به گزارش خبرنگار وسائل، در همه انقلاب ها و نهضت ها جوانان جایگاه ویژه ای دارند. بنا به فرمایش رهبر فرزانه: «جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی باشند، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم، محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند».
بی شک در انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم نقش جوانان بسیار پررنگ است و امام زمان هم جوانانی مانند علی اکبر علیه السلام می خواهد که باید خود را در دوران غیبت کبری آماده کنند.
جوانان امروز باید به خصایص بلند و اوصاف شایسته حضرت علی اکبر علیه السلام مثل عفت و پاکدامنی، ایثار، ادب، وقار، سخاوت، شجاعت و اطاعت و تسلیم بودن در برابر فرمان امام خود آراسته شده و حمایت از دین را از آن سرور خوبان یاد گرفته و نسخه عملی زندگی خویش قرار دهند و با پناه آوردن به بارگاه ربانی او، از تمام ناپاکی ها دست شسته و از دام رهبران شیطان صفت رهیده، به سوی خداوند عالم رفته و در دامان پروردگار مهرآفرین آرام گیرند. امام حسین علیه السلام فرمود: فانه ممسوس فی الله و مقتول فی سبیل ا...»؛[ او (علی اکبر) غرق در (عشق) خداست و کشته راه خدا می باشد.
علی اکبر که هفت ساله شد، به تمرینهای فکری و آموزشهای دینی پرداخت
علی اکبر علیه السلام که هفت ساله شد، به تمرین های فکری و آموزش های دینی پرداخت و با مراقبت های صحیح سنجیده پدر بنیان های اعتقادی در روان او و شیوه های رفتاری در اعمال او رشدی بیشتر یافت. روزی پدر، عبدالرحمان را به آموختن سوره حمد به فرزندش گمارد. وقتی آموزش تمام شد و علی در حضور پدر سوره حمد را قرائت کرد، پدر، هدایای فراوان به عبدالرحمان بخشید. آنگاه به اطرافیان که از این همه بذل و بخشش تعجب کرده بودند، فرمود «این هدایا توان برابری عطای معلم علی را ندارد که در برابر تعلیم قرآن، همه هدایا ناچیز است».
علی اکبر علیه السلام در جوانی با ویژگی های اخلاقی و رفتاری خود نگاه انبوه جوانان را به سوی خود جلب می کرد. آنچه در این فراز از داستان او گفته می شود، نکته هایی است که بیتردید با مطالعه و رد شدن تاثیری بسزا نخواهد داشت، از این رو، باید از سر صبر و تامل بیشتر مطالعه و مرور کنیم و به خاطر بسپاریم. حضرت علی اکبر صفات جدّ خود را می دانست، از این رو، همواره در آینه اخلاق و رفتار او نظر می کرد و خود را بدان صفات می آراست.
به هنگام جوانی در میان جمع و با دوستان خود، گشاده رو و شادمان بود؛ ولی در تنهایی اهل تفکر و همراه با حزن بود. علاقه فراوانی به خلوت با خدای خود و پرداختن به راز و نیاز و گفتگو با خالق هستی داشت. در زندگی آسان گیر، ملایم و خوش خو بود، به روی کسی خیره نمی شد. بیشتر اوقات بر زمین چشم می دوخت و با بینوایان و فقرا که از نظر ظاهری در جامعه و نگاه دنیاطلبان احترام چشمگیری نداشتند. نشست و برخاست می کرد، با آنان همسفر می شد.
صفات اخلاقی حضرت علی اکبر «علیهالسلام» برای الگو گیری جوانان و قهرمانان
حضرت حق طلب و حامی حق بود: هدایت و رستگاری فرع بر آن است كه انسان حقجو و حق طلب باشد، حق را نزد هر كس و هر جا ببيند با آغوش باز بپذیرد، اگر حق و حقیقت به خطر افتاد تا پای جان از آن دفاع نماید، همان گونه که حضرت علی اکبر «علیهالسلام» حق طلب بود و حاضر بود جانش را در راه دفاع از حق و حقیقت فدا کند.
وقتی امام حسین «علیهالسلام» عاقبت سفر را که در رویای صادقهای دیده بود به فرزندان و اصحاب نقل میکرد و از مرگی که در انتظارشان بود به آنها خبر میداد حضرت علی اکبر «علیهالسلام» از پدر سوال کرد: «يا أَبَتِ أَفَلَسْنا عَلَى الْحَقِّ، قال الحسین بَلى يا بُنَىَّ وَالَّذِي إِلَيْهِ مَرْجَعُ الْعِبادُ!، «إذاً لَانُبالي بِالْمَوتِ؛ قال امام «جَزاكَ اللَّهُ يا بُنَىَّ خَيْرَ ما جَزى بِهِ وَلَداً عَنْ والِدٍ» [ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 226]
«پدر جان! آيا ما بر حق نيستيم؟!. امام فرمود: آرى، فرزندم! سوگند به خدايى كه بازگشت همه بندگان به سوى او است، بر حقّيم، على عرض كرد: پس، از مردن باكى نداريم. امام فرمود: خداوند به تو بهترين پاداشى كه از ناحيه پدرى به فرزندش داده مىشود، عطا فرمايد». دقت در سخنانی که بین حضرت علی اکبر «علیهالسلام» و پدر بزرگوارش صورت گرفته است، این مطلب را اثبات میکند که اين جوان در مسير حق، از هيچ چيز باك ندارد، و از خبر شهادتی که در راه حق و حقیت باشد در اضطراب فرو نمىروند بلكه با آغوش باز از آن استقبال مىكنند.
حضرت همانند جدش رسول الله خوش اخلاق بود: حسن خلق كه به معنای رفتاری آميخته با نرمش، گشاده رویی و کلامی پاكيزه و محبّت آميز است، از مهمترین صفات پیامبران و به خصوص پیامبر خاتم است، و این صفات زیبا و نیکو در حضرت علی اکبر «علیهالسلام» نیز وجود داشته است.
حضرت هم از نظر اخلاق و هم از نظر چهره به جدش شباهت زیادی داشته است به طوری که وقتی در روز عاشورا به سمت میدان حرکت میکند، پدر بزرگوارش در حالی که اشک صورتش را فرا گرفته بود به درگاه خداوند اینگونه عرضه میدارد:«اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلى هؤُلاءِ الْقَوْمِ، فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلامٌ اشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، كُنَّا إِذَا اشْتَقْنا إِلى نَبِيِّكَ نَظَرْنا إِلى وَجْهِهِ، اللَّهُمَّ امْنَعْهُمْ بَرَكاتِ الْأَرْضِ، وَ فَرِّقْهُمْ تَفْريقاً، وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزيقاً، وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً، وَ لا تُرْضِ الْوُلاةَ عَنْهُمْ أَبَداً، فَإِنَّهُمْ دَعَوُونا لِيَنْصُرُونا ثُمَّ عَدَوا عَلَيْنا يُقاتِلُونَنا». [بحار الأنوار، ج45، ص: 44]
«خدايا! بر اين گروه ستمگر گواه باش كه اينك جوانى به مبارزه با آنان مىرود كه از نظر صورت و سيرت و گفتار، شبيهترين مردم به رسول تو، حضرت محمّد «صلىاللهعليهوآله» است. ما هر زمان كه مشتاق ديدار پيامبرت مىشديم، به چهره او مىنگريستيم و...».
حضرت شجاع و دلیر بود: شجاعت یکی از اصول اخلاقی است که در مقابل ترس قرار دارد، شجاعت و شهامت از مهمترين كليدهای پيروزى و اساسىترين پايههای سربلندى و عظمت انسانها است، شجاعت نه تنها در ميدان جنگ بلکه در ميدانهاى سياسی و اجتماعی و حتّى مباحث علمى نیز نقش كليدى دارد.
شجاعت این یکی از مهمترین صفات جوان رعنا و دوست داشتنی امام حسین «علیهالسلام» بود به طوری که وقتی در مقابل لشکر بزرگ عمر سعد قرار گرفت، رجزهایی که همگی حکایت از شجاعت و دلیری او داشت را سر میداد، که ترجمه آن چنین است: «منم على پسر حسين فرزند على، به خانه خدا سوگند! ما به رسول خدا از همه كس سزاوارتريم. به خدا سوگند! پسر زياد را نمىرسد كه درباره ما حكم كند. آنقدر با نيزه بر شما بزنم تا كج شود، در حمايت از پدرم، با شمشير بر شما ضربت فرود آورم ضربتى چون ضربت جوان هاشمى علوى!».
از دیگر صفات حضرت این بود که: هرگز عیب جویی نمی کرد و از مداحی نابه جا و شنیدن چاپلوسی افراد دوری می کرد. تمامی انسان ها را بندگان خدا می دانست و از تحقیر آنان خودداری می ورزید. در طول عمر خویش به کسی دشنام نداد و ناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست می آورد، به دیگران به ویژه نیازمندان انفاق می کرد.
به عیادت بیماران می رفت. برای همسالان برادری مهربان و برای کودکان پدری پرمحبت بود و مسلمانان را مورد لطف و عطوفت خویش قرار می داد. امور دنیوی و اضطراب های مادی او را متزلزل نمی ساخت. زندگی علی ساده بود و در آن از تجمل و اسراف اثری دیده نمی شد. آنان که اخلاقی نیکو و فضایلی شایسته داشتند، همیشه مورد تکریم و احترام وی بودند و خویشاوندان از صله او بهره مند می شدند. از صبری عظیم برخوردار بود و از هیچ کس توقع و انتظاری نداشت.
زندگی این جوان بزرگ و شجاع برای همه انسانها به خصوص نسل جوان و قهرمانان، الگوی بسیار مناسبی است، لازم است جوانان در همه ایام به خصوص در این ایام که دشمنان تمام تلاش خود را برای خاموش کردن حق و حقیقت به کار میبرند با الهام گرفتن از زندگی حضرت علی اکبر «علیهالسلام» در راه شناخت حق و دفاع از حق و حقیقت جان و عمر خود را فدا نمایند، و همیشه سعی کنند با اخلاق نیکو و نرم خویی و محبت علاوه بر جذب رضایت خداوند سبحان، دلها را نیز به خود جلب نمایند، و در همه عرصهها شجاعانه در مقابل تهدیدات و تهاجمات دشمنان بایستند. و از کیان اسلام ناب محمدی و مرز و بوم خود دفاع نمایند./703/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز