به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ حکومت نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت علی (ع) به عنوان دو حکومت نمونه اسلامی مورد شناسایی قرار می گیرد و بر همین اساس حکومت اسلامی می تواند از این الگو برای شکل دهی به جوانب مختلف نظام سیاسی استفاده کند. یکی از این جنبه ها ، امنیت و امنیت زایی در جامعه است که در این بخش جایگاه امنیت در حکومت نبوی و علوی را مورد پرسش قرار داده ایم.
بـا رویکرد جامعی که نـسبت به دین و ضرورت اهتمام آن به امنیت دارید، دوره حکومت نبوی و علوی را چگونه تحلیل و تفسیر میکنید؟
دکتر افـتخاری:
بـحث امنیت را به صورت مستقل و کامل آن مـیتوان در ایـن دورهـها جـستوجو و حـتی نظریهپردازی کرد. بـه عـبارت دیگر اصلاً متصور نیست - و معقول هم نمینماید - که حکومتی چون دولت نبوی و علوی تأسیس شود، ولی به امـنیت تـوجهی نـشده باشد.
برای مثال با تأمل در تجربه حکومتی پیـامبر اکـرمصلی الله عـلیه وآلهـ وسـلم مـشخص میشود که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم در پی انقلاب اسلامیای که به انجام رسانیدند، نظریه امنیتی امت را در دستور کار خود قرار دادند که برخلاف نظریه حاکم در دوران جاهلیت از اعتبار نـظری و توان کاربردی بالاتری برخوردار ا ست. اصولاً الگوی امنیتی دوره جاهلی بر پنج رکن استوار است که عبارتند از:
1. محدودیت که ناشی از حاکمیت نگرش قبیلهای است؛
2. تکاثر که دلالت بر انگیزههای فزون خواهانه در بـازیگران دارد؛
3. حـمیّت که جایگزین حقیقت در ایجاد ارتباط بین بازیگران میشود؛
4. اعتبار الگوهای سلسله مراتبی بین بازیگران
5. واگرایی که بر ضرورت سرکوب مخالفان و معارضان برای تأمین منافع قبیلهای دلالت دارد.
اما رسول خـداصلی الله عـلیه وآله وسلم این الگو را بر هم زده و الگوی امت را ارائه کرده است که از حیث امنیتی، اصول دیگری را دنبال میکند:
1. وسعت که بر نفی مرزهای جغرافیایی و اعـتبار عـقاید استوار است؛
2. عمق دادن معنایی به هـویت اسـلامی که ایمان را با رتبههای فراوان مطرح میسازد که در آن رقابت منفی اصلاً مطرح نیست تا ایجاد تعارض کند؛
3. اصل اخوت را به جای دشمنی حاکم میسازد؛
4. عبودیت و تـبعیت از حـضرت حق، ملاک رستگاری مـیشود تـا اعمال سلطه بر دیگران؛
5. همگرایی و وحدت جایگزین نزاع میشود.
بدین ترتیب الگوی امتی اصولاً امنیتزاست و جای گزین الگوهای جاهلی میشود و جواب هم میدهد و لذا ایمنی در جامعه اسلامی تحقق مییابد. در عرصه سیاست خارجی نـیز دعـوت، چنین نقش مهمی را ایفا میکند بدین صورت که در حکومت نبوی «دعوت»، «مجادله احسن»، «معاهده» و عقد قرارداد، هم زیستی مسالمتآمیز، در کنار جهاد و دفاع مطرح است و چنین نیست - آن گونه که مستشرقان میگویند - که جنگ چـهره نـخست حکومت اسـلامی باشد. حتی جهاد هم معنایی بالاتر و فراختر از جنگ دارد که معمولاً مستشرقان توجه نمیکنند. در مجموع میتوان نظریهای کـامل و الگویی جامع از امنیت را در دولت نبوی جستوجو نمود.
در خصوص دولت علوی نیز تحلیلی مشابه وجـود دارد کـه نـشان میدهد چگونه حضرتعلیه السلام متناسب با شرایط وقت به باز تعریف و تحقق همان اصول در جامعه خود پرداخـت. در واقـع حضرتعلیه السلام برای صیانت از ایده امنیت در دوران قبل و بعد از حکومتشان متناسب با امکاناتشان عـمل کـردند؛ بـا نگاهی از منظر امنیتی به تجربه حکومتی امام علیعلیه السلام چند اصل مهم استنتاج میشود:
1. حضرتعلیه السـلام قدرت زدایی از امنیت را در دستور کار داشتند و بدین ترتیب چهره خشن امنیت را تعدیل نـمودند و از احقاق حقوق سخن بـه مـیان آوردند. طرد قدرت، نقد قدرت و تحدید قدرت سه سیاستی است که امامعلیه السلام به اجرا گذاردند و امروزه بسیار ارزشمند است.
2. حضرتعلیه السلام به شرعی سازی امنیت توجه نمودند و بدین ترتیب مرجعیت چـهارچوب و اصول دینی را در امنیت سازی احیا کردند. تأکید بر جایگاه اصیل «عدالت» و «حقوق الهی» از جمله ثمرات نیکوی این دوره است که معنا بخش امنیت واقعی است.
در مجموع تجربه علوی، میتواند الگویی فعّال و مؤثر در امـنیت سـازی برای دورانی باشد که به دلیل بروز انحراف در جامعه اسلامی «دین الهی» به حاشیه رفته و قدرت، مرجعیت یافته است. خلاصه کلام آن که مقاطع تاریخی مهمی چون دولت نبوی و عـلوی بـاید مورد باز خوانی قرار گیرد تا در مطالعات امنیتی بتوان از ارزش و کاربرد بالای آنها بهره گرفت و این مصداق آیه کریمه است که رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم را اسوهای تمام عـیار بـرای مردمان مؤمن و آگاه در تمامی اعصار میخواند.
دکتر لکزایی:
اجمالاً یادآوری میکنم که سیره امنیتی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) و حضرت علی(ع) و دیگر ائمه(ع) تا کنون مورد توجه پژوهشگران مسلمان، بـه شـکلی کـه شایسته آن است، قرار نگرفته و حـتی مـع الأسـف از سوی مخالفان اسلام و به ویژه مسیحیت و یهود، اسلام و رهبران آن متهم به خشونت، جنگطلبی، استبداد، گسترش از طریق شمشیر و فقدان عقل و منطق در سـیر و سـلوک خـود شده است. در حالی که هر انسان آگاه و مـنصفی، بـا کمترین بررسی در تاریخ صدر اسلام، متوجه سیره امنیتی انسانی، الهی، منطقی، عادلانه و منصفانه پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) میشود.
این سیره امـنیتی مـبتنی اسـت بر رعایت حق حیات، حق کرامت، حق آزادی، حق انـتخاب، حقوق و تکالیف متقابل دولت و مردم و دعوت پیروان ادیان الهی به همزیستی مسالمتآمیز و برخورد با شرک و ظلم و جور و به طـور ویـژه مـایلم اشاره کنم که امنیت اسلامی مبتنی است بر الگوی ایمان و دعـوت مـردم به سوی خدا. چیزی که در سراسر دوره سیزده ساله مکه از سوی پیامبر مکرّم اسلام تعقیب شد. پیـامبر از آسـایش و راحـتی خود میگذرد، برای این که انسانهای گرفتار در جاهلیت را از ظلمات به سوی نـور هـدایت کند.
سـیره امنیتی پیامبر(ص) در مدینه، از سویی مبتنی بر تقویت باورهای دینی افراد امت است. این امـر بـا تـأسیس دو مسجد قبا و مسجد النّبی در اولین روزهای ورود پیامبر به مدینه تحقق پیدا کرد. از سوی دیـگر بـا مشارکت و دعوت از افراد و ادیان مختلف ساکن در مدینه و اطراف آن، پیامبر(ص) میثاق اداره مدینه را، بـه مـثابه قـانون اساسی دولت جدید تدوین کرد. بر اساس این میثاق تکلیف دفاع از مدینه نیز مشخص شـد. بـنابراین با مشارکت مردم و نیز رعایت مقررات اسلامی با اطاعت از پیامبر(ص) امنیت فردی، اجـتماعی، اقـتصادی، قـضایی و سیاسی و عمومی داخل مدینه تأمین شد.
مهمترین مظاهر این تلاشها عبارتاند از: مشارکت مردم در تأسیس دولت شـهر مدینه، مشارکت در ساختن مسجد به عنوان محل عبادت، پیمان اخوت میان مـهاجرین و انـصار و دعـوت انصار از مهاجرین فاقد مسکن و امکانات زندگی به منازل خود، تعیین محلی به نام صفّه بـرای افـراد بـیبضاعت و فاقد مسکن و رسیدگی به امور آنها، تعیین تکلیف زمینهای مدینه، به لحـاظ مـالکیت و اعطای زمین به افراد فاقد زمین و از همه مهمتر تعهد اهالی مدینه به دفاع از پیامبر(ص) در برابر حـملات مشرکان.
در حـوزه مواجهه با تهدیدات خارجی نیز مهمترین اصل مورد اتکای پیامبر(ص) اتکای بـه مـردم مؤمن و متعهد است. در تمام این موارد مـسجد پایـگاه اسـت. مسجد محل نمایش همبستگی و مشارکت مردم در انـجام امـور عبادی و نیز اداره دولت تازه تأسیسشان و رسیدگی به مشکلات و مصائبی است که برای اعضای ایـن دولت شـهر ممکن است پدید آید. مـع الأسـف کارکرد امـروزی مـساجد، بـا آنچه در سیره نبوی شاهد آن هستیم، بـسیار فـاصله دارد. فضای معنوی مساجد باعث میشود تا انجام امور اجتماعی در آن توأم با صـبغه الهـی باشد.
توجه همزمان به نظام بـاورها، نظام رفتارها و نظام مـحملهای مـادی چیزی است که در سیره امـنیتی نـبوی قابل مشاهده و ملاحظه است. امنیت به عنوان تأمین کننده اهداف دین و زمینهسازی بـرای حـرکت جامعه به سوی خدا در گـرو تـوجه بـه دین، در تمامیت آنـ، اعـم از اعتقادات، اخلاق و فقه مـیباشد. تـمامیّتی که اولویتبندیها، مفصلبندیها و تقدیم و تأخیر هر یک از ارزشها را نیز مورد لحاظ قرار داده باشد.
120/501/د