به گزارش خبرنگار وسائل، نقش و ماهیت خانواده به عنوان مهمترین و اولین گروه اجتماعات بشری از زمان پیدایش انسانها همواره مورد اهمیت و ارزش بوده است. تاثیر این نهاد بر پایداری و تعالی جامعه در همه ادوار تاریخی مورد توجه مسئولین حکومتی قرار گرفته است. قداست ارزش معنوی آن به گونهای است که در دین اسلام به صورت گسترده و با جزئیترین مسائل مربوط به ازدواج، فرزند و همسرداری صحبت شده است.
از طرفی نیز، معنای دین در زمان حکومت اسلامی نمود تازهای یافت که نقش بی بدیل بنیانگذار آن در این بین قابل کتمان نیست. به طور طبیعی، دیدگاه، منش و سیره امام راحل نقش تعیین کنندهای در سیاستهای جمهوری اسلامی دارد.
نگاه حضرت امام به مسئله خانواده نیز از مهم ترین این مباحث است که می توان گفت این نگاه بسیار ویژه و مترقی است. در همین راستا، با توجه به اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام و نقش آن در تعالی جامعه با دکتر محمد عباس نژاد رئیس دانشگاه حضرت نرجس (سلام الله علیها) رفسنجان گفتگویی انجام دادیم که در ادامه تقدیم میگردد:وسائل ـ مطابق نظر امام خمینی (س) در اسلام برای تشکیل خانواده مطلوب، اولین مسأله تأکید بر ازدواج است که در آن هدفهای گوناگونی مد نظر است؛ در این مورد توضیح دهید؟امام راحل در این خصوص می فرماید: «اسلام قبل از اینکه ازدواج بشود بین دو نفر، به او میگوید چه جور آدمی انتخاب کن؛ به او میگوید چه جور شوهری انتخاب کن. چه جورش را آنجا میگوید. چرا؟ برای اینکه این شوهر و زن مبدأ یک فرد است یا فردها، اسلام میخواهد این فرد را که به جامعه میخواهد تحویل بدهد صالح تحویل بدهد. قبل از اینکه اینها ازدواج کنند زن چه جور باید باشد، شوهر چه جور باید باشد، اخلاقش چه باشد، اعمالش چه باشد، او اخلاقش چه باشد، اعمالش؛ در چه خانوادهای تربیت شده باشد. بعد از اینکه ازدواج شد چه جور معامله کنند این دو نفر با هم؛ بعد از آنکه برای حمل پیدا شدند چه آدابی هست؛ برای زمان حمل چه آدابی هست، برای زاییدن چه آدابی هست، برای بچه داری چه آدابی هست. همه اینها برای این است که این موجودی که میخواهد از این دو موجود حاصل بشود، این یک موجود صالح در این جمعیت پیدا بشود تا صلاحیت در همه عالَم پیدا بشود.... اسلام انسان میخواهد درست کند و از قبل از اینکه ازدواج بشود شروع کرده است؛ از آنجا شروع کرده است، دستور داده است که چه کن، چه کن، چه کن؛ تا آنجایی که بچه به دنیا آمده؛ زمان شیر خوردن باید چه بکند، بعد در دامن پدر و مادر باید با این چه جور عمل بکنند، بعد در این مکتبخانههای کوچک- در این دبستانها- چه باید بکنند بعد در دبیرستانها، و معلمها چه جور اشخاصی باید باشند، مربی اطفال چه اشخاصی باید باشند. بعد که رسید به آنجایی که مستقل شد، خودش با خودش سر و کار دارد که چه جور باید باشی، چه اعمالی باید بکنی، چه اعمالی باید نکنی. این برای این است که میخواهد یک افرادی در یک جامعهای پیدا بشوند همه صالح باشند، صحیح باشند. اگر آنکه اسلام میخواست میشد- خوب یک مقدار شده یک مقدار نشده، بیشتر آن نشده- اگر آنی که اسلام میخواست میشد، نه دزدی تو کار بود نه خیانت تو کار بود، هیچ یک از این چیزهایی که هست حالا نبود، هیچ کس تعدی به دیگری نمیکرد. ما میخواهیم که یک همچو مطالبی پیدا بشود.» (صحیفه امام، ج. ۵، ص. ۳۲۷ و ۳۲۸) ملاحظه میشود که مطابق نظر امام خمینی (س) در اسلام برای تشکیل خانواده مطلوب، اولین مسأله تأکید بر امر ازدواج است که در آن هدفها چندی مد نظر ایشان است؛ از جمله:
ـ انتخاب همسر (چه مرد و چه زن). دقت در این مسأله و انتخاب مناسب، ضامن بقای خانواده و ماندگاری و استحکام شالوده تشکیل عائله و خانواده است و آسیب پذیری آن را در هر دوره و زمانی فرو خواهد کاست.
ـ در این انتخاب باید توجه شود که هر کدام از طرفین چه فردی فی نفسه و چه در مقایسه با یکدیگر از چه ویژگیهایی برخوردار باشند؛ اخلاقش، اعمالش، وضعیت فرهنگی و خانوادگی او چه باشد تا تناسب معقولی برای تشکیل یک خانواده مطلوب رقم زده شود.
ـ مرحله بعد از ازدواج و روابط متقابل طرفین و سلوک هر یک در زندگی مشترک و سایر مراحل از انعقاد نطفه گرفته تا دوران حمل، چه رفتاری و چه خورد و خوراکی و موقع وضع حمل و بعد از آن بچه داری که همه و همه از منظر امام خمینی مقدمه تولد یک انسان و سپس در خدمت پرورش فردی است که باید "صالح در این جمعیت پیدا بشود تا صلاحیت در همه عالَم پیدا بشود" و این که خود محصول یک خانواده مطلوب است، واضح است که چه امر مهم و تعیین کنندهای در سلامت زندگی انسانها است.
دقت در انتخاب همسر
وسائل ـ آیا هر مرد و زن به صرف اینکه یکی مرد و دیگری زن است، میتوانند با هم زندگی مشترکی داشته باشند؟
در پاسخ به این پرسش، امام خمینی (ره) میفرماید: «اسلام، انسانساز است؛ میخواهد انسان درست کند. قبل از اینکه شما ازدواج کنید به زن گفته است چه مردی را انتخاب کن به مرد گفته چه زنی را انتخاب کن آنی توجه به ویژگیهای شریک زندگی که همه قوانین دنیا از آن غفلت دارند، هیچ توجه به آن ندارند اسلام به آن توجه دارد». میبینیم که امام صرف زن و مرد بودن را کافی نمیداند بلکه به چگونه بودن آنان نیز توجه کرده است. امام در نامهای که به فرزندش، فریده مصطفوی، نوشتهاند به این امر توجه نمودهاند: «نامه شما واصل، از سلامت شما خوشوقت شدم. قبلاً جواب نامه شما را دادهام و تبریک امر خیر را گفتهام [ازدواج خانم فرشته اعرابی نوه امام] امید است خداوند تعالی برای آنها سعادت و سلامت و خیر مقدر فرماید. مورد بسیار خوب است، لابد خود جوان را هم تحقیق کردهاند».
از محتوای نامه به دست میآید که در زندگی خانوادگی امام به این دستورالعمل اسلامی که با چه کسی باید ازدواج کرد اهتمام داشته و به آن عمل میکردند. نکته دیگری که از نامه امام استفاده میشود این است که ایشان خانواده داماد را میشناخته و مورد تأیید بوده است. پس توجه به اینکه خانوادههای دختر و پسر، خانوادههای خوبی باشند مهم است؛ اما کافی نیست؛ لذا امام این دغدغه را داشته که خود داماد چگونه جوانی باشد: «لابد خود جوان را هم تحقیق کردهاند.» با اینکه این احتمال را میداده است که در چنین خانوادهای جوان شایستهای تربیت شده باشد.
در باره گزینش همسر و ملاکهای آن از سوی معصومان (ع) تأکیدات زیادی شده است. «انظر این تضع نفسک و من تشرکه فی مالک و تطلعه علی دینک و سرک و امانتک؛ نگاه کن که وجود و هستی خود را در کجا قرار میدهی، چه کسی را شریک زندگی، محرم راز و امانتدار خود قرار میدهی». سخن امام، نشانگر عمق و ژرفای زندگی مشترک است؛ زیرا در آن، صحبت از تلاقی و پیوستن دو روح است.
ارزش و اعتبار خانه داری
وسائل ـ خانهداری در عرف عام، در مقابل اشتغال به کار برده میشود. در این اصطلاح، اشتغال به معنای حضور در خارج از منزل و پرداختن به کاری معین در وقتی مشخص و با حقوق و مزایای تعیین شده است و متاسفانه در جامعه امروزی خانهداری نوعی حضور بیاجر و پاداش در محیط خانه دانسته شده که فایده چندانی بر آن مترتب نیست و نوعی بیکاری تلقّی میشود. دیدگاه امام در این زمینه چیست؟
باید ببینیم آیا اسلام هم خانهداری را کاری بیفایده و نوعی بیکاری میداند؟ یا خیر؟ امام در محیط خانواده، زن را محور اصلی تربیت انسان به شمار میآورد و دامان پاک مادران را اولین کانون تربیتی که سعادت و شقاوت انسانها در آن رقم زده میشود، میداند؛ بنابراین به نظر امام، خانهداری از مهمترین اشتغالات محسوب میشود که کمتر کاری به اهمیّت آن است. خانم فریده مصطفوی از نوادگان امام میگوید: «نوههای آقا همه شلوغ بودند، امام به دختر من که از شیطنت بچه خود گله میکرد میگفتند: من حاضرم ثوابی که تو از تحمل شیطنت حسین میبری، با ثواب تمام عبادات خودم عوض کنم».
امام به فرزندانش سفارش میکنند که هوای مادرشان را داشته باشند. «مادران گرچه همه نمونهاند، لکن بعضی از آنان از ویژگیهای خاصی برخوردارند و من در طول زندگی ما مادر محترم تو و خاطراتی که از او در شبهایی که با اطفال خود میگذراند و در روزها نیز دارم، او را دارای این ویژگیها یافتم. اینک به تو ای فرزند [سید احمد خمینی] و به سایر فرزندانم وصیت میکنم که کوشش کنید در خدمت به او و در تحصیل رضایت او پس از مرگ من، همانگونه که او را از شما راضی میبینم در حال زندگی و پس از من بیشتر در خدمتش بکوشید».
در اعتبار و ارزش خانهداری همین بس که امام حاضر است تمام ثواب عبادت خود را با ثواب خانهداری نوهاش عوض کند. جای تأسف نیست که جامعه اسلامی از این مبانی بسیار مهم اسلامی که میتواند راه گشای بسیاری از مشکلات خانوادگی که به خاطر اشتغال زنان در خارج از منزل به وجود میآید، بیاطلاع باشد. این بدان معنا نیست که امام با اشتغال زنان در خارج از خانه مخالف باشد؛ بسیاری از خانمها به خاطر اینکه خانهداری را نوعی کلفتی و بردگی میدانند، برای آزادی و مفید نشان دادن خود به کارهای بیرون از خانه روی میآورند و میبینیم که این گرایش در میان خانمها، روز به روز افزوده میشود.
نکته دیگری که از سیره عملی امام استفاده میشود این است که اهمیت دادن به کارهای داخل خانه و محترم شمردن آن، سبب میشود که زن نسبت به وظیفه خویش در قبال خانواده که هماهنگ با فطرت، سلیقه و توانایی آنان است دچار شک و تردید نشود.
در اولویت بودن خانواده
وسائل ـ با توجه به اینکه امام راحل مشغلههای زیاد و مهمی داشت و با آنهمه دردسری که برای امام به وجود میآوردند، آیا امام وقتی را برای خانواده خود در نظر میگرفتند؟
امام در هیچ شرایطی از خانه و خانواده غافل نبوده است، برای آنها نامه مینویسد و مرتب خانواده را در جریان کارهای خود قرار میدهد و از احوال آنها نیز با خبر میشود. امام در نامهای به همسرش مینویسد: «مرقوم شما پس از مدتها انتظار واصل شد [همسر امام برای دیدن اقوام به ایران آمده بود] مثل اینکه شما از نجف که خارج شدید دیگر از فکر ماها بیرون رفتید و خیال نکردید از دیر آمدن کاغذ، ما نگران میشویم. در هر حال انشاءالله تعالی خوش و سالم باشید. ماها بحمدالله تعالی سلامت هستیم و میگذرانیم از سلامت خودتان ولو به دو کلمه ما را در هر هفته یا لااقل در هر دو هفته مطلع کنید».
وقتی این نامه امام را میخواندم به یاد آن جمله دختر امام افتادم که فرموده بود: «امام چیزی را از ما نمیخواست، مگر اینکه خودش قبلاً آن را انجام داده بود؛ لذا کنجکاو شدم به تاریخ نامههای ارسالی از امام که برای خانواده محترمشان فرستاده بود، دقت کنم؛ دیدم بسیار پیش آمده که امام هر هفته از نجف برای خانواده خود نامهای فرستاده است. مثلاً در فروردین ۱۳۵۱، سوم فروردین به احمد آقا، چهارم فروردین به دخترش فریده و احمد آقا، سیزدهم فروردین به احمد آقا و بیست و هفتم فروردین به احمد آقا که احوال همه خانواده را جویا شده است».
امام خمینی (ره) در مناسبتها و اعیاد بیش از پیش به فکر خانواده بودند. در میان نامههای امام به چند نامه برمیخوریم که عید را به خانواده تبریک گفته و برای هریک عیدی نیز فرستاده است: «احمد عزیزم مرقوم مورخ ۱۰ صفر واصل، سلامت و سعادت شما را خواهانم و مبلغ یک هزارتومان فرستادم برای عیدی شما و خانم محترمه و سه دختر [دختران امام] هر یک، دویست تومان». اهتمام امام به خانواده و در اولویت قرار دادن آن، برای بسیاری از خانوادهها میتواند الگوی خوبی باشد. کمنیستند کسانی که به خاطر کارهای اقتصادی، تحقیقاتی و… خانه و خانواده را به کلی فراموش کردهاند که مشکلات جبران ناپذیری را در پیداشته است.
مهرورزی و اظهار آن به همسر
وسائل ـ یکی از مواردی که موجب آسیب جدی در روابط زناشویی میشود، این است که زن یا مرد، احساس کند همسرش نسبت به او بیتوجه و یا نسبت به گذشته کمعلاقه شده است. مرد یا زنی که چنین تصوری را از طرف مقابل در ذهن داشته باشد، احساس بیارزشی و پوچی خواهد کرد که در نهایت این بی توجهی و بیمحبّتی، زمینه ساز تنش و اختلاف میشود، سیره عملی امام خمینی را در این زمینه بیان کنید؟
امام (ره) نامه ای خطاب به همسرش دارد که میتوان از لابه لای آن به رابطهای سرشار و لبریز از محبّت ایشان با همسرش پیبرد: «تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد میگذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد، خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت میکند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا [پدر همسر امام] و خانمها [مادر و مادربزرگ همسر امام] کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایبالزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. این نامه توانسته دورنمایی از زندگی خانوادگی امام را به تصویر بکشد. زندگی خانوادگی امام، حکایت از آن دارد که احساس عاشقانه نه تنها حفظ که روز به روز تقویت و جوانههای بیشتری برای شکفتن پیدا کرد است. امام در نهاد خانواده و کنار همسر به آن آرامش و سکون و محبّتی که خداوند نوید آن را داده رسیده است. حالا که از آن شهری با صفا که جویبارهای عشق و محبت در آن جاری و نسیم آرامش در آن میوزد، دور شده، بیتابی میکند. هیچ شهر و منظره زیبایی حتی عروس خاورمیانه لبنان نمیتواند به دل امام بچسبد. “صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد». /422/403/م