vasael.ir

کد خبر: ۴۲۸۶
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۱ - 28 January 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 27

نصح و انتقاد سازنده رسانه دینی سبب تقویت نظام اسلامی خواهد بود

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در بیست و هفتمین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: فقهای عظام در تزاحم بین وجوب و حرمت، جانب حرمت را گرفته اند اما در تزاحم وجوب یاری مظلوم و رساندن صدای مظلوم در تعارض با یک حرام جانب وجوب را گرفته اند و این اهمیت واجب اجتماعی را می رساند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه بیست و هفتم درس خارج فقه رسانه که در روز شنبه مورخه 11 دی سال 95 در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، در ادامه بررسی  هدف مهم رسانه یعنی پیگیری و مطالبه حق مظلومان و رساندن صدای آنان به حاکمان اسلامی گفت: رسانه ای کردن پیام مظلوم، موجب تضعیف نظام نیست؛ زیرا فرض این است که نظام اسلامی است و این امر نه تنها موجب تضعیف نمی شود بلکه موجب تقویت نظام اسلامی خواهد شد و برای اثبات این مدعا روایات متعددی داریم.
ایشان در ادامه گفت: باید بدانیم که حاکمین معصوم نیستند و احتمال خطا و اشتباه دارند و این مساله به تمامی مسئولین رده پایین نیز سرایت می کند و رسانه دینی با تذکر به موقع می تواند جلوی بسیاری از ظلم ها را بگیرد.
استاد در پایان گفت: با مطالعه سیره معصومین علیهم السلام در می یابیم که آنان خواهان جلوگیری از ظلم و خطاهای حاکمان به وسیله تذکرات به حق بوده اند و این سیره در تمامی دوران باید استفاده شود و نباید منحصر به ایام خاصی مانند انتخابات باشد.


اهم مباحث استاد رفعتی به شرح ذیل می باشد:
خلاصه ای از درس گذشته
در روایات طوایف مختلفی را بیان کردیم:
1- نصرت و اعانه مظلوم که چند بخش داشت(واجب و مستحب)
2- اهتمام به امور مسلمین
3- امربه معروف و نهی از منکر
پیگیری مطالبات به حق از وظایف است که بحث رسانه ای است و نباید سکوت کرد.
این دسته از روایات اگر به حد تواتر نرسد به حد استفاضه می رسد و یقیناً تواتر معنوی دارد.
در کتب فقهی ما به تکالیف اجتماعی توجه چندانی نشده است و بیشتر در کتب اخلاقی بیان شده است در صورتی که امر وجوبی است و باید در فقه نیز مورد بررسی قرار گیرد. حقوق اسلامی نیز برگرفته از فقه است و باید از مبانی فقهی ما اخذ شده باشد.
اگر در دوره های گذشته از خمس توسط حکومت های مختلف جلوگیری می شد شاید امروزه این بحث را نیز نداشتیم و این جرات امام بود که در تبعید بحث ولایت فقیه را مطرح کردند.


احکامی که بر رسانه بار می شود دو بخش است:
1- وظیفه عوامل چیست و چه اموری واجب، مستحب و مکروه است؟
2- خروجی رسانه چه مواردی باید باشد و چه مواردی نباید باشد؟ باید چه مواردی را پیگیری کند؟
ما بحث وجوب و حرمت را داریم و احکام تکلیفی را مطرح می کنیم. رسانه تئوری پردازی می کند که اثر برنامه ها در مخاطبین و جامعه به چه صورت است و از دید اجتماعی آن را بررسی می کند.
اگر در کلمات فقها چه در قدیم و چه در عصر حاضر تتبع کنیم فتوایشان این است: دفاع از مظلوم در مقابل ظالم و رفع ظلم واجب است.
اعانه مظلوم بر ظالم برای رفع ظلم از او چه این ظلم متعلق به عرض یا نفس او باشد بر همه مکلفین واجب است.


مرحوم امام نیز در بحث نهی از منکر مطرح فرموده اند که اگر کسی مظلوم واقع شده باشد و مسلمانان از او دفاع نکنند مسلمان نیستند.
ایشان با تمسک به روایات دیگر قید اسلام را در نظر نمی گیرند و معتقدند که دفاع از مظلومین عالم واجب است و یکی از موارد استشهاد ایشان به همان ماجرای زن یهودی است که توسط یکی از سربازان اسلام مورد تعرض قرار گرفته است و فرمایش معروف امیرمومنان علیه السلام در این رابطه که فرمود اگر مسلمانی بمیرد جا دارد.


اگر کلمات فقها را بررسی کنید اجماع محصل به دست می آید.
دفاع از مظلوم به قدری ضروری و واجب است که گاهی ائمه علیهم السلام اجازه داده اند که شخصی وارد دستگاه جور شود تا فقط بتواند حق مظلومین را بستاند و الان نیز فقها می فرمایند در دوره حکومت طاغوت اگر کسی بتواند با ورود به دستگاه طاغوتی جلوی ظلم به مظلومین را بگیرد با استناد به ماجرای علی بن یقطین اشکالی ندارد که ورود داشته باشد در صورتی که اصل مساله حرام است.
دفاع از مظلوم اهم است که در تزاحم با حرام جانب وجوب را مقدم دانسته اند.
پس در این مساله اجماع داریم و باید با دقت این مسائل را توجه کرد.


عدم تضعیف حکومت اسلامی
بعد از آن که به ادله اربعه وجوب یاری مظلوم را به اثبات رساندیم و گفتیم که باید صدای مظلوم را به حاکم اسلامی برسانیم و جلوی ظلم را بگیریم.
فقهای عظام در تزاحم بین وجوب و حرمت، جانب حرمت را گرفته اند اما در تزاحم وجوب یاری مظلوم و رساندن صدای مظلوم در تعارض با یک حرام جانب وجوب را گرفته اند و این اهمیت واجب اجتماعی را می رساند.
در بحث امروز بعد از آن که این مطلب اثبات و قطعی شد که واجب است به یاری مظلوم بشتابیم و این رسانه است که می تواند به بهترین وجه صدای مظلوم را به گوش حاکمان اسلامی برساند این سوال و فرع پیش می آید که آیا این تظلم خواهی موجب تضعیف حاکمیت اسلامی نمی شود؟ آیا این که پیشنهاد شد بر اساس این امر ضروری که در رسانه ملی لازم است  شبکه یا بخشی به نام صدای مردم داشته باشیم و بخشی از کار رسانه ملی، پی گیری مطالبات به حق مردم باشد و بخواهد تظلم خواهی کند، تضعیف حکومت را در پی نخواهد داشت که از محرمات است؟
حفظ کیان اسلام و نظام اسلامی از اوجب واجبات است. اگر بگوییم یکی از وظایف رسانه تظلم خواهی است که باید صدای مردم را رسانه ای و اعلام کند و مردم نسبت به حکومت و نظام اسلامی بدبین شوند و موجب تضعیف نظام شود و حفظ نظام از اوجب واجبات است. این که بگوییم رسانه چنین تبلیغی داشته باشد باعث یک سری آفت ها و آسیب های شدید می شود که سبب تضعیف نظام است.


در پاسخ به اشکال دو نکته را عرض می کنیم:
اولاً رساندن و رسانه ای کردن پیام مظلوم، موجب تضعیف نظام نیست؛ زیرا فرض این است که نظام اسلامی است و در این حکومت، امری که بیان شد موجب تضعیف نمی شود بلکه موجب تقویت نظام اسلامی خواهد شد. روایات متعددی داریم که حکومت با ظلم پایدار نمی ماند اما با کفر باقی می ماند.
عملکرد به وظیفه ای که برشمردیم سبب تقویت نظام است و مشهور است که «الملک لایبقی مع الظلم».
حاکمان ظالم زودتر از حاکمان کافر از بین می روند.
از دیدگاه دینی، یکی از حقوق مردم این است که باید جلوی انحراف حاکمان اسلامی را بگیرند زیرا انحراف سبب فروپاشی معنوی نظام اسلامی است.


حاکمیت اسلامی به حاکمیتی گفته می شود که در آن ظلم نباشد.
در نهج الفصاحه روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است:
«لینصر الرّجل‏ أخاه‏ ظالما أو مظلوما إن کان ظالما فینهیه فإنّه له نصرة و إن کان مظلوما فینصره.»
مومن برادر دینی خودش را یاری برساند چه ظالم باشد و چه مظلوم باشد.
اولین سوال این است که چگونه مومن به ظالم یاری برساند؟ خود حضرت تبیین می فرمایند: که اگر ظالم است باید به وسیله نهی از ظلم او را یاری کرد و این دشمنی با او نیست. اگر مومن برادر دینی است باید جلوی ظلم را بگیرد.
اطلاق مومن مربوط به برادران ایمانی است و شامل مخالفین نمی باشد و ما اخوتی با آنان نداریم و شامل اطلاق مومن نمی شوند.
پس نهی ظالم کمک و نصرت به اوست زیرا سبب عدالت او می شود و پایدار می ماند.
پس یک دسته از روایات به ما می فهماند که تظلم خواهی و فریاد مظلوم را رساندن کمک به حکومت است و دسته دوم این روایت بود که این مساله کمک به ظالم است و تضعیف حاکمی که ممکن است ظلم کند نیست.
باید بدانیم که حاکمین معصوم نیستند و احتمال خطا و اشتباه دارند و این مساله به تمامی مسئولین رده پایین نیز سرایت می کند.
گفتمان جهنمی ها این است: (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُون‏) سوره مبارکه اعراف آیه 38
هر گروهی که در آنجا وارد می شوند به همدیگر بد می گویند و دست یکدیگر را رو می کنند.
این نکته را قبلاً نیز وعده داده بودیم که در ذیل این بحث وقتی می خواهیم جلوی ظلمی را بگیریم باید برای رسانه احراز شده باشد تا بتواند آن را افشا کند و نباید تهمت به کسی وارد شود و این مساله نباید سیاسی شود تا مردم اعتماد کنند ومسئولین نیز بدین افشا گری اعتماد لازم را پیدا کنند و بحث جناح بازی نباشد که در آینده مفصل بحث خواهیم کرد.
بررسی دسته سوم روایات
این دسته از روایات معروف به «النصیحة لائمة المسلمین» است. این مساله تعبیر ریشه دار و پرسابقه در حاکمیت اسلامی و حقوق اجتماعی است که در روایات متعددی به چشم می خورد. در کتب اخلاقی، روایی و حقوق اسلامی و حتی در کتب فقهی در این زمینه بابی مستقل باز شده است. در جوامع روایی فصلی بدین مساله اختصاص داده شده است.
مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی در کتاب الحجة بابی را با عنوان «ما أمر النبی صلی الله علیه و آله وسلم بالنصیحة لائمة المسلمین» بیان کرده است.
مرحوم فیض کاشانی در کتاب ارزشمند جامع روایی معروف به وافی که قبل از وسائل الشیعه نوشته شده است بابی به نام «وجوب النصیحة لهم» آورده است.
از دیگر جوامع روایی ما بحارالانوار است و عین عنوان کتاب کافی، بابی را مطرح کرده است. در این کتب روایی، روایات متعددی وجود دارد که تعبیر می کند از وظایفی که مردم دارند نصیحت ائمه مسلمین است.
در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: «أَبْلِغُونِی‏ حَاجَةَ مَنْ لَا یَسْتَطِیعُ إِبْلَاغِی حَاجَتَهُ فَإِنَّهُ مَنْ أَبْلَغَ سُلْطَاناً حَاجَةَ مَنْ لَا یَسْتَطِیعُ إِبْلَاغَهَا ثَبَّتَ اللَّهُ قَدَمَیْهِ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» بحار الانوار و کافی
واژه ابلغونی رسانه ای است. حضرت می فرمایند صدای مردم را به من (حاکم) برسانید و این کار رسانه ای است. همه مردم نمی توانند حاجات خویش را به حاکم برسانند و باید رسانه در این زمینه کار ابلاغ را انجام دهد. اگر کسی این کار را انجام دهد خداوند بر پل صراط گام های او را استوار قرار می دهد.
متاسفانه اکثر روایات اجتماعی را در باب روایات اخلاقی برده اند اما سه تن از علمای بزرگوار این مسائل را در کتاب الحجه برده اند که بحث امامت است.
این روایت حتی شامل ائمه معصومین علیهم السلام نیز می شود زیرا آنان بر اساس معیارهای ظاهری بنای حکومت داشتند و مولا امیرالمومنین علیه السلام از افراد معمولی برای اداره اجتماع استفاده می کردند و همه مانند ابوذر و مقداد نبودند. تنها در حکومت حضرت سلیمان و حضرت مهدی (عج) از امدادهای غیبی استفاده می شود.


وقتی قرآن کریم در مورد حضرت یوسف علیه السلام می فرماید: (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیم‏) معلوم می شود که نفس انسان را به سمت بدی می کشاند و کارگزاران امیر المومنین علیه السلام نفس اماره دارند.
حضرت علی علیه السلام در خطبه 34 نهج البلاغه می فرماید: «أَیهَا النَّاسُ، إِنَّ لِی عَلَیکُمْ حَقَّاً، وَلَکُمْ عَلَی حَقٌّ: فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَی فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ، وَتَوْفِیرُ فَیئِکُمْ عَلَیکُمْ، وَتَعْلِیمُکُمْ کَیلا تَجْهَلُوا، وَتَأْدِیبُکُمْ کَیما تَعْلَمُوا. وَأَمَّا حَقِّی عَلَیکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیعَةِ، والنَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَالْمَغِیبِ، وَالْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ، وَالطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ.
حقوق متقابل زمامدار و مردم این است که باید رعایت شود. حق مردم این است که به بیعتی که داشته اند وفا کنند. حق من به گردن شما انی است که نصیحت کنید و به من انتقاد کنید و مطلب بگویید.
نظریه ای این است که بیعت نتیجه انتخاباتی است که مردم می پذیرند.
حضرت این مساله را از حقوق اجتماعی قرار می دهند.


روایت دیگر
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«خطبة رسول اللَّه صلى الله علیه و آله فی مسجد الخیف نضّر اللَّه عبداً سمع مقالتی فوعاها وبلّغها من لم تبلغه: یا أیُّها النّاسُ، لِیُبلِغِ الشّاهِدُ الغائِبَ، فَرُبَّ حامِل فِقهٍ لَیسَ بِفَقیهٍ، وَرُبَّ حامِلِ فِقهٍ إلى مَن هُوَ أفقَهُ مِنهُ. ثَلاثٌ لا یُغَلُّ عَلَیهِنَّ قَلبُ امرِئٍ مُسلِم: إخلاصُ العَمَلِ للَّهِ، وَالنَّصیحَةُ لِأئمِّةِ المُسلِمینَ، وَاللُّزومِ لِجَماعَتِهِم، فإنَّ دَعوَتَهُم مُحیطَةٌ مِن وَرائِهِم. المُؤمِنونَ إخوَةٌ تَتَکافأُ دِماؤُهُم وَهُم یَدٌ على مَن سِواهُم، یَسعى بِذِمَّتِهِم أدناهُم.»
کلمه «النصیحة» انتقاد است ولی نصح و خیرخواهی درون آن نهفته است و برای رفع ظلم لازم است، لذا باید برنامه به گونه ای باشد که موجب تقویت نظام باشد و سبب تضعیف نباشد. این نصیحت دفاع از حاکم اسلامی است و بی تفاوتی سبب سکوت است.
انسان خیرخواه سکوت نمی کند و به راس جامعه اسلامی مطالب را می رساند تا مشکل حل شود.
اگر آحاد ملت این قدرت را دارند واجب است که این کار را انجام دهند مثلاً کسی با نامه مکتوب می تواند این کار را  انجام دهد باید ملتزم باشد که انجام دهد.
یکی از راه های ارتباطی و اطلاع رسانی به مسئولین این است که در برنامه های رسانه دینی، وضعیت جامعه را در اقشار مختلف مشاهده نمایند.
رسانه ای که زیر نظر حاکمیت است باید ظلم هایی که از هر ناحیه ای واقع شده است را بیان کند و تظلم خواهی داشته باشد تا مانع ظلم شود و از سوء استفاده رسانه های بیگانه نیز جلوگیری نماید.
اگر جلوی اولین حقوق نجومی یا املاک نجومی گرفته نمی شد به این وسعت نمی رسید که تعداد زیادی را امروز شاهد باشیم.
امیرمومنان علیه السلام در یکی دیگر از خطبه ها می فرمایند: «فلا تکفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطی‏ء و لا آمن ذلک من فعلی الا ان یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی فانما انا و انتم عبید مملوکون لرب لا رب غیره یملک منا ما لا نملک من انفسنا و اخرجنا مما کنا فیه الی ما صلحنا علیه فابد لنا بعد الضلاله بالهدی و اعطانا البصیره بعد العمی»
از ابراز نظر و گفتاری که به حق هست، دریغ نکنید و من به عنوان حاکم ممکن است این تفوق را نداشته باشم که تمام خطاها را مطلع باشم. حضرت می خواهند که این کار توسط مسلمانان انجام شود.
امام مسلمین می تواند این موارد را تشخیص دهد و جلوی ظلم را بگیرد.
برخی از روایات با عنوان «النصیحة لائمة المسلمین» نبود مانند این روایت حضرت که نیاز به دقت دارد و سبب تضعیف نظام نیست و ما می توانیم بگوییم در جامعه اسلامی مردم آن قدر آزادی دارند که می توانند بدون لکنت زبان انتقاد کنند و حرفشان را به حاکمیت برسانند و این نصرت حاکم اسلامی است و سبب تقویت حاکمیت است. حکومت با ظلم پایدار نیست.
روش بحث که باید به چه صورت باشد نیازمند تبیین است.
برخی موارد تزاحم با حرام دارد و اصل افشاگری حرام است ولی در تزاحم با هدف اولی مقدم است.
نباید فقط در ایام انتخابات از این هدف استفاده کرد بلکه باید به هدف نصح در تمام زمان ها مورد استفاده قرار گیرد. اگر منحصر در ایام خاصی باشد دیگر تقویت حکومت محسوب نمی شود./926/902/ص
تقریر: محسن جوادی صدر

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳