به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «خرافه و خرافه زدایی با رویکرد رسانه ای» به قلم منیره هادی به، در سال 1392 توسط مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است. در کتاب حاضر تلاش شده است برای خرافهزدایی راه کارهای مناسبی ارائه گردد و در بخش آخر نیز رسانه ملی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بشر از دیرباز در پی آن بوده است که کاستی¬ها، کمبودها و آسیب¬های حیات اجتماعی و فردی خویش را به گونه¬ای بزداید. به همین دلیل و برای دستیابی به این مهم، به تولید، گزینش و استفاده از روشهای گوناگون دست یازیده است و این پویش و کوشش همچنان ادامه دارد. زندگی و حیات آدمی از راه¬های گوناگون و به وسیله عوامل مختلف، با آفت¬ها دست به گریبان و آسیب¬پذیر می¬شود که چه بسا درمان پاره¬ای از آنها پرهزینه، دشوار و گاهی ناممکن است.
خرافات انسان را از اندیشه و تعقل باز می¬دارد، خرد و منطق را در جامعه سست می¬کند، او را به سوی خیالات و اوهام می¬کشاند و دچار عقبماندگی می¬کند و جامعه را نیز از رشد و ترقی و پویایی باز می-دارد. ادیان الهی ـ پیش از دین خاتم ـ برای مبارزه با خرافات آمدند و با خرافات از بین رفتند. دین و خرافه همواره در کنار هم زندگی کرده¬اند و خرافه مانند انگل¬های درون بدن، در درون دین قرار میگرفت و به آرامی آن را نابود می¬کرد تا اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مبعوث شد، و با تمام قدرت کوشید تا آثار جاهلیت را ـ که همان افسانه¬ها و اوهام بودند ـ از ذهنها پاک کند و برای رسیدن به این هدف، دستورهای وحی و آیات قرآن سرلوحه برنامه¬های آن حضرت بود.
توصیف کتاب
کتاب خرافه و خرافه زدایی با رویکرد رسانه ای، موضوعاتی مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد که برخی از آنها عبارتند از: تاثیر رسانه بر فرهنگ و عقاید مردم، شرک و بت پرستی، دعانویسی، جن و جن گیری، خرافه در عزاداری ها، بیان دقیق و روشن معارف دین، نهادهای قانون گذاری و خرافه، دانشگاه و خرافه زدایی، تفکر انتقادی، تقلید کورکورانه، تحقیر انسان ها و مبارزه با جهل و نادانی.
همچنین نگارنده در ادامه موضوعهایی که اموری واقعی و غیر خرافی بوده اند، اما گاه به سمت خرافه کشیده شدهاند را نیز بررسی می کند و سپس مصادیقی از خرافات رایج بیان و مورد نقد و بررسی قرار می دهد. کتاب ذکر شده شامل شش فصل می باشد که به ترتیب عبارتند از:
1. کلیات
2. منشا و ریشه پیدایش خرافه
3. اسلام و مبارزه با خرافه
4. بررسی خرافات رایج در عصر حاضر
5. راهکارهایی برای خرافهزدایی از چهره جامعه
6. خراات و رسانه
فصل اول (کلیات):
نگارنده در این فصل ابتدا خرافه را از لحاظ لغوی و اصطلاحی مورد بررسی قرار داده و می نویسد: تعاریفی که برای خرافه داده شده، غالباً نتوانسته باعث اجماع کلی و همگانی بر سر تعریف یا حتی مصادیق آن شود. بنابراین، ضمن طرح تعاریف اصطلاحی ارائه شده از خرافه و نقد و بررسی آنها، تعریف جامع و مانع را بیان خواهیم کرد. گوستاو جاهودا، روانشناس بزرگ، در کتابش سه تعریف آورده که به ترتیب ذیل است:
الف) «هر نوع عقیده نامعقول و بیاساس»
ب) «هر نوع عقیده یا عمل دینی نامعقول»
ج) وحشت غیرمنطقی یا ترس از چیزی ناشناخته، مرموز و خیالی، یک عقیده، تردید یا عادت و امثال آن که ریشه در ترس یا جهل دارد.
د) جاهودا پس از ارائه تعریفهای مختلف از خرافه، در آخر مینویسد: با وجود کاوش طولانی در این مسئله تا اینجا بر ما روشن میشود که هیچ نوع وسیله عینی برای تمییز خرافات از دیگر انواع باورها و اعمال در اختیار نداریم. برای رهایی از این بنبست لازم است به ابزار مناسبی متوسل شویم که حقوقدانان به کار میبردند و آن مفهوم «انسان معقول» است. به هر صورت پس از این، ما واژه خرافه را به معنای عقیده و عملی به کار خواهیم برد که آدمهای معقول در جامعههای غربیِ معاصر آن را خرافی بشناسند. نویسنده سپس اقسام خرافه را این چنین نام می برد.
1. اقسام خرافه از لحاظ گستره مکانی
2. اقسام خرافه از لحاظ آثار
3. اقسام خرافه از لحاظ گستره نظری
نگارنده در بخش پایانی این فصل به ذکر اقسام خرافات در جامعه ایرانی می پردازد که عبارتند از:
1. خرافات دینی – مذهبی
2. خرافات معنوی – عرفانی
3. خرافات ملی – منطقه ای
4. خرافات وارداتی
فصل دوم:منشأ و ریشه پیدایش خرافه
نگارنده در این فصل به بحث درباره ریشه ها و علل پیدایش خرافه پرداخته و گستره خرافات را مورد بررسی قرار داده است. در قسمتی دیگر از این فصل آثار سوء خرافه گرایی به صورتی جامع مورد تحلیل قرار گرفته است. نگارنده در بخش پایانی این فصل به اهداف اشاعه دهندگان خرافات می پردازد و می نویسد: اشاعه دهندگان خرافات، از این عمل زشتشان اهداف مختلفی دارند که عبارتند از:
الف) اغفال مردم و واداشتن آنها به اطاعت از خود
برای مثال، هدف مدعیان دروغین نیابت یا مروجین شیطانپرستی از سخنان کذب و خرافیشان آن است که مردم را به اطاعت از خود وادارند؛ به گونهای که فریبخوردگان حتی لحظه¬ای به سخنان سست و بی¬پایه آنها شک نمی¬کنند و از رهبران و سردمداران خود چشم و گوش بسته تبعیت می¬کنند.
ب) سست کردن پایههای تشیع
گسترش خرافات و حمایت از کسانی که به این مقوله¬ها دامن می¬زنند، از جمله سیاست¬ها و برنامه¬های راهبردی استکبار جهانی برای سست کردن پایه¬های تشیع است. برای مثال، مایکل براون، یکی از مقامات سابق سازمان سیا گفته است: «یکی از موضوعاتی که باید روی آن کار می¬کردیم، فرهنگ عاشورا و شهادتطلبی است. ما باید با حمایت¬های مالی از برخی سخنان و مداحان و برگزارکنندگان اینگونه مراسم، مسائل انحرافی به وجود ¬آوریم و شیعه را یک گروه جاهل و خرافی معرفی کنیم. آری، زمانی که یک لوح فشرده مبتذل در تأیید قمهزنی درست می¬شود و در سطح گسترده¬ای پخش می¬شود، جای تردید نمی¬ماند که این کار با برنامه و پشتیبانی استکبار جهانی صورت می¬گیرد.
ج) سرگرمی یا گمراه کردن مردم
در عصر ما رمالان، فالگیران، طالع¬بینان، جادوگران، نویسندگان مطالب و داستانهای خرافی، فیلم-سازانی که خرافه را رواج میدهند، همان نضر بن حارث¬هایی هستند که با هدف سرگرم کردن مردم یا گمراه کردن آنها به کسب درآمد مشغولند.
فصل سوم:اسلام و مبارزه با خرافه
نگارنده در ابتدای این فصل می نویسد: اسلام با هدف هدایت بشر و نجات او از اوهام و خرافات، برای به وجود آوردن امتی حقگرا و جامعهای اصیل، متعالی و آگاه، به مبارزات شدید و گستردهای پرداخت. اسلام در سه جبهه با خرافه مبارزه کرد: در یک جبهه با علل و عوامل گرایش به خرافه، یعنی جهل و نادانی و تقلید کورکورانه مقابله میکند. در جبهه دیگر، به ایجاد جانشین میپردازد؛ یعنی به دانش و تفکر دعوت میکند تا بدین وسیله انسان قدرت تشخیص و تمییز خرافه و عقاید نادرست را بیابد و در جبهه سوم، یکایک خرافات را با بیاناتی روشن و قاطع نفی و بطلان آنها را برملا میکند.
1. مبارزه با جهل و نادانی
2. دعوت به تفکر و تعقل و تحصیل علم و دانش
3. مبارزه با تمام مصادیق خرافه در عصر جاهلیت
فصل چهارم:بررسی خرافات رایج در عصر حاضر
نگارنده در این بخش، به بررسی مصادیقی می¬پردازد که در اصل و اساس خرافه نیستند و جزء امور واقعی به شمار می-روند، اما مردم در آن باورها دچار افراط و تفریط شده و راه مبارزه با آن را ندانسته¬ و به بی ¬راهه و باتلاق خرافات افتاده¬اند. نویسنده در این فصل می کوشد این مصادیق را به شکل صحیح ترسیم و راه درمان آن را بیان کند.
فصل پنجم:راهکارهایی برای خرافهزدایی از چهره جامعه
این فصل شامل یازده بخش است که به ترتیب عبارتند از:
1. روش تشخیص خرافه از غیر آن
2. وظیفه عموم مسلمانان در مبارزه با خرافه
3. نقش دولت و حکومت در خرافه زدایی
4. نهادهای قانون گذار و خرافه
5. وظیفه قوه قضائیه و نیروی انتظامی
6. وزارت ارشاد و نقش آن در خرافه زدایی
7. وظایف مشترک مراکز تعلیم و ترتیب و آموزشی مرتبط با مردم
8. مسئولیت حوزه های علمیه در خرافه زدایی
9. دانشگاه و خرافه زدایی
10. مطبوعات و خرافه زدایی
11. تشکیل ستاد مبارزه با خرافات
فصل ششم:خرافات و رسانه
نگارنده در فصل گذشته درباره روشهای مبارزه با خرافه به وظایف مشترک مراکز آموزشی و تعلیم و تربیت که صدا و سیما که یکی از آنها بود اشاره کرد ولی به دلیل اهمیت ویژه رسانه ملی و نقش بسیار مهم آن در خرافهپراکنی، خرافهزایی و خرافهزدایی، در این فصل ابتدا اشارهای به تأثیر رسانه بر فرهنگ و اعتقادات مردم می کند و سپس به ذکر نمونههایی از ترویج خرافه در برنامههای رسانه ملی میپردازد. نویسنده سپس بایدها و نبایدهایی را که بایستی در برنامهسازی رسانه ملی مورد توجه قرار بگیرد بیان می کند. در پایان نیز پس از معرفی مراکزی به اصحاب رسانه و برنامهسازان برای دستیابی به معارف و اعتقادات ناب و اصیل اسلام، ما را با چند کتاب در موضوع خرافه و خرافهزدایی آشنا می سازد.
این فصل شامل بخش های زیر است:
1. تأثیر رسانه بر فرهنگ و عقاید مردم
2. نمونه هایی از ترویج خرافات در رسانه ملی
3. بایدها و نبایدها در برنامه های رسانه ملی
4. معرفی مراکزی برای مشاوره دینی
5. معرفی کتاب با موضوع خرافه و خرافه زدایی
گفتنی است که چاپ اول کتاب خرافه و خرافه زدایی با رویکرد رسانه ای با شمارگان 500 نسخه و بهای 70000 ریال توسط مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای قم، به بازار عرضه شده است.924/601/ص