به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی جلسه نقد و بررسی نظام واره مفاهیم امر به معروف و نهی از منکر در حوزه علوم سیاسی به همت پژوهشكده امر به معروف و نهی از منكر و موسسه امام آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) روز پنج شنبه یازدهم اردیبهشت ماه 99 در موسسه امام خمینی (ره) برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام محمدتقی كریمی؛ مسئول گروه علوم سیاسی پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر به ارائه دیدگاه ها و نظرات درباره مفاهیم مرتبط با امر به معروف در دانش سیاسی پرداخت و حجت الاسلام مهدی امیدی؛ دانشیار گروه علوم سیاسی موسسه آموزشی امام خمینی(ره) به عنوان ناقد در پایان مباحث مطرح شده را مورد ارزیابی و نقد قرار داد كه در ادامه متن مشروح این نشست تقدیم فرهیختگان گرامی می شود:
حجت الاسلام كریمی در ابتدا به ارائه مطالب خود پرداخت و گفت:پژوهشكده امر به معروف رویكردش این است كه از دریچه علوم انسانی به مقوله امر به معروف و نهی از منكر ورود داشته باشد. و در پی آن است که از این حوزه تا چه حد می توان در احیای فریضه امر به معروف كار كرد و می توان حركتی انجام داد.
علت ورود به این حوزه این بود كه امر به معروف، فریضه ای است كه روی زمین مانده است و مظلوم واقع شده و علت مظلومیت این است كه در فضای بسیط خودش در حوزه فقه باقی مانده است و جلوتر نرفته است. ادبیاتی كه تا امروز بوده با چالش هایی در سطح جامعه مواجه بوده است لذا درصدد آن بودند كه این چالش ها را از دریچه علوم انسانی مورد بررسی قرار دهند و پاسخ دهند.
مثلا مسئله حجاب و چالش آن با بحث آزادی و اینكه تضادی بین آنها هست یا خیر؟ یا بحث امنیت و اینكه انسان ها را در برابر همدیگر قرار دهید و به دنبال عیب های هم باشند. این شیوه رفتاری با بحث امنیت چه نسبتی برقرار می كند؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر باعث انشقاق اجتماعی می شود یا نمی شود؟ دسته بندی در جامعه ایجاد شود یك گروه طرفدار حجاب و گروه دیگر حجاب را لازم ندانند. و آیا با مقوله امر به معروف ما می توانیم در پی انسجام اجتماعی باشیم یا خیر؟
این مسائل در حوزه علوم انسانی در مسئله امر به معروف ایجاد چالش كرده و بحث هایی مثل عدالت طلبی، اشرافی گری، بحث ساده زیستی، مطرح شده است مثلا امروز برخی به اسم عدالت طلبی به دنبال ضدیت با اشرافی گری می روند. لذا لازم است در این حیطه ادبیاتی تولید و منطقی بر این مفاهیم حاكم شود تا این مفاهیم را بتوانیم در جامعه بسط دهیم و بتوانیم امر به معروف را در سطح جامعه گسترش دهیم.
از همین رو پژوهشكده امر به معروف و نهی از منکر به سمت بررسی امر به معروف و نهی از منكر از زاویه علوم انسانی حرکت کرده است. به منظور بسط گفتمان امر به معروف در جامعه پنج مرحله اساسی باید پیموده شود:
گام اول: مفهوم سازی
در این سطح لازم است مفاهیم اساسی دانش سیاسی مرتبط با موضوع امر به معروف و نهی از منکر استخراج شود.
گام دوم: ساخت عملی و پژوهشی
در این گام باید در ارتباط میان آن مفاهیم با موضوع امر به معروف و نهی از منکر كار پژوهشی صورت گرفته و ادبیات علمی و كاملا تخصصی ایجاد شود.
گام سوم: بسط گفتمانهای اجتماعی
در گام بعدی این كار پژوهشی تبدیل شود به گفتمان های اجتماعی از روش های مختلف مانند ترویجی، مصاحبه ها، تهیه كلیپ.
گام چهارم: فرهنگ سازی
وقتی این گفتمان ایجاد شد خواه ناخواه تبدیل می شود به فرهنگ اجتماعی. وقتی فرهنگ عمومی پیدا كرد یعنی تبدیل شد به «معروف» و «منكر». شناخت معروف و شناخت منكر در این مرحله انجام می پذیرد.
گام پنجم: عملیاتی کردن مفاهیم در سطح جامعه
وقتی به این مرحله رسیدیم می توان امر به معروف و نهی از منكر انجام بپذیرد. یعنی آن افرادی كه می خواهند امر به معروف كنند وقتی می روند در سطح جامعه برای اجرای امر به معروف با خودشان یك استدلال دارند مثلا اگر یك شخصی از آزادی سخن می گوید، دانستن معنای آزادی می تواند پشتوانه این آمر باشد.
بحث حاضر ناظر به گام اول یعنی مفهوم سازی به عبارت دقیقتر مفهوم یابی سیاسی امر به معروف و نهی از منكر است. در این مرحله با رصد دانش سیاسی مفاهیمی که در این دانش با امر به معروف مرتبط است رصد می شوند. یعنی مفاهیمی که از دانش سیاسی مثل قدرت، امنیت، آزادی و ... می توانند با امر به معروف ارتباط برقرار كنند و میزان ارتباط آنها رصد می شود.
برای بررسی آن مفاهیم ما چهار سطح و دسته در نظر گرفتیم. این مفاهیم در قالب رویكردها، راهكاره ها، راهبردها و رهاوردها گنجانده شدند. این چهار مرحله باید طی شود تا بتوانیم رابطه منطقی با مفاهیم سیاسی برقرار كنیم.
1. رویكردها: (Perspective) نشاندهنده جهتگیری، نظرگاه و دلیل رویآوری به موضوع خاص یا نگرش مشخص است. یعنی چرا از دریچه علوم انسانی (علوم سیاسی) به مقوله امر به معروف بپردازید. اصلا چه ارتباط و نسبتی بین آنها برقرار است. وقتی آن روی آوری و دلیل این رویكرد مشخص شد باید برویم به سمت راهبردمان تا به مقصودمان نائل شویم.
2. راهبردها: خط مشیها و اصول کلان نیل به اهداف خاص که در رویکرد جدید را مشخص میکند.
3. راهكارها: (Tactic) مجموعه عملکردها اعم از فعل یا ترک ناشی از اتخاذ خط مشیها و اصول کلی نظریه و مبتنی بر راهبردهای کلان را تبیین میکنند.
4. رهآوردها: (Result) مجموعه اهداف و نتایج مورد انتظار در یک نظریه علمی و ناظر به اهداف اصل رویکرد جدید را مورد بررسی قرار میدهد.
مفاهیمی كه در این چهار سطح استخراج شده و به دست آمده به شرح ذیل است:
۱. رویكردها: رویکرد یا چرایی پرداختن به مقوله امر به معروف با رویكرد سیاسی
از آنجا كه هدف اصلی دانش سیاسی رسیدن به تعالی سیاسی است و پیشرفت و توسعه سیاسی كه در فلسفه سیاسی از آن به تعالی سیاسی یاد می شود. دستیابی به تعالی سیاسی كه موضوعش تك تك شهروندان و همه اعضای جامعه سیاسی هستند لازمه اش این است كه مسئولیت سیاسی تحقق پیدا كند یعنی همه خودشان را در امور سیاسی مسئول بدانند. «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته» ناظر به این سطح است كه همه جامعه سیاسی مسئول هستند.
و لازمه مسئولیت سیاسی نظارت سیاسی است یعنی همه باید نظارت سیاسی را برای خودشان یك وظیفه و یك تكلیف بدانند. و بحث امر به معروف و نهی از منكر ناظر به این بخش از تعالی سیاسی است یعنی نظارت سیاسی. نظارت سیاسی در قالب امر به معروف و النصیحه للائمه المسلمین تحقق پیدا می كند كه اگر این نظارت به درستی تحقق پیدا كند و با منطق صحیح و قالب صحیح اتفاق بیافتد آن تعالی سیاسی هم اتفاق خواهد افتاد.
2. راهبردها: یكسری از مفاهیمی می توانند برای ما در قالب امر به معروف و نهی از منكر تولید نظریه كنند
به عنوان مثال: برای اینكه امر به معروف و نهی از منكر محقق شود مهمترین نكته بحث ولایت است. آیا امر به معروف و نهی از منكر لازمه اش اعمال ولایت است؟ بنابر آیه شریفه «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ» (توبه۷۱) امر به معروف و نهی از منکر موضوع ولایت بوده قطعا نیاز به ولایت است چون امر و نهی در مقوله امر به معروف و نهی از منكر، حقیقی است. حال این امر و نهی در جامعه چگونه انجام بپذیرد. مگر با خواهش و تمنا و ... می شود امر به معروف كرد و نهی از منكر داشت.
در گام بعد همین مفهوم ولایت وقتی از ولایتهای جزئی عبور میكند به صورت انشدادی و گسترش موضوع به یك ولایت كلی میرسد كه اصل و اساسش تشكیل حكومت و اعمال ولایت در عرصه حكومت است كه بالاترین معروف همین نظام اسلامی و تشكیل حكومتی مبتنی بر آموزههای دینی است.
لذا اصل تشكیل حكومت چون معروف است باید تحقق پیدا كند و ضرورت تشكیل حكومت اسلامی از نظرگاه امر به معروف منقح میشود. به این معنی مفهوم امر به معروف و نهی از منکر از این زاویه موضوع اصلی فقه حکومتی به شمار میآید.
مثال دیگر: بحث عقلانیت و اینكه چه عقلانیتی پشتوانه امر به معروف است. بحث ارزشها اینجا مطرح میشود كه آیا ما ارزشهای ثابت داریم یا خیر ارزشهای ما متغیر است؟ آیا در امر به معروف و نهی از منكر باید خرده فرهنگها را در نظر بگیریم. مثلا آیا فرهنگ اقلیتهای مذهبی را در امر به معروف باید در نظر گرفت یا خیر؟ و حكومت به عنوان مجری اصلی امر به معروف چه بر اساس چه ادبیات و منطقی عمل میکند؟
همچنین در بحث عدالتطلبی كه بحث چالشی امروز جامعه است. اینكه عدالت طلبی با چه منطقی و فهمی از عدالت دنبال میشود؟
یا در بحث آزادی خواهی، مشاركت جویی، امنیت كه این مفاهیم چگونه باید توسط تك تك اعضای جامعه محقق شده و در متن جامعه اجرا شوند. بحث انسجام ملی از مفاهمی است که در موضوع امر به معروف و نهی از منکر میتواند این راهبرد كلان را محقق كند. اگر امر به معروف در جایی در تضاد با این راهبرد كلان و موجب انشقاق اجتماعی بشود، آن تذكر مصداق امر به معروف نیست.
بنابراین تك تك این مفاهیم نیاز به یك كار علمی و پژوهشی دقیق دارند كه بتوانیم از آنها یك نظریه را استخراج كنیم. وقی این نظریهها استخراج شد باید به سمت ارائه راهكار پیش برویم.
3. راهكارها: چارچوبهای عملیاتی مبتنی بر راهبردهای كلان
این بخش شامل دو بخش ایجابی و سلبی است.
راهكارهای ایجابی در مفاهیمی همچون حقخواهی، تكلیفمداری، قانونمداری، سنت، مشورت، نظارت، نصیحت، انتقاد، رقابت، انتخابات، مخالفت، انقلاب در حوزه سیاسی مد نظر است. این مفاهیم نیاز به تبیین ندارد یعنی به لحاظ خود مفهومی روشن هستند و نیاز به ایجاد نظریه خاص ندارند بلكه تنها باید رابطه این مفاهیم با آن مفاهیم كلان مشخص شود.
یعنی این مفاهیم راهكاری، در ذیل آن مفاهیم راهبردی تبیین شود. مثلا اگر میخواهیم عدالتطلب باشیم، این عدالتخواهی مبتنی به حقخواهی است بنابراین اولا باید حق خواه باشیم، حق خواهی مستلزم حق شناسی است و شناخت حق از باطل و ظلم باید لحاظ شود. همچنین در بحث انسجام ملی باید سنتهای اقوام و خرده فرهنگها در نظر گرفته شود.
راهكارهای سلبی یعنی مفاهیمی همچون نفاق، بدعت، انحراف، شورش، تفرقه افكنی، فتنه سازی، خودباختگی ملی، سیاسی كاری. این مفاهیم نیز باید رابطه شان با امر به معروف و نهی از منكر مشخص شود.
4.رهآوردها
ما در امر به معروف سیاسی دنبال دو سطح هستیم: یكی تأمین مصلحت یعنی استیفای مصالح اجتماعی و عمومی باید لحاظ شود و دیگری اصلاح اشكالات و انحرافات و اگر امر به معروف و نهی از منكری در جامعه انجام می پذیرد باید در راستای اصلاح اشكالات و انحرافات صورت بگیرد.
این چهار دسته از مفاهیم باید در راستای بحث امر به معروف و نهی از منکر وارد فاز ساخت علمی و تولید محتوا شوند. تا ادبیات جدیدی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر ایجاد شده و گامی در راستای احیای این فریضه تحقّق پیدا کند.
در ادامه حجت الاسلام امیدی به عنوان ناقد به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: مسئله مفاهیم در بحث های پژوهشی بسیار بنیادین است زیرا هنگامی كه وارد بحث علوم انسانی می شوید با یك هرمی مواجه می شوید كه یك سطحی از آن دیده می شود مانند كوه یخ بر روی آب ولی سطوح بنیادینی دارد كه باید به آن توجه كرد در آن نقطه اوج مفاهیم هستند معمولا در ابتدا با مفاهیم سروكار داریم. بر اساس این مفاهیم یك سری نظریههایی ارائه شده است این نظریههای علمی علاوه بر اینكه از دل این مفاهیم درآمدند پشتوانه این مفاهیم هستند.
پشت نظریههای، پارادیمهای علمی هستند. از این پاردایمهای علمی بگذریم قبل از آن مفروضات علمی و پیش فرضهای علمی قرار دارند. این مفروضات بستگی به جهانبینی دارد و آن را شكل میدهد و در نهایت میرسیم به معرفت. اینكه چه نگاهی به معرفت وجود دارد آیا معرفت وجود دارد یا نیست؟ آیا راهی به سوی معرفت وجود دارد یا ندارد؟ و ...
اگر به مفاهیم این نوع نگاه را داشته باشیم كه لایههای مختلفی قرار دارد كه اجازه نمیدهد این مفهوم شكل بگیرد و اصلا بحثی الآن مطرح است كه رخنه در علوم انسانی و تحول او به سمت جریان دینی امكان دارد یا خیر؟ برخی بر اساس آن هرم قائل به این هستند كه بحث علم دینی امكان پذیر نیست و عدهای هم این امر را امكان پذیر میدانند.
لذا یك بحث مهمی اینجا مطرح است كه از كدام سطح بحثها را باید شروع كرد؟ برخی از رأس هرم یعنی مفاهیم مباحث علمی را شروع میکنند؛ و برخی از قاعده كه بحث معرفت است مباحث علوم انسانی را مطرح میكنند.
به نظر میرسد در جریان علمی جدید نه فقط از مفاهیم یا فقط از معرفت شروع كرده باشند بلكه در تمامی عرصه مباحث را مطرح كردند. همزمان که در كوچه و بازار مردم رفتاری دارند همان زمان در علم اقتصاد، علوم سیاسی و ... تحول ایجاد میشود. همه باهم دارند حركت میكنند تا در نهایت برون داد آن میشود فرهنگ مدرن غرب، مدرنیته غربی.
مراحل موضوعات علمی
هر موضوع علمی را كه دنبال كنیم سه مرحله دارد 1. پروسه یعنی یك فرایندی در اجتماع رخ میدهد؛ 2. در گام بعد تبدیل میشود به پروژه یعنی یك عده میآیند بر این فرایندها سرمایهگذاری میكنند تصمیم میگیرند و مدیریت آن را در دست بگیرند؛ 3. پدیده: آن فرایند و پروژه به پیش میرود تبدیل میشود به پدیده.
در همین بحث امر به معروف و نهی از منكر موضوع شناسی از اتفاقات و تحولاتی كه در اجتماع رخ داده است، و مدیریت آن و تبدیلش به پروژه بسیار مهم است.
تمایز روشی در فقه و علوم انسانی
اینكه ما دنبال مفهوم سازی به معنای استنباط مفاهیم جدید باشیم بله بعد از استنباط مفاهیم میرویم سراغ علوم سیاسی تا این مفاهیم را به خورد آن دهیم لذا مفهوم سازی بهتر از مفهوم یابی است. ما از درون یك پارادایم اسلامی وارد در علوم انسانی میخواهیم بشویم. دنبال از بین بردن آن باشیم نه اینكه آن را اسلامی كنیم. نگاه اومانیسمی كه در این دانشها وجود دارد مانع آن میشود كه توحید در آن وارد شود.
نكته بعدی در خصوص مراحل پنج گانه ارائه شده به نظر میرسد یك خللی اینجا وجود دارد یعنی از یك فضای علمی كه كار پژوهشی انجام شده باید به جای گفتمان اجتماعی ابتدا به دنبال گفتمان علمی بروید نه گفتمان عمومی. حالا كه گفتمان علمی صورت گرفت به دنبال سیطره علمی بروید./501/229/ح