vasael.ir

کد خبر: ۴۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۷ - 04 February 2017
در بیست‌وهفتمین جلسه درس خارج فقه آیت‌الله موسوی‌جزائری مطرح شد:

نهی ظاهر در حرمت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل_ آیت‌الله موسوی‌جزائری، در جلسه بیست‌وهفتم درس خارج فقه خود در ادامه بررسی قاعده «حرمت اعانت بر اثم» هر یک از اقسام اعانت واجب و مستحب را مورد تحلیل قرار داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت‌الله سید‌محمد‌علی موسوی‌جزائری در جلسه بیست‌وهفتم درس خارج فقه که در تاریخ 24 آذر 95 در حوزه علمیه اهواز برگزار شد، بعد از مروری بر مباحث گذشته، اعانت را بر دو قسم واجب و مستحب تقسیم کرد و هر یک را مورد بررسی قرار داد.

وی در ادامه با اشاره به اشکالی در استناد قاعده فوق به آیه خاطر نشان کرد: می گویند: این احتمال وجود دارد که مؤدای آیه تعاون، حکم تنزیهی باشد و نه تحریمی. در این صورت حکم تعاون نیز کراهت خواهد بود و نه حرمت.
این استاد درس خارج حوزه علمیه اهواز در جواب این اشکال گفت: نهی ظاهر در حرمت است و صدق عرفی بر این معنا دارد و مشکلی از این نظر نیست. لکن عدم حمل امر در آیه بر وجوب، وجود مشکلی است.
آیت‌الله موسوی‌جزائری در بخش دیگری از سخنان خود در تقسیم اعانت به واجب و مستحب افزود: در اموری که شارع راضی به ترک آنها نیست، اعانت واجب است... اما اعانت در کار خوبی که اینگونه نیست بگوییم: لایرضی الشارع بترکه، مثل مراتب صلاه و انجام عبادتی غیر واجب.

مشروح تقریرات این درس در ادامه آمده است؛
قاعده حرمت اعانه علی الاثم
خلاصه جلسه گذشته
بحث در آیه شریفه (تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان)[1] و دلالتش بر حرمت اعانت بر اثم بود. بیان شد که چگونه ما حرمت اعانت را از آیه می فهمیم در حالی که در عبارت آیه کلمه تعاون آمده. شرح دادیم که باید از بابت تناسب بین حکم و موضوع، به منشا عرفی برگردیم. در منشا عرفی هم می گوییم: عرف عام مجموعی از مفاد آیه نمی فهمد. عام مجموعی حکمیست که متعلق به جمع بماهو جمع باشد و چون حکم بر مجموع آمده اگر یکی از آن جمع نیامد، از باقی ساقط می گردد.
دریافت عرف در اینجا عام استغراقی است؛ برهمین اساس منشا نفس اعانت می باشد. یعنی اعانت بر اثم و عدوان همان چیزی است که شارع آن را تقبیح نموده.
البته معنای لغوی را هم می توان ابقا کرد، لکن در جنس و نه در تک تک افراد و مصادیق اثم و عدوان معین. مثلا یکی به دیگری در سرقت کمک کند و آن شخص هم در قتل نفس به اوکمک کند؛ نه به شکل تشارک در فعل معین.
پس بازگشت آن نیز به عام استغراقی است؛ چون قید ارتباطیت بین افراد به این صورت که اگر یکی نبود از دیگران ساقط شود وجود ندارد. لذا شارع برای تاکید بر عمومیت حکم از این صیغه استفاده نموده.
اشکال در استدلال به آیه
ایراد دیگر، اشکال وحدت سیاق است. می گویند: این احتمال وجود دارد که مؤدای آیه تعاون، حکم تنزیهی باشد و نه تحریمی. در این صورت حکم تعاون نیز کراهت خواهد بود و نه حرمت. دلیل این اشکال این است که در مقابل نکوهش اعانه بر اثم، امر به اعانه به تقواست و چون امر به تقوی مستحب است، از این رو وجود این احتمال مانع از اثبات حکم حرمت برای اعانه خواهد بود.
جواب
در جواب می گوییم: نهی ظاهر در حرمت است و صدق عرفی بر این معنا دارد و مشکلی از این نظر نیست. لکن عدم حمل امر در آیه بر وجوب، وجود مشکلی است. این طبیعی و شایع در استعمالات است که هم امر و هم نهی در یک کلام هردو الزامی نباشند. ممکن است امری در کلامی با قرائنی غیر الزامی شود، لکن امری دیگر در همان کلام، چون قرینه ندارد بر همان ظهور اولیه(الزام) باقی بماند. مثل اغتسل للجمعه و الجنابه که یکی از این دو غسل مستحب و دیگری واجب است. همچنین در طریقه وضو می گویند: ثم تمضمض واستنشق واغسل کفیک إلى الزندین ثم غسل الوجه ... تمام این ها عطف بر هم هستند، لکن بعضی مستحب و بعضی واجب می باشند.
محقق نایینی مبنایی دارد که این مشکل را اساسا حل می کند. ایشان می فرماید: امر و نهی دائما مستعمل در معنای طلبند، یا طلب فعل و یا طلب ترک. وجوبی بودن یا استحبابی بودن خارج از حریم معنا هستند و عقل آن را می فهمد. یعنی عقل است که می بیند مولا ترخیص در ترک داده یا خیر. اگر ترخیص در ترک نبود، امر الزامی و اگر ترخیص در ترک وجود داشت، امر غیر الزامی می شود. با این بیان حکم به الزامی بودن و استحقاق عقاب از مدلول لفظ خارج خواهد بود. پس ما در فقه چیز محکمی به نام وحدت سیاق نداریم لذا استدلال به آیه اشکالی ندارد.
اقسام اعانت
اعانت اقسامی دارد واجب ، مستحب، مباح و حرام.
اعانت واجب
در اموری که شارع راضی به ترک آنها نیست، اعانت واجب است. مثال آن اعانت در حفظ جان و مال و آبروی خود و دیگران است که شارع راضی به از دست رفتن آن نیست. مثلا اگر نزدیک باشد که شخصی از گرسنگی و تشنگی تلف شود، بر ما واجب است تا به او کمک کنیم. حتی اگر تزاحم شد مثلا ما در نماز باشیم و در همان حال بچه ای در آب بیفتد، واجب است نماز را قطع کرده و جان او را نجات دهیم؛ چرا که مناط حرمت قطع بی احترامی به صلاه است که در اینجا اصلا صدق بی احترامی نمی کند.
اعانت مستحب
اما اعانت در کار خوبی که اینگونه نیست بگوییم: لایرضی الشارع بترکه، مثل مراتب صلاه و انجام عبادتی غیر واجب ، همچون اعانت بر نماز با تربت کربلا مستحب است، یعنی ملاک وجوب در اینجا نیست.
همین حکم در اعانت در قضای حاجت مومن جاریست. عن زید الشحام قال سمعت أبا عبد الله ع یقول من أغاث أخاه المؤمن اللهفان عند جهده فنفس کربته و أعانه على نجاح حاجته کانت له بذلک عند الله اثنتان و سبعون رحمة من الله یعجل له منها واحدة تصلح [یصلح بها معیشته و یدخر له إحدى و سبعین رحمة لأفزاع یوم القیامة و أهوالها؛ زید شحام نقل کرده است که از امام صادق (ع) شنیدم که مى فرمود: کسى که به داد ستمدیده اندوهگینى برسد و بار اندوه را از دل او بردارد و در برآوردن حاجتش کمک کند، در پیشگاه حضرت حق هفتاد و دو رحمت خواهد داشت، که با یک رحمت (از آن رحمتها) زندگانى او در دنیا اصلاح و هفتاد و یک رحمت دیگر را براى آخرت او ذخیره مى شود تا از هراس و وحشت آن روز در امان باشد.
همچنین از رسول خدا روایت شده که من أعان أخاه المؤمن على سلطان جائر ، أعانه على إجازة الصراط عند زلزلة الأقدا.

پی‌نوشت
[1] مائده/سوره5، آیه2.
326/907/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳