vasael.ir

کد خبر: ۵۰۵۶
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۰ - 30 April 2017
دوره فقه امر به معروف/استاد الهی خراسانی/ جلسه 23

معنایابی معروف و حدود آن در روایات

پایگاه اطلاع‌ رسانی وسائل- بنابر اغلب روایات معروف بر کارهایی که جنبه خیر رساندن به دیگران را داشت تطبیق شده است لذا حداقل می‌توان گفت از روایات توسعه‌ای فراتر از کار خیر و طاعاتی که جنبه اجتماعی دارند اثبات نمی‌شود ولی دلیلی بر محصور کردن در این معنا نیز وجود ندارد.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطباع رسانی وسائل؛ حجت‌ الاسلام‌ و المسلمین الهی خراسانی در جلسه  بیست و سوم از سلسله درس گفتارها با موضوع «امر به‌ معروف و نهی از منکر با رویکرد تربیتی ـ حکومتی» به بررسی معنای معروف در روایات پرداختند. مشروح تقریر این جلسه به شرح ذیل است.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

1-[1] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ حَدِیدٍ أَوْ مُرَازِمٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَیمَا مُؤْمِنٍ أَوْصَلَ إِلَی أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ مَعْرُوفاً فَقَدْ أَوْصَلَ ذَلِک إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص.[2]

با توجه به اوصله معروفا واینکه مراد خیر رساندن به دیگران است، لذا شامل عبادات و اموری که مربوط به ارتباط با خداوند است، نمی‌شود.

2-[3] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ[4] عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ یعْقُوبَ بْنِ یزِیدَ عَنْ مَرْوَک بْنِ عُبَیدٍ[5] عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ اللَّهَ یقُولُ لِلْفُقَرَاءِ یوْمَ الْقِیامَةِ- انْظُرُوا وَ تَصَفَّحُوا وُجُوهَ النَّاسِ فَمَنْ أَتَی إِلَیکمْ مَعْرُوفاً فَخُذُوا بِیدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ.[6]

در روایت سابق اوصل بود و در این روایت اتی علیکم معروفا که دلالت می‌کند بر اینکه مراد از معروف خیر رساندن است.

البته گرچه در بحث کل معروف صدقة اثبات کردیم معروف شامل خیر رساندن مالی و غیر مالی هردو می‌باشد لکن معروف در این روایت خیر مالی می‌باشد.

3-[7] وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اصْنَعُوا الْمَعْرُوفَ إِلَی کلِّ أَحَدٍ فَإِنْ کانَ أَهْلَهُ وَ إِلَّا فَأَنْتَ[8] أَهْلُهُ[9].

دلالت دارد بر اینکه که نیازی نیست که مخاطب شما اهل معروف باشد، بلکه شما نباید از امر به معروف نمودن دریغ کنید.

4-[10] وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِیمَانِ[11] التَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَیرِ إِلَی کلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ. [12] .[13]

خیر رساندن به هر بر و فاجری امری مطلوب می‌باشد. از مقایسه این روایت با روایت سابق و مقایسه اصنعوا المعروف در روایت سابق با اصطناع الخیر در این روایت این نکته به دست می‌آید که معروف به معنای خیر است.

روایت از صنع زیاد است و از آنجا که همیشه در کنار صنع یک مصنوع الیه نیز وجود دارد معلوم می‌شود که مراد خیری است که نفعی در آن برای دیگران می‌باشد.

نکته دیگر اینکه معروف را گاهی به شخص و گاهی به اهل و...نسبت داده‌اند:

1-[14] وَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی عَنْ أَبِیهِ یرْفَعُ الْحَدِیثَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِی الدُّنْیا أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِی الْآخِرَةِ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ کیفَ ذَلِک قَالَ یغْفَرُ لَهُمْ بِالتَّطَوُّلِ مِنْهُ عَلَیهِمْ وَ یدْفَعُونَ حَسَنَاتِهِمْ إِلَی‌النَّاسِ فَیدْخُلُونَ بِهَا الْجَنَّةَ- فَیکونُونَ أَهْلَ الْمَعْرُوفِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة[15]

که در اینجا معروف را به اهل نسبت داده است ولی در شمار زیادی از روایات، معروف به شخص نسبت داده شده است، وبا لفظ معروفه آمده است؛

2-[16] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ السَّعْدَآبَادِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی بِإِسْنَادِهِ یرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُکفَّرٌ[17] وَ ذَلِک أَنَّ مَعْرُوفَهُ یصْعَدُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا ینْشَرُ فِی النَّاسِ وَ الْکافِرَ مَشْهُورٌ وَ ذَلِک أَنَّ مَعْرُوفَهُ لِلنَّاسِ ینْتَشِرُ فِی النَّاسِ وَ لَا یصْعَدُ إِلَی السَّمَاءِ.[18]

تکفیر یعنی نادیده گرفتن سیئات و در مقابل آن چیست؟ احباس می‌باشد.

با توجه به اینکه عمل خیر مومن در بین مردم پخش نمی‌شود، لذا مشهور نیست، بلکه مکفر است، ولی کافر عملش در بین مردم مشهور می‌شود که با توجه به این نکته، معروفه به خود شخص نسبت داده شده است.

با توجه به روایاتی که بررسی شد نمی‌توان گفت که معروف به قرینه اصطناع و صنع و کمک به فقراء دلالت می‌کند بر معنای خیر رساندن به دیگران، پس درنتیجه خود معروف مقتضی بر این معنا نباشد؛ چراکه در دو روایت آخر لفظ معروفه و...بدون الفاظی مانند اصطناع و. آمده بود، درحالی‌که مراد از معروف در آن روایات نیز خیر رساندن به مردم بوده است.

3-[19] وَ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی مَاجِیلَوَیهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الصَّیرَفِی عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ نُعَیمٍ[20] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یا حُسَینُ أَکرِمِ النِّعْمَةَ قُلْتُ وَ مَا إِکرَامُ النِّعْمَةِ قَالَ اصْطِنَاعُ الْمَعْرُوفِ فِیمَا یبْقَی عَلَیک[21]

یعنی نسبت به مابقی نعمتی که خداوند به شما داده، شما با آن کار معروف انجام دهید.

یا در روایتی دیگر آمده است که اگر خداوند نعمتی به شما زیاد داده است از شما توقع دارد که از آن زیادی نعمت شما هزینه کنید نه اینکه آن را حبس کنید و خرج نکنید و یا در روایتی دیگر دارد که اگر کسی به حوائج مردم نپردازد نعمت را در معرض زوال قرار داده است و لذا معلوم می‌شود که این روایت نیز ناظر به همان هست و درنتیجه معروف در این روایات اگر نگونیم مربوط به امور مالی است ولی حداقل در خیر رساندن به دیگران و فراهم نمودن امکاناتی برای دیگران هست.

نتایجی که تا اینجا به دست آمد عبارت‌اند از؛

1-معروف امری است که دارای وضوح نفسی هست؛ خواه اینکه وضوح عقلی باشد و عند العقلاء یا شرعی و عند المتشرعین.

2-معروف منحصر در امور مستحسن عقلی نیست بلکه شامل دایره شرعیات نیز می‌گردد.

3-معروف منحصر در واجبات و الزامات عقلی و شرعی نیست و یا منحصر در طاعات بسیار مهم نیست بلکه اعم است شامل امور حسن غیر الزامی نیز می‌شود.

4-معروف در روایات به کار خیر تطبیق شده است لذا امربه‌معروف یعنی امر به کار خیر و طاعتی که جنبه اجتماعی دارد و بر روی دیگران اثر می‌گذارد.

نتیجه‌گیری بحث:

در روایات در بیان مفاهیم چند کار صورت می‌گیرد:1-تفسیر 2-تأویل 3-تطبیق 4-استعمال

در استعمال فقط به فرضی از معنا و وصفی در آن اشاره می‌شود و لذا بررسی استعمالات تنها فایده‌اش این است که اگر نسبت به لغتی شک داشتیم که آیا شامل فلان مورد هم می‌شود یا نه اگر استعمال شده باشد دال بر شمول نسبت به آن مورد است؛ و درنتیجه پی می‌بریم به اینکه مثلاً لفظ معروف فقط شامل واجبات و یا امور عقلایی کلی و...نیست و امور جزئی را هم در برمی‌گیرد.

در تفسیر مراد و معنای لغت توضیح داده می‌شود؛ که در روایات تفسیری نسبت به معروف پیدا نکردیم.

در تطبیق افراد و یا ضابطه‌ها و... را تبیین می‌کند که در اغلب روایات تطبیق شده بود معروف بر کارهایی که جنبه خیر رساندن به دیگران را داشت لذا حداقل می‌توان گفت از روایات توسعه‌ای فراتر از کار خیر و طاعاتی که جنبه اجتماعی دارند اثبات نمی‌شود ولی دلیلی بر محصور کردن در این معنا نیز وجود ندارد.

در تأویل شاخص و غایت را مشخص می‌نمایند و تأویل مسیر عمل ما را مشخص می‌کند که در این روایات تأویلی نداشتیم و درنتیجه حصر معنایی را نمی‌توان ایجاد کرد و درنتیجه اگر بتوان اثبات اطلاق و... نمود فبها والا ظهور معروف در امور خیر است و بیش از این اثبات نمی‌شود.

 


[1] ثواب الأعمال 203- 1.

[2] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 290 وَ رَوَاهُ الْکلَینِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ حَدِیدِ بْنِ حَکیمٍ أَوْ مُرَازِمٍ نَحْوَهُ الکافی 4- 27- 8.

[3] ثواب الأعمال 218- 1.

[4] فی المصدر زیادة عن أبیه.

[5]  مروک بن عبید» لیس فی المصدر.

[6] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 291

[7] الکافی 4- 27- 9.

[8] وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا الفقیه 2- 55- 1683.

[9] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 294

[10] عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 2- 35- 77.

[11] فی المصدر زیادة بالله.

[12] وَ رَوَاهُ الطَّبْرِسِی فِی صَحِیفَةِ الرِّضَا عوَ کذَا الَّذِی قَبْلَهُ صحیفة الرضا (علیه السلام) 105- 54.

[13] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 295

[14] ثواب الأعمال 217- 1.

[15] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 290

[16] علل الشرائع 560- 1.

[17] مکفر مجحود النعمة. (الصحاح کفر- 2- 807).

[18] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 308

[19] معانی الأخبار 150- 1.

[20] فی المصدر حسین بن نعیم.

[21] وسائل الشیعة؛ ج 16؛ ص 324

پایان

120/204/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۳:۳۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۴:۲۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۵:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۳:۰۴