vasael.ir

کد خبر: ۳۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۹ - 02 January 2017
درس خارج فقه آیت الله یزدی/ جلسه 32

رضاع از زنان غیر مسلمان سبب محرمیت رضاعی نمی شود

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله یزدی، در جلسه سی و دوم درس خارج فقه خود گفت: مسلمانان مخاطب آیه شریفه 23 سوره مبارکه نساء هستند و اگر با شرائط رضاع بچه ای از غیر مسلمان استرضاع کند حرمت رضاعی به وجود نمی آید.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله محمد یزدی، در سی و دومین جلسه درس خارج فقه خود که در روز دوشنبه مورخه 31 فروردین 95 برگزار گردید به تتمه بحث شرائط استخدام ضرع یا دایه پرداخت و گفت: حکم رضاع در دایره اسلام و مسلمین است و در مواردی که از غیر مسلم استفاده می شود، حکم «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب» وجود ندارد و دلیل خود آیه شریفه است که مخاطب آن مسلمانان هستند.

وی در ادامه تصریح کرد: بحث ما برهان و استدلال نیست بلکه استظهار است و در مذهب بعضی از کفار، برای برخی از محرمات ما جواز نکاح وجود دارد و این احکامی که در قرآن بیان شده است فقط برای مسلمین است.

 این استاد حوزه در پایان گفت: چهار مورد از قاعده کلی «ما یحرم بالنسب یحرم بالرضاع» استثنا شده است که یک مورد ازدواج أب المرتضع با دختر مرضعه است که در حکم اولاد این مرد محسوب می شوند.

 

اهم مباحث این جلسه به شرح ذیل می باشد:

خلاصه ای از مباحث گذشته

اگر زن مسلمان ازدواج صحیحی داشته است و شوهر درست و نکاح صحیحی داشته و شبهه ای در کار نبوده است، ضمن این که استخدام دایه صحیح است نشر حرمت نیز صورت می گیرد. اگر زنی «کانت ولادتها من زنا» بود که این عبارت شرائع است. دو صورت می توان این مساله را مطرح کرد: 1- منظور این است که از زنا شیر دارد ولی خود زن طیب الولاده است. 2- صورت دیگر این است که خود زن از زنا متولد شده است. (نظر مرحوم محقق)

در صورت اول می فرماید که استخدام چنین زنی کراهت دارد زیرا اثر منفی روی فرزند دارد ولی در صورت اضطرار کراهت دارد. در فرمایش مرحوم محقق که می گویند که «کانت ولادتها من زنا و یکره استرضاع» و روایت شده است که اگر مولای زانیه به آنچه اتفاق افتاده است رضایت دارد، شیر طیب است. (طیب در مقابل نجس نیست)

اگر مولای زانیه ای که زنا داده است و صاحب شیر شده است، به این عملی که قبلاً انجام داده است رضایت داد و این رضایت در حین آن عمل استکشاف شد و تحلیل برای شخص دیگری داده بود این شیر طاهر و طیب است و دیگر کراهتی وجود ندارد و روایت نیز می فرماید: «طابت»

مرحوم شهید می فرمایند که ما «طابت» را قبول نداریم زیرا زنا به غیر زنا مبدل نمی شود. شهید می گوید مراد محقق این است که از زنا متولد شده باشد و این را در آخر آورده اند. زنی که زنا زاده است و خود این زنی که شیر دارد از زنا مخلوق شده است و همان روایت که ذکر شد را بیان می کند. بنابراین روایت اسحاق بن عمار را دلیل گرفته اند و این همان روایتی است که مرحوم محقق آن را شاذ دانسته اند و بدان عمل نکرده اند.

اما در هر حال چه زانیه باشد و بچه اش از زنا است و چه خودش زنا زاده است و بچه اش از زنا نیست، نوعی آلودگی در این لبن وجود دارد که سبب کراهت است و استخدام چنین زنی صحیح نیست مگر اضطرار در کار باشد. شرعاً زنا زاده از برخی از منصب ها محروم است که یکی از موارد همین استخدام برای استرضاع است. برخی از فقهای عامه گفته اند که ظاهر آیه شریفه فقط حرمت را در ناحیه مادر و خواهر می داند و غیر این معنا ندارد.

ایشان می گوید که ظاهر این است که مادر و خواهر رضاعی حرام هستند و نشر حرمت از این ناحیه است که در صورت تکمیل شرائط می باشد. بنابراین بقیه موارد که اگر زن پسری داشت و او برادر رضاعی باشد این گونه نیست و یا نسبت به فحل یعنی شوهر زن نشر حرمت صورت نمی گیرد. درست است که این آیه فقط دو مورد مذکور را بیان کرده است اما روایات زیادی حتی از طریق عامه به دست ما رسیده است که باید بیان شود.

روایتی از طریق عامه بیان شده است که شخصی منزل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و عایشه پوشش خود را رعایت کرد و از او رو گرفت. حضرت فرمودند که مگر نمی دانی که زن برادر این شخص به تو شیر داده است و او عموی رضاعی توست و لازم به رو گرفتن نیست. در رابطه با نشر حرمت شرائطی لازم است که باید بدانیم زن یهودی و نصرانی مادر این بچه نمی شوند.

وقتی بچه ای با شرائط مذکور شیر خورد، زن مادر او و شوهرش پدر اوست و همچنین این نسبت برای برادران و خواهران نیز وجود دارد و در مورد اجداد و سایر بستگان نسبی این مساله مطرح است.

 

نکات پایانی مراتب استخدام ضرع

نکته ای دیروز برخی از دوستان در  آخر بحث داشتند. آیه شریفه ای که در مورد رضاع مورد بحث بود، هفت مورد را تحریم کرد که پنج مورد ار نسب و دو مورد از رضاع بود. حقیقت رضاع و شرائط آن بیان شد که منشاء تحریم می شود و روایات خاصی نیز رضاع را از أخوات و امات توسعه داد؛ بالاخص روایت مشهور نبوی که بیان شد. در اواخر بحث رضاع، مساله استرضاع مطرح شد که وقتی می خواهیم دایه بگیریم و ضرورت بود مراتبی داشت که بیان کردیم و در مورد زنا زاده کراهت را بیان کردیم.

اگر غیر مسلم به عنوان دایه انتخاب شد و شرائط رضاع محقق شد، آیا تحریم رضاع در آنان نیز سرایت می کند؟ یعنی اگر یهودیه و نصرانیه به عنوان ضرع انتخاب شدند و با شرائط مذکور بچه را شیر دادند، مادر رضاعی او محسوب می شوند؟ حکم رضاع در دایره اسلام و مسلمین است و در مواردی که از غیر مسلم استفاده می شود این حکم «یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب» وجود ندارد و دلیل خود آیه شریفه است که مخاطب آن مسلمانان هستند. «أخواتکم من الرضاعه» که قرآن بیان می کند مخاطبش مسلمانان است.

فرض کنید که در باب نکاح به دلیل خاصی بیان کردیم که نکاح کتابیه جایز است که در باب خودش باید بحث شود اما مساله استرضاع یا مساله أخذ ضرع با مساله تحریم در رضاع نباید مخلوط شود و هر یک مساله مستقلی است. رضاع ولد مسلم و فحل مسلم مورد بحث است و این به خاطر صریح آیه است که ضمیر «کم» به مسلمانان بر می گردد.

در مورد پیامبر نیز بحث رضاعشان قبل از اسلام است و ما نمی دانیم که حلیمه سعدیه که بوده است و به خاطر ادله خاصی که داریم بر مذهب ابراهیم خلیل بوده اند و قطعاً یهودیه و نصرانیه نبوده اند. پس بحث شیر آن دسته زنان با مساله نشر تحریم متفاوت است. در مورد فرزندی که مادرش شیر ندارد حتی وظیفه حاکم شرع است که برای این کار متصدی شود و طبق مراتبی که ذکر شد دایه ای برای او استخدام کند.

موارد تاریخی که برخی دوستان در مورد کفار ارائه می کنند مربوط به قبل از اسلام است و در اسلام حتی یک نمونه نداریم. مساله اسلام را نباید با تاریخ انبیای دیگر مقایسه کرد که به عنوان مثال در عصر حضرت آدم خواهر و برادر با هم ازدواج کردند ولی در اسلام به این صورت نیست و در این شریعت این مساله پذیرفته نیست.

خطاباتی که در قرآن برای مسلمین بیان شده است فقط شامل آنان است و سایر ادیان و کفار را در بر نمی گیرد. قاعده اشتراک بحث دیگری است که باید ابتدا کفار مسلمان شوند و بعد عبادت انجام دهند و این قاعده را در جای خود بحث کرده ایم ولی باید بحث کنیم که آیا کفار همان طور که در اصول مخاطب هستند، در فروع نیز مخاطب هستند یا خیر؟ زمانی که آیه نازل شد حتی شیعه و غیر شیعه نیز وجود نداشت. ایمان درجه دیگری از اسلام است.

(قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم‏) حجرات آیه 14

ایمان در دلشان نیامده بود و آنجا ایمان و اسلام به منزله درجه نفوذ اسلام  است که اگر به قلب رفته بود ایمان بود ولی اگر این طور نبود شرایط اسلام برای او وجود دارد و پاک است. در اصطلاح ما از زمان امام صادقین علیهما السلام این نام تغییر کرد و مومن به کسی می گویند که ولایت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام را پذیرفته است و مسلم به مطلق مذاهب اسلامی گفته می شود اما نمی توانیم بگوییم مخاطب آیات ما شیعیان اثناعشری هستیم بلکه همان مومنی است که خود قرآن بیان کرده است.

از آیه «حرمت علیکم» فقط می توان فهمید که این آیه در مورد مسلمانان است و خطاب آن تمام مردم نیست. بحث ما برهان و استدلال نیست بلکه استظهار است. در مذهب بعضی از کفار برای برخی از محرمات ما جواز نکاح وجود دارد و این احکامی که در قرآن بیان شده است فقط برای مسلمین است، پس آن زن کافر که بچه را شیر داده است مادر رضاعی محسوب نمی شود.

در مساله نکاح شیعه با سنی بعضی از فقها قائل به جواز شده اند اما در مورد ازدواج با کفار مساله متفاوت است. در رضاع که تحریم وجود دارد مساله ارث مطرح نمی شود و لذا این مساله نشر تحریم و استرضاع متفاوت است مانند سایر مباحث که هر یک مستقل است.

 

محرمات رضاعی

بعد از این که رضاع با شرائطش انجام گرفت مرضعه مادر رضیع می شود و شوهر مرضعه و فحل، پدر رضیع است و بچه های نسبی خواهر و برادر رضیع می شوند. بچه های رضاعی اگر از همین فحل باشند، خواهر و برادر رضاعی او محسوب می شوند و تمام این مسائل تعبدی است و اگر بچه های رضاعی زن از شوهر دیگری باشد ارتباطی با این بچه ندارند.

پدر و مادر فحل و مرضعه نیز هر چند جلو بروند به این بچه محرم هستند و همین طور بچه ها نیز هر چه پایین بروند نشر حرمت در موردشان وجود دارد. نسب در طرف پدر و إن علا هر چه هست و در طرف مادر باید وحدت فحل رعایت شود ولی اگر فحل دو تا بود تنها همان مواردی که از همان فحل است محرم هستند. از این مسئله فروع زیادی پیدا می شود.

مرحوم شهید بحثی را به عنوان موارد استثناء مطرح کرده اند و لذا مسئله بعدی که شرائع مطرح کرده است را نمی توان به اطلاقش أخذ کرد. « فلا ینکح الأب المرتضع فی اولاد المرضعه»؛ پدر بچه ای که شیر خورده است نمی تواند با اولاد زنی که شیر داده است ازدواج کند؛ یعنی اگر زنی که شیر داده است دختر بزرگی دارد و آن مردی که بچه اش را به زن داده است نمی تواند با دخترش ازدواج کند زیرا در حکم اولاد او هستند.

این که بچه های زنی که می خواهند فرزند مرد را شیر دهند در حکم اولاد او هستند و یا اولاد او محسوب می شوند، بحث اختلافی دقیقی بین مرحوم شهید و صاحب شرائع وجود دارد. قدر متیقن این است که اگر رضاع محقق شد و فحل پدر شد و بچه ها خواهر و برادر شدند، بنابراین پدر مرتضع (بچه) نمی تواند با دختر مرضعه (زن) نکاح کند. این مرد با خواهر بچه خودش نمی تواند ازدواج کند. آیا این حکم علی الاطلاق است یا خیر؟ در جلسه بعدی به صورت مفصل بدان می پردازم.

چهار مورد از این قاعده کلی «ما یحرم بالنسب یحرم بالرضاع» استثنا شده است که یکی همین مورد است و شیخ طوسی در مبسوط یا در نهایه این مورد را قبول ندارد. به خاطر این اختلاف  نظر مرحوم محقق این است که تمامی اولاد مرضعه رضاعاً و نسباً نمی تواند مورد ازدواج أب المرتضع قرار بگیرد در حالی که ما قبلاً صریح گفتیم که اگر والدین و فحل واحد باشد می شود و اگر فحل واحد نباشد، نمی شود.پس دو رضیع در صورتی با هم حرام می شوند که فحل واحد باشد ولی محقق می گویند که به صورت مطلق این حکم هست./926/   

تقریر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳