفته است باید به لحاظ سیره اثبات شود و در مرحله بعد وارد بحث تطبیقات و تعلیقات آن میشویم.
آنچه بهروشنی اثبات میکند که کار ایشان به این نیت صورت گرفته است وصیت ایشان به محمد بن حنفیه است:
ثُمَّ دَعَا الْحُسَینُ بِدَوَاةٍ وَ بَیاضٍ وَ کتَبَ هَذِهِ الْوَصِیةَ لِأَخِیهِ مُحَمَّدٍ.[1].[2]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَی بِهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَی أَخِیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ به ابن الْحَنَفِیةِ أَنَّ الْحُسَینَ یشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ به الحقّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَمَنْ قَبِلَنِی به قبول الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَی به الحقّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَی هَذَا أَصْبِرُ حَتَّی یقْضِی اللَّهُ بَینِی وَ بَینَ الْقَوْمِ به الحق وَ هُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ وَ هَذِهِ وَصِیتِی یا أَخِی إِلَیک وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَ إِلَیهِ أُنِیبُ قَالَ ثُمَّ طَوَی الْحُسَینُ الْکتَابَ وَ خَتَمَهُ به خاتمه وَ دَفَعَهُ إِلَی أَخِیهِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَدَّعَهُ وَ خَرَجَ فِی جَوْفِ اللَّیلِ.[3]
نکاتی که از عبارت إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکرِ به دست میآید عبارتاند از:
1-هر کاری که حضرت انجام دادند یعنی خروج از مدینه و تبدیل حج به عمره و...مقصود از تمام اینها اصلاح در امت پیامبر (ص) یعنی امربهمعروف و نهی از منکر است.
سؤال: آیا این افعال خودش امربهمعروف و نهی از منکر بودند یا به خاطر امربهمعروف و نهی از منکر بوده است؟
در ظاهر خود عمل امربهمعروف و نهی از منکر نیست بلکه برای اصلاح امت و امربهمعروف و نهی از منکر است و این غایت و هدف از قیام سیدالشهدا (ع) است.
2-در ادامه میفرمایند: وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع...که در ادامه ارید در کلام امام (ع) است و یعنی اینکه قصد انجام این کار را دارم نه اینکه الآن انجام میدهم.
درنتیجه ماهیت امربهمعروف و نهی از منکر در نگاه امام حسین (ع) همان امرونهی امت است که تکیهبر جنبه اجتماعی امربهمعروف و نهی از منکر دارد و برای اصلاح یک شخص نیست و میزان و مسئولیت همگانی است و یا حفظ ارزشهای اسلامی در امت لذا معروف ذاتی است نه نسبی و نسبت به شخص سنجیده نمیشود بلکه نسبت به جامعه سنجیده میشود لذا معروف نزد عقلا و شرع معروف باید باشد نه فرد و پسند اجتماعی در معروف بودن این شیء تأثیری ندارد.
لذا اینگونه نبوده است که مردم در زمان امام حسین (ع) معروف را معروف و منکر را منکر، میشمردهاند. چهبسا امام (ع) در شرایطی قصد امربهمعروف و نهی از منکر داشتهاند که ابتدا معروف به معروفیت خود منکر به منکریت خود برگردد. و اینکه با عمل خود نشان دهند که اطاعت از حاکم فاجر فاسق منکر است نه معروف.
و همچنین از این فقره عبارت معلوم میشود که همانگونه که جد و پدر ایشان هردو حاکم بودند، ایشان نیز در پی ایجاد پایگاه حکومتی هستند و دنبال فساد و طمع و ظلم نمیباشند بلکه این پایگاه را برای قدرت پیدا کردن و امربهمعروف و نهی از منکر میخواهند تا مانند سیره جد خود امربهمعروف و نهی از منکر نمایند و درنتیجه اگر حکومتی تشکیل دهند تا خودمختار باشند.
ازاینجا دانسته میشود که امربهمعروف و نهی از منکر کاری است که امام خمینی در انقلاب اسلامی انجام دادند و اینکه تا پایگاه حکومتی نداشته باشیم نمیتوانیم امربهمعروف و نهی از منکر نمائیم و این پایگاه حکومتی مقدمه برای اصلاح امت است.
3- وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً...اینها قرینه هستند در بیان انگیزههای قیام و اینکه قیام کردن هزینههایی دارد و اینکه قضیه به دست آوردن حکومت به نحو جزئی است و قصد ایجاد پایگاه حکومتی دارند، کما اینکه شعار اسیر به سیرة ...شعار حکومت است کما اینکه امیر المومنین نیز میفرمودند اسیر به سیرة رسولالله.
درنتیجه از فقرات موردبحث و قرائن تاریخی و عملکرد امام معلوم میشود که غایت و هدف از حکومت اصلاح امت است و خود این عمل امربهمعروف و نهی از منکر نیست بلکه قیام را باید بهگونهای معنی کرد که بهعنوان مقدمه برای آن باشد یعنی تشکیل حکومت یا کسب قدرت که با استفاده از آن بتوان امت را اصلاح نمود.
4-ترادف در عبارت: اصلاح امت به دو چیز معنا شده است:
1-امربهمعروف و نهی از منکر.2-عمل به سیره پیامبر (ص).
لذا نهتنها جامعهای که در آن امربهمعروف و نهی از منکر نشود جامعه صالحی نیست بلکه جامعهای فاسد است.
لذا جهتگیری امربهمعروف و نهی از منکر اصلاح جامعه است و در تحلیل این امر باید اجتماعی بودن آن لحاظ گردد و درنتیجه معروف و منکر باید چیزی باشد که اثر اجتماعی بر آن بار شود نه عمل محصور در حریم فردی و حتی به نظر میرسد که عنصر آشکار بودن در عمل یک ضابط در معروف است و منکر است لذا معروف یعنی طاعت آشکار و منکر یعنی گناه آشکار.
والسلام
[1] عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیدة النساء إلی الإمام الجواد، ج 17-الحسینع، ص: 179 بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیدة النساء إلی الإمام الجواد، 10 جلد، مؤسسة الإمام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف - ایران؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[2] مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج 4، ص: 89 ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، 4 جلد، علامه - قم، چاپ: اول، 1379 ق.
[3] بحار الأنوار (ط - بیروت)؛ ج 44؛ ص 329 مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111 جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
120/204/د