vasael.ir

کد خبر: ۲۶۴۲
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۰ - 18 July 2016
بررسی عدم بازدارندگی سلاح‌های هسته‌ای/ بخش اول

ممنوعیت تولید سلاح کشتار جمعی در فقه اسلامی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - موضوع جنگ و صلح در قرآن به عنوان راهنمای زندگی انسانی در آیات مختلف مورد اشاره واقع شده است تا آنجا که قتل یک فرد برابر با قتل تمام انسان های جهان دانسته شده است؛ یکی از مسائل جدید مطرح در دین اسلام، مسأله سلاح‌های کشتار جمعی و حکم آن از منظر دین اسلام است که در این یادداشت بررسی شده است.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ تصور بازدارنده بودن سلاح هسته ای باعث می شود که در جواز دستیابی به این سلاح به آیه 60 سوره انفال استناد شده و جواز تجهیز به این تسلیحات را استدلال می کنند؛ اما به نظر می‌رسد که این پیش فرض حاصل عدم دقت در تاثیرات این سلاح می‌باشد.

بررسی این مطلب در نظریات روابط بین الملل مخصوصا نظریه بازدارندگی می تواند روشنگر این اشتباه در برداشت و اثبات عدم بازدارندگی این سلاح ها باشد و در نتیجه با توجه به ادله‌ شرعی می توان ممنوعیت این سلاح ها را استدلال کرد، چرا که تسلیحات کشتار جمعی علی الخصوص سلاح‌های هسته‌ای امنیت را از تمام جهان سلب می‌کنند و تأثیراتی خارج از تصور بر کل حیات انسانی خواهد گذاشت.

 

مقدمه

جنگ به عنوان منفورترین همراه همیشگی انسان، تاریخی برابر با تاریخ حیات بشری دارد، هر چه را که دلیل شکل‌گیری جنگ‌ها بدانیم، تفاوتی در اثرات مخرب جنگ ایجاد نمی کند؛ به همین دلیل یکی از بزرگترین دغدغه های بشری؛ مخصوصا در دوران کنونی بعد از تجربه‌ دو جنگ بزرگ جهانی؛  جلوگیری از وقوع جنگ، کنترل جنگ ها و گسترش صلح است.

با گذر زمان جنگ‌ها از دو منظر دچار تغییر اساسی شده اند ؛ یکی گستردگی جنگ ها و دیگری سلاح های استفاده شده درآنها می‌توان بزرگترین وحشت جامعه جهانی کنونی را تولید سلاح هایی دانست که دارای قدرت تخریب غیر قابل تصور هستند،چنانکه گاهی این سلاح ها زندگی کل بشریت بر روی زمین را به خطر می اندازند و در همین راستا تلاش های جهانی در جهت رفع این خطر فراگیر آغاز شد.

معاهدات کنترل و عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی یکی از این حرکت های جهانی است؛ بر همین اساس حقوق بین الملل جهانی کنونی با نفی و منع تولید، نگاهداری و استفاده از این سلاح ها در این زمینه گام اولیه را برداشته است. در تمام ادیان الهی و توحیدی بویژه اسلام تاکید بسیاری بر صلح و جلوگیری از وقوع جنگ و ایجاد شرایط زندگی مسالمت آمیز و عاری از خشونت شده است و جلوگیری از تعدی به حقوق انسان ها، اصل اساسی دین اسلام است.

موضوع جنگ و صلح در قرآن به عنوان راهنمای زندگی انسانی در آیات مختلف مورد اشاره واقع شده است تا آنجا که قتل یک فرد برابر با قتل تمام انسان های جهان دانسته شده است(1)؛ یکی از مسائل جدید مطرح در دین اسلام،  مسئله سلاح های کشتار جمعی و حکم آن از منظر دین اسلام است.

در این زمینه بدلیل جدید بودن این بحث، مطالب منتشر شده‌ چندانی وجود ندارد و صرفا در تفاسیر معدودی مانند الکاشف(2) و یا من وحی القرآن(3 ) و در کتبی مانند الفقه و المسائل الطبیه(4 ) و الفقه و السلم و السلام(5 ) و تعداد معدود مقاله با نگرش دینی مستقیما به آن پرداخته شده است و چه به عنوان مخالفت با آن و یا موافقت با این سلاح ها دلایلی مورد استفاده،قرار گرفته است.

 مهمترین آیه‌ای که در این بحث مورد استفاده قرار می گیرد آیه 60 سوره انفال است .((وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ ))—((هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسب های ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعى اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده مى‏شود، و به شما ستم نخواهد شد! )).(6)

تمام محققانی که بدنبال بررسی نظر اسلام پیرامون سلاح کشتار جمعی علی الخصوص هسته ای هستند ناگزیر باید از این آیه بحث کنند؛ موافقان تولید، نگاهداری و استفاده از این دست تسلیحات با استناد به این آیه و عمومیت آن هر نوع سلاح را داخل در مصادیق آن می‌دانند و معتقدند که یک کشور مسلمان باید از گونه سلاحی بهره‌مند شود تا بوسیله آن ضمن حفظ خود، از کیان اسلام دفاع کند؛ از طرفی مخالفان این بحث ضمن بحث از این آیه با استناد به روایات حاوی  محدودیت های استفاده از بعضی سلاح ها مانند سموم(7) و روش‌ها مانند قطع درختان(8)، سلاح های کشتار جمعی را خارج از محدوده شمول آیه دانسته و آنها را تخصیص می‌زنند .

نکته‌ مهم در این زمینه مشکلی است که مخالفین سلاح کشتار جمعی در استدلال خود با آن مواجه هستند، چرا که بر فرض صحت استدلال به روایات در جهت مطلوب،نهایت مطلبی که از این روایات استفاده می شود حرمت استفاده از این سلاح ها است و این ادله نسبت به تولید و نگاهداری این سلاح ها تعرضی ندارند و حتی با وجود موارد تاریخی و روایی در اسلام مانند بحث تترس(9) و یا قطع درختان توسط پیامبر در جنگ با یهودیان(10) و موارد دیگر که بر اساس مصلحت جامعه‌ اسلامی محدودیت های ادعایی برداشته شده است، می‌توان گفت استدلال این گروه کامل نبوده و با این ادله نقض می شوند و بر این اساس نمی توان حرمت تولید نگاهداری و استفاده از سلاح های کشتار جمعی را بر اساس این استدلال اثبات کرد.

پرسش اصلی که در این مقاله به دنبال جواب آن هستیم حکم تولید سلاح‌های هسته‌ای و نیز ورود و یا عدم ورود این سلاح‌ها در عمومات آیه مذکور است؛ فرضیه نویسنده عدم ورود سلاح هسته ای به دایره مصادیق آیه به دلیل عدم بازدارندگی این سلاح ها و در نهایت حرمت تولید ، نگهداری و استفاده از این سلاح بر اساس ادله دینی است نه تخصیص این سلاح ها بوسیله روایات مذکور.

برای دستیابی به هدف مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و نگرشی توصیفی، تحلیلی در سه بخش جداگانه موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم؛ در بخش اول به دنبال بیان این نکته هستیم که آیه به دنبال توصیه چه نکته‌ای به مسلمانان است و هدف از نزول این آیه چیست؛ در بخش دوم به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که آیا تسلیحات هسته ای با آیه تطابقی دارند و در حیطه شمول معنای آیه قرار می گیرند و در نهایت در بخش پایانی به تبیین حکم فقهی تسلیحات هسته ای می پردازیم.

  1.  قدرت مطلوب از نظر اسلام

برای درک درست معنای آیه و کشف مقصود اصلی شارع از این آیه و نیز حیطه مصادیق آن باید کلمات مهمی که شکل دهنده معنا هستند را به دقت بررسی کنیم؛ بر این اساس در درک معنای آیه دو واژه نقش اساسی دارند؛ دو واژه(ُقوَّةٍ) و(تُرْهِبُونَ) شکل دهنده معنای آیه و هدف اسلام از طرح این مسئله هستند و برای درک درست از آیه باید ابتدا معنای دقیق این دو کلمه را مورد بررسی قرار داد تا بتوان جایگاه آنها را در آیه به دقت ترسیم کرد.

البته در ابتدا باید متذکر شد علی رغم اهمیت دو واژه (أَعِدُّوا) و (اسْتَطَعْتُمْ) ولی در نهایت، معنا وابسته به معنای دو کلمه مورد نظر است .چرا که آماده سازی وظیفه هر کس در نظر گرفته شود(مسلمانان و یا حکومت های مسلمان) بی شک فراتر از استطاعت شان مورد نظر نیست، اما اینکه چه چیز باید آماده شود نکته مهم و مبهم این آیه است ، آیا منظور آیه مطلق هر چه می تواند قدرت در نظر گرفته شود است و یا این که قیدی را می توان از آیه استفاده کرد و این ارتباط محکمی با معنای دو کلمه قوه و ترهبون دارد.

پیرامون معنای قوه ،کتب لغت ،«قوه» را در برابر ضعف به معنای توان انجام کار دلخواه  معنا کرده اند(11) که اصل واحد در این لغت تمکّن از انجام فعل است که دارای مراتب شدت و ضعف است. این کلمه در حالت اطلاق بر حداکثر قوه دلالت دارد و شامل 2 بخش معنوی و مادی می شود(12).

 ترهبون که مشتق از ماده رهب است در کتب لغت برابر با خوف معنی شده است(13). اما تفاوتی ظریف میان این دو بیان شده است(14) .خوف و رهب هر دو به معنای  ترس مستمر معنا شده اند، اما خوف را ضد امن بیان کرده اند یعنی خوف، حس ترس مستمر ناشی از نبود امنیت است، اما رهب در برابر واژه رغبت به عنوان معنای «ضد» نام برده اند.

بر این اساس رهب به معنای ترسی است که مانع از رغبت به امری می شود و می توان گفت این ترس نه حاصل از نبود امنیت، بلکه برخاسته از احتمال از میان رفتن امنیت به سبب انجام کاری است و این ترس مانع رغبت می شود. در این معنا اکراه نکته مهمی است که وجود دارد. (15)

با دقت در ترکیب معنای دو لغت می توان به نتیجه جالبی دست یافت و آن این که منظور از قدرت در آیه آنچنان توانی است که ایجاد کننده حس ترسی شود که رغبت به انجام کاری را از میان ببرد و با در نظر گرفتن این معنای ظریف همانا هدف اسلام از این قدرت و توصیه آن به مسلمانان از میان بردن امنیت دیگران نیست،بلکه صرفا قدرتی هدف است که رغبت دشمنان را  به تجاوز و ماجراجویی بر علیه مسلمانان از میان ببرد.

از اینجا می‌توان نتیجه گرفت که هدف و نگاه اسلام برای کسب قدرت نگرشی عموما دفاعی است و برای تقویت این معنا می توان استدلال کرد که اسلام بدلیل اینکه بدنبال آماده کردن شرایط هدایت و رستگاری تمام انسان هاست، کسب قدرت را در همین راستا به جهت آماده سازی شرایط تبلیغ می‌طلبد و منطقا برای دینی که با هدف تبلیغ معنا یافته است، کشتن تعداد بیشماری از مردم نقض هدف است؛ دفاعی بودن تمام جنگ های پیامبر گرامی اسلام نیز موید دیگری بر این امر است که هدف نه سلب امنیت، بلکه سلب رغبت به تجاوز از کفار است و هدف غایی افزایش امنیت مسلمانان است.

عموم مفسر ین نیز در تفسیر این آیه بر این نکته توجه داشته اند چنانکه در تفاسیر اسلامی اعم از شیعی و سنی مانند المیزان (16)، الکاشف (17)، من وحی القرآن(18)، الفرقان فی التفسیر القرآن(19)، مجمع البیان فی التفسیر القرآن(20)، نمونه(21)، التحریر و التنویر(22)، روح المعانی فی التفسیر القرآن(23)، فی ضلال القرآن(24)، التفسیر المنیر (25) و مفاتیح الغیب(26) می‌توان این معنا را صراحتا و مضمونا یافت و در تمامی این تفاسیر نیز هدف از کسب قدرت ایجاد حالت ترس و عدم رغبت است که به اختصار بعضی از این تفاسیر را ذکر می‌کنیم.

1 – 1 . نظر مفسرین در مورد تفسیر آیه60 سوره انفال:

در تفسیر گران سنگ المیزان علامه طباطبایی عنوان می کند این آماده سازی به جهت دفاع از حقوق جامعه اسلامی و منافع حیاتی اسلام است و حاصل این آماده سازی و جمع آوری قدرت، ترساندن دشمن است که دافع دشمن است.

تفسیر نمونه نیز به همین معنا اشاره دارد و عنوان می کند (هدف این نیست که مردم جهان و حتی ملت خود را با انواع سلاحهای مخرب و ویرانگر درو کنید ، و آبادی ها و زمینها را به ویرانی بکشانید، هدف این نیست که سرزمینها و اموال دیگران را تصاحب کنید، و هدف این نیست که اصول بردگی و استعمار را در جهان گسترش دهید، بلکه هدف این است که «با این وسایل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.»)

رد دشمن و ممانعت از جنگ و نیز اجبار دشمنان به سمت معاهده و صلح با مسلمانان در تفسیر من وحی القرآن به عنوان مقصود از آیه مطرح شده و همچنین در کتاب الفرقان فی التفسیر القرآن نیز آمادگی جهت دفاع از حدود و ثغور ممالک اسلامی ذکر شده و یا در تفسیر شریف مجمع البیان در تفسیر آیه ذکر شده که هدف، آمادگی پیش از حمله ی کفار است تا رغبت دشمن به حمله از میان برود.

در التحریر و التنویر، قوت و قدرت یابی مسلمانان را عامل این می داند که کفار دیگر جرات تجاوز به مسلمانان را نداشته باشند. همین معنا در تفسیر روح المعانی ، فی ظلال القرآن و التفسیر و البیان آورده شده است.

با نکات مطرح شده می توان نتیجه گرفت قدرتی که خداوند در آیه بدان تاکید دارد شامل مصادیقی است که ایجاد کننده حس عدم رغبت و ترس در کفار است و می توان بوسیله آن از دست اندازی کفار به جوامع اسلامی پیشگیری کرد و امنیت مسلمانان را با آماده سازی آن حاصل کرد. با در نظر گرفتن این نکته، پس آنچه ایجاد کننده این وضعیت امنیت برای مسلمانان  نباشد و یا حتی نتیجه ای عکس آن را حاصل کند و امنیت مسلمانان را مورد تهدید قرار دهد خارج از حیطه مصادیق آیه است.

پرسش اصلی و مهمی که اکنون باید به آن پاسخ گفت این است که آیا تسلیحات هسته ای دارای این قابلیت ایجاد امنیت می باشند؟ آیا این سلاح می توانند حس ترس را در دشمنان به جهت جلوگیری از دست اندازی به ممالک اسلامی ایجاد کنند؟

پاسخ به این سوال، ایجاد کننده جهت اصلی در بررسی ممنوعیت یا عدم آن در منظومه علمی دین اسلام است (به نظر می‌رسد که این امر بدلیل عدم شناخت کافی از موضوع مورد غفلت واقع شده و عموما محققین به این نکته توجهی نداشته اند) اگر این سلاح را واجد شرط ایجاد ترس در کفار و باعث از میان رفتن رغبت کفار در تجاوز به مسلمانان بدانیم، آنگاه مخالفین تولید، نگاهداری و استفاده آن باید به سمت تخصیص این موارد بوسیله ادله دیگر حرکت کنند که همانگونه که بیان شد دلائل مطرح شده با دو مشکل اساسی مواجه هستند.

در نگاه اول در پاسخ به پرسش مطرح شده بی شک همین معنا ظهور می کند که تسلیحات هسته ای  بواسطه قدرت تخریب بالا و ترس ناشی از آن بی شک دارای  ویژگی ایجاد ترس می باشند و در استراتژی دفاعی یک کشور اسلامی به عنوان عامل ایجاد حس ترس در کفار جایگاه مهمی خواهد داشت و دستیابی به آن ضرورتی در جهت دفاع از کیان اسلام خواهد بود، اما آیا واقعاً این پاسخی درست به این سوال است و نمی توان گفت که این پاسخ، اشتباهی ناشی از نگرشی تک بعدی و محدود به تسلیحات هسته ای است.

به نظر می‌رسد با نگاه دقیق در این پرسش می توان مدعی شد که سلاح هسته‌ای بر خلاف ظاهر اولیه آن دارای این قدرت نبوده و امنیت را برای کشوری در دوران کنونی به ارمغان نمی آورند؛ بلکه ادعای نویسنده بر این است که این تسلیحات حس ترس و عدم امنیت را در دارنده آن افزایش می دهند؛ برای توضیح این مطلب ابتدا به بررسی نظریه بازدارندگی در روابط بین الملل می پردازیم و در نهایت استدلال خود را برای این مطلب ارائه می کنیم.

2 -  سلاح هسته‌ای و بازدارندگی

نظریه بازدارندگی(27) در روابط بین الملل دقیقا دارای همان معنای مطرح شده در آیه 60 سوره انفال است و نتیجه آن نیز با آیه یکسان است. به همین جهت با کمک گرفتن از این نظریه مشهور در روابط بین الملل، سعی بر اثبات ابن نکته داریم که تسلیحات هسته ای دارای ویژگی بازدارندگی نیست، اما ابتدا این نظریه را بطور اجمالی و مختصر باید توضیح داده شود تا علاوه بر شناخت ارتباط آن با معنای آیه اجزای آن شناخته شود.

فرهنگ معین «باز داشتن» را در فارسی به معنی «منع کردن، جلوگیری کردن، توقیف کردن و حبس کردن» معنی می کند.(28)اما واژه انگلیسی deterrence از فعل deter و از لغت لاتین deterrence می آید که از ترکیب Terrere + de یعنی از ترکیب ‏Terror + away Fromگرفته شده است، یعنی «پیش گیری از انجام عملی به سبب ترس، وحشت، تهدید و ترور»(29)؛ با مفهوم مذکور، بازدارندگی یک اثر روانی بر فرد مقابل دارد و او را از اندیشه انجام کاری باز می دارد. این نوع تهدید باید پیامی صریح داشته باشد و آن پیام باید تهدید به رنج و آسیب را انتقال دهد.(30)

معمولاً در بازدارندگی، عمل متقابل یا تلافی جویانه نقش اساسی دارد. این پیام باید طوری باشد که اگر دشمن، کاری را آغاز کند، بهای بسیار سنگینی را بپردازد؛ پس بازدارندگی بین دو کشور الف و ب عبارت است از قدرت تهدید از ناحیه الف علیه ب به منظور پیش گیری از انجام کاری از ناحیه کشور ب، به صورتی که در فقدان این تهدید کشور ب بتواند به آن مبادرت ورزد(31)؛ این عمل نه یک منع و یا اقدام فیزیکی بلکه صرفا ایجاد حالتی است روانی، برای از میان رفتن مطلوبیت و رغبت به عمل. همانگونه که مشاهده می شود این معنا دقیقا قابل انطباق با معنایی است که از آیه برداشت می شود.

بازدارندگی دارای دو نوع است:

 1- بازدارندگی متعارف که مبتنی بر سلاح های سنتی و متعارف برای بازدارندگی است.

2- بازدارندگی هسته‌ای که مبتنی بر سلاح های هسته‌ای در جهت ایجاد بازدارندگی است.(32)

به دلیل قدرت تخریب بسیار زیاد سلاح های هسته‌ای حتی در برابر سلاح های کشتار جمعی دیگر، عموما بحث بازدارندگی تاکید بیشتری نسبت به این گونه سلاح ها در مقایسه با دیگر سلاح های کشتار جمعی دارد ولی می توان گفت نتیجه حاصله از هر دو بحث یکی است و نظریات مطرح در این نظریه قابل انطباق بر دیگر سلاح های کشتار جمعی است.

واقع گرایان روابط بین الملل به عنوان یکی از جریانات اصلی فکری(main stream ) علم روابط بین الملل با تاکید بر کارایی بازدارندگی هسته‌ای عنوان می کنند که تجهیز به سلاح هسته‌ای عملا باعث افزایش امنیت کشور شده و ایجاد کننده ترس برای دشمنان است و برای اثبات ادعای خود به کاربرد این نظریه در دوران جنگ سرد و عدم شکل گیری جنگ مستقیم، بین دو ابر قدرت جهان یعنی شوروی و آمریکا استناد می کنند و بر این اساس گسترش تسلیحات هسته ای را عامل گسترش امنیت جهانی عنوان می کنند.

چنانکه کنث والتز(33) در مقاله اخیر خود در (foreignaffairs)(34) ضمن نقد رویه آمریکا در برخورد با برنامه هسته‌ای ایران متذکر می شود که دست یابی ایران به سلاح هسته‌ای نه یک تهدید بلکه عاملی برای ایجاد ثبات بیشتر در جهان است، چرا که با دست یابی ایران به سلاح هسته‌ای از نگرانی های امنیتی این کشور کاسته می شود و بعد از آن ایران به سمت درون حرکت می کند و رقابت و درگیری ایران در جهان با منافع آمریکا کاهش می یابد و حتی به مقامات آمریکایی توصیه می کند تا راه آسانی برای دست یابی ایران به این سلاح فراهم کنند.

این دیدگاه، عامل اصلی حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای را تهدید امنیتی می داند که ناشی از مجهز بودن اسراییل به این سلاح است و راه حل رفع این تهدید را دست یابی ایران به سلاح هسته‌ای می داند؛ این دیدگاه با آیه نیز موافقت دارد چرا که با قبول این فرض، سلاح کشتار جمعی علی الخصوص سلاح هسته‌ای همان قدرت مورد نظر آیه است که باعث وحشت دشمن و عدم رغبت او به تجاوز به دلیل احتمال پاسخ غیر قابل تصور است و به نظر می رسد باور عمومی به این دیدگاه گرایش دارد.

این در حالی است که از لحاظ نظری، بازدارندگی دارای مخالفانی است مانند اسکات سیگن(35) و استیون لی و آیک ژان (36) که معتقدند پیش فرض های نظریه بازدارندگی مانند انتخاب عقلایی و یا تصمیم گیری صحیح دارای کارایی عملی و مصادیق عینی بیرونی نیست و نمی توان به آنها امیدوار بود و بر این اساس مخالفین نظریات بازدارندگی گسترش سلاح های کشتار جمعی مخصوصا هسته‌ای را عامل بی ثباتی و کاهش امنیت فردی و بین المللی میدانند.

توجه به اثرات واقعی گسترش این سلاح ها می‌تواند نمایان کند آیا سلاح های هسته ای  باعث افزایش امنیت برای دارنده آن و ترس دیگران می شوند و یا اینکه ترس و وحشت فراگیر حتی برای دارنده آن ایجاد می کنند و واجد هیچ امنیتی نیستند؛ این اثرات را در چند دسته می توان تقسیم بندی کرد.

  1. گسترش رقابت تسلیحاتی و تحریک دشمنان: از دید این منتقدین، دست یابی به یک سلاح کشتار جمعی نه پایان راه بلکه ابتدای مسیر رقابت دشمنان برای دست یابی به برتری و تولید سلاح های خطرناک تر و با قدرت بیشتر است و این رقابت در خط پایان نیست. سابقه تاریخی بازدارندگی نیز شاهد این مدعا هست، چرا که در تمام دوران جنگ سرد دو ابر قدرت دائما بدنبال تولید سلاحی استراتژیک جهت نابودی دشمن بودند و این چرخه ادامه دار منجر به وضعیت وحشت آوری برای جهان شد، چرا که کوچک ترین اشتباه تمام جهان را نابود می کرد و حتی استراتژی های دیوانه واری که اکنون مطرح است مانند استراتژی M.A.D (37) که نابودی طرفین را در بر دارد از جمله نتایج وجود این سلاح ها است و عملا هیچ امنیتی ایجاد نمی شود(38).
  2. تسری رقابت تسلیحاتی به تمام جهان: دست یابی به تسلیحات هسته ای نه تنها باعث رقابت تسلیحاتی دو طرف می شود بلکه دیگر کشورها را وارد این بازی خطرناک می کند. چرا که کشورهای دیگر نیز خود را در معرض خطر می بینند و بدنبال این هستند که تماشاگر این رقابت نباشند و تلاش برای دست یابی به این سلاح ها مانند ویروسی خطرناک گسترش می یابد و در نهایت جهان تبدیل به صحنه خطرناک نابودی همگان به خاطر گسترش این تسلیحات است. تاریخ بازدارندگی باز هم موید خوبی بر این امر است که در تمام دوران جنگ سرد اروپا به دلیل ترس از اینکه عرصه رقابت دو ابر قدرت هسته‌ای بود و امنیت خود را در گرو فعالیت این دو ابر قدرت می دید اقدام به دست یابی به سلاح هسته‌ای کرد، اما این نه تنها امنیت را حاصل نکرد؛ بلکه میزان تهدید را افزایش داد. چرا که رقابت دو طرفه تبدیل به رقابتی با اطراف جدیدی شد و تهدید به جای صرف دو ابر قدرت، این کشورها را نیز تهدید می کرد،زیرا تا پیش از این هدف سلاح هسته‌ای نابودی رقیب بود ،اما با دست یابی اروپا به این سلاح ها شوروی استراتژی خود را باید بر ضد آن ها نیز تسری می داد.(39)
  3. از میان رفتن عوامل متعارف برتری: با گسترش این سلاح ها حتی کشوری بسیار کوچک با جمعیت پایین نیز می تواند خطرناک شود و عوامل متعارف برتری مانند جمعیت ، موقعیت سرزمین و منابع موجود بی معنی می شوند.این در حالی است که عوامل متعارف باعث می شود کشورها با محاسبه قدرت متعارف خود تصمیم به آغاز جنگ را سخت تر اتخاذ کند اما با قدرت نامحدود این سلاح ها عملا حتی یک کشور ذره‌ای نیز می تواند آغاز کننده یک جنگ جهان سوز باشد(40) و یا یک دیکتاتور دیوانه برای جلب منافع شخصی خود در عملی دیوانه وار جهان را به سمت نابودی بکشاند.
  4. افزایش هزینه های اقتصادی: گسترش رقابت هسته‌ای عملا باعث اختصاص میزان زیادی از سرمایه جهانی برای تولید و تقویت این سلاح ها می شود و حاصل آن جز  اتلاف این سرمایه ها و افزایش فقر و بدبختی در جوامع چیزی نیست . شوروی به عنوان ابر قدرت هرچند از قدرت هسته‌ای برخوردار بود اما هزینه هایی که برای گسترش آن انجام می داد عملا فقر و بدبختی را به بار آورد . اکنون نیز کشورهای دارای این سلاح ها هزینه های گزافی را برای به روز رسانی و نگاه داری این سلاح ها انجام می دهند در حالیکه بسیاری در درون آن کشور ها و جهان نیازمند کمک برای ادامه زندگی هستند. (41)
  5. گسترش بی اعتمادی: وجود این سلاح ها در یک کشور برای همسایگان و دیگر کشورها عامل ایجاد بی اعتمادی نسبت به نیات و اهداف آن کشور دارنده سلاح هسته ای است و عملا این سلاح ها فرآیند صلح و ارتباط بین المللی را با مشکل مواجه می کنند و امکان برقراری ارتباط مبتنی بر اعتماد را منتفی می کنند.(42)
  6. ظهور تروریسم هسته‌ای: خروج کنترل این سلاح از قدرت کشورها و دست یابی گروه‌های تروریستی به این سلاح ها بزرگترین ترس جهان است . بعد از فروپاشی شوروی بزرگترین ترس جهان سرنوشت هزاران موشک هسته ای شوروی بود که آمریکا را وادار به دخالت کرد و حال اگر این سلاح ها در اختیار این گروه ها قرار می گرفت. دیگر امنیت در جهان معنایی نداشت این گروه ها بدلیل عدم وابستگی مشخص به مکان و عدم امکان پیگیری آن ها بسیار راحت تر از کشورها از این سلاح ها می توانند استفاده کنند . بی شک گسترش این تسلیحات هسته ای نتیجه‌ای جز تسهیل دست یابی تروریست ها به این سلاح ها را ندارد.(43)
  7. دوگانگی داخلی و ترس از اشتباه در تصمیم گیری: برداشت غلط از رفتار رقیب زمانی که سلاح متعارف تنها سلاح جهان باشد، خسارت چندانی به بار نمی آورد، ولی با وجود این سلاح ها یک اشتباه بسیار کوچک در تصمیم گیری عملا نابودی جهان را در پی دارد . وجود اختلافات داخلی که خود حاصل داشتن این سلاح ها است میان مسئولین اگر منجر به تصمیمی اشتباه و غیر عاقلانه شود هیچ راه جبرانی ندارد(44).

موارد مذکور گوشه‌ای از اثرات ضد امنیتی تسلیحات هسته ای و بطلان نظریه بازدارندگی و باور به امنیت زایی این سلاح هاست و در طرف دیگر به عنوان شاهدی بر بطلان این نظریه می توان یادآوری کرد که بارها شاهد جنگ کشوری که فاقد سلاح هسته‌ای بوده است، در برابر کشور دارنده آن بوده‌ایم و شگفتی اینجاست که در اکثر این موارد کشور فاقد سلاح هسته‌ای آغاز کننده جنگ بوده است؛ مانند حمله آرژانتین به نیروهای انگلیسی در جزایر مورد اختلاف مالویناس(فالکلند) و یا حمله سوریه و یا مصر به اسراییل در سال 1971 و یا حمله موشکی عراق به شهر های اسراییل در سال 1991 در حالی که هم انگلستان و هم اسراییل دارای سلاح هسته ای بودند، اما این سلاح ها مانعی از آغاز جنگ بر علیه آن ها نبود که این امر شاهدی بر این است که حتی در صورت بهره مندی از سلاح هسته ای دلیلی برای عدم حمله به شما وجود ندارد و بازدارندگی امری بی‌معناست.

برای درک بهتر این مطلب به عنوان موردی عینی به تاثیرات دست یابی ایران به سلاح هسته‌ای می پردازیم  تا اثبات کنیم که داشتن این گونه سلاح ها عملا امنیت را در مقیاسی عام از میان می برند، حتی اگر در یک مورد جزیی و در برابر یک کشور باعث ایجاد توازن و رفع تهدیدی شوند.(ادامه دارد)

(بخش اول)

(علیرضا داودی)

/703/120/م

پی‌نوشت ها:

  1. قرآن کریم – مائده ایه 32
  2. الکاشف –ج3 – ص 500
  3. من وحی القرآن – ج 10 – ص 409
  4. الفقه والمسائل الطبیه – ج2 – ص15
  5. الفقه والسلم و السلام – ص 252
  6. قرآن کریم – انفال آیه 60
  7. وسائل الشیعه – باب 16 – ح1
  8. قران کریم – حشر – آیه 5
  9. پیشین – ح 2
  10. تفسیر نمونه – ج 23 – ص 495
  11. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم- ج9 -ص 347
  12. همان ص 348
  13. همان ج 4 ص 240
  14. همان ص 241
  15. همان
  16. المیزان-ج 9 – ص 117
  17. الکاشف – ج3 – ص 500
  18. من وحی القرآن – ج10 – ص409
  19. الفرقان فی التفسیر القرآن – ج12 – ص275
  20. مجمع البیان فی التفسیر القرآن – ج 4- ص 852
  21. تفسیر نمونه – ج 7 – ص 225
  22. التحریر و التنویر – ج9 – ص 145
  23. روح المعانی فی التفسیر القرآن العظیم – ج 5 – ص 221
  24. فی الظلال القرآن- ج 3 – ص 1544
  25. التفسیر المنیر – ج 10 – ص 5
  26. مفاتیح الغیب – ج 15 – ص 499
  27. Deterrence
  28. فرهنگ فارسی معین جلد اول، ص 454
  29. The Heritage illustrated Dictionary International ,P 359
  30. فصلنامه سیاست دفاعی – شماره 25 – ابو محمد عسکر خانی – سیری در نظری‌های بازدارندگی
  31. استراتژی معاصر – ص 90
  32. پیشین
  33. kenneth-n-waltz

http://www.foreignaffairs.com/articles/137731/kenneth-n-waltz/why-iran-should-get-the-bomb?page=show

  1. Scot D .Sagan and Kennth.n.waltz The Spread of Nuclear Weapons: A Debate (New York: Norton, 1995)
  2.  B.A. Thayer, “Nuclear Weapons As a Faustion Bargain S.Lee, Whaits Wrong With  Nuclear proliferation, Feratoon Security Studies 5, No .1 (autumn 1995) p. 149-170.in  
  3. Mutually Assured Destruction( MAD)
  4. فصلنامه روابط خارجی – سال سوم – شماره سوم – (نقش سیستم دفاع موشکی در ایجاد بازدارندگی هسته‌ای).
  5. پژوهشنامه‌ی علوم سیاسی- سال پنجم – شماره 3-( برنامه‌ی هسته‌ای ایران : توانایی قانونمند)
  6. همان
  7. پیشین
  8. همان
  9. پیشین
  10. همان
  11. فصل نامه پژوهش های راهبردی – آذر 87 – سیاست هسته‌ای در منطقه‌ی خلیج فارس

دانلود اصل مقاله

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳