vasael.ir

کد خبر: ۳۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۹ - 02 January 2017
درس خارج فقه آیت الله یزدی/ جلسه 33

موارد مستثنی از قاعده کلی نشر حرمت رضاعی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ آیت الله یزدی، در جلسه سی و سوم درس خارج فقه خود گفت: بین تمامی بچه های ولادتی و رضاعی صاحب فحل با مرتضع نشر حرمت وجود دارد ولی تنها با فرزندان ولادتی مرضعه این حرمت می باشد و درمورد فرزندان رضاعی مرضعه که از فحل دیگری باشند، مشهور فقها قائل به نشر حرمت نیستند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله محمد یزدی، در سی و سومین جلسه درس خارج فقه خود که در روز یکشنبه مورخه 5 اردیبهشت 95 برگزار گردید به بیان استثنائات قاعده کلی «ما یحرم بالنسب یحرم بالرضاع» پرداخت و گفت: مرحوم محقق در شرائع چند مسئله را از این قاعده کلی استثناء کرده است که هر یک باید به صورت دقیق بررسی شود تا در نشر حرمت از سبب رضاع مشکلی به وجود نیاید که مهم ترین آن بحث ازدواج پدر رضیع با دختر صاحب فحل است.

ایشان در ادامه به فرع دیگری اشاره کرد و گفت: در مورد برادر رضاعی «من ینتسب الی المرضعه» نمی توان گفت که مطلقا بر رضیع حرام است و دلیلش همان مساله اتحاد فحلی است که مورد بحث است که در اتحاد فحل گاهی ممکن است فرزند خانم مرضعه از راه رضاع و از فحل دیگری باشد و این رضاع این رضیع جدید از فحل دیگری صورت گرفته باشد.

این استاد حوزه در پایان گفت: دلیلی که پدر رضیع نمی تواند دختر زن دیگر که صاحب فحل است به تزویج دربیاورد این است که تمام بچه های صاحب فحل با بچه پدر رضیع خواهر و برادر هستند و دختری که می خواهد با او تزویج کند، بچه او یا بچه صاحب فحل حساب می شوند و این نشر حرمت وجود دارد اما در مورد فرزندان مرضعه تنها فرزندان ولادتی شامل این قانون هستند و نشر حرمت در موردشان صدق می کند.

 

 اهم مباحث این جلسه به شرح ذیل می باشد:

خلاصه ای از مباحث گذشته

آیه شریفه ای که در مورد رضاع مورد بحث بود، هفت مورد را تحریم کرد که پنج مورد ار نسب و دو مورد از رضاع بود. اگر غیر مسلم به عنوان دایه انتخاب شد و شرائط رضاع محقق شد، آیا تحریم رضاع در آنان نیز سرایت می کند؟ یعنی اگر یهودیه و نصرانیه به عنوان ضرع انتخاب شدند و با شرائط مذکور بچه را شیر دادند، مادر رضاعی او محسوب می شوند؟

حکم رضاع در دایره اسلام و مسلمین است و در مواردی که از غیر مسلم استفاده می شود این حکم «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب» وجود ندارد و دلیل خود آیه شریفه است که مخاطب آن مسلمانان هستند. «أخواتکم من الرضاعه» که قرآن بیان می کند مخاطبش مسلمانان است.موارد تاریخی که برخی دوستان در مورد کفار ارائه می کنند مربوط به قبل از اسلام است و در اسلام حتی یک نمونه نداریم.

مساله اسلام را نباید با تاریخ انبیای دیگر مقایسه کرد که به عنوان مثال در عصر حضرت آدم خواهر و برادر با هم ازدواج کردند ولی در اسلام به این صورت نیست و در این شریعت این مساله پذیرفته نیست.قاعده اشتراک بحث دیگری است که باید ابتدا کفار مسلمان شوند و بعد عبادت انجام دهند و این قاعده را در جای خود بحث کرده ایم ولی باید بحث کنیم که آیا کفار همان طور که در اصول مخاطب هستند، در فروع نیز مخاطب هستند یا خیر؟ زمانی که آیه نازل شد حتی شیعه و غیر شیعه نیز وجود نداشت. ایمان درجه دیگری از اسلام است.

بحث ما برهان و استدلال نیست بلکه استظهار است. در مذهب بعضی از کفار برای برخی از محرمات ما جواز نکاح وجود دارد و این احکامی که در قرآن بیان شده است فقط برای مسلمین است، پس آن زن کافر که بچه را شیر داده است مادر رضاعی محسوب نمی شود.مرحوم شهید بحثی را به عنوان موارد استثناء مطرح کرده اند و لذا مسئله بعدی که شرائع مطرح کرده است را نمی توان به اطلاقش أخذ کرد. « فلا ینکح الأب المرتضع فی اولاد المرضعه»؛ پدر بچه ای که شیر خورده است نمی تواند با اولاد زنی که شیر داده است ازدواج کند؛ یعنی اگر زنی که شیر داده است دختر بزرگی دارد و آن مردی که بچه اش را به زن داده است نمی تواند با دخترش ازدواج کند زیرا در حکم اولاد او هستند.

چهار مورد از این قاعده کلی استثنا شده است که یکی همین مورد است و شیخ طوسی در مبسوط یا در نهایه این مورد را قبول ندارد.

 

بررسی استثنائات قاعده کلی رضاع

در جلسه قبل گفتیم که استثنائاتی در مورد قاعده کلی «ما یحرم بالنسب یحرم بالرضاع» وجود دارد که مرحوم محقق در شرائع بدان پرداخته است. مرحوم محقق فروعی را تحت عنوان «مسائلٌ» بیان فرمودند.مساله اول این بود که اگر رضاع با شرائطش محقق شد، خانم مرضعه مادر برای مرتضعه می شود و فحل یا شوهر پدر بچه می شود و بچه های خانم، خواهر و برادر رضاعی می شوند و در واقع بحثشان این بود که در این مورد نیز مانند نسب تحریم توسعه می یابد که معنای همان قاعده کلی است که بیان شد.

 

مساله دوم از شرائع

مساله دوم که بحث امروز ماست این است که تمام کسانی که به فحل (شوهر) مرتضع ولادتاً یا رضاعاً مرتبط هستند بر رضیع حرام می شود. یعنی زمانی که بچه از این خانم به شرائطی که گفتیم شیر خورد، بچه های شوهر این خانم ولادتاً یا رضاعاً برادر و خواهر این مرتضع می شوند و بر او حرام می شوند.

«یحرم کل من یُنتسب الی الفحل ولادتاً و رضاعاً الی المرتضع»

حتی اگر این آقا از زن دیگری فرزند نسبی دارد یا خودش فرزند رضاعی دارد آنان نیز بر این رضیع حرام می شوند و بین آنان محرمیت به وجود می آید.

«و هکذا کل من ینتسب الی المرضعه بالولادة فقط لا بالرضاع یحرم علی الرضیع»

یعنی اگر خانم بچه ای دارد و ولادتی باشد بر این بچه ای که شیر داده حرام می شود و بینشان محرمیت است. این فرع فرزند رضاعی زن از شوهر دیگر را خارج می کند. در مورد برادر رضاعی «من ینتسب الی المرضعه» نمی توان گفت که مطلقا بر رضیع حرام است و دلیلش همان مساله اتحاد فحلی است که مورد بحث است که در اتحاد فحل گاهی ممکن است فرزند خانم مرضعه از راه رضاع و از فحل دیگری باشد و این رضاع این رضیع جدید از فحل دیگری صورت گرفته باشد.

در طرف بنوت شرط بالولادة وجود دارد که در مورد مرضعه صادق است. پس مساله دوم محقق تحت این دو عبارت مشخص شد. پس بنوت سبب نشر حرمت نیست و مساهرت سبب نشر حرمت است. مساله دوم به این بر می گردد که اگر وحدت فحل محفوظ است این حرمت قطعی است و اگر وحدت فحل وجود ندارد حرمت قطعی نیست. در مساله اول بحث شوهر مرضعه و اجداد بچه است و مساله دوم در رابطه با بچه هاست که با این رضیع چگونه حرمت بینشان برقرار می شود.

صاحب مجمع البیان یعنی مرحوم طبرسی می گوید که هیچ تفاوتی ندارد و  هر فرزندی که به مرضعه یا به فحل منتسب باشد همین نشر حرمت وجود دارد.

 

مساله سوم

همان عبارت معروفی است که می گوید: «یحرم النکاح الأب المرتضع فی اولاد المرضعه» و این مساله سوم ایشان است. پدر بچه ای که شیر خورده است نمی تواند از اولاد مرضعه (چه ولادتی و چه رضاعی) نکاحی داشته باشد. این مساله ای است که در بعضی موارد به حرمت زن بر شوهر منتهی می شود.

مثلاً بنده بچه دارم که از خانمی شیر خورده است و بچه های آن خانم بچه های من محسوب می شوند و خواهر و برادری بین این بچه که شیر خورده است با بچه های آن خانم برقرار است و بنده چون ابوالمرتضع هستم نمی توانم با بچه های خودم ازدواج کنم. (یحرم من النسب) اگر دقت کنیم متوجه می شویم که چرا این مساله را جدا ذکر کرده اند.

مثلاً مادر همسر من به بچه دختر من شیر دهد خواهر و برادری محقق می شود و همسرم خواهر رضاعی بچه دختر من می شود که دیگر بر من حرام می شود. ربیبه قطعاً بر شخص حرام است و در این مساله نیز شیر دادن منشاء می شود که حرمت سرایت کند؛ یعنی از ابتدا حلیت بوده است ولی بعد از نکاح حرمتی ملحق شده است. «الثالثة؛ لاینکح الأب المرتضع فی اولاد صاحب اللبن ولادة و لا رضاعاً و لا فی اولاد زوجته المرضعه ولادة»

بچه ای که از یک خانمی شیر خورده است نمی تواند با اولاد صاحب لبن چه رضاعی و چه ولادتی باشند، نکاح کند. در اولاد ولادتی زن فحل یا مرضعه نیز نمی تواند. هم چنین پدر مرتضعه با اولاد ولادتی و یا رضاعی شوهر شیر دهنده نمی تواند ازدواج کند؛ زیرا بچه های شیر دهنده نسبت به پدر شیر دهنده مانند برادران و خواهران بچه اش هستند و در حکم ولد خودش می باشند.

در حکم فرزند شدن در طرف زن (زوجه) اطلاق ندارد ولی در طرف ابوالمرتضع ولادتاً و رضاعاً اطلاق دارد. پدر بچه ای که شیر خورده است نمی تواند با بچه های شوهر زنی که شیر داده ازدواج کند زیرا بچه های خودش هستند حال یا بچه های ولادتی یا بچه های رضاعی او می شوند و نه با اولاد زوجه فحل که صاحب لبن است.

وقتی بچه من از خانمی شیر خورد بچه های شوهر این خانم نسبت به بچه من برادر و خواهر هستند و من نمی توانم با خواهر بچه خودم ازدواج کنم. به این روایت دقت بفرمایید.

وَ رَوَى عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ فِی الصَّحِیحِ قَالَ: سَأَلَ عِیسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ عِیسَى أَبَا جَعْفَرٍ الثَّانِیَ ع عَنِ امْرَأَةٍ أَرْضَعَتْ لِی صَبِیّاً هَلْ یَحِلُ‏ لِی‏ أَنْ أَتَزَوَّجَ بِنْتَ‏ زَوْجِهَا فَقَالَ لِی مَا أَجْوَدَ مَا سَأَلْتَ مِنْ هُنَا یُؤْتَى أَنْ یَقُولَ النَّاسُ‏ حَرُمَتْ عَلَیْهِ امْرَأَتُهُ مِنْ قِبَلِ لَبَنِ الْفَحْلِ هَذَا هُوَ لَبَنُ الْفَحْلِ لَا غَیْرُهُ فَقُلْتُ إِنَّ الْجَارِیَةَ لَیْسَتْ بِنْتَ الْمَرْأَةِ الَّتِی أَرْضَعَتْ لِی هِیَ بِنْتُ غَیْرِهَا فَقَالَ لَوْ کُنَّ عَشْراً مُتَفَرِّقَاتٍ مَا حَلَّ لَکَ شَیْ‏ءٌ مِنْهُنَّ وَ کُنَّ فِی مَوْضِعِ بَنَاتِکَ.

راوی سوال کرد که من می خواهم دختر شوهر آن زنی که بچه مرا شیر داده است تزویج نمایم. (ممکن است دختر از زن دیگری باشد) حضرت می فرمایند وقتی من می خواهم دختر مرضعه را بگیرم، لبن همان فحل را دارد و در نتیجه زن من خواهر همسر من می شود. بعد راوی می گوید من سوال کردم من دختری را که می خواهم بگیرم غیر از دختر زنی است که به بچه من شیر داده است و دختر زن دیگری است.

فرمود: اگر آن زن ها ده نفر باشند همه در موضع دختران تو هستند و هیچ یک بر تو حلال نیست. این روایت را باید با دقت نگاه کرد تا صورت مساله اش روشن گردد.

سوال: این روایت جمع بین اُختین می شود؟

پاسخ: خیر، از باب جمع بین اختین نیست زیرا در این صورت مساهره سبب شده است ولی روایت می گوید که نفس رضاع سبب است.

دلیلی که من نمی توانم دختر زن دیگر که صاحب فحل است بگیرم این است که تمام بچه های مرد با بچه من خواهر و برادر هستند و دختری که می خواهم با او تزویج کنم، بچه من یا بچه او حساب می شود و این نشر حرمت وجود دارد. رضاع سبب می شود که خواهر و برادری به وجود بیاید و به خاطر رضاع نشر حرمت هست. اگر اولاد این زن را در نظر بگیریم بحث قبلی پیش می آید که اگر اولاد ولادتی باشد حرمت پیش می آید و اگر اولاد رضاعی زن باشد دیگر نشر حرمت وجود ندارد./926/

تقریر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳