وسائل ـ عقل فقهی عقل متعبد است و ماهیتی متفاوت از عقل سکولار فلسفی دارد. عقل فقهی علاوه بر شئونی که در فقه رایج دارد، برای ورود فقه به عرصه تمدن سازی اسلامی، لازم است حداقل در این پنج عرصه وارد شود: تحلیل امتداد اجتماعی احکام، درک مصالح تحسینی و حاجی، عدم تعبد در شئون حاکمیتی، درک نظام وار شریعت و کشف نقطه ثقل تصرف.
به گزارش خبرنگار وسائل، فقه اسلامی پایگاه اصلی و
اصیل تمدن سازی اسلامی است. به همین دلیل است که برای فقیهان در عصر غیبت امام عصر (عج) ولایت مطلقه جعل شده و شئون حاکمیتی و سیاسی ایشان همان شئون ولایت رسول خدا و ائمه هدی (علیهم السلام) دانسته میشود.با این حال فقه رایج هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ روشی، توان ورود به چنین عرصهای را ندارد و تنها به تحلیل و بررسی موضوعات خرد و پراکنده بسنده کرده است. اگر فقه اسلامی بخواهد در قامت تمدن سازی نوین اسلامی عرض اندام کند و میدان دار اداره جامعه اسلامی بلکه جهان اسلام باشد، لازم است به الزامات سیاسی و حاکمیتی توجه کند و نرم افزاری در تناسب با اداره انسان و جامعه تولید نماید.فقه موجود توان ارزیالی نظامهای اجتماعی، مطالعه روابط بر زندگی انسانها و رصد امتداد اجتماعی تعالیم وحیانی را ندارد. فقه رایج فقه موضوعات و کشف احکام آنهاست درحالی که برای شناخت دقیق موضوعات و نقش اصلی تأثیرات واقعی آنها هر عنصر باید در درون شبکه و ذیل نظامهای تمدنی تحلیل و شناسایی شوند.هر موضوعی باید در هماهنگی با دیگر عناصر و در تناسب با روابط حاکم بر شبکه تحلیل شود. با این توضیح فقه رایج در بسیاری از موارد درک صحیحی از موضوعات ندارد تا بتواند حکم آن موضوع و نظر واقعی اسلام درباره آن را ارائه کند.تمدن سازی میدان اصلی جولان عقل است و ورود فقه به عرصه نظام سازی و تمدن سازی، نیازمند میدان داری عقل در فرآیند استنباط است. عقل فقیه است که روابط حاکم بر هر نظام تمدنی را درک کرده و مقاصد شریعت را نسبت به آن ارزیابی میکند و در نهایت با تحلیل متون دینی، به عرصه جامعه سازی ورود میکند؛ بنابراین مهمترین منبع ورود دین به عرصه اجتماعی عقل است. عقل است که واسطه گری میان شریعت تمدن کرده و ظرفیتهای تمدنی دین را در بستر اجتماعی آزاد میکند.عقل در روایات و آیات اسلامی مخلوق خداوند معرفی شده و حجت درون انسان است. عقل وسیله رسیدن انسان به عبودیت و مهمترین بخش وجود آدمی در جهان خلقت است. عقل در فقه اسلامی، هرچند به عنوان منبع حکم شرعی معرفی میشود، اما هیچ گزارش دقیقی از جایگاه آن در فقه اسلامی در دست نیست. در عرصه تمدن سازی نوین اسلامی، عقل نقشی بس مهمتر از فقه فردی پیدا میکند و در این مرحله بی توجهی به این ابزار اساسی فهم شریعت و عدم توجه به منزلت آن در هندسه تمدن سازی اسلامی، یا آدمی را به ورطه اخباری گری سوق میدهد و یا از سوی دیگر حجیت دستگاه فقاهت تمدن ساز، تمام نخواهد بود.حال پرسش آن است که ساز وکار ورود عقل به عرصه تمدن سازی چیست؟ آیا هر شکلی از تعقل و عقلانیت شأنیت ورود به عرصه فقه و تمدن سازی دارد؟ میدان داری عقل در عرصه تمدن سازی چه حدود و ثغوری دارد؟ شاخصهها و ویژگیهای عقل فقهی چیست و تفاوت آن با عقل فلسفی چگونه است؟نوشتار حاضر در پاسخ به این سؤال است که: «جایگاه عقل فقهی در تمدن سازی چیست؟» به نظر میرسد که عقل فقهی عقل متعبد است و ماهیتی متفاوت از عقل سکولار فلسفی دارد. عقل فقهی علاوه بر شئونی که در فقه رایج دارد، برای ورود فقه به عرصه تمدن سازی اسلامی، لازم است حداقل در این پنج عرصه وارد شود: تحلیل امتداد اجتماعی احکام، درک مصالح تحسینی و حاجی، عدم تعبد در شئون حاکمیتی، درک نظام وار شریعت و کشف نقطه ثقل تصرف.نتیجه گیریعقل فقهی تمدن ساز، از سویی عقلی متعبد است و از سوی دیگر، دامنه و گسترهای بسیار بزرگتر از عقل فقه فردی دارد. هرچند در مسیر تمدن سازی نوین اسلامی، عقل میدان دار فقه تمدن ساز خواهد بود، اما میم عقلی معیار درک متون و آموزههای اسلامی نیست، بلکه در خدمت متن مقدس قرار میگیرد و مصالح و مقاصد شارع را در قالب تعالیم اسلامی و تناسب با زندگی انسان امروز دنبال میکند.عقل فقهی در قامت تمدن سازی، غیر از عقل سکولار فلسفی است. عقل فلسفی مستقل از هر آموزه وحیانی و بدون تعلق به هر امر قدسی فرهنگی، سکولار نیست و خود را متعلق به پایگاه دین میبیند و فعالیتهای عقلی اش را برای امتداد اجتماعی آموزههای وحیانی معتبر میشمارد.این مقاله توسط حجت الاسلام سیدمحمدحسین متولی امامی، فارغ التحصیل مقطع دکتری موسسه امام خمینی (ره) در مجله علمی پژوهشی دوفصلنامه مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی دوره ۲، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است.
علاقه مندان می توانند اصل مقاله را از اینجا مشاهده كنند./229/205/م