vasael.ir

کد خبر: ۱۷۲۲
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۲ - 30 January 2016
درس خارج نظام عمران شهری استاد اراکی/5

در روایات، مزاحمت برای عابرین معابر عمومی حرام و رفع مانع مستحب است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در پنجمین جلسه درس خارج نظام عمران شهری به بیان دو دسته روایاتِ مربوط به احکام الطریق پرداخت. روایاتی که اصلاح راه و رفع مانع از آن را مستحب می داند و هرگونه ایجاد مزاحمت برای عابرین را حرام و مذموم می شمرد.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، در جلسه پنجم درس خارج فقه نظام عمران شهری که روز پنجشنبه هفدهم دیماه 1394 در مدرسه دارالشفاء قم  برگزار شد، با نقل شش روایت از منابع روایی امامیه و یک روایت ازمنابع اهل سنت به بحث درباره دسته پنجم از روایات بیان کننده احکام راه ها پرداخت و سپس از دسته ششم روایات مربوطه، دو روایت را نقل کرد.

ایشان با استناد به روایات دسته پنجم، اصلاح کردن راه رفت و آمد مردم و برداشتن موانع موجود در مسیر را مستحب دانست و از دو روایت دسته ششم نیز حرمت ایجاد هرگونه مانع در مسیر عبور و مرور مردم را نتیجه گرفت.

ایشان در ضمن بحث استحبابِ اصلاح راه و رفع مانع از آن، انجام این امور را بر دولت واجب دانست و دلیل آن را قاعده ی "ما یُصلح المُوَلّی علیه" دانست:

1.دولت، متولّی امور مردم است و ولّی آنهاست.

2.امور مستحب مذکور مصداق "ما یُصلح مُوَلّی علیه " است.

3.انجام "ما یُصلح مُوَلّی علیه " بر ولّی واجب است.

نتیجه اینکه: انجام این امور بر دولت واجب است و نمی توان گفت استحباب دارد.

آیت الله اراکی با بیان اینکه برخی افعال از منظر فقه خرد مستحب است ولی از دیدگاه فقه کلان الزام و وجوب پیدا می کند، تأکید کرد: این نکته مهمی است که در مسائل ولایت مطرح است و همین نکته موجب می شود که گاهی فعلی که بر فرد مستحب است، بر ولیّ، فراهم آوردن زمینه انجام آن واجب باشد.

 

مشروح جلسه پنجم درس خارج فقه شهرسازی را در ذیل ملاحظه می فرمایید.

 

خلاصه مباحث گذشته

بحث درباره مطلب نهم؛ قواعد راه ها بود. روایات را بدین ترتیب دسته بندی کردیم:

دسته اول روایات درباره منع از سد طریق؛

دسته دوم، درباره نهی از اعمالی است که موجب سد راه به نحو جزئی می شود؛

دسته سوم روایاتی که بر ترتب ضمان بر سد طریق دلالت دارند؛

روایات دسته چهارم، روایاتی است که بر حرمت تعدی به راه های دیگران دلالت دارند.

 

دسته پنجم از روایاتِ احکام الطریق

چهار دسته از روایات مربوط به احکام راه ها در جلسات قبل مطرح شد. بحث امروز درباره دسته پنجم روایات است. روایات دالّ بر محبوبیت شرعی رفع مانع از راه  و اصلاح راه. رفع مانع از طریق – راه عبور و مرور –  مسلمین، به عنوان یکی از صدقات مؤکده و اعمال صالحه ی مورد تأکید شارع، معرفی شده است.

 

روایت اول

مرحوم صدوق در خصال به سند خود از ابوهریره روایت می کند:

قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله دَخَلَ عَبْدٌ الْجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کَانَ عَلَى طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ فَأَمَاطَهُ عَنْهُ

شخصی به بهشت وارد شد بخاطر اینکه شاخه خاری را که در راه مسلمین بود، برداشت.   وسائل الشیعه، ابواب فعل المعروف، باب 19، حدیث 3

 

روایت دوم

مرحوم صدوق در امالی به سند خود از امام صادق علیه السلام  روایت می کند:

عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ علیه السلام بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ صَاحِبُهُ یُعَذَّبُ ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ یَا رُوحَ اللَّهِ إِنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُهُ   همان، حدیث 2

حضرت عیسی علیه السلام از قبری که صاحبش در عذاب بود گذر کرد. سال بعد مجدداً از این قبر عبور کرد و دید که صاحب قبر عذاب ندارد. سرّ این را پرسید. خداوند به او وحی فرمود: ای روح الله! این مرد عذاب می شد ولی در خلال سالی که گذشت، پسر او به مرحله رشد رسید و راهی را اصلاح کرد و یتیمی را پناه داد. از این شخص گذشت کردم بخاطر کاری که فرزندش انجام داد.

 

روایت سوم

شیخ طوسی به سند خود از رسول خدا روایت می کند:

قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَمَاطَ عَنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ مَا یُؤْذِیهِمْ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ قِرَاءَةِ أَرْبَعِمِائَةِ آیَةٍ کُلَّ حَرْفٍ مِنْهَا بِعَشْرِ حَسَنَاتٍ الْخَبَرَ     مستدرک الوسائل، ابواب فعل المعروف، باب 19، حدیث 3

این روایات را باید رسانه ها، مسئولین امور راه ها، شهرداری ها و راهدارها برای مردم تبیین کنند. اگر در جامعه فرهنگ به وجود بیاید، دیگر در معابر آشغال نمی ریزند و در راه مردم ایجاد مزاحمت نمی کنند.

 

روایت چهارم

شیخ  در امالی به سند خود از امام صادق علیه السلام:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ  علیه السلام قَالَ لَقَدْ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام یَمُرُّ عَلَى الْمَدَرَةِ فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ فَیَنْزِلُ عَنْ دَابَّتِهِ حَتَّى یُنَحِّیَهَا بِیَدِهِ عَنِ الطَّرِیقِ  همان، حدیث 4 

"لقد کان"  یعنی اینکه شیوه متداول امام سجاد علیه السلام چنین بود. امام علیه السلام هرگاه بر مرکب سوار بودند و از راهی گذر می کردند اگر پاره گِل خشکی را در راه می دید از مرکب پایین می آمدند تا آن را از سر راه مردم بردارد.

"المدرة"، جمع آن مَدَر است و به پاره گِل خشک می گویند.

 

روایت پنجم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الصَّدَقَةُ شَیْ‏ءٌ عَجِیبٌ قَالَ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَیُّ الصَّدَقَاتِ أَفْضَلُ قَالَ أَغْلَاهَا ثَمَناً وَ أَنْفَسُهَا عِنْدَ أَهْلِهَا قَالَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مَالٌ قَالَ عَفْوُ طَعَامِکَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ عَفْوُ طَعَامٍ قَالَ فَضْلُ رَأْیٍ تُرْشِدُ بِهِ صَاحِبَکَ قَالَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ رَأْیٌ قَالَ فَضْلُ قُوَّةٍ تُعِینُ بِهَا عَلَى ضَعِیفٍ قَالَ فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ قَالَ الصَّنِیعُ لِأَجْرٍ وَ أَنْ تُعِینَ مَغْلُوباً قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ قَالَ فَیُنَحِّی عَنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ مَا یُؤْذِیهِمْ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ قَالَ تَکُفُّ أَذَاکَ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تُطَهِّرُ بِهَا عَنْ نَفْسِکَ

همان، حدیث 2

"اغلاها ثمناً" یعنی آن چیزی که گران تر باشد.

"عفو طعامک" مازاد و اضافه غذا.

" فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ قَالَ فَیُنَحِّی عَنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ مَا یُؤْذِیهِمْ " یعنی اگر چیزی نداشت، برود و از راه مسلمین چیزی که موجب اذیت آنهاست برطرف کند.

 

روایت ششم

یک روایت از منابع اهل سنت؛ احمد بن حنبل در مسند خود از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند:

عُرضت علیَّ اعمال امّتی حَسَنُها و سیِّئُها فوجدتُ فی محاسن اعمالها اماطةُ الأذی عن الطریق   حدیث  21622 از مسند حنبل.

اعمال نیک و بد امتم بر من عرضه شد. یکی از اعمال نیک که در میان اعمال نیک یافتم، برطرف کردن چیزی بود از راه که موجب آزار مردم می شد.

 

روایت هفتم

الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِیُّ فِی دَعَوَاتِهِ، عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ إِنَّ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةً قِیلَ مَنْ یُطِیقُ ذَلِکَ قَالَ صلی الله علیه و آله إِمَاطَتُکَ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ الخبر مستدرک الوسائل، ابواب فعل المعروف، باب 19، حدیث 6

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که هرمسلمانی می بایست در هر روز صدقه ای بدهد. عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ (یعنی دادن صدقه در هر روز برای ما دشوار است). فرمودند: اینکه از راه مردم چیزی را که موجب اذیت مردم می شود دور کنی و برداری، این صدقه است.

این روایات، دسته پنجم روایات مربوط به احکام الطریق بود که تأیید بر رجحان اماطة الأذی داشت.

ما گفته ایم:

برخی مستحبات داریم که در فقه خرد مستحب است یعنی وقتی به مردم گفته شده است، برای تک تک آنها استحباب دارد؛ اما وقتی در حجم فقه کلان مطرح می شود تبدیل به فعل واجب می شود. - به عنوان مثال -  وقتی اماطة الأذی عن الطریق در فقه کلان یعنی در فقه اداری جامعه مطرح می شود، دولت موظف می شود به اماطة الأذی. اینجا – یعنی در فقه کلان – دیگر بحث استحباب نیست.

چرا؟

چون بسیاری از مستحبات، مصالح مرغوبه از سوی شارع را بیان می کند، مصلحتی که شارع آن را دوست می دارد و مصلحتِ مُرغَّبٌ فیها است؛ دولت هم چون مأمور است که مصالح عموم را تأمین کند بنابراین بر او واجب است تأمین این مصالح؛ یعنی تأمین مصالح و دفع مضارّ بر دولت به عنوان اینکه بر مردم ولایت دارد، واجب است.

بر "ولیّ" انجام "ما یُصلح مُوَلّی علیه " واجب است و انجام " ما یُفسد مُوَلّی علیه"  حرام است. به عبارت دیگر: ترکُ ما یُصلحُ المُوَلّی علیه مع القدرة علیه حرامٌ عَلی الوَلِیّ.

به عنوان مثال، فرستادن کودک به مدرسه به مصلحت اوست و این کار، وظیفه ولیّ است و ترک آن در صورت داشتن توانایی، بر او حرام است و معاقَب می شود. اهمال "ما یُصلح المُوَلّی علیه" ممنوع است برای ولیّ. این نکته مهمی است که در مسائل ولایت مطرح است و همین نکته موجب می شود که گاهی فعلی که بر فرد مستحب است، بر ولیّ، فراهم آوردن زمینه انجام آن واجب باشد.

 

دسته ششم از روایات مربوط به احکام الطریق

این دسته از روایات دلالت دارد بر حرمت هرنوع ایجاد مزاحمت برای عابرین.

 

روایت اول

شیخ مفید از ابابصیر روایت می کند:

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ أَنَّهُ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیه السلام سَارَ إِلَى الْکُوفَةِ وَ هَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ وَ لَمْ یَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ وَ وَسَّعَ الطَّرِیقَ الْأَعْظَمَ وَ کَسَّرَ کُلَّ جَنَاحٍ خَارِجٍ فِی الطَّرِیقِ وَ أَبْطَلَ الْکُنُفَ وَ الْمَیَازِیبَ إِلَى الطُّرُقَاتِ فَلَا یَتْرُکُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا  وسائل الشیعه، ابواب احیاء الموات، باب 20، حدیث 1

 

بنا به روایت، چون حضرت صاحب صلوات الله علیه قیام می کند، راه اصلی را توسعه می دهد و بالکن منازل – که در راه عبور و مرور مردم قرار می گیرد – را خراب می کند، و دستشویی ها و ناودان هایی که در راه است را از بین می برد و بدعت ها را ازبین می برد و سنت ها را احیاء می کند.

از ذیل حدیث استفاده می شود که آن موارد - قبلی که در حدیث برشمرده شده است – مصداق بدعت است.

 

روایت دوم

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَجُلٌ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام أَیْنَ یَتَوَضَّأُ الْغُرَبَاءُ قَالَ یَتَّقِی شُطُوطَ الْأَنْهَارِ وَ الطُّرُقَ النَّافِذَةَ وَ تَحْتَ الْأَشْجَارِ الْمُثْمِرَةِ وَ مَوَاضِعَ اللَّعْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ أَیْنَ مَوَاضِعُ اللَّعْنِ قَالَ أَبْوَابُ الدُّور       وسائل الشیعه، ابواب احکام الخلوة، باب 15، حدیث 1

کسی درباره مواضع جواز قضاء حاجت پرسیده است - یتوضأ کنایه از قضاء حاجت است -، می فرماید: اجتناب کند از کنار رودخانه ها، راه های عبور و مرور، زیر درختان مثمره و مواضع اللعن که کنایه است ازجایی که موجب آزار مردم است.

 

تقریر: ج.زنگنه       223/907/ق

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳